جنسیت در تفسیر نور: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌جنسیت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
در تفسیر نور، خلقت دوگانه زن و مرد، موجب تفاوت‌های نسبی در نظام حقوقی آنها معرفی شده است. این تفسیر، شخصیت انسانی زن و مرد را یکسان می‌داند، نقش‌های جنسیتی را مبتنی بر عدالت و حکمت الهی دانسته، تأکید می‌کند که التزام به نقش‌های جنسیتی و اخلاق جنسی، نقش محوری در استحکام نهاد خانواده، رشد معنوی افراد و پیشرفت جامعه دارد.  
در تفسیر نور، خلقت دوگانه زن و مرد، موجب تفاوت‌های نسبی در نظام حقوقی آنها معرفی شده است. این تفسیر، شخصیت انسانی زن و مرد را یکسان می‌داند، نقش‌های جنسیتی را مبتنی بر عدالت و حکمت الهی دانسته، تأکید می‌کند که التزام به نقش‌های جنسیتی و اخلاق جنسی، نقش محوری در استحکام نهاد خانواده، رشد معنوی افراد و پیشرفت جامعه دارد.  
==تفسیر نور==
==تفسیر نور==
تفسير نور، یک دوره کامل تفسیر قرآن به زبان فارسی است که محسن قرائتی آن را با تکیه بر نکته‌ها و پیام‌های آیات قرآن، تدوین کرده است. <ref>ت[https://fa.the-koran.org/content/%D8%AA%D9%81%D8%B3%D9%8A%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1 فسير نور، پایگاه تخصصی قرآن کریم.]</ref> محسن قرائتى که در سال 1324ش در کاشان به دنیا آمد، از نوجوانی به دانش تفسیر قرآن، علاقمند شد <ref>[https://gharaati.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%AC%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%A6/ قرائتى، «زندگینامه حجت الاسلام و المسلمین قرائتی»، وب‌سایت مرکز فرهنگی درس‌های از قرآن.]</ref> و هنگامی که برای تکمیل تحصیلات علوم دینی به شهر قم آمد، به‌مدت 15 سال، عضو گروه پژوهش تفسیر نمونه بود که زیر نظر آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، تألیف می‌شد. او همچنین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، هر هفته برنامه تلویزیونی «درس‌هایی از قرآن» را اجرا کرده است که زمینه‌ای شد برای تقویت رویکرد اجتماعی- تربیتی او به دانش تفسیر. تفسیر نور برای مخاطب عمومی نگارش شده و کم‌تر از اصطلاحات فنی استفاده کرده است تا پیوند بهتری با زندگی روزمره مردم داشته باشد و راهنمای حل مشکلات اجتماعی شود. محسن قرائتی در تفسیر نور بر مبنای ذوق و استعداد شخصی، نکات تفسیری را به‌گونه‌ای جذاب و ابتکاری بیان کرده است.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/2334358/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A عیسی‌زاده، « تفسیر نور تفسیری مناسب برای عامه مردم است»، خبرگزاری مهر.]</ref>   
تفسير نور، یک دوره کامل تفسیر قرآن به زبان فارسی است، محسن قرائتی آن را با تکیه بر نکته‌ها و پیام‌های آیات قرآن، تدوین کرده است. <ref>ت[https://fa.the-koran.org/content/%D8%AA%D9%81%D8%B3%D9%8A%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1 فسير نور، پایگاه تخصصی قرآن کریم.]</ref> محسن قرائتى که در سال 1324ش در کاشان به دنیا آمد، از نوجوانی به دانش تفسیر قرآن، علاقمند شد <ref>[https://gharaati.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%AC%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%A6/ قرائتى، «زندگینامه حجت الاسلام و المسلمین قرائتی»، وب‌سایت مرکز فرهنگی درس‌های از قرآن.]</ref> و هنگامی که برای تکمیل تحصیلات علوم دینی به شهر قم آمد، به‌مدت 15 سال، عضو گروه پژوهش تفسیر نمونه بود که زیر نظر آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، تألیف می‌شد. او همچنین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، هر هفته برنامه تلویزیونی «درس‌هایی از قرآن» را اجرا کرده است که زمینه‌ای شد برای تقویت رویکرد اجتماعی- تربیتی او به دانش تفسیر. تفسیر نور برای مخاطب عمومی نگارش شده و کم‌تر از اصطلاحات فنی استفاده کرده است تا پیوند بهتری با زندگی روزمره مردم داشته باشد و راهنمای حل مشکلات اجتماعی شود. محسن قرائتی در تفسیر نور بر مبنای ذوق و استعداد شخصی، نکات تفسیری را به‌گونه‌ای جذاب و ابتکاری بیان کرده است.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/2334358/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A عیسی‌زاده، « تفسیر نور تفسیری مناسب برای عامه مردم است»، خبرگزاری مهر.]</ref>   
==ظلم تاریخی به زنان==
==ظلم تاریخی به زنان==
در تفسیر نور میان حقوق زن، قبل و بعد از اسلام مقایسه شده و به این نکته اشاره می‌شود که در عصر ظهور اسلام، زن میان اقوام مختلف گرفتار تبعیض بود؛ برخى اقوام با مرگ شوهر، زن را زنده سوزانده یا با او زنده به‌گور می‌کردند. در برخی اقوام، زن پس از مرگ شوهر، حق ازدواج مجدد را نداشت. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏1، ص372.</ref> در جامعه جاهلی نه‌تنها زنان از ارث محروم بودند که ملک مرد تلقی می‌شدند.<ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص258.</ref>  ولى اسلام انسانیت زن و مرد را یکی دانسته، <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏4، ص246.</ref> براى زن سهم‌الارث قرار داد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص251.</ref> در جاهلیت، با فوت شوهر، فرزندان او با نامادرى خود ازدواج مى‏كردند. اسلام نامادری را در جایگاه مادر نشاند و ازدواج با او را منع کرد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص263.</ref> بعضى مردان، با دختران يتيم با مهرية كم ازدواج كرده و به آسانى آنان را طلاق مى‏دادند، اما اسلام نسبت به رعایت عدالت در ازدواج با دختران یتیم تأکید جدی‌کرد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص240.</ref> دختران را تحقیر کرده به پسران می‌بالیدند، اسلام ناخرسندى از دختر را كفران نعمت الهی اعلام کرد.<ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏10، ص425.</ref>  در جاهليّت، طلاق دادن و رجوع كردن به زن، بدون محدوديّت بوده و زنان بازیچه مردان هوس‌باز بود، امّا اسلام، حداكثر سه بار طلاق و دو بار رجوع را جايز دانست تا حرمتِ زن و خانواده حفظ شود. <ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏1، ص362.</ref> اسلام تفكّر جاهلى علیه زن را در تمام ابعاد نفی کرد و در هرکجا زن تحقیر می‌شد اسلام از زن دفاع کرد.<ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏6، ص452-451.</ref>  
در تفسیر نور میان حقوق زن، قبل و بعد از اسلام مقایسه شده و به این نکته اشاره می‌شود که در عصر ظهور اسلام، زن میان اقوام مختلف گرفتار تبعیض بود؛ برخى اقوام با مرگ شوهر، زن را زنده سوزانده یا با او زنده به‌گور می‌کردند. در برخی اقوام، زن پس از مرگ شوهر، حق ازدواج مجدد را نداشت. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏1، ص372.</ref> در جامعه جاهلی نه‌تنها زنان از ارث محروم بودند که ملک مرد تلقی می‌شدند.<ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص258.</ref>  ولى اسلام انسانیت زن و مرد را یکی دانسته، <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏4، ص246.</ref> براى زن سهم‌الارث قرار داد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص251.</ref> در جاهلیت، با فوت شوهر، فرزندان او با نامادرى خود ازدواج مى‏كردند. اسلام نامادری را در جایگاه مادر نشاند و ازدواج با او را منع کرد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص263.</ref> بعضى مردان، با دختران يتيم با مهرية كم ازدواج كرده و به آسانى آنان را طلاق مى‏دادند، اما اسلام نسبت به رعایت عدالت در ازدواج با دختران یتیم تأکید جدی‌کرد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص240.</ref> دختران را تحقیر کرده به پسران می‌بالیدند، اسلام ناخرسندى از دختر را كفران نعمت الهی اعلام کرد.<ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏10، ص425.</ref>  در جاهليّت، طلاق دادن و رجوع كردن به زن، بدون محدوديّت بوده و زنان بازیچه مردان هوس‌باز بود، امّا اسلام، حداكثر سه بار طلاق و دو بار رجوع را جايز دانست تا حرمتِ زن و خانواده حفظ شود. <ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏1، ص362.</ref> اسلام تفكّر جاهلى علیه زن را در تمام ابعاد نفی کرد و در هرکجا زن تحقیر می‌شد اسلام از زن دفاع کرد.<ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏6، ص452-451.</ref>  

نسخهٔ ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۳

جنسیت در تفسیر نور؛ شباهت‌ها و تفاوت‌های زن و مرد در تفسیر نور.

در تفسیر نور، خلقت دوگانه زن و مرد، موجب تفاوت‌های نسبی در نظام حقوقی آنها معرفی شده است. این تفسیر، شخصیت انسانی زن و مرد را یکسان می‌داند، نقش‌های جنسیتی را مبتنی بر عدالت و حکمت الهی دانسته، تأکید می‌کند که التزام به نقش‌های جنسیتی و اخلاق جنسی، نقش محوری در استحکام نهاد خانواده، رشد معنوی افراد و پیشرفت جامعه دارد.

تفسیر نور

تفسير نور، یک دوره کامل تفسیر قرآن به زبان فارسی است، محسن قرائتی آن را با تکیه بر نکته‌ها و پیام‌های آیات قرآن، تدوین کرده است. [۱] محسن قرائتى که در سال 1324ش در کاشان به دنیا آمد، از نوجوانی به دانش تفسیر قرآن، علاقمند شد [۲] و هنگامی که برای تکمیل تحصیلات علوم دینی به شهر قم آمد، به‌مدت 15 سال، عضو گروه پژوهش تفسیر نمونه بود که زیر نظر آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، تألیف می‌شد. او همچنین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، هر هفته برنامه تلویزیونی «درس‌هایی از قرآن» را اجرا کرده است که زمینه‌ای شد برای تقویت رویکرد اجتماعی- تربیتی او به دانش تفسیر. تفسیر نور برای مخاطب عمومی نگارش شده و کم‌تر از اصطلاحات فنی استفاده کرده است تا پیوند بهتری با زندگی روزمره مردم داشته باشد و راهنمای حل مشکلات اجتماعی شود. محسن قرائتی در تفسیر نور بر مبنای ذوق و استعداد شخصی، نکات تفسیری را به‌گونه‌ای جذاب و ابتکاری بیان کرده است.[۳]

ظلم تاریخی به زنان

در تفسیر نور میان حقوق زن، قبل و بعد از اسلام مقایسه شده و به این نکته اشاره می‌شود که در عصر ظهور اسلام، زن میان اقوام مختلف گرفتار تبعیض بود؛ برخى اقوام با مرگ شوهر، زن را زنده سوزانده یا با او زنده به‌گور می‌کردند. در برخی اقوام، زن پس از مرگ شوهر، حق ازدواج مجدد را نداشت. [۴] در جامعه جاهلی نه‌تنها زنان از ارث محروم بودند که ملک مرد تلقی می‌شدند.[۵] ولى اسلام انسانیت زن و مرد را یکی دانسته، [۶] براى زن سهم‌الارث قرار داد. [۷] در جاهلیت، با فوت شوهر، فرزندان او با نامادرى خود ازدواج مى‏كردند. اسلام نامادری را در جایگاه مادر نشاند و ازدواج با او را منع کرد. [۸] بعضى مردان، با دختران يتيم با مهرية كم ازدواج كرده و به آسانى آنان را طلاق مى‏دادند، اما اسلام نسبت به رعایت عدالت در ازدواج با دختران یتیم تأکید جدی‌کرد. [۹] دختران را تحقیر کرده به پسران می‌بالیدند، اسلام ناخرسندى از دختر را كفران نعمت الهی اعلام کرد.[۱۰] در جاهليّت، طلاق دادن و رجوع كردن به زن، بدون محدوديّت بوده و زنان بازیچه مردان هوس‌باز بود، امّا اسلام، حداكثر سه بار طلاق و دو بار رجوع را جايز دانست تا حرمتِ زن و خانواده حفظ شود. [۱۱] اسلام تفكّر جاهلى علیه زن را در تمام ابعاد نفی کرد و در هرکجا زن تحقیر می‌شد اسلام از زن دفاع کرد.[۱۲]

شباهت‌های زن و مرد

تفسیر نور با استناد به آیات قرآن؛ گوهر وجودى زن و مرد را يكى دانسته [۱۳] و تأکید دارد که هيچ‌كدام از نظر جنسيّت بر ديگرى برتر نیستند. [۱۴] پسر و دختر، هر دو هدية الهى هستند. [۱۵] ملاك پاداش‌های معنوی ایمان به خداوند است که در آن میان زن و مرد تفاوتى وجود ندارد. [۱۶] برخی از زنان به مقامات معنوی‌ای ‌می‌رسند که بسیاری از مردان از رسیدن به آن عاجز هستند. [۱۷] زنان و دختران فراتر از کسب کمالات معنوی می‌توانند با حفظ عفت و حیا، در حیات اجتماعی نیز نقش‌های جدی ایفا کنند؛ زنان مانند مردان باید در مسائل امنیتی کشور فعال بوده و علیه نظام‌های طاغوتی مبارزه کنند. [۱۸] در حاكميت طاغوت، هر كس از طرفداران حقّ، چه زن و چه مرد، بايد نقش‌های مبارزاتى خود را به خوبى انجام دهد. [۱۹] در این ارتباط نیز ممکن است برخی زنان به مراتب برتر از مردان عمل کرده و مفیدتر برای خود، جامعه و نسل بشری باشند. [۲۰]

تفاوت‌های طبیعی زن و مرد

از منظر تفسیر نور، مردان و زنان دارای ساختار جسمى و روحی متفاوت بوده و با ارجاع به همین تفاوت‌های طبیعی و فطری است که دارای حقوق و نقش‌های جنسیتی نسبتا متفاوت نیز هستند. [۲۱] مردان داراى ولايت بر زنان‌اند از آن جهت كه خدا مردان را بر زنان از حیث قدرت بدنى، توليدى و ارادی برترى داده است. [۲۲] در این تفسیر با اذعان به این‌‌که هرچند در عینیت جامعه، برخى زنان، در توان بدنى يا درآمد مالى برتر از مردها بوده و موفق‌تر از آنها عمل می‌کنند، اما وضع قانون‌ و برنامه‌های جنسیتی‌، فارغ از استثناها بوده، ناظر به وضعیت عمومی و متناسب با طبیعت زنانه و مردانه است. [۲۳]

تفاوت‌های اجتماعی زن و مرد

مفسر تفسیر نور، تفاوت‌های اجتماعی زن و مرد را ناشی از تفاوت‌های طبیعی آنها می‌داند. قوامیت مرد و حفظ حرمت زن را مبنای تفکیک نقش‌های جنسیتی دانسته و معتقد است؛ قوامیت مرد بر زن صرفا در امور خانواده نیست بلكه در امور اجتماعى از قبیل قضاوت و جنگ نيز مردان بر زنان مقدم هستند. [۲۴] از منظر این تفسیر؛ مهم‌ترین شرط حضور زنان در مناسبات اجتماعی رعایت عفت، حجاب و اجتناب از محیط‌های ناسالم است، [۲۵] وظیفه کارگزاران در برخورد با زنان، رعایت عدالت است. تبعيض در شرائط يكسان ممنوع است، ولى تفاوت به‌دلیل اختلاف در انجام تكاليف يا استعدادها يا نيازها مانعى ندارد. مردان هرگز حقّ ندارند از قدرت خود سوء استفاده كنند كه قدرت اصلى از آن خداوند است.[۲۶]

تفاوت‌های فرهنگی زن و مرد

از منظر تفسیر نور؛ چشم پاك مقدّمة پاكدامنى است. پوشش، براى مردان نيز واجب است. بى‏عفّتى مانع رشد معنوى است. پوشش زن با تمايلات جنسى مردان ارتباط داشته [۲۷] و نباید تحریک آمیز باشد. حجاب، ماية حفظ عفّت و به نفع زنان است. نوع لباس هر چه به عفت نزديك‏تر باشد، بهتر است. [۲۸] آزادى جنسى ممنوع است. [۲۹] مسائل جنسى باید با كنايه بيان شود. آميزش زن و شوهر بايد در پنهانى باشد. [۳۰] تهمت، به منزلة هجوم به آبروى مردم است. تهمت زدن به زنان همسردار و پاكدامن، كيفر سخت‏ترى دارد، دفاع از حريم زنان پاكدامن واجب است. [۳۱] تنها گناهى كه حتّى دوست داشتن آن، گناه كبيره است، تهمت است. علاقه به ريختن آبروى ديگران، در همين دنيا كيفر دارد. كسانى كه دنبال بى‏آبرو كردن ديگران هستند، نظام اسلامى بايد آنها را تنبيه كند. [۳۲]بر مبنای استنباط تفسیر نور؛ هرچند نقش زنان در ايجاد روابط نامشروع و فراهم آوردن مقدّمات زنا، از مردان بيشتر است اما هر دو طرف به يك ميزان تنبيه مى‏شوند. [۳۳] گاهی زنان در حفظ عفت و تقویت فرهنگ عفاف به جايى مى‏رسند كه هرگز مردان به آن نمى‏رسند. [۳۴] به منظور سالم‌سازى فرهنگ عمومی، کیفر زنا تازيانه و سنگسار است. [۳۵] همجنس‌گرایی موجب لرزش عرش الهی، کاهش علاقه‏ زناشویی، قطع نسل شده و كيفر همجنس‏بازى اعدام است. همجنس‌گرایی مردان، تجاوز به حقوق زنان در جامعه است. [۳۶]

جنسیت و ضرورت ازدواج

از منظر تفسیر نور؛ عقد ازدواج، قداست دارد. [۳۷] لازم نيست خواستگارى، از طرف خاصّى باشد، هر يك از طرفين ازدواج مى‏توانند پيش‌قدم شوند. داشتن صلاحيّت، شرط طرفين عقد بوده، عروس و داماد باید بتوانند زندگى مشترك‌شان را اداره کنند. [۳۸] افراد بیوه باید ازدواج کنند، چون همان‌گونه که بی‌همسری پیامدهای تباه کننده دارد، ازدواج مجدّد، به‌ویژه بازگشت به همسر اوّل نیز دارای برکات فوق تصور است. [۳۹] آميزش جنسى تنها براى لذّت جنسی نيست، بلكه براى دوام نسل صالح است. [۴۰] در اسلام اصل اولیه؛ تک همسری و ازدواج دایم است اما به‌دلایلی ازدواج موقت و چند همسری نیز مشروعیت دارد. ازدواج موقّت يك ضرورت اجتماعی و به‌خاطر دورى از همسر و تأمین نیاز جنسی است. مُتعه طرحى مناسب براى حل مشكلات اخلاقی و جلوگيرى از فساد است. [۴۱] برمبنای استنباط این تفسیر؛ حكمت جواز تعدّد زوجات در اسلام عبارتند از: تلفات بیشتر مردها و افزایش زنان بیوه، عدم تمایل جوانان به ازدواج با زن بیوه، ضرورت تأمین نیاز جنسی این زنان، عادت ماهانه زنان و ضرورت تأمین نیاز جنسی مردها. در نظام حقوقی اسلام به مردها اجازه داده شده است که با رعایت عدالت بتوانند چند همسر داشته باشند. رعایت عدالت در امور مادی الزامی است اما به‌دلیل این‌که تمایلات قلبی ارادی نیست، [۴۲] اسلام دستور می‌دهد که مرد حداقل تمام تمایل خود را متوجه یک طرف نسازد و عدالت رفتاری را رعایت کند.[۴۳]

جنسیت و نقش‌های متفاوت خانوادگی

از منظر تفسیر نور؛ خانواده مستقل از افراد دارای حق است. حق خانواده بيش از حق شخصى زن يا مرد بوده و به‌خاطر حفظ خانواده، بايد از حقّ شخصى گذشت. [۴۴] رعايت حقوق خانواده از لازمة تقواست. [۴۵] مرد، مدير خانه است. حقّ مديريّت مرد، به‌خاطر ساختار جسمى و روحى اوست. نشانه شايستگى زن اطاعت و تواضع او نسبت به شوهر است. این اطاعت، مشروط به تأمين زندگى او از سوى مرد است. [۴۶] مهريّه، نرخ زن نيست، بلكه نشانة صداقت مرد در علاقه به همسرش است.[۴۷] گرچه دريافتى ارث زن نصف مرد است، ولى بهره‏گيرى‏اش دو برابر مرد است، چون سهم زن برای خودش ذخیره شده و سهم مرد هزینه زندگی مشترک می‌شود. [۴۸] زن با تدبیر می‌تواند شوهر طغیان‌گر خود را مطیع سازد. [۴۹] احترام به شئون اجتماعى بانو، لازم است. هديه‏اى كه شوهر به همسر مى‏دهد، از حقوق زن است. [۵۰] براى تربيت صحيح فرزند، بايد پيش از تولّد او اقدام كرد و از خدا استمداد طلبید. [۵۱] شير دادن مادر به فرزند، كافى نيست، بلكه تكفّل كامل مهم است. سرپرستى مادر، بهترين شرايط براى رشد فرزند است. [۵۲] هرچند فرزندان باید به پدر و مادر خود احسان کنند، [۵۳] اما رضايت مادر، جايگاه ويژه‏اى نزد خدا دارد. [۵۴] مرد، سنگ زيرين آسياى زندگى است و بايد با خوشرفتارى، بر سختى‏ها شكيبا باشد. حلّ مشكلات خانواده و داشتن حلم و حوصله، براى سعادت فرزندان، بهتر از جدايى و طلاق است. [۵۵] برای جلوگیری از فروپاشی خانواده باید در ابتدا محکمه صلح خانوادگی ایجاد شود. [۵۶] هرچند طلاق امر منفور است، اما اسلام با ادامه زندگى به‌صورت تحميلى موافق نيست. [۵۷] طلاق گاهى راهگشا است. زيرا چه بسا اختلافات خانوادگى به خودكشى و روابط نامشروع بيانجامد. طلاق، اميدِ تشكيل زندگى مجدّد را نويد مى‏دهد. راه توسعة زندگى براى هر كس به‌گونه‏اى است. گاهى با ازدواج گاهى با طلاق. تشريعِ طلاق دارای حكمت و تفضل الهى است. [۵۸]

دلیل تفاوت‌های زن و مرد

مفسر تفسیر نور با تفکیک عدالت از تساوى، عدالت را مبتنی بر حق و رعایت استحقاق دانسته و با نفی تبعیض جنسیتی، تفاوت نسبی زن و مرد در حقوق و تکالیف را منطبق با عدالت و حکمت الهی می‌داند. تأکید جدی بر این امر دارد که تفاوت‌ها دليل رشد، تحرك، تعاون و پيوستگى جامعه است. آنچه که جامعه را فلج می‌کند؛ تبعيض‏ها و برترى‏هاى استثمارگرانه است که از حساب برترى‏هاى طبیعی جدا است. تفاوت‏هاى زن و مرد از نظر خلقت و طبيعت، از نمونه‏هاى برترى دادن خداوند در آفرينش است و هر يك از زن و مرد، نسبت به دستاوردهاى خود به‌طور مساوى مسئول و مالك هستند. آرزوی يكسان بودن همه چيز و همه كس نابجا است. اعضاى یک جامعه مانند اعضاى بدن و ماشين از نظر جنس، شكل و كارايى متفاوت هستند و این تفاوت‌ها مبتنی بر عدالت الهی و تدبیر حكيمانه خداوند است.[۵۹]

پانویس

  1. تفسير نور، پایگاه تخصصی قرآن کریم.
  2. قرائتى، «زندگینامه حجت الاسلام و المسلمین قرائتی»، وب‌سایت مرکز فرهنگی درس‌های از قرآن.
  3. عیسی‌زاده، « تفسیر نور تفسیری مناسب برای عامه مردم است»، خبرگزاری مهر.
  4. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏1، ص372.
  5. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص258.
  6. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏4، ص246.
  7. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص251.
  8. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص263.
  9. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص240.
  10. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏10، ص425.
  11. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏1، ص362.
  12. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏6، ص452-451.
  13. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏4، ص246.
  14. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص239.
  15. سوره شورى، آيه 49 – 50.
  16. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏9، ص24-23.
  17. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص51.
  18. سوره قصص، آيه 11-10.
  19. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏7، ص345.
  20. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص51.
  21. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص284.
  22. سوره نساء، آيه 34.
  23. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص282.
  24. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص282.
  25. سوره قصص، آيه 11-10.
  26. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏1، ص361.
  27. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏8، ص177-174.
  28. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏8، ص211.
  29. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏8، ص 144.
  30. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏4، ص246.
  31. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏8، ص 147.
  32. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏8، ص160.
  33. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏8، ص145.
  34. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص51.
  35. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص257.
  36. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏4، ص110.
  37. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏1، ص375.
  38. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏8، ص179-178.
  39. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏1، ص369.
  40. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏4، ص247.
  41. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص269-267.
  42. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص241-240.
  43. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص401-400.
  44. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص400.
  45. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص239.
  46. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص284-283.
  47. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص 243.
  48. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص 250.
  49. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏9، ص26.
  50. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏1، ص376.
  51. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏4، ص 247.
  52. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏7، ص345.
  53. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص288.
  54. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏7، ص345.
  55. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص261-258.
  56. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص285.
  57. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏1، ص364-362.
  58. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص402.
  59. قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج‏2، ص 280-278.

منابع

قرآن

  • تفسير نور، پایگاه تخصصی قرآن کریم، تاریخ بازدید: 20 مهر 1403ش.
  • عیسی‌زاده، ولی‌الله، «تفسیر نور تفسیری مناسب برای عامه مردم است»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج: 29 تیر 1393ش.
  • قرائتى، محسن، «زندگینامه حجت الاسلام و المسلمین قرائتی»، وب‌سایت مرکز فرهنگی درس‌های از قرآن، تاریخ بازدید: 20 مهر 1403ش.
  • قرائتى، محسن،‏ تفسير نور، تهران،‏ مركز فرهنگى درس‌هايى از قرآن، ‏1383ش.‏