خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
== نقد دیدگاه == | == نقد دیدگاه == | ||
آنچه در نقد دیدگاه اکلی مورد توجه قرار میگیرد این مطلب است که خانه داري و کارهاي مربوط به خانه نبايد جزیی از زن بودن تلقي گردد بنابر ديدگاه اسلام، همهي مردم به صورت مستقيم مکلف به رفع نيازهاي اقتصادي خود نيستند و عدهاي از جمله زنان بنا بر فلسفهي خاصي ميتوانند تحت سرپرستي و کفالت ديگري قرار گيرند. اگرچه اسلام زنان را از دغدغهي اقتصاد خانوار رها ساخته اما توليد ثروت و انتخاب شغل را براي زنان به هيچ وجه ممنوع | آنچه در نقد دیدگاه اکلی مورد توجه قرار میگیرد این مطلب است که خانه داري و کارهاي مربوط به خانه نبايد جزیی از زن بودن تلقي گردد بنابر ديدگاه اسلام، همهي مردم به صورت مستقيم مکلف به رفع نيازهاي اقتصادي خود نيستند و عدهاي از جمله زنان بنا بر فلسفهي خاصي ميتوانند تحت سرپرستي و کفالت ديگري قرار گيرند. اگرچه اسلام زنان را از دغدغهي اقتصاد خانوار رها ساخته اما توليد ثروت و انتخاب شغل را براي زنان به هيچ وجه ممنوع نساخته است به شرط آنکه شغل آنها با الزامات زندگي خانوادگي و شرعي و قواعد اخلاقي و انساني منافات نداشته باشد اما مسئلهي مادري و وظايف مربوط به آن امري ً کاملا متمایز است. زنان مادري را وجه مهمي از زندگي خود تلقي ميکنند و آن را يک نوع خلاقيت خاص زنان ميدانند که اين برتري را به زنان ميدهد که در عالم خلقت بي نظير باشند.<ref>صادقی فسایی، سهیلا، ضرورت نظريه پردازي در حوزهي مسائل زنان از تحقيق تا نظريه، ص18-22</ref> | ||
مطلب بعدی این است که؛ بسیارى از اظهارات | مطلب بعدی این است که؛ بسیارى از اظهارات افراطیاى که در مخالفت با نقش مادرى صورت گرفته، در واقع واکنشهایى بودهاند در برابر پارهاى ادّعاهاى اغراق آمیز که در فرهنگ غرب، به ویژه در دو قرن اخیر، دربارهى نقش مادرى صورت گرفتهاست و در عبارات منقول از آن اوکلى به برخى از آنها اشاره شد. به نظر میرسد این ادّعاها از منظر اسلامى نیز تأییدى کسب نمیکنند .در تاریخ صدر اسلام دست کم به سیستمهاى فرزندخواندگى، سپردن کودک شیرخوار به دایه و تربیت در خانواده ى گسترده به طور شایع برمیخوریم و در متون دینى هم احکام فراوانى راجع به این جهات مقرر گردیده است، بدون آنکه هیچ موضع منفیاى در قبال آنها اتخاذ گردد<ref> (وسائل الشیعه، ج14، ص 280 ـ 309 و ج15، ص 184 ـ 190)</ref>. | ||
با این همه، چنین نیست که اسلام | با این همه، چنین نیست که اسلام همه ى مبانى زیستى مادرى را نادیده بگیرد و تعریفى صرفا اجتماعى از آن ارائه دهد. اینکه میل به مادرى کردن جنبه ى غریزى داردیا نه، مسألهاى پیچیده و قابل بحث است، اما حتى انکار غریزه ى مادرى منطقا این نتیجه را در پى نخواهد داشت که هیچگونه ارتباط ویژه و منحصر به فردى بین مادر طبیعى و فرزند پس از انعقاد نطفه و رشد جنین تا زمان ولادت به وجود نمیآید؛ بلکه برعکس میتوان به استناد یافتههاى روانشناسى بر وجود چنین ارتباطى استدلال کرد.<ref>بستان، حسین، کارکردهاى خانواده از منظر اسلام و فمینیسم،حوزه و دانشگاه 1382 شماره 35</ref> | ||
اگر هم این مطلب صحیح باشد که سقط جنین اختیارى هیچگونه عوارض روانى نامطلوبى براى مادر ایجاد | اگر هم این مطلب صحیح باشد که سقط جنین اختیارى هیچگونه عوارض روانى نامطلوبى براى مادر ایجاد نمی کند، نمیتواند شاهدى بر ردّ هرگونه ارتباط ویژه ى عاطفى بین مادر و فرزند باشد، بلکه ممکن است از نتایج تغییرات فرهنگى و پذیرش ارزشهاى جدید توسط بسیارى از زنان امروزى، به ویژه در خصوص کاهش تولیدمثل باشد. چنین استدلالى همانند آن است که زنده به گور کردن دختران توسط پدران آنها در دوران جاهلیت را شاهدى بر ردّ عاطفه ى پدرى تلقى کنیم! واضح است که ارزشهاى فرهنگى گاه میتوانند عمیقترین احساسات درونى افراد را نیز تحت تأثیر قرار دهند؛ بنابراین بدون آنکه دیدگاهى جبرگرایانه را به اسلام نسبت دهیم، میتوانیم تحلیلى کارکردى از دیدگاه اسلام نسبت به مادرى ارائه نماییم که بر اولویت پرورش فرزندان توسط مادران طبیعى نسبت به سایر شیوههاى پرورش کودکان تأکید میورزد. امتیاز شیر مادر نسبت به سایر انواع شیر، که اینک متخصصان تغذیهى کودک هم به آن اذعان دارند، یکى از جنبههاى این تأکید است که در روایات اسلامى مورد توجه قرار گرفته است . همچنین، این واقعیت که در شرایط عادى هیچ عاطفهاى با عاطفهى مادر نسبت به فرزند برابرى نمیکند، از روایات مختلف قابل استفاده است. از جمله میتوان به روایات مربوط به حق حضانت فرزند پس از طلاق اشاره کرد که به طور ضمنى بر نیاز متقابل مادر و فرزند دلالت دارند .<ref>همان</ref> | ||
== آثار== | == آثار== |