خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==دیدگاه== | ==دیدگاه== | ||
بدران معتقد به [[فمنیسم اسلامی]] است و درباره امکان وجود آراء ومبانی فمنیسم در اسلام چنین میگوید: اگر فمینیسم به عنوان آگاهی نسبت به اجبار و محدودیتهای زنان، دور انداختن اين محدودیتها و تلاش برای ایجاد یک نظام روابط منصفانهتر و عادلانهتر بین زن و مرد در نظر گرفته شود، هیچ تناقضی میان فمینیست بودن و مسلمان بودن وجود ندارد.وی هدف فمنیست اسلامی را «بازگرداندن سلامت گذشته ی واژهی «امت» به آن و بازيابي مفهوم آن به عنوان فضاي اشتراکي و کثرتگرايي است که حقوق برابر زن و مرد را تضمين کند. نگرش فمينيسم اسلامي فراتر از دوئيتها و دوقطبيهايي نظير شرقي/غربي، خصوصي/ دولتي و يا مذهبي/ غيرمذهبي است. بدران فمنیسم اسلامی را مخالف تاکتيکهاي تسلط طلبانهاي مانند نتفرقه بيانداز و حکومت کن»، «صف بندي ايجاد کن و کنترل کن» و «جدايي بيانداز و تنبيه کن» میداند و این پيامها را از قرآن به دورمیداند. از نظر بدران ، فمینیسم اسلامی از طریق انطباق مجدد اسلام با پیام قرآنی برابری انسانها و عدالت اجتماعی، ناخالصیهای وارد شده در اسلام را دگرگون ميكند. <ref> كرمي،محمدتقي، محبوبي شريعت پناهي،نسيم السادات ، فمينيسم اسلامی، مفاهيم و امکانها،ص 241-242</ref> | بدران معتقد به [[فمنیسم اسلامی]] است و درباره امکان وجود آراء ومبانی فمنیسم در اسلام چنین میگوید: اگر فمینیسم به عنوان آگاهی نسبت به اجبار و محدودیتهای زنان، دور انداختن اين محدودیتها و تلاش برای ایجاد یک نظام روابط منصفانهتر و عادلانهتر بین زن و مرد در نظر گرفته شود، هیچ تناقضی میان فمینیست بودن و مسلمان بودن وجود ندارد.وی هدف فمنیست اسلامی را «بازگرداندن سلامت گذشته ی واژهی «امت» به آن و بازيابي مفهوم آن به عنوان فضاي اشتراکي و کثرتگرايي است که حقوق برابر زن و مرد را تضمين کند. نگرش فمينيسم اسلامي فراتر از دوئيتها و دوقطبيهايي نظير شرقي/غربي، خصوصي/ دولتي و يا مذهبي/ غيرمذهبي است. بدران فمنیسم اسلامی را مخالف تاکتيکهاي تسلط طلبانهاي مانند نتفرقه بيانداز و حکومت کن»، «صف بندي ايجاد کن و کنترل کن» و «جدايي بيانداز و تنبيه کن» میداند و این پيامها را از قرآن به دورمیداند. از نظر بدران ، فمینیسم اسلامی از طریق انطباق مجدد اسلام با پیام قرآنی برابری انسانها و عدالت اجتماعی، ناخالصیهای وارد شده در اسلام را دگرگون ميكند. <ref> كرمي،محمدتقي، محبوبي شريعت پناهي،نسيم السادات ، فمينيسم اسلامی، مفاهيم و امکانها،ص 241-242</ref> | ||
بدران معتقد است که خوداگاهی و حقوق زنان همان« فمینیسم در قلمرو اسلام» است. نخستین الگوی آن، فمینیسمی حقوق محوراست، که به عقیده وی نفوذ این جنبش فکری ـ عملی و سرآغازهای آن در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت ، زمانی که برخی زنان مسلمان در مناطق مختلف شرق بااستفاده از سواد اولیه خود و افزایش تبلیغات اجتماعی، همه خوداگاهی قرآنی خویش را به میان آوردند تا با مسایل روزمره و با نوگرایی دست و پنجه نرم کنند. <ref>بدران، مارگوت،« فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص315</ref> | بدران معتقد است که خوداگاهی و حقوق زنان همان« فمینیسم در قلمرو اسلام» است. نخستین الگوی آن، فمینیسمی حقوق محوراست، که به عقیده وی نفوذ این جنبش فکری ـ عملی و سرآغازهای آن در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت ، زمانی که برخی زنان مسلمان در مناطق مختلف شرق بااستفاده از سواد اولیه خود و افزایش تبلیغات اجتماعی، همه خوداگاهی قرآنی خویش را به میان آوردند تا با مسایل روزمره و با نوگرایی دست و پنجه نرم کنند. <ref>بدران، مارگوت،« فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص315</ref> | ||
وی بر این باور است که برخی از فمینیستها با بکارگیری تجربه های شخصی خود تحت عنوان جنبشهای اصلاح طلبانه اسلامی، به اجتهاد که همان استنباط فردی از متون مقدس بود میپرداختند و در قالب مبارزات آزادی خواهانه ملی برعلیه حاکمیت استعمار، به ایجاد خودآگاهی فمینیستی دست زدند. آنان معتقد بودندکه قرآن برای آنها حقوقی قائل بوده، که تحت عنوان اسلام این حقوق از آنان دریغ شده است و دین را نوعی محدودیت برای خود میدانستند. در نتیجه درصددفمینیسمی برآمدند که از آنها حمایت کند. <ref>بدران، مارگوت،« فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص316</ref> | وی بر این باور است که برخی از فمینیستها با بکارگیری تجربه های شخصی خود تحت عنوان جنبشهای اصلاح طلبانه اسلامی، به اجتهاد که همان استنباط فردی از متون مقدس بود میپرداختند و در قالب مبارزات آزادی خواهانه ملی برعلیه حاکمیت استعمار، به ایجاد خودآگاهی فمینیستی دست زدند. آنان معتقد بودندکه قرآن برای آنها حقوقی قائل بوده، که تحت عنوان اسلام این حقوق از آنان دریغ شده است و دین را نوعی محدودیت برای خود میدانستند. در نتیجه درصددفمینیسمی برآمدند که از آنها حمایت کند. <ref>بدران، مارگوت،« فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص316</ref> | ||
بدران اشاره میکند که فمنیستها معتقدند قرآن به عنوان متن بنیادین اسلام در یک نظام عدالت اجتماعی، حقوق اساسی یکسانی را به زنان و مردان میدهد، اما زنان مسلمان در جامعه پدرسالاری که به نام اسلام سخن میگوید، از حقوق خود محروم شدهاند. به عبارت بهتر، آنها بیان میکنند ،که مفسران مرد عقاید مردسلاری خود را بر قرآن تحمیل کردهاند و موجب برتری حقوق مردان بر زنان شدهاند، لذا زنان از حقوق خود آگاه نشدهاند.<ref> بدران، مارگوت،« فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص316</ref> | بدران اشاره میکند که فمنیستها معتقدند قرآن به عنوان متن بنیادین اسلام در یک نظام عدالت اجتماعی، حقوق اساسی یکسانی را به زنان و مردان میدهد، اما زنان مسلمان در جامعه پدرسالاری که به نام اسلام سخن میگوید، از حقوق خود محروم شدهاند. به عبارت بهتر، آنها بیان میکنند ،که مفسران مرد عقاید مردسلاری خود را بر قرآن تحمیل کردهاند و موجب برتری حقوق مردان بر زنان شدهاند، لذا زنان از حقوق خود آگاه نشدهاند.<ref> بدران، مارگوت،« فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص316</ref> | ||
در باب حجاب بدران تأکید می کند که زنان مصری در دهه 9817 با استناد به دلایل قرآنی معتقد بودند پوشاندن صورت ، آنگونه که دین از آنها خواسته که بدان عمل کنند، خواسته قرآنی نیست .بدران، مارگوت فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص 316. وی میگوید: سایر چیزهایی که تحت عنوان اسلامم از زنان خواسته شده نیز از سوی این زنان ادعاهایی تحمیلی تلقی شده و معتقد بودند قرآن یک متن آزادی بخش است که در نتیجه بایسته است از این نگاه آزادانه و محترمانه به آنان نگریسته شود. | در باب حجاب بدران تأکید می کند که زنان مصری در دهه 9817 با استناد به دلایل قرآنی معتقد بودند پوشاندن صورت ، آنگونه که دین از آنها خواسته که بدان عمل کنند، خواسته قرآنی نیست .بدران، مارگوت فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص 316. وی میگوید: سایر چیزهایی که تحت عنوان اسلامم از زنان خواسته شده نیز از سوی این زنان ادعاهایی تحمیلی تلقی شده و معتقد بودند قرآن یک متن آزادی بخش است که در نتیجه بایسته است از این نگاه آزادانه و محترمانه به آنان نگریسته شود. | ||
در باورهای بدران، موج دومی از فمینیسم را شاهد هستیم که« فمینیسم اسلامی« است.بدران معتقد است مفسران زن به لحاظ زن بودنشان، تجاربشان را در معرض طرح مسائل جدید قرار میدادند؛ بدین منظور آنان از روش ساختارشکنانهی متبحرانه ای در آیات قرآن استفاده کرده، با حفظ معانی تحت الفظی آن، قرائتهای پویایی از روح قرآن ارائه دادند.<ref> بدران، مارگوت، فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص 317.</ref> وی تأکید دارد که در تفسیر جدید حساس به جنسیت، یا چیزی که میتوان آن را تفسیر فمینیستی نامید، تأییدهای متقاعدکنندهای از برابری جنسیتی در قرآن ارائه شده، که مفسران مرد گردآورندۀ مجموعههای تفسیری، معموالاً آنها را پنهان کردهاند. تفسیر مفسران مرد از قرآن، حامی آموزههای سنّتی ناظر به برتری مردان و بازتابی از فضای فرهنگی رایج مردسلاری می باشد. مفسران زن فمنیستی معتقدند که مفسران مرد در تفسیر جهتگیری مرد سالارانه داشته و عقید مردسالاری را وارد تفسیر نموده اند و نظر خورد را بر قرآن تحمیل کرده اند. <ref>بدران، مارگوت، فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص 317.</ref> | در باورهای بدران، موج دومی از فمینیسم را شاهد هستیم که« فمینیسم اسلامی« است.بدران معتقد است مفسران زن به لحاظ زن بودنشان، تجاربشان را در معرض طرح مسائل جدید قرار میدادند؛ بدین منظور آنان از روش ساختارشکنانهی متبحرانه ای در آیات قرآن استفاده کرده، با حفظ معانی تحت الفظی آن، قرائتهای پویایی از روح قرآن ارائه دادند.<ref> بدران، مارگوت، فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص 317.</ref> وی تأکید دارد که در تفسیر جدید حساس به جنسیت، یا چیزی که میتوان آن را تفسیر فمینیستی نامید، تأییدهای متقاعدکنندهای از برابری جنسیتی در قرآن ارائه شده، که مفسران مرد گردآورندۀ مجموعههای تفسیری، معموالاً آنها را پنهان کردهاند. تفسیر مفسران مرد از قرآن، حامی آموزههای سنّتی ناظر به برتری مردان و بازتابی از فضای فرهنگی رایج مردسلاری می باشد. مفسران زن فمنیستی معتقدند که مفسران مرد در تفسیر جهتگیری مرد سالارانه داشته و عقید مردسالاری را وارد تفسیر نموده اند و نظر خورد را بر قرآن تحمیل کرده اند. <ref>بدران، مارگوت، فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص 317.</ref> | ||
==نقد== | ==نقد== | ||
دکتر محمدرضا زیبایی نژاد در گفتوگویی به نام «فمینیسم اسلامی نداریم»دلیل خود را بر رد مفهومی این گرایش، اینگونه بیان میکند: «به این دلیل واقعی که معتقدیم «فمینیسم اسلامی» با اسلام سازگاری ندارد. به بیان بهتر،نمیتوان قرائت فمینیستی از اسلام را پذیرفت. مثل این است که شخصی بگوید، من قرائت شاعرانه ای از دین دارم. تنها آنچه برای ما حجیت دارد،قرائتی است که مبنای عقلانی و شرعی داشته باشد. اما مفهوم دیگری ازفمینیسم اسلامی میتوان ابداع کرد و گفت که آیا میتوان بر اساس الگوی دینی از حقوق زنان دفاع کرد؟ که به نظر میرسد میتوان این {برداشت}را داشت؛ یعنی میتوان یک الگوی اسلامی از حقوق زنان ارائه داد. اما این تفسیر، تفسیر صحیح فمینیسم اسلامی نیست، تفسیر دفاع از حقوق زنان باادبیات اسلامی است».<ref>زیبایینژاد، محمدرضا. »گفتگو با زیبایینژاد: فمینیسم اسلامی نداریم«، بازتاب انديشه،80.</ref> | دکتر محمدرضا زیبایی نژاد در گفتوگویی به نام «فمینیسم اسلامی نداریم»دلیل خود را بر رد مفهومی این گرایش، اینگونه بیان میکند: «به این دلیل واقعی که معتقدیم «فمینیسم اسلامی» با اسلام سازگاری ندارد. به بیان بهتر،نمیتوان قرائت فمینیستی از اسلام را پذیرفت. مثل این است که شخصی بگوید، من قرائت شاعرانه ای از دین دارم. تنها آنچه برای ما حجیت دارد،قرائتی است که مبنای عقلانی و شرعی داشته باشد. اما مفهوم دیگری ازفمینیسم اسلامی میتوان ابداع کرد و گفت که آیا میتوان بر اساس الگوی دینی از حقوق زنان دفاع کرد؟ که به نظر میرسد میتوان این {برداشت}را داشت؛ یعنی میتوان یک الگوی اسلامی از حقوق زنان ارائه داد. اما این تفسیر، تفسیر صحیح فمینیسم اسلامی نیست، تفسیر دفاع از حقوق زنان باادبیات اسلامی است».<ref>زیبایینژاد، محمدرضا. »گفتگو با زیبایینژاد: فمینیسم اسلامی نداریم«، بازتاب انديشه،80.</ref> |