خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
تکیهی او بر تفاوت تجربهی« رابطه با ابژه» بود که دخترها و پسرها در کودکی با [[مادر]] و پدر خود دارند. بار جنسی مرحلهی پیش اودیپی برای پسر و دختر فرق میکند. پسر بچه حس می کند بدن مادر شبیه بدن او نیست. با ورود به مرحلهی اودیپی پسر بچه متوجه می شود که دیگر بودن مادر چه اندازه دردسرساز است. و نیز بی حرمتی زنان در جامعه به پسر کمک میکند تا برای وجود خود معنایی در تقابل با جنس زن بیابد که مادر بازنمای آن است. | تکیهی او بر تفاوت تجربهی« رابطه با ابژه» بود که دخترها و پسرها در کودکی با [[مادر]] و پدر خود دارند. بار جنسی مرحلهی پیش اودیپی برای پسر و دختر فرق میکند. پسر بچه حس می کند بدن مادر شبیه بدن او نیست. با ورود به مرحلهی اودیپی پسر بچه متوجه می شود که دیگر بودن مادر چه اندازه دردسرساز است. و نیز بی حرمتی زنان در جامعه به پسر کمک میکند تا برای وجود خود معنایی در تقابل با جنس زن بیابد که مادر بازنمای آن است. | ||
رابطهی پیش اودیپی مادر و دختر واجد خصوصیتی است که چودورو آن | رابطهی پیش اودیپی [[مادر]] و دختر واجد خصوصیتی است که چودورو آن را« همزیستی بادوام» و« زیاده روی در همانندسازی خود شیفته» نامید. چودروف رشد جنسی روانی پسران و دختران خالی از پیامدهای اجتماعی نیست. تاثیر قصور در مادر کردن به روانپریشی زیادهروی در مادری کردن دختران سبب میشود که بیش از حد به مادر وابسته و از خود مختاری کمتری برخوردار شوند. و در پسران سبب میشوند که نسبت به [[زنان]] حالت بیزاری پیدا کنند، به دنبال شریک [[جنسی]] کم توقع و بدون مخاطره بگردند. | ||
چودروف پدیدهی کوتاهی و زیادهروی در مادری کردن را از هر دو جنبه | چودروف پدیدهی کوتاهی و زیادهروی در [[مادری]] کردن را از هر دو جنبه روانکاوانه و جامعهشناختی توضیح میداد. اگر [[زن]]ی در مادری کردن کوتاهی کند؛ احتمالاً خودش مادر درستی نداشته فقدان نقش الگوی پرورنده. اگر زنی در مادری کردن زیادهروی میکند، احتمالاً شوهرش نیاز او را به نزدیکی عاطفی برآورده نمیسازد. | ||
چودروف معتقد بود که اشتراک در پدر و مادری کردن تعدیل ساختاری است که به زنان و مردان امکان | چودروف معتقد بود که اشتراک در پدر و مادری کردن تعدیل ساختاری است که به [[زنان]] و [[مردان]] امکان میدهد بخشهایی از روان خود را که در حال حاضر رشد نیافته است پرورش دهند و بنابراین دختران و پسرانی بار بیاورند که از قابلیت یکسان برای پروراندن صحیح کودکان نسل آینده برخوردار باشند. | ||
سه حاصل دارد: '''نخست''' شدت | سه حاصل دارد: '''نخست''' شدت رابطهی [[مادر]] و کودک را تخفیف دهد. '''دوم''' وقتی مادر در بیرون از خانه زندگی معناداری داشه باشد بعید است کودک را بهانهی زندگی خود قرار دهد. '''سوم''' وقتی در در بزرگ کردن پسر سهیم باشد هراس از اقتدار مادر یا« انتظارات حاصل از فداکاریهای انحصاری زنان» در پسر شکل نمیگیرد.<ref>تانگ، رزماری؛ نقد و نظر: نظریههای فمینیستی؛ ترجمه منیژه نجم عراقی؛ تهران: نشر نی، چاپ سوم، 1387؛ صص 249-255.</ref> | ||
== نقد دیدگاههای نانسی چودروف == | == نقد دیدگاههای نانسی چودروف == |