Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
=== شهروندی === | === شهروندی === | ||
قرآن کریم ضمن به رسمیت شناخت تفاوتها و تنوع میان انسانها در رنگ و زبان و ملیت و یا قومیت، این مؤلفهها را مبنایی برای تبعبض ندانسته و هر گونه برتری یک گروه بر دیگری را نفی میکند و تنها فضیلت و برتری را در '''تقوا''' قرار میدهد. در ارتباط با همین موضوع خداوند در قرآن کریم در سوره روم آیه 22 اختلاف زبانها و رنگها را نشانه خالق میداند و آن را موردتوجه ویژه قرار میدهد. | قرآن کریم ضمن به رسمیت شناخت تفاوتها و تنوع میان انسانها در رنگ و زبان و ملیت و یا قومیت، این مؤلفهها را مبنایی برای تبعبض ندانسته و هر گونه برتری یک گروه بر دیگری را نفی میکند و تنها فضیلت و برتری را در '''تقوا''' قرار میدهد. در ارتباط با همین موضوع خداوند در قرآن کریم در سوره روم آیه 22 اختلاف زبانها و رنگها را نشانه خالق میداند و آن را موردتوجه ویژه قرار میدهد. | ||
«وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السََّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَأَلْوَانِکُمْ إِنََّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِلْعَالِمِینَ» به این معنا که «و از نشانههاى الهى، آفرینش آسمانها و زمین و تفاوت زبانها و رنگهاى شماست؛ همانا در این امر براى دانشمندان | «وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السََّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَأَلْوَانِکُمْ إِنََّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِلْعَالِمِینَ» به این معنا که «و از نشانههاى الهى، آفرینش آسمانها و زمین و تفاوت زبانها و رنگهاى شماست؛ همانا در این امر براى دانشمندان نشانههایى قطعى است. آفرینش آسمانها و زمین، از نشانههاى قدرت بىپایان الهى | ||
است» | است». | ||
در آیات دیگری نیز آمده است که خداوند پیامبرانی را برای انسانها از میان خود قوم آنها برگزیده است تا با زبان قوم خود سخن بگویند؛ یعنی با زبانی که هویت اجتماعی و | در آیات دیگری نیز آمده است که خداوند پیامبرانی را برای انسانها از میان خود قوم آنها برگزیده است تا با زبان قوم خود سخن بگویند؛ یعنی با زبانی که هویت اجتماعی و مشخصههای علمی، فرهنگی، جغرافیایی، روحی و روانی عصر آنان را در برداشته و کلمات را حول آن محور بیان میکند. پیامبران نمیتوانند زبانی برای سخن گفتن ابداع کنند که منحصر به خودشان باشد و خداوند آنها را میان مردمی برگزیده است تا درمیان آن مردم با استفاده از زبان خود آنها پیام خداوند را به آنها با زبانی که آن را درک می کنند، ابلاغ نماید. | ||
همچنین خداوند بار دیگر در آیه 13 سوره حجرات تفاوتها و تنوع میان انسانها را به رسمیت میشناسد و میفرماید: | همچنین خداوند بار دیگر در آیه 13 سوره حجرات تفاوتها و تنوع میان انسانها را به رسمیت میشناسد و میفرماید: «یَا أَیَُّهَا النََّاسُ إِنََّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنََّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللََّهِ أَتْقَاکُمْ إِنََّ اللََّهَ عَلِیم خَبِیر» اى مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و | ||
قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا گرامىترین شما نزد خدا، باتقواترین شماست، همانا خدا داناى خبیر است. | |||
قیافه و نژاد انسانها دیده مىشود، حکیمانه و براى شناسایی یکدیگر است، نه براى تفاخر. کرامت نزد مردم زودگذر است، کسب کرامت در نزد خداوند مهم است. قرآن، تمام تبعیضهاى نژادى، حزبى، قومى، قبیلهاى، اقلیمى، اقتصادى، فکرى، فرهنگى، اجتماعى و نظامى را مردود مىشمارد و مالک فضیلت را تقوا مىداند. | در این آیه خداوند بهجز تقوا و پرهیزکار هیچ تفاوت دیگری میان انسانها قائل نبوده و همه آنها را از هر قوم و قبیله و ملتی که باشند برابر میداند و تفاوتهای میان آنها را مبنایی برای تمایز حقوقی قرار نمیدهد. در این آیه به سه اصل مهم اشاره شده است: اصل مساوات در آفرینش زن و مرد، اصل تفاوت در ویژگىهاى بشرى و اصل اینکه تقوا مالک برترى است. مرد یا زن بودن، یا از فالن قبیله و قوم بودن، مالک افتخار نیست بلکه اینها حکمت خداوند است. تفاوتهایى که در شکل و قیافه و نژاد انسانها دیده مىشود، حکیمانه و براى شناسایی یکدیگر است، نه براى تفاخر. کرامت نزد مردم زودگذر است، کسب کرامت در نزد خداوند مهم است. قرآن، تمام تبعیضهاى نژادى، حزبى، قومى، قبیلهاى، اقلیمى، اقتصادى، فکرى، فرهنگى، اجتماعى و نظامى را مردود مىشمارد و مالک فضیلت را تقوا مىداند. «إِنََّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللََّهِ أَتْقاکُمْ» | ||
[[حقوق شهروندی]] آن بخش از حقوق انسانها را شامل میگردد که در ارتباط به دولت و قدرت سیاسی دولت متبوعشان شکل ملی به خود میگیرد و فقط شامل شهروندان خود آن دولت میشود؛ اما [[حقوق بشر]] ناظر به حقوقی است که انسان بهمثابه انسان از آن برخوردار میشود؛ اما '''شهروندی''' فصل مشترکی با مفهوم ملیت و تابعیت دارد ولی حقوق بشر دربرگیرنده حقوق فراملی و بنیادی، صرفنظر از فرهنگ و آدابورسوم ملی کشورها است. توسل به مفهوم برابری در حقوق شهروندی میتواند به نقض اصول اولیه حقوق بینالمللی بشر بهویژه در جوامع دارای تکثر فرهنگی بیانجامد. در این راستا میتوان گفت که حقوق بشر، حقوق مبنایی، بنیادین و انتقالناپذیر است که برای حیات نوع بشر اساسی تلقی میشود. حقوق بشر بر پایه حرمت انسانی است که نه قابلانتقال و واگذاری است و نه صرفنظر کردنی. در فلسفه حقوق بشر، چنین حقوقی از بدو زایش همراه انسان است و بهمنزله حقوق طبیعی او تلقی میشود، لذا [[حقوق بشر]] حقوقی نیست که دولت یا نهادی بتواند آن را مانند موهبتی به کسی اعطا کند، بلکه دولت یا هر نهاد دیگری صرفاً میتواند آن را به رسمیت بشناسد یا نشناسد، اما '''حقوق شهروندی'''، در واقع مجموعه حقوقی است که افراد به اعتبار موقعیت شهروندی خود دارا میشوند و در واقع اطالقی عام بر مجموعه امتیازات مربوط به شهروندان و نیز مجموعه قواعدی است که بر موقعیت آنان در جامعه حکومت میکند. | |||
حقوق | پس اساس حقوق بشر خود انسان و اساس حقوق شهروندی پیوند او با یک دولت است. در اولی حقوقی جهانشمول و در دومی بیشتر وابسته به ویژگیهای هر جامعهای است. [[حقوق بشر]]، هر انسان، نهاد و اجتماع انسانی را مخاطب قرار میدهد و توصیه و فرمان میدهد، درحالیکه حقوق شهروندی، اجتماعی با افراد خاصی را در محدودهی یک دولت-کشور خطاب مینماید. | ||
حقوق بشر بر پایه نفی هرگونه تبعیض و تمایز میان انسانها بنا نهاده شد و نسبت بهتمامی افراد یک رویکرد داشته و برای تمامی انسانها و تمامی حاکمیتهای جهان فقط یک نسخه حقوق بشر وجود دارد و از این حیث ادعا میشود که حقوق بشر جهانشمول است؛ اما در مقابل به ازاء تمامی دولتها و نظامهای سیاسی و حقوقی جهان نسخه حقوق شهروندی وجود دارد؛ بنابراین حقوق بشر در ایران، افغانستان، کانادا، سوئیس، مصر، استرالیا و عربستان و روسیه و دیگر کشورها از مردمان بومی تا مدرنترین جوامع از قواعد یکسانی تبعیت میکند؛ اما در مورد حقوق شهروندی نمیتوان قائل به وجود قواعد یکسانی بود؛ اگرچه از یک مبنای مشترکی تغذیه بکنند.<ref>روحی، عباد؛ 1395 ؛تأملی در باب منشور شهروندی آقای روحانی؛ نشریه بیر و هزر. سنندج؛ ص85.</ref> | |||
بنابراین با توجه به ساختار و نظام سیاسی دولت-ملت حاکم بر جهان و نظام روابط و حقوق بینالملل، به اندازه تمامی دولتهای ملی دارای '''حقوق شهروندی''' در جهان هستیم. نظام حقوق شهروندی بر پایه به رسمیت شناختن تمایزها و تفاوتهای موجود در نظامهای ملی بنا نهاده شده است؛ بنابراین منشور حقوق شهروندی از دولتی به دولت دیگر متمایز است. تمامی این منشورها از اصول یکسانی تبعیت میکنند؛ اما در اعمال این اصول باید تمایزها و تفاوتها و ویژگیهای هر جامعه را با تمام تنوعهای موجود در آن را مدنظر داشت. | |||
در چنین وضعیتی میتوان گفت که منشور حقوق شهروندی هیچ دولتی را نمیتوان در دولت دیگری پیاده کرد. در حقوق شهروندی باید به ویژگیهای تاریخی، جتماعی، خاستگاه تاریخی و سنتی، تفاوتهای دینی و مذهبی، نژادی، زبانی، قومی و ملی، گرایشات مختلف سیاسی و اجتماعی و جنسی، ویژگیهای | در چنین وضعیتی میتوان گفت که منشور حقوق شهروندی هیچ دولتی را نمیتوان در دولت دیگری پیاده کرد. در حقوق شهروندی باید به ویژگیهای تاریخی، جتماعی، خاستگاه تاریخی و سنتی، تفاوتهای دینی و مذهبی، نژادی، زبانی، قومی و ملی، گرایشات مختلف سیاسی و اجتماعی و جنسی، ویژگیهای زیستمحیطی و مواردی از این قبیل توجه داشت. اقشار آسیبپذیر و قوانین مرتبط با آنان را مدنظر قرار داد و به تمایزها و تفاوتها توجه ویژه شود. اعمال تبعیض مثبت و نابرابری جبران ساز در چنین شرایط قابل توجیه بوده و کاملا حقوقی است. | ||
میتوان گفت که حقوق شهروندی تحول حقوق بشر از حقوق فردی به سمت حقوق گروهی و حقوق خلقها و مردمان دارای تنوعهای فرهنگی و تمایزها و هویتهای متفاوت است. این تفاوتها و تنوعها تنها در بستر حقوق شهروندی است که رسمیت یافته و بایستی از آنها حمایت شود و حتی به نفع آنها نیز هرگاه که در اقلیت قرار گیرند و یا موجودیت و بقای آنها تهدید شود، تبعیض مثبت اعمال شود. | میتوان گفت که حقوق شهروندی تحول حقوق بشر از حقوق فردی به سمت حقوق گروهی و حقوق خلقها و مردمان دارای تنوعهای فرهنگی و تمایزها و هویتهای متفاوت است. این تفاوتها و تنوعها تنها در بستر حقوق شهروندی است که رسمیت یافته و بایستی از آنها حمایت شود و حتی به نفع آنها نیز هرگاه که در اقلیت قرار گیرند و یا موجودیت و بقای آنها تهدید شود، تبعیض مثبت اعمال شود. |