پرش به محتوا

محمد رشید رضا

از ویکی‌جنسیت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۵۷ توسط Shiri (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شخصیت | عنوان = م‍ح‍م‍د رش‍ی‍د رض‍ا | عنوان اصلی = | ت...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
محمد رشید رضا
اطلاعات شخصی
زاده 28 جمادی‌الاولی 1282ق برابر با ۲۳ سپتامبر ۱۸۶۵م،قلمون طرابلس لبنان
مکتب سلفی گری
درگذشت 23 جمادی‌الاولی 1354ق برابر با ۲۲ اوت ۱۹۳۵م
محل سکونت مصر
سایر مشخصات
آثار «حقوق النساء فی الاسلام»، «مساواة الرجل بالمرأة» ...
خدمات
دین اسلام
مذهب اهل تسنن
محل تحصیل المدرسه الوطنیه الاسلامیه
استادان محمود نشّابه طرابلسی، حسین الجسر

رشید رضا محمد(۲۳ سپتامبر ۱۸۶۵ - ۲۲ اوت ۱۹۳۵)، اندیشمند دینی و فعال سیاسی در مصر و سوریه در اواخر دوره عثمانی بود.او رهبری جریان اصلاح طلبی در مصر را بر عهده داشت و با تاسیس مجله معروف المنار، در نشر دیدگاههای ابن تیمیه و نیز آرای سیدجمال الدین اسدآبادی و محمد عبده تاثیر بسیار داشت.افکار رشیدرضا در طول دوره حیاتش، سیری از نوگرایی به سمت نوسلفی گری طی نموده است.در نگاه وی برابری زن و مرد در ارزشهای انسانی حقیقتی مورد تاکید شرع و نابرابری آنها امری طبیعی یا فطری است بنابراین وضعیت زن غربی به سبب خروج از مقتضیات فطرت مورد تائید شارع نیست و زن مسلمان نباید در پی رسیدن به آن باشد.

زندگی‌نامه

رشید رضادر جمادی الاول 1282 در روستای القلمون واقع در طرابلس شام و در خاندانی زاده شد که که نسبشان به امام حسین(ع) می‌رسید.این خاندان به سبب پرداختن به امور تبلیغی و دینی مردم القلمون به مشایخ معروف بودند.پدرش بزرگ این خاندان بود و رهبری و رسیدگی به امور دینی مردم روستا را بر عهده داشت.[۱]

رشیدرضا پس از آنکه در زادگاهش خواندن و نوشتن و قرآن را فرا گرفت.در 1299 به مدرسه اسلامی (المدرسه الوطنیه الاسلامیه) در طرابلس رفت. مدیر این مدرسه شیخ حسین الجسر از علمای پیشگام نهضت فرهنگی آن زمان بود.رشید رضا زیر نظر او علوم اسلامی مانند کلام، منطق و زبان عربی را فرا گرفت و علم حدیث را نزد شیخ محمود نشابه، از شیوخ سابق الازهر آموخت. او در همین دوران مقالاتی برای جراید مختلف می نوشت و افزون بر سرودن شعر، در زمینه های مختلف از جمله زبان، نحو، اخلاق، تصوف و مباحث دینی پژوهش میکرد. [۲]

رشیدر ضا با مطالعه آثار صوفیانه از جمله کتاب «احیاء علوم الدین» غزالی به اندیشه های صوفیه گرایش یافت.و از طریق یکی از پیروان نقشبندیه به این طریقت گروید.البته پس از مدتی با انتقادات شدیدی که به برخی از آداب و رسوم صوفیه داشت از آنان جدا شد. رشید رضا پس از آن به فعالیتهای تبلیغی برای مردم روستای زادگاهش پرداخت،و مسائل دینی را همراه با نگرش انتقادی به جوانان آنجا آموخت. [۳]

رضا در سال 1310 با مجله «عروه الاوثقی» که سید جما الدین اسد آبادی و محمد عبده در در پاریس منتشر می‌کردند آشنا شد.و تحت تاثیر اندیشه های اصلاحی آن دو که بر پایه فهم جدیدی از اسلام استوار بود قرار گرفت.او در سال 1312 دو بار محمد عبده را ملاقلات کرد.رشید رضا پس از درگذشت سید جمال الدین اسد آبادی در استانبل در پی فشار عثمانیها و اختناق سیاسی سوریه به مصر رفت و در آنجا با محمد عبده همکاری کرد و از دانش و تجربه‌های او بهره مند شد.او با کمک محمد عبده در قاهره مجله «المنار» را جهت افزایش آگاهی مردم و گسترش اصلاحات اجتماعی و دینی منتشر کرد.رشید رضا پس از درگذشت عبده در سال 1323 افزون بر رهبری فکری جریان اصلاح طلبی اسلامی درمصر به فعالیتهای سیاسی نیز روی آورد. در همین سال در تاسیس جمعیت شورای عثمانی (جمعیه الشوری العثمانیه) شرکت کرد و به ریاست آن انتخاب شد. [۴]

چون در سال (۱۳۲۶ هـ.ق) قانون جدید عثمانی اعلام شد، رشید رضا به سرزمین شام رفت و در دمشق در حالی که بر منبر مسجد جامع اموی سخن می‌گفت یکی از دشمنان «اصلاح» به او اعتراض کرد و این اعتراض به فتنه مبدل شد و بر اثر آن رشید رضا به مصر بازگشت و در آنجا مدرسة «الدعوه و الارشاد» را تأسیس کرد. رضا در زمان پادشاهی ملک فیصل بن حسین حسنی (۱۳۰۰-۱۳۵۲هـ.ق) به سوریه رفت و به ریاست مؤتمر سوری انتخاب شد. اما در سال ۱۹۲۰ بر اثر ورود فرانسویان به سوریه آنجا را ترک کرد و در وطن دوم خود مصر مدتی اقامت کرد. آنگاه به هند و حجاز و اروپا سفر کرد و چون از آنجا بازگشت در مصر مقیم شد تا اینکه وقتی از سوئز به قاهره باز می‌گشت، در اتومبیلی درگذشت و او را در قاهره دفن کردند.[۵]

دیدگاه

افکار رشیدرضا در طول دوره حیاتش، سیری از نوگرایی به سمت نوسلفی گری طی نموده است.در نگاه وی برابری زن و مرد در ارزشهای انسانی حقیقتی مورد تاکید شرع و نابرابری آنها امری طبیعی یا فطری است بنابراین وضعیت زن غربی به سبب خروج از مقتضیات فطرت مورد تائید شارع نیست و زن مسلمان نباید در پی رسیدن به آن باشد.

رشید رضا در خصوص حقوق مالی زن، نابرابری ارث را با اصل برابری ناسازگار نمی بیند؛ زیرا هزینه زندگی به عهده ی مرد است[۶] او مهریه را نه بهای بهره ی جنسی مرد از زن بلکه هدیه ای دوستانه می شمارد؛ هدیه ای که مرد به زن می دهد تا زن ریاست او را بر خویش بپذیرد. [۷] رشید رضا در بحث ازدواج و حقوق زنان در امر ازدواج از سرپرستی مرد دفاع می کند و آیه 228 سوره بقره را دلیل آن قرار میدهد. او در اثبات ریاست مرد می گوید: زندگی زناشویی زندگی اجتماعی است و هر جامعه ای باید رییسی داشته باشد؛ زیرا به طور طبیعی، آرا و خواسته های افراد جامعه در برخی امور متفاوت است و مصلحت آنان جز با وجود رییس و مرجع حل اختلاف تحقق نمی یابد.[۸]

به نظر رشیدرضا درمان نافرمانی زن با روی گردانی، دوری گزینی و کتک زدن،بخشی از لوازم ریاست است؛ هر چند او روایاتی درباره ی ناخوش بودن زدن زن ، جز هنگام ضرورت شدید، از پیامبر(ص)نقل می‌کند.[۹] رشید رضا تقریبا رساله اش را به در دفاع از چند همسری [۱۰]اختصاص می دهد.در این بخش رشید رضا از آراء استادش محمد عبده روی گردانی آشکاری داشته‌است. در حالی که خود وی در تفسیر المنار در تفسیر نظریه استادش درباره ی ترجیح حرمت چند همسری تاکید می‌کند که تک همسری نقطه ی اوج پیشرفت بشری است. رشید رضا در کتاب« نداء للجنس الطیف» پس از گذشت سی سال، معتقد است که چند همسری مباح است و نه واجب و نه حرام، وی ریشه این امر را نیاز مرد و نیروی او، از میان رفتن مردان در جنگ ها و شیوع فساد در صورت نپذیرفتن چند همسری می داند. رشید رضا آموزش را برای زنان از این جهت که بتوانند وظایف خود در برابر خدا و نیز با احکام خانواده آشنا شوند لازم می‌دانست.وی تعلیم و تربیت زنان را فقط در این محدوده جایز می‌دانست بنابراین با آموزش دختران در مدارس جدید و فراگیری زبانهای اروپایی مخالف بود. [۱۱]

رشید رضا در مقوله آزادی زن و حجاب و نحوه حضور اجتماعی زن به هویت اجتماعی زن توجه می‌کرد او با آزادی زن به معنای برداشتن حجاب و خروج ناموجه از خانه و حضور زنان در محافل عمومی مخالف بود و در جایگاه یک عالم دینی بر لزوم حجاب در محیط عمومی و برخورد با نامحرم تاکید می ورزید و فقط صورت و دستها را مشمول این حکم نمی‌دانست. او حکم حجاب کامل و خانه نشینی زن را به زنان پیامبر (ص) محدود می‌دانست و اعتقاد داشت زن مسلمان می‌تواند از خانه بیرون رفته و ضمن آشکار ساختن چهره و کف دو دست، کارهایش را انجام دهد.[۱۲]

و در نهایت رشید رضا به زن مسلمان سفارش می‌کند در پی توهمات برابری ندود و به جای این کار از حقوق شرعیش بهره گیرد و عرفها و عادات غیر شرعی را که مانع رسیدن به این حقوق است کنار نهد؛ بنابراین در نگاه رشید رضا برابری زن ومرد در ارزشهای انسانی ، حقیقی و مورد تاکید شارع و نابرابری آنها امری طبیعی و فطری است.لذا وضعیت زن غربی به سبب خروج از مقتضیات فطرت مورد تاکید شرع واقع نشده لذا مسلمان نباید در پی رسیدن به آن باشد.[۱۳]

نقد

آثار

آثار معروف:

  • مجله المنار در ۳۴ مجلد
  • تفسیر قرآن مشهور به تفسیر المنار در ۱۲ جلد (از ابتدای قرآن تا آیه ۵۲ سوره یوسف)
  • تاریخ الاستاد الامام الشیخ محمد عبده ۳ جلد
  • نداء للجنس الطیف

پانویس

  1. دانشنامه جهان اسلام
  2. همان
  3. همان
  4. همان
  5. ویکی پدیا
  6. رشید رضا، نداء للجنس الطیف، ص 370
  7. رشید رضا، نداء للجنس الطیف، ص68
  8. رشید رضا، مجله المنار،ص16
  9. رضوان السید، سیاسیا ت الاسلام المعاصر، مراجعات و متابعات، ص126
  10. رضوان السید، سیاسیا ت الاسلام المعاصر، مراجعات و متابعات، ص12
  11. دانشنامه جهان اسلام
  12. رشید رضا،نداء للجنس الطیف، ص12
  13. رشید رضا، نداء للجنس الطیف، ص 25

منابع