تشکیلات دموکراتیک زنان ایران

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۴۶ توسط Fatemi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « تشکیلات دموکراتیک زنان ایران، سازمان صنفی سیاسی زنان، است<ref>https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/</ref> که زیر مجموعه حزب توده محسوب می شود<ref>رک: سناتور، ص388</ref><ref>رک: خاطرات مریم فیروز</ref> در ۱۸ بهمن ماه ۱۳۲۱ با نام «تشکیلات زنان ایران» توس...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

تشکیلات دموکراتیک زنان ایران، سازمان صنفی سیاسی زنان، است[۱] که زیر مجموعه حزب توده محسوب می شود[۲][۳]

در ۱۸ بهمن ماه ۱۳۲۱ با نام «تشکیلات زنان ایران» توسط عده ای از زنان مبارز که اغلب در حزب توده ایران فعالیت داشتند تحت مسئولیت مریم فیروز و با تلاش زنان  مثل بدری علوی، نجمی علوی، زهرا اسکندری، مهرانگیز اسکندری، جمیله صدیقی، خدیجه کشاورز، اختر کامبخش، ایران اِرانی، فروهید کباری، عالیه شرمینی، هما هوشمند راد و… تاسیس و به فعالیت در میان زنان پرداخت.نیاز به تاسیس سازمانی پیشرو برای زنان در شرایطی در کشور ما شکل گرفت که اکثر نشریات و انجمن های مترقی زنان که پس از انقلاب مشروطیت بوجود آمده بودند توسط رژیم رضاخان تعطیل و سرکوب شدند. تا جائی که در دیکتاتوری رژیم رضا خان، تنها «کانون بانوان» به عنوان سازمان زنانه اجازه فعالیت داشت تا در چارچوب سیاستهای دربار، زنان را به کارهای خیریه و اموری از قبیل خانه داری، بچه داری و آشپزی تشویق و از شرکت در زندگی سیاسی برحذر دارد. [۴]

تشکیلات زنان ایران در سال ۱۳۲۵ به عضویت فدراسیون دمکراتیک بین المللی زنان – بزرگترین تشکل جهانی زنان که به ابتکار آن کنفرانس های جهانی زنان توسط سازمان ملل برگزار می شود و قطعنامه های مصوب آن سهم بزرگی در ارتقاء جنبش جهانی زنان و دستاوردهای آن داشته است – در آمد و از سال ۱۳۲۵ به تشکیلات دموکراتیک زنان ایران تغییر نام داد.در بهمن ۱۳۲۷ با غیرقانونی اعلام شدن «حزب تودهٴ ایران» و سازمان ‏های دمکراتیک و توده‏ ای از جمله «تشکیلات دمکراتیک زنان ایران»، بسیاری از فعالان این سازمان‏ ها تحت تعقیب قرارگرفته و به زندان‏ های طولانی مدت محکوم شدند. فعالان تشکیلات به اجبار در سراسر ایران به فعالیت مخفی روی آوردند. از آنجایی که تشکیلات غیرقانونی اعلام شده بود و نمی ‏توانست به طور علنی در میان توده زنان فعالیت و آگاهی رسانی کند، تصمیم برآن شد که سازمان جدیدی به نام «سازمان زنان» توسط تعدادی از مسئولین تشکیلات تاٴسیس گردد. و «سازمان زنان ایران» اعلام موجودیت کرد. سازمان در تهران و شهرستان ‏ها کلوب خود را تاٴسیس کرد و با ایجاد کتابخانه و باشگاه های ورزشی برای دختران و زنان، کلاس ‏های سواد آموزی و تدریس زبان خارجی و خیاطی و کارهای دستی جهت رفع بی ‏سوادی و ارتقاء سطح آگاهی حقوقی زنان ایرانی همت گماشت.[۵]

فعالیت «سازمان زنان ایران» نیز با کودتای امریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ متوقف شد و دفتر سازمان به اشغال سربازان ارتجاع درآمد و ارگان آن نیز متوقف شد. بدینگونه هر دو سازمان زنان ایران که با مبارزه خستگی ناپذیر و پیگیر خود در راه تشکل و بیداری و ارتقاء سطح آگاهی زن ایرانی همت گماشته بودند غیرقانونی اعلام شدند.[۶]

با انقلاب اسلامی، دوران کوتاه فعالیت علنی با بازسازی سازمان های خود به یکی از سازمان های فعال زنان تبدیل شود که با ایجاد کلاسهای مختلف آموزشی در جهت پیوند با توده زنان فعالیت گسترده خود را شروع و نشریه «جهان زنان» را با تیراژ بسیار بالایی منتشر کند. در سال ۱۹۸۳ دفتر تشکیلات در تهران مهر و موم و نشریه آن توقیف شد. مریم فیروز و بسیاری از فعالان تشکیلات دستگیر و زندان شدند و برخی نیز مجبور به مهاجرت شدند، اما مبارزه خود را ادامه دادند[۷]


نگرش ها و اقدامات

خواسته های برابرحقوقی مثل داشتن حق رای، لغو قوانین ارتجاعی، مبارزه برای صلح، مبارزه برای دستمزد برابر در مقابل کار برابر و تلاش برای سوادآموزی زنان و ارتقای سطح آگاهی جنسیتی در جامعه، متشکل کند. مبنای فکری چپ مارکسیست، برگزاری متینگ های محلی (در جریان تجدید نظر در قانون انتخابات)، برگزاری کنفرانس های هفتگی و ایجاد کلاس های سواد آموزی، خیاطی، بهداشت و کمک رسانی به مناطق محروم، ایجاد و فعالیت در تشکل هایی مانند اتحادیه زنان زحمتکش، شورای مادران، جمعیت هواداران صلح، جمعیت حمایت کودک.به گسترش و افکندن بذر آگاهی جنسیتی در جامعه کمک می کرد.[۸]

آنها پس از انقلاب نیز به مبارزه با انقلاب پرداختند و مسائلی مثل خواهان رفع تبعیض جنسیتی در حوزه کار و اشتغال، پرداخت دستمزد برابر با مردان به همه زنان، افزایش حداقل دستمزد زنان کارگر بر اساس سبد معیشت خانواده، حذف سهمیه‌های جنسیتی پذیرش دانشجو، پایان دادن به تفکیک جنسیتی در فضاهای آموزشی، پایان دادن به سیاست اجباری افزایش جمعیت، تصویب حقوق برابر در قوانین، تغییر سن مسئولیت کیفری و سن ازدواج دختران و پسران به ۱۸ سال، تصویب قوانین حمایتی در زمینه منع خشونت خانوادگی، آزار خیابانی و آزار جنسی، به رسمیت شناختن حق انتخاب پوشش و جلوگیری از هر نوع برخورد خشونت‌آمیز با معترضان به حجاب اجباری و مجرم شناختن آن‌ها… هستند[۹]

تساوی خواهی

حق رای زنان در دوره پهلوی

در بحبوحه تصویب قانون جدید، سازمان زنان ایران مبارزه گسترده ای را برای تجدید نظر در قانون اساسی ایران آغاز کرد و با جمع ‏آوری امضا در پای فرم‏ هایی که در اختیار مردم قرار می‏ داد عملا دست به کار زار وسیعی زده بود تا نظر عموم را در مورد شرکت زنان در انتخابات مجلس به دست آورده و به گسترش آن در بین مردم یاری رساند. در همین رابطه با ارسال نامه ‏هایی به رجال سرشناس کشور(مانند علی اکبر دهخدا که ضمن تایید و اعلام همکاری در جواب نوشت: هر کس را عقیده بر این باشد که بانوان نباید از حقوق اجتماعی خود بهره مند شوند، نباید او را انسان آزاد و آزادیخواه فرض کرد…) و یا به سازمان ‏های زنان از جمله «کانون بانوان ــ زنان حزب ایران» و… خواستار همکاری و مشارکت در این میتینگ جهت مبارزه برای به دست آوردن «حق انتخاب کردن و انتخاب شدن» شد. در این دوران روزنامه جهان زنان روزانه در یک ورق منتشر می شد و با برگزاری تظاهرات منطقه ای (که بیشتر مواقع زنان مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند) این مبارزه با تمام قوا به پیش برده شد. با این حال در قانون جدید آن زمان این حقوق همچنان از زنان سلب شده بود. سازمان زنان ایران طی ارسال تلگرافی به سازمان ملل اعتراض خود را علیه قانون جدید انتخابات بر طبق منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام داشت.[۱۰]


مخالفت با کشف حجاب اجباری

این تشکبلات معتقد است رضا خان هیچ اعتقادی به آزادی زنان نداشت (خود او هم زمان چند زن عقدی داشت) و به دستور او بود که سازمان های مترقی زنان منحل و فعالان آن سر از زندان ها درآوردند، بنابراین دستور خشن کشف حجاب اجباری او را بایستی در این راستا جستجو کرد. احسان طبری،در کتاب «جامعه ایران در دوران رضا شاه»، «وادارکردن دهقان ایرانی که حتما کلاه نمدی خود را به کلاه کِپی بی قواره تبدیل کند و یا کشیدن چادرنماز از سر پیرزنان در میدان های عمومی و دهها اقدام خشن از این نوع، در دوران رضاشاه، درحالی که یک مبارزه جدی با بیسوادی، تریاک، امراض عمومی به عمل نمی آمد» این اقدام خشن رضا شاه علیه زنان را نمی توان در جهت آزادی زنان دانست، بلکه اقدامی نمایشی بود برای کتمان واقعیت های تلخ جامعه ایران، که در راس آن بیسوادی بسیار بالای زنان و بی حقوقی آنان در عرصه های سیاسی، اجتماعی و مدنی قرار داشت که درعین حال هیچ کاری جدی علیه آن صورت نمی گرفت.[۱۱]

شوراهای مادران

تشکیلات در دوران فعالیت ‏های مخفی خود در سال ۱۳۳۰ مادران را در «شوراهای مادران» برای مبارزات محلی و موضعی متشکل کرد و این شورا برای رسیدگی به وضعیت خانواده ‏ها و مشکلات محلی آنها از قبیل تا‏ٴسیس مدرسه در محل، اسفالت خیابان، برق محل و غیرو به ادارات دولتی رجوع می کرد. «شورای مادران» موفقیت‏ های زیادی در اقدامات خود به ویژه در مناطق کارگر نشین که زنان زیادی را به دور خود جمع کرده بود، به دست آورد.[۱۲]

برگزاری 8مارس

«سازمان زنان ایران» روز جهانی زن «۸ مارس» را هر ساله چه در شرایط علنی و چه در شرایط مخفی به طور باشکوهی برگزار می ‏کرد. جشن ۸ مارس سال۱۳۳۱ به صورت نمایش بزرگی در خیابان‏ های تهران برگزار شد. خبرنگار یونایتد پرس خبر این واقعه را چنین بیان داشته بود: اجتماع پنج هزار زن با پلاکارت ها و شعارهایی مانند «مادرانی که زندگی می ‏بخشند، باید از آن دفاع کنند!» و کودکان با داشتن شعارهایی «مادر از من دفاع کن ـ ما نان و بهداشت می ‏خواهیم!».[۱۳]

جذب زنان به کار بدون حمایت در دوره پهلوی=

در آن سال ها با گسترش سرمایه داری نوپا و وابسته ایران، استفاده از نیروی کار زنان به غیر از کشاورزی، قالیبافی و صنایع دستی، در صنایع نوپا، کارخانه ها و کارگاهها نیز رواج می یافت و به تدریج زنان از سهم بیشتری در خدمات اداری، بهداشتی و آموزشی بهره می گرفتند. اما این مهم بدون ارائه امکانات رفاهی و حمایت های قانونی چه در عرصه کار و چه در عرصه سیاسی و مدنی، که تا آن زمان زنان بسیاری از کشورهای جهان به مدد مبارزات خود به آن دست یافته بودند (مانند دستیابی به حق رای و برابری دستمزد) صورت می گرفت. [۱۴]

بیانیه‏ٴ صلح استکهلم

یکی از کارزارهای که می ‏توان از آن نام برد جمع ‏آوری امضا در زیر بیانیه‏ٴ صلح استکهلم بود. دختر جوانی که با تشویق تشکیلات توانسته بود هزاران امضا در زیر ورقه بیانیهٴ صلح جمع ‏آوری کند موفق به دریافت جایزه صلح شد.[۱۵]

«جمعیت حمایت کودک»

این جمعیت با الهام از فدراسیون بین‏المللی زنان تشکیل شد نیز یکی دیگر از ابتکار های تشکیلات دمکراتیک زنان ایران بود. این جمعیت با انتشار نشریه ‏ای زندگی اندوه بار کودکان ایرانی که در کارگاه ‏های نمناک قالی بافی و در کارخانه‏ ها به بیگاری کشیده می ‏شدند منعکس می‏ ساخت و در مورد عدم امکانات تحصیلیِ کودکان روستایی و فقر و مرگ میر آنها نیز به افشاگری می ‏پرداخت.[۱۶]

==

حضور در کنفرانس های بین المللی===

حضور در کنفرانس های بین المللی مثل کنفرانس مکزیکو و کنگره جهانی زنان و گزارش از وضعیت زنان ایران و ارائه مطالب و سخن رانی ها در این رابطه و چاپ آن در مطبوعات ادامه دادند. زنانی مثل ملکه محمدی، مریم فیروز، عالیه مرامی، هما هوشمند راد… که در مهاجرت ناخواسته ضمن تلاش در راه ارتقای سطح علمی و دانش خود، به اقدامات تشکیلات به شکلی دیگر ادامه دادند.[۱۷]


آثار

نشریه «بیداری ما»

«بیداری ما»(۱۳۲۳) اولین ارگان تشکیلات دمکراتیک زنان ایران (با صاحب امتیازی زهرا اسکندری) که با شعار «ما هم در این خانه حقی داریم» که زنان را با حقوق خود، در خانه و جامعه، آشنا می کرد در سال ۱۳۲۶ به دستور محمد رضا شاه توقیف شد.[۱۸]

نشریه های جهان تابان و جهان زنان

پس از غیر قانونی شدن حزب توده و تعطیلی نشریه بیداری ما، تشکیلات دموکراتیک زنان ایران، دو نشریه مخفی برای زنان و دختران به طور جداگانه اقدام کردند. نشریات دیگری مثل «جهان تابان»(۱۳۲۶) و «جهان زنان»(۱۳۳۰) که خواسته ها و مطالبات زنان را گسترش می دادند، پا به عرصه مطبوعات آن زمان گذاشتند.

درسال ۱۳۲۹ هیئت اجرائیه تشکیلات برای ادامه مبارزه و آگاهی رسانی بیشتر یک نشریه علنی به نام «جهان تابان» با شعارهای «تساوی حقوق زنان با مردان» و «مبارزه در راه حفظ صلح و دفاع از حقوق کودکان» انتشار داد در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۳۰ با کمک هیئت تحریریه «جهان زنان» و با حضور و همکاری تعدادی از زنان مترقی کنفرانس بزرگی در تهران برگزار شد در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۳۰ روزنامه ارگان سازمان را به نام «جهان زنان» با شعار «زنان ایران برای به دست آوردن حقوق خود متحد شوید!» انتشار داد که در اولین شماره آمده بود “این نامه در حقیقت صدای تمام زنان ایرانی می باشد و منعکس کننده دردها، محرومیت ها و خواسته های آنها است. در این روزنامه کوشش می شود که راه و رسم مبارزه برای بدست آوردن حقوق پایمال شده خود و کودکان مان نشان داده شود…”[۱۹]

  1. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  2. رک: سناتور، ص388
  3. رک: خاطرات مریم فیروز
  4. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  5. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  6. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  7. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  8. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  9. https://www.tdzi.org/fa/%d8%aa%d8%b4%da%a9%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d8%af%d9%85%da%a9%d8%b1%d8%a7%d8%aa%db%8c%da%a9-%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b2-%d8%ad%d9%82-%d8%b1%d8%a7%db%8c/
  10. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  11. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  12. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  13. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  14. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  15. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  16. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  17. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  18. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/
  19. https://www.tdzi.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%a7/