پرش به محتوا

سوزان بوردو: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌جنسیت
Mohsenzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
سوزان بوردو<ref>Susan Bordo.</ref>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان          =
| عنوان          =
خط ۲۸: خط ۲۶:
|خدمات            =
|خدمات            =
}}
}}
== زندگینامه ==
سوزان بوردو<ref>Susan Bordo.</ref>
== دیدگاه‌ها ==
== زندگی‌نامه ==
== دیدگاه‌ ==
در نظر سوزان بوردو در این پالایش و عینیت، دکارت سهم اساسی داشته و البته این میراث دکارتی در فیلسوفان معاصر نیز وجود دارد. اساس کار دکارت، پدر فلسفه جدید، که اساس کار فلسفه نوین نیز بر آن نقطه است، این است که تکیه‌گاهی جز خرد و عقل انسان نیست و سعی و تلاش دکارت این بود که تمام معارف بشر را بر عقل مبتنی سازد. او به تأثیر عوامل اجتماعی و سیاسی در معرفت توجهی نداشت و فاعل شناسایی را در خلأ و فارغ از زمینه‌های اجتماعی در نظر می‌گرفت. از این رو تنها معرفتی را یقینی می‌دانست که برخاسته از عقل، مستقل از شرایط و عوامل اجتماعی انسان باشد. و در نتیجه این انسان است که هویت و حقیقت بخش به اشیای عالم است و این امر یعنی خود بنیاد اندیشی، مسئله مهمی است که در فلسفه‌های قبل دکارت سابقه نداشته و در واقع مقوم و هسته مرکزی فلسفه جدید است. تأکید بر عقل و عینیت، متضمن فروتر نهادن عواطف و هیجانات و نیز تحت مهار عقل درآوردن آن‌ها است. این معنا از منظر جنسیتی، حاکی از آن است که زنان، به منزله مظهر عواطف و هیجانات، موجوداتی ثانوی هستند و مردان به منزله مظهر عقل و اندیشه، موجوداتی اصیل و اولیه‌اند. از این گذشته، از آن جا که لازم است، به طور کلی عواطف تحت مهر عقل باشند، زنان نیز باید تحت مهار و حاکمیت  مردان باشند.  
در نظر سوزان بوردو در این پالایش و عینیت، دکارت سهم اساسی داشته و البته این میراث دکارتی در فیلسوفان معاصر نیز وجود دارد. اساس کار دکارت، پدر فلسفه جدید، که اساس کار فلسفه نوین نیز بر آن نقطه است، این است که تکیه‌گاهی جز خرد و عقل انسان نیست و سعی و تلاش دکارت این بود که تمام معارف بشر را بر عقل مبتنی سازد. او به تأثیر عوامل اجتماعی و سیاسی در معرفت توجهی نداشت و فاعل شناسایی را در خلأ و فارغ از زمینه‌های اجتماعی در نظر می‌گرفت. از این رو تنها معرفتی را یقینی می‌دانست که برخاسته از عقل، مستقل از شرایط و عوامل اجتماعی انسان باشد. و در نتیجه این انسان است که هویت و حقیقت بخش به اشیای عالم است و این امر یعنی خود بنیاد اندیشی، مسئله مهمی است که در فلسفه‌های قبل دکارت سابقه نداشته و در واقع مقوم و هسته مرکزی فلسفه جدید است. تأکید بر عقل و عینیت، متضمن فروتر نهادن عواطف و هیجانات و نیز تحت مهار عقل درآوردن آن‌ها است. این معنا از منظر جنسیتی، حاکی از آن است که زنان، به منزله مظهر عواطف و هیجانات، موجوداتی ثانوی هستند و مردان به منزله مظهر عقل و اندیشه، موجوداتی اصیل و اولیه‌اند. از این گذشته، از آن جا که لازم است، به طور کلی عواطف تحت مهر عقل باشند، زنان نیز باید تحت مهار و حاکمیت  مردان باشند.  
== نقد دیدگاه‌های بوردو ==
== نقد دیدگاه‌ ==
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
== منبع ==
== منابع ==
== پیوند به بیرون ==
 


[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده: کنشگران]]

نسخهٔ ‏۱۲ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۲۱

سوزان بوردو
اطلاعات شخصی
زاده متولد نیوآرک، نیوجرسی، ایالات متحده

سوزان بوردو[۱]

زندگی‌نامه

دیدگاه‌

در نظر سوزان بوردو در این پالایش و عینیت، دکارت سهم اساسی داشته و البته این میراث دکارتی در فیلسوفان معاصر نیز وجود دارد. اساس کار دکارت، پدر فلسفه جدید، که اساس کار فلسفه نوین نیز بر آن نقطه است، این است که تکیه‌گاهی جز خرد و عقل انسان نیست و سعی و تلاش دکارت این بود که تمام معارف بشر را بر عقل مبتنی سازد. او به تأثیر عوامل اجتماعی و سیاسی در معرفت توجهی نداشت و فاعل شناسایی را در خلأ و فارغ از زمینه‌های اجتماعی در نظر می‌گرفت. از این رو تنها معرفتی را یقینی می‌دانست که برخاسته از عقل، مستقل از شرایط و عوامل اجتماعی انسان باشد. و در نتیجه این انسان است که هویت و حقیقت بخش به اشیای عالم است و این امر یعنی خود بنیاد اندیشی، مسئله مهمی است که در فلسفه‌های قبل دکارت سابقه نداشته و در واقع مقوم و هسته مرکزی فلسفه جدید است. تأکید بر عقل و عینیت، متضمن فروتر نهادن عواطف و هیجانات و نیز تحت مهار عقل درآوردن آن‌ها است. این معنا از منظر جنسیتی، حاکی از آن است که زنان، به منزله مظهر عواطف و هیجانات، موجوداتی ثانوی هستند و مردان به منزله مظهر عقل و اندیشه، موجوداتی اصیل و اولیه‌اند. از این گذشته، از آن جا که لازم است، به طور کلی عواطف تحت مهر عقل باشند، زنان نیز باید تحت مهار و حاکمیت مردان باشند.

نقد دیدگاه‌

جستارهای وابسته

پانویس

  1. Susan Bordo.

منابع