علیرضا محمددوست (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
علیرضا محمددوست (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۹: خط ۱۹:
یکی از دلایل اهمیت‌یافتن بدن ارتباط ستم و جنسیت بوده است. فمینیست‌ها مدعی هستند که بدن زنان تحت ستم مردانه قرار دارد و باید بدن زنان از چنین ستمی رهایی یابد. حتی آنان ادعا می‌کردند که مردان بر تمایلات جنسی زنان سلطه دارند؛ پس زنان باید یاد بگیرند که با بدن تحت فشار زندگی کنند. برخی جامعه‌شناسان معتقدند که بدن دارای اصالت کارکردی است؛ چراکه بدن به انسان اجازه کنش‌گری و تغییر جهان را می‌دهد. ترنر امور مختلف دیگری از جمله تولیدمثل، نیاز به تنظیم پزشکی و قانونی، درونی‌سازی و بازنمایی بدنی را در شمار مهم‌ترین کارکردهای آن می‌داند.
یکی از دلایل اهمیت‌یافتن بدن ارتباط ستم و جنسیت بوده است. فمینیست‌ها مدعی هستند که بدن زنان تحت ستم مردانه قرار دارد و باید بدن زنان از چنین ستمی رهایی یابد. حتی آنان ادعا می‌کردند که مردان بر تمایلات جنسی زنان سلطه دارند؛ پس زنان باید یاد بگیرند که با بدن تحت فشار زندگی کنند. برخی جامعه‌شناسان معتقدند که بدن دارای اصالت کارکردی است؛ چراکه بدن به انسان اجازه کنش‌گری و تغییر جهان را می‌دهد. ترنر امور مختلف دیگری از جمله تولیدمثل، نیاز به تنظیم پزشکی و قانونی، درونی‌سازی و بازنمایی بدنی را در شمار مهم‌ترین کارکردهای آن می‌داند.
از مجموعه نظریات بوردیو چنین برمی‌آید که وی کنترل و بیان بدنی نهادینه‌شده توسط مدارس در جوامع معاصر را برای کسب اطمینان خاطر کودکان و بزرگسالان حیاتی می‌داند؛ یعنی رضایت اجتماعی همگانی محصول کنترل‌های اجتماعی بدنی و بیانات بدنی است.
از مجموعه نظریات بوردیو چنین برمی‌آید که وی کنترل و بیان بدنی نهادینه‌شده توسط مدارس در جوامع معاصر را برای کسب اطمینان خاطر کودکان و بزرگسالان حیاتی می‌داند؛ یعنی رضایت اجتماعی همگانی محصول کنترل‌های اجتماعی بدنی و بیانات بدنی است.
فمینیست‌ها بر این باورند که در جوامع معاصر، فشار اصلی ناشی از حضور زنان بر بدن آنها متمرکز است. جریان ناپایدار گردش اجتماعی، فشار روحی و روانی شدیدی را به زنان تحمیل می‌کند. البته، این بدان معنا نیست که مردان، موجوداتی مکانیکی یا صرفاً اجزایی بی‌فکر از یک ماشین اجتماعی هستند.
 


}}
}}