بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در مجموع ارزیابی و نقد نظرات مارگوت بدران، به عنوان یک فمینیست اسلامگرا و پیرو اندیشۀ [[فمینیسم اسلامی]]، را به اختصار چنین میتوان شرح داد: آنچه وی و فمینیستها تحت عنوان استنباطهای قرآنی بیان میکنند چیزی جز تفسیر به رأیهای شخصی آنها نیست و هدف اصلی آنها غیرقرآنی نشان دادن دین اسلام میباشد. به عقیده او و فمینیستها، دین اسلام و به تبع آن، جامعه اسلامی حقوق [[زنان]] را نادیده گرفته است. اما باید اذعان داشت که اسلام نه تنها حقوق زنان را پایمال نکرده، بلکه نسبت به سایر ادیان و ملل مختلف که بیشتر نگاه ابزاری به زن دارند، بیشترین جایگاه و مقام را برای زن قرار داده و تفاوت در نقش زن و [[مرد]] را نوعی نقش تکمیلکننده و نوعی برتری برای زن بر شمرده است.دین اسلام نقش تعیینکننده اصلی در سرنوشت خانواده و اجتماع را متوجه زنان کرده است؛ اگر بخواهیم جایگاه و منزلت زن را در اسلام به درستی درک نمائیم، باید بدانیم که در ادیان و اندیشهها و کشورهای دیگر ارج و مقام زن چه بوده است، تا ارج و بهای ارشادات اسلامی را در اوج آن تار اندیشیها به خوبی دریابیم. قوامیت مرد نسبت به زن که از نظر او و فمینیستها تنها در مسائل مالی و آن هم تنها در زمان بارداری و پرورش فرزند است، قوامیت نیست، بلکه از نظر اسلام قوامیت مرد به معنای مسئولیت همه جانبه وی در نظام خانواده میباشد. | در مجموع ارزیابی و نقد نظرات مارگوت بدران، به عنوان یک فمینیست اسلامگرا و پیرو اندیشۀ [[فمینیسم اسلامی]]، را به اختصار چنین میتوان شرح داد: آنچه وی و فمینیستها تحت عنوان استنباطهای قرآنی بیان میکنند چیزی جز تفسیر به رأیهای شخصی آنها نیست و هدف اصلی آنها غیرقرآنی نشان دادن دین اسلام میباشد. به عقیده او و فمینیستها، دین اسلام و به تبع آن، جامعه اسلامی حقوق [[زنان]] را نادیده گرفته است. اما باید اذعان داشت که اسلام نه تنها حقوق زنان را پایمال نکرده، بلکه نسبت به سایر ادیان و ملل مختلف که بیشتر نگاه ابزاری به زن دارند، بیشترین جایگاه و مقام را برای زن قرار داده و تفاوت در نقش زن و [[مرد]] را نوعی نقش تکمیلکننده و نوعی برتری برای زن بر شمرده است.دین اسلام نقش تعیینکننده اصلی در سرنوشت خانواده و اجتماع را متوجه زنان کرده است؛ اگر بخواهیم جایگاه و منزلت زن را در اسلام به درستی درک نمائیم، باید بدانیم که در ادیان و اندیشهها و کشورهای دیگر ارج و مقام زن چه بوده است، تا ارج و بهای ارشادات اسلامی را در اوج آن تار اندیشیها به خوبی دریابیم. قوامیت مرد نسبت به زن که از نظر او و فمینیستها تنها در مسائل مالی و آن هم تنها در زمان بارداری و پرورش فرزند است، قوامیت نیست، بلکه از نظر اسلام قوامیت مرد به معنای مسئولیت همه جانبه وی در نظام خانواده میباشد. | ||
در باب تفاسیر زنانه از قرآن باور فمینیستها این است که [[زنان]] با آگاهیها و سواد اولیه خود و اجتهاد از قرآن، میگویند: که جامعه اسلامی حقوق زنان را نادیده گرفته است، در صورتی که برای دستیابی به مفاهیم قرآن و استنباط از نصوص دینی باید با علم کامل و تسلط بر یک سری علوم گفته شده بتوان مدعی مفاهیم قرآن شد. از طرفی دیدگاههای مفسران [[مرد]] را، مفسران زن نیز بیان کردهاند؛ برای نمونه، بانوی اصفهانی در تفسیر آیه 34 سوره نساء بیان میکند که: مردان از لحاظ قوای فیزیکی و جسمی از زنان برترند و زنان به لحاظ برخورد با مسائل زندگی، احساسی و عاطفی میباشند و این برتری را به مردان داده است، که آن ادای کلام الهی است نه صرفاً آن را تحمیل عقیده مردسالارانه مفسران مرد بدانیم. <ref>امین، مخزن العرفان در تفسير قرآن، 1389ش، ج4 ،ص63. </ref> | در باب تفاسیر زنانه از قرآن باور فمینیستها این است که [[زنان]] با آگاهیها و سواد اولیه خود و اجتهاد از قرآن، میگویند: که جامعه اسلامی حقوق زنان را نادیده گرفته است، در صورتی که برای دستیابی به مفاهیم قرآن و استنباط از نصوص دینی باید با علم کامل و تسلط بر یک سری علوم گفته شده بتوان مدعی مفاهیم قرآن شد. از طرفی دیدگاههای مفسران [[مرد]] را، مفسران زن نیز بیان کردهاند؛ برای نمونه، بانوی اصفهانی در تفسیر آیه 34 سوره نساء بیان میکند که: مردان از لحاظ قوای فیزیکی و جسمی از زنان برترند و زنان به لحاظ برخورد با مسائل زندگی، احساسی و عاطفی میباشند و این برتری را به مردان داده است، که آن ادای کلام الهی است نه صرفاً آن را تحمیل عقیده مردسالارانه مفسران مرد بدانیم. <ref>امین، مخزن العرفان در تفسير قرآن، 1389ش، ج4 ،ص63. </ref> | ||
در باب حجاب؛ حدود پوشش در دین اسلام بر گرفته و منطبق با قرآن و سنت پیامبر و سخنان ائمه میباشد؛ برای نمونه در آیه« قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَرِهِمْ وَ یَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ»<ref> سوره نور، آیه39</ref>، یکی از وجوه مورد نظر در استثنای مربوط، این است: « به جز آنچه که پیداست، که همان چهرهها و دستها تا مچ، نه بیش از حد معمول» است. <ref>طبرسی، ترجمه تفسير جوامع الجامع، 1374ش، ص190.</ref> در جای دیگر میفرماید: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا.» هدف از این آیه پوشاندن سر، زیر گلو و دور گردن میباشد، که این امر موجب یک نوع دور باش است و چشم طمع را از حریم آنها دور میکند.<ref> طباطبایی، الميزان فی تفسير القرآن، 1383ش، ج9، ص369. </ref> اسلام حجاب را برای [[زنان]] نه یک محدودیت بلکه یک نوع احترام و مصونیت میداند. [[زنان]] به دلیل ظرافت و زیبایی که خال در آنها پدید آورده است، آسیبپذیرترند، لذا حجاب به زن کرامت میبخشد و وی را از خطرات و آسیبهای جامعه مصون میدارد.<ref> نوری همدانی، جایگاه بانوان در اسلام، 1382ش، ج1، ص310.</ref> | در باب حجاب؛ حدود پوشش در دین اسلام بر گرفته و منطبق با قرآن و سنت پیامبر و سخنان ائمه میباشد؛ برای نمونه در آیه« قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَرِهِمْ وَ یَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ»<ref> سوره نور، آیه39</ref>، یکی از وجوه مورد نظر در استثنای مربوط، این است: « به جز آنچه که پیداست، که همان چهرهها و دستها تا مچ، نه بیش از حد معمول» است. <ref>طبرسی، ترجمه تفسير جوامع الجامع، 1374ش، ص190.</ref> در جای دیگر میفرماید: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا.» هدف از این آیه پوشاندن سر، زیر گلو و دور گردن میباشد، که این امر موجب یک نوع دور باش است و چشم طمع را از حریم آنها دور میکند.<ref> طباطبایی، الميزان فی تفسير القرآن، 1383ش، ج9، ص369. </ref> اسلام حجاب را برای [[زنان]] نه یک محدودیت بلکه یک نوع احترام و مصونیت میداند. [[زنان]] به دلیل ظرافت و زیبایی که خال در آنها پدید آورده است، آسیبپذیرترند، لذا حجاب به زن کرامت میبخشد و وی را از خطرات و آسیبهای جامعه مصون میدارد.<ref> نوری همدانی، جایگاه بانوان در اسلام، 1382ش، ج1، ص310.</ref> |