جنسیتپذیری مهاجرت؛ تاثیر جنسیت بر انواع مهاجرت.
جنسیتپذیری مهاجرت واکاوی روایت زنانه از مهاجرت بهعنوان واقعیتی متمایز و برساخته از تقابل عاملیت زنان با ساختارهای مردسالارانه و شرایط زمینهای خاص است. افزایش سهم زنان در جریانهای مهاجرت بینالمللی میتواند همانند یک عامل تسهیلگر برای تحولات اجتماعی-اقتصادی در جامعه مبدأ عمل کند. در این چهارچوب، مهاجرت میتواند بهعاملی برای افزایش سرمایه انسانی، انتقال دانش و مهارتهای بینالمللی و تقویت گفتمان برابریطلبی از طریق درگیری با جهانهای اجتماعی جدید تبدیل شود و بهطور غیرمستقیم بر کاهش شکافهای جنسیتی در بازار کار و عرصه عمومی ایران تأثیر بگذارد؛ هرچند این مسیر با چالشهایی همراه است.
مفهومشناسی جنسیتپذیری مهاجرت
مهاجرت در لغت بهمعنای جابهجایی یا کوچ مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی است.[۱] مهاجرت در انواع موقت، دائمی، فصلی، رفتوبرگشتی و اجباری (نظیر پناهندگی و قاچاق انسان) بهعنوان تحرک داخلی یا خارجی با قصد اقامت در استان یا کشوری دیگر تعریف میشود؛ اما تعریف دقیق آن از نظر مدت زمان اقامت و هدف نیاز به تمایزگذاری مفهومی دارد.[۲]
جنسیتپذیری مهاجرت بهعنوان یک چارچوب تحلیلی-انتقادی در مطالعات مهاجرت و جنسیت بر این اصل استوار است که پدیده مهاجرت یک فرآیند خنثی نیست؛ بلکه بهطور عمیقی توسط سازوکارهای جنسیتی شکل میگیرد و متقابلاً بر آنها تأثیر میگذارد. این مفهوم نشاندهنده آن است که چگونه جنسیت بهعنوان یک مؤلفه ساختاری کلیدی، در تمامی مراحل مهاجرت از انگیزه و تصمیمگیری تا تجربه مسیر، ادغام در مقصد و ارسال تأثیر میگذارد.[۳]
از طرفی یکی از بارزترین ویژگیهای عصر مهاجرت، پدیده زنانه شدن مهاجرت است که بهموجب آن، هم سهم کمّی زنان در جریانهای مهاجرتی به بیش از ۵۰درصد افزایش یافته[۴] و هم نقش کیفی آنان از مهاجر تبعی بهعاملیت مستقل و فعال در تصمیمگیری و مدیریت فرآیند مهاجرت ارتقا یافته است. به عبارتی فرآيند مهاجرت زنان درهمتنيده با جنسيت بهعنوان سازهای اجتماعی-فرهنگی است.[۵]
آمار مهاجرت ایرانیان
بر اساس گزارش مؤسسه جهانی گالوپ، در بازه زمانی ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶م، حدود ۷۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان تمایل به مهاجرت داشتهاند.[۶]
ایران بهرغم مهاجرپذیری قابل توجه، از نظر شاخص مهاجرت فرستایی بینالمللی و با توجه به چالشهای مهاجرتی ایران در منطقه و جهان، همچنان بهعنوان یکی از کشورهای مهاجرفرست مطرح است.[۷] رتبه ایران در میان ۲۳۲ کشور جهان از نظر شاخصهای کلی مهاجرت بینالمللی شامل مهاجرفرستی و مهاجرپذیری در سال ۲۰۲۰م به ترتیب ۵۴ و ۲۳ بوده است. همچنین، رتبه دانشجوفرستی ایران در سال ۲۰۲۱م از بین ۲۴۱ کشور، برابر با ۱۹ گزارش شده است.[۸]
در خصوص شاخص جمعیت بالقوه مهاجرت نیز در بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷م و در بین ۱۵۲ کشور، رتبه ایران ۸۷ بوده است. جمعیت مهاجر ایران در دنیا در سال ۱۹۹۰م، حدود ۸۲۰ هزار نفر بوده است که این رقم در سال ۲۰۲۰م بنابر آمار غیررسمی به 1.8 میلیون نفر رسیده است. طی ۳۰ سال گذشته، جمعیت مهاجر ایرانی 2.2 برابر شده است. این امر نشاندهنده وجود قابلیتتوجه در زمینههای مختلف مهاجرتهای بینالمللی است که با فرصتها و چالشهای متعددی در این زمینه مواجه است.[۹]
بر اساس مطالعه پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف در سال ۱۴۰۱ش، حدود چهارصد هزار نفر از ایرانیان در مرحله عملی مهاجرت قرار داشتهاند؛ در حالی که آمار بسیار بزرگتری حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفر تنها تمایل به مهاجرت از کشور را ابراز کردهاند.[۱۰]
ترکیب جنسیتی مهاجران از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷م، با افزایش سهم زنان تغییر کرده و به ۸۸ مرد در مقابل ۱۰۰ زن رسیده است. این پدیده که تحت عنوان «زنانهشدن مهاجرتهای خارجی» توصیف میشود، از مهمترین تحولات مهاجرتی دهههای اخیر کشور محسوب میشود و در رویکردهای جدید، بهجای تمرکز بر نقشهای جنسیتی ایستا، به جنسیت و آثار تبعات مهاجرتی آن توجه میشود.[۱۱]
طی بازه ۲۰ ساله از ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۰م، تعداد مهاجران ایرانی در کشورهای مختلف از ۵۲۱,۲۳۸ نفر به ۱,۰۹۰,۱۹۶ نفر افزایش یافته که رشد قابل توجهی را نشان میدهد. در همین دوره، تعداد زنان مهاجر ۲.۳۴ برابر شده و سهم آنان از کل جمعیت مهاجران از ۴۲.۶۶٪ به ۴۶.۸۹٪ رسیده است.[۱۲]
دیدگاههای نظری
نظریههای کلاسیک مهاجرت، از جمله اقتصاد نئوکلاسیک و نظریههای جاذبه و دافعه، اغلب با رویکرد اقتصادی و بر پایه عواملی چون نابرابری درآمد و فرصتهای شغلی به تبیین پدیده مهاجرت میپردازند. در مقابل، رویکردهای فمینیستی با نقد کاستیهای این نظریهها در تحلیل مهاجرت زنان، بر نقش نابرابریهای ساختاری جنسیتی در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بهعنوان عوامل محرک مهاجرت زنان تأکید کرده و در پی ارائه تفسیری هستند که منافع و تجارب زیسته زنان را در کانون توجه قرار دهد.[۱۳]
نظریه علیت تجمعی
نظریه علیت تجمعی، ابتدا توسط گونار میردال (۱۹۵۶م) مطرح و سپس توسط ماسی و همکاران (۱۹۹۴م) بسط یافت؛ او توضیح میدهد که چگونه مهاجرت اولیه با ایجاد سرمایه اجتماعی و شبکههای اطلاعاتی برای خویشاوندان و دوستان در مبدأ، فرآیند مهاجرت را تسهیل کرده و بهتداوم و گسترش آن در طول زمان منجر میشود. این چرخه خودتقویتی، کاهش هزینهها و خطرات مهاجرت را در پی دارد و بر اساس چارچوب نظریه سیستمها یا شبکهها تحلیل میشود.[۱۴]
نظریه جاذبه و دافعه
اورت اس. لی در سال ۱۹۶۵م مدلی ساده و کاربردی برای تبیین فرآیند مهاجرت ارائه کرد که بر چهار دسته عوامل از جمله عوامل مرتبط با مبدأ، عوامل مرتبط با مقصد، موانع مداخلهگر و عوامل فردی تأکید دارد.[۱۵] این مدل بر این اصل استوار است که تصمیم مهاجرت ناشی از ارزیابی توأمان عوامل دافع (مانند بیکاری و تورم در مبدأ) و عوامل جاذب (مانند فرصتهای شغلی و آموزشی در مقصد) است.[۱۶] اگرچه شناخت از مبدأ معمولاً واقعبینانهتر از ادراک از مقصد است، اما در عصر حاضر، توسعه فناوری دیجیتال و شبکههای مهاجرتی این شکاف اطلاعاتی را بهمیزان قابلتوجهی کاهش داده است.[۱۷]
نظریه اقتصاد نئوکلاسیک
بهعنوان یکی از قدیمیترین و شناختهشدهترین چارچوبهای تبیین مهاجرت بینالمللی، بر عدم تعادل جغرافیایی عرضه و تقاضای نیروی کار و تفاوت دستمزدها بهعنوان محرک اصلی جریانهای مهاجرتی تأکید دارد. بر اساس این نظریه، افراد با انگیزه بهبود درآمد و دستیابی به فرصتهای شغلی بهتر اقدام به مهاجرت میکنند.[۱۸]
این دیدگاه با چالشهایی بهویژه در زمینه کشورهای در حال توسعه مواجه است؛ زیرا عوامل غیراقتصادی مانند فقر، درگیریهای داخلی، سیاستهای دولتی و همچنین عوامل اجتماعی-فرهنگی نظیر هنجارهای جنسیتی، ساختار خانواده و مسئولیتهای خانوادگی نیز در تصمیمگیری مهاجرتی نقش تعیینکنندهای ایفا میکنند.[۱۹]
نظریه اقتصاد جدید مهاجرت نیروی کار
نظریه اقتصاد جدید مهاجرت نیروی کار با هدف تکمیل و توسعه نظریه نئوکلاسیک، مهاجرت را نه بهعنوان یک تصمیم فردی، بلکه بهعنوان یک استراتژی جمعی خانوارها برای مدیریت ریسک و غلبه بر شکست بازارها (مانند نبود بیمه، اعتبار و سرمایه) در نظر میگیرد. در این چارچوب، خانوارها با توزیع اعضای خود در بازارهای کار مختلف (هم در مبدأ و هم در مقصد)، بهدنبال متنوعسازی منابع درآمد، کاهش وابستگی به شرایط اقتصادی یک منطقه و افزایش امنیت اقتصادی هستند.[۲۰]
نظریه سیستم مهاجرت
این نظریه با تأکید بر ارتباط متقابل مهاجرت و توسعه، بر این فرض استوار است که جریانهای مهاجرتی موجب تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نهادی در هر دو کشور مبدأ و مقصد میشوند. این رویکرد، هم سطح خرد (مانند سیستمهای خویشاوندی و دوستی) و هم سطح کلان (مانند مسائل اقتصادی، سیاستهای ملی و سیستمهای فرهنگی) را در تحلیل فرآیند مهاجرت در نظر میگیرد.[۲۱]
نظریه بازار کار دوگانه
نظریه بازار کار دوگانه، که توسط پیوره در سال ۱۹۷۹م. ارائه شد، مهاجرت بینالمللی را نه برآمده از تصمیمات فردی، بلکه نتیجه ساختار ذاتی اقتصادهای صنعتی و نیاز پایدار آنها به نیروی کار میداند.[۲۲] این نظریه بر خلاف مدلهای مبتنی بر عوامل دافعه (فشار) در کشورهای مبدأ، بر نقش عوامل جاذبه در کشورهای مقصد تأکید میکند.[۲۳]
نظریه شبکه مهاجرت
بر نقش سرمایه اجتماعی و روابط بین فردی (مانند خویشاوندی، دوستی و هموطنی) بهعنوان عامل کلیدی در تسهیل فرآیند مهاجرت تأکید میکند. این شبکهها با ارائه اطلاعات، ایجاد جوامع فراملیتی، پشتیبانی مالی و فرصتهای شغلی و اسکان، هزینهها و خطرات مهاجرت را کاهش داده و بازده مورد انتظار آن را افزایش میدهند.[۲۴]
ردیف | عامل | نظریات کلاسیک | نظریات مکتب تضاد | نظریات سیستمی |
---|---|---|---|---|
۱ | آزادی تحرک | نسبتا آزاد، داوطلبانه | اجبار، محدودیتها و تنگناهای سکونتی و شغلی | تطابق با تحولات اقتصادی-اجتماعی |
۲ | ماهیت تصمیمگیری | عقلایی، موازنه هزینه و منابع، از نواحی کمتر توسعهیافته به نواحی بیشتر توسعهیافته | تهدید، فشار سیاسی و اقتصادی | علل چندگانه، فشار نسبی |
۳ | جهت و علت | جاذبه قویتر از دافعه | دافعه قویتر از جاذبه | پخش، سازگاری، انطباق |
۴ | نتیجه در مقصد | جذب یا حل در نظام ارزشی مسلط | رقابت، جدایی، تبعیض | جمعگرایی واقعی، انطباق چندفرهنگ |
۵ | تحرک یا قشربندی اجتماعی | تحرک اجتماعی و اقتصادی مارپیچ | قشربندی متبلور، از خود بیگانگی | همگرایی اجتماعی، همزیستی مکانی |
۶ | فرصتهای منتجه | عدم وابستگی، برابری فرصت بهبود | قطعه قطعه شدن، استثمار، وابستگی | تنوع، وابستگی متقابل |
۷ | ساخت اقتصادی، اشتغال | بیکاری(انحراف موقت) | حاشیهای (خصیصه ساختی) | بیکاری(نشانه تحول اساسی) |
۸ | جهتگیری منابع | استفاده از منابع موجود | استعمار جدید، استعمار داخلی | خودکفایی، حفاظت در مقابل حقوق متقابل |
۹ | نمونههایی از نظریهپردازان | نمونههایی از نظریهپردازان راونشتاین (۱۸۸۵)
منگالام و شوارزولر(۱۹۶۸) پیترسن(۱۹۶۵) اورت اس. لی(۱۹۶۹) پریس(۱۹۶۹) |
مارکس(۱۸۵۳)
کستلس و کوساک(۱۹۷۳) رکس(۱۹۷۳) نیکولیناکوس(۱۹۷۵) والرشتاین(۱۹۷۸) |
موبوگنج(۱۹۷۰)
واردول(۱۹۷۷) رولند(۱۹۷۷) ریچموند و ورما(۱۹۷۸) |
مهاجرت روستا-شهری با الگوی جنسیتی مردانه
مهاجرت روستا-شهری که بهطور غالب توسط مردان صورت میپذیرد، در کوتاهمدت میتواند منجر به برهم خوردن توازن جنسیتی و کاهش نرخ ازدواج در جوامع روستایی شود. هرچند با اتخاذ راهبردهای توسعه پایدار روستایی میتوان زمینه کاهش مهاجرت مردان را فراهم کرد. ایجاد مراکز مهارتآموزی و کارآفرینی، اعطای وامهای هدفمند برای مشاغل کوچک و توسعه زیرساختهای دیجیتال میتواند فرصتهای اقتصادی را در خود روستاها ایجاد کند. همزمان، با راهاندازی باشگاههای فرهنگی، کتابخانهها و تشویق تشکیل گروههای اجتماعی خودجوش توسط سازمانهای مردمنهاد، میتوان خلأهای عاطفی و اجتماعی ناشی از این مهاجرت را برای دختران روستایی پر کرد. این اقدامات نهتنها به توانمندسازی جامعه روستایی میانجامد، بلکه با تقویت سرمایه اجتماعی، زمینههای توسعه متوازن منطقهای را نیز فراهم میآورد.[۲۶]
مهاجران افغانستانی
مهاجرت افغانستانیها به ایران بهعنوان یک پدیده اجتماعی-فرهنگی، زمینهساز تعاملات سازنده و تبادلات ارزشمند بین دو فرهنگ شده است. این همزیستیِ چنددههای موجب غنای فرهنگی، تقویت پیوندهای انسانی و ایجاد شبکههای اجتماعی فرامرزی شده است. حضور مهاجران افغانستانی در عرصههای اقتصادی ایران، بهویژه در مشاغل خدماتی و صنعتی، سهم قابل توجهی در رشد و توسعه زیرساختهای کشور ایفا کرده است. این مهاجرت بستری برای انتقال مهارتهای حرفهای و تجارب کاری ارزشمند فراهم کرده که به ارتقای بهرهوری در بخشهای مختلف اقتصادی منجر شده است. همچنین این مهاجرت دسترسی بیسابقهای به نظام آموزشی و خدمات بهداشتی برای زنان و دختران افغان فراهم کرده که در بسیاری موارد منجر به ارتقای شاخصهای سلامت، سواد و مشارکت اجتماعی آنان شده است.[۲۷]
انواع مهاجرت
از دیدگاه علمی، مهاجرت را میتوان بر اساس معیارهای کلیدی به انواع اصلی تقسیم کرد. از نظر مدت و هدف، «مهاجرت قطعی» با قصد اقامت دائم، در مقابل «مهاجرت موقت» با قصد بازگشت قرار میگیرد. بر مبنای علل حرکت، «مهاجرت داوطلبانه» برای بهبود شرایط زندگی، با «مهاجرت اجباری» که ناشی از تهدیدات جانی و فشارهای بیرونی است، متفاوت است. همچنین از نظر مقیاس، «مهاجرت انفرادی» که تصمیمی شخصی است، در تقابل با «مهاجرت تودهای» که حرکت گسترده گروههای بزرگ جمعیتی تحت تأثیر عوامل کلان است، قرار دارد. این طبقهبندی به درک انگیزهها و پیامدهای متمایز هر نوع مهاجرت کمک میکند.[۲۸]
نرخ مهاجرت از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعهیافته در حال افزایش است؛ بهطوری که این رقم از ۲.۳درصد در سال ۲۰۱۶م به ۳.۶درصد در سال ۲۰۲۰م، رسیده است. این رشد که بیشتر ناشی از کمبود فرصتهای شغلی در کشورهای مبدأ است، منجر به سکونت حدود ۲۸۱ میلیون مهاجر در کشورهای توسعهیافته شده است.[۲۹]
انواع مهاجرت زنان
مهاجرت زنان بهعنوان پدیدهای چندبُعدی، بر اساس انگیزهها و شرایط متفاوتی صورت میپذیرد. در تقابل با مردان که اغلب با اهداف اقتصادی مهاجرت میکنند، زنان بهدلایل اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، سیاسی یا محیطزیستی بهصورت اختیاری و داوطلبانه یا اجباری و غیرداوطلبانه جابهجا میشوند.[۳۰]
مهاجرت اختیاری زنان بیشتر در چارچوب مهاجرت و کسب فرصتهای اقتصادی (جستوجوی شغل و بهبود معیشت)،[۳۱] آموزشی یا حتی فرار مغزها (تحصیل در مقاطع عالی)،[۳۲] پیوند خانوادگی (پیوستن به خانواده یا همسر) و ازدواج بینالمللی صورت میپذیرد.[۳۳] زنان مهاجر جویای کار را میتوان به دو دسته ماهر همانند فعال در حوزههایی مانند آموزش، سلامت و مددکاری و غیرماهر، عمدتاً در بخش کارهای خانگی تقسیم کرد.[۳۴]
مهاجرت اجباری زنان اشکالی چون پناهندگی (فرار از جنگ و آزار سیاسی)، آوارگی محیطزیستی (تخریب سرزمین)، قاچاق انسان (برای بهرهکشی جنسی یا کار اجباری) و فرار از فقر یا خشونتهای ساختاری را دربر میگیرد.[۳۵]
این تقسیمبندی نشاندهنده پیچیدگی و تنوع تجربه مهاجرت زنان است که لزوماً در چارچوبهای سنتی مهاجرت مردانه قابل تحلیل نیست.[۳۶]
زنانه شدن مهاجرت
پدیده زنانه شدن مهاجرت بهعنوان یک روند جهانی، نقش محوری جنسیت را در مطالعات مهاجرت برجسته میسازد؛ اگرچه شدت و میزان آن تحت تأثیر تفاوتهای بینفرهنگی متغیر است. در ایران، تحولات ناشی از مدرنیته، انقلاب اسلامی و برنامههای توسعهای بهویژه در حوزه آموزش، موقعیت زنان را دگرگون کرده و مشارکت آنان در عرصههای مختلف توسعه را به امری اجتنابناپذیر تبدیل کرده است. از این منظر، مهاجرت زنان نهتنها پیامد توسعه، بلکه نشاندهنده توانمندی و عاملیت آنان تلقی میشود.[۳۷] با این حال، مهاجرت برای زنان اعم از توانمندسازی یا تثبیت محدودیتها بهشدت به بافت جامعه مقصد و شرایط ساختاری حاکم بر آن وابسته است.[۳۸]
چالشهای زنانه شدن مهاجرت
چالشهای زنانه شدن مهاجرت در قالب عوامل سببساز، در پنج مقوله کلیدی ساختاریافتهاند:
- «مردسالاری» بهعنوان بستر اصلی سلطه ساختاری؛
- «احساس ناامنی جنسیتی»؛
- «کلیشههای جنسیتی» بازتولیدکننده نابرابری؛
- «محرومیتهای جنسیتبنیان» شامل محرومیت از استقلال، سلب آزادیهای فردی (قفس زنانگی)، داغ اجتماعی طلاق و کمتوانانگاری سیستماتیک زنان؛
- «طرد اجتماعی نظاممند» شامل نهادینه شدن تبعیض جنسیتی و استانداردهای دوگانه نظارتی (دوگانه نجابت-غیرت).
این مقولات در مجموع سازوکارهای پیچیدهای را نشان میدهند که شرایط مهاجرت زنان را رقم میزنند.[۳۹]
در کنار این عوامل سببساز، عوامل زمینهساز کلانتری نیز در شکلگیری پدیده مهاجرت زنان نقش دارند که عبارت از:
- «ناپایداری وضعیت عمومی کشور» بهعنوان بستر بیثباتی فراگیر؛
- «فرادستی ایدئولوژیک» حاکم بر ساختارهای تصمیمگیری؛
- «عدم شایستهسالاری» در نظام اداری و اجتماعی؛
- «ناکارآمدی آکادمیک» در پاسخگویی به نیازهای علمی و حرفهای زنان.
این عوامل زمینهساز به تشدید و تعمیق عوامل سببساز دامن زده و مهاجرت را به راهبردی اجتنابناپذیر برای بسیاری از زنان تبدیل میکنند.[۴۰]
راهکارهای ساختاری
با توجه به اهمیت موضوع مهاجرت زنان و لزوم ارائه راهکارهای جامع برای کاهش آن، راهکارهای ساختاری را در پنج بخش اصلی میتوان دستهبندی کرد:[۴۱]
راهکارهای اقتصادی
ایجاد اشتغال پایدار متناسب با سطح تحصیلات زنان، تضمین دستمزد عادلانه و کاهش شکاف درآمدی جنسیتی، ارائه تسهیلات مسکن و اعتباری ویژه برای زنان سرپرست خانوار، توسعه بیمههای اجتماعی و حمایت از کارآفرینی زنان و ایجاد صندوقهای حمایتی برای زنان در معرض آسیب از جمله اقدامات ضروری است. این راهکارها با هدف تأمین امنیت اقتصادی و کاهش انگیزههای مالی مهاجرت طراحی شدهاند.[۴۲]
راهکارهای اجتماعی-فرهنگی
در این بخش، بازنگری در قوانین تبعیضآمیز جنسیتی، اجرای کمپینهای آگاهیبخش برای تغییر کلیشههای جنسیتی، تقویت نهادهای مدنی و شبکههای حمایتی زنان، توسعه برنامههای آموزشی برای توانمندسازی و ایجاد مراکز مشاوره حقوقی و رواناجتماعی رایگان پیشنهاد میشود. این اقدامات به ایجاد بستر فرهنگی مناسب برای حضور فعال زنان در جامعه و کاهش عوامل دافعه اجتماعی کمک میکند.[۴۳]
راهکارهای سیاسی-حقوقی
در این زمینه، اصلاح قوانین مربوط به خروج از کشور برای زنان، تضمین امنیت قضایی و اجتماعی، مشارکت دادن زنان در سطوح مدیریتی و تصمیمگیری، الحاق به کنوانسیونهای بینالمللی حمایت از حقوق زنان و ایجاد نهادهای ناظر بر اجرای قوانین برابری جنسیتی ضروری است. این راهکارها زمینهساز ایجاد محیطی امن و عادلانه برای زنان خواهد بود.[۴۴]
راهکارهای آموزشی
در حوزه آموزشی، بازنگری در سیاستهای بومیگزینی با توجه به جنسیت، افزایش سهم زنان در هیئتهای علمی و مدیریت دانشگاهی، ایجاد گرنتهای پژوهشی ویژه برای محققان زن، توسعه دورههای آموزشی متناسب با نیازهای بازار کار و تقویت ارتباط دانشگاه با صنعت برای اشتغال فارغالتحصیلان زن پیشنهاد میشود. این اقدامات به ارتقای جایگاه علمی و حرفهای زنان در کشور کمک میکند.[۴۵]
راهکارهای زیرساختی-محیطی
در نهایت، در حوزه زیرساختی-محیطی، توسعه فضاهای امن شهری برای زنان، بهبود سیستمهای حمل و نقل عمومی ایمن، ایجاد امکانات ورزشی و فرهنگی ویژه زنان، توسعه مراکز نگهداری از کودکان با کیفیت و توجه به معماری و شهرسازی حساس به جنسیت میتواند به ایجاد محیطی مناسب برای زندگی و فعالیت زنان بینجامد. این راهکارها در مجموع میتوانند با کاهش عوامل دافعه و تقویت عوامل نگهدارنده، به کاهش مهاجرت زنان منجر شوند.[۴۶]
پیامدهای فرهنگی مهاجرت
پیامدهای فرهنگی مهاجرت در مبدأ و مقصد، بهویژه در ایران و کشورهای مهاجرپذیر، در چارچوب تبادل فرهنگی و تقویت همزیستی مسالمتآمیز قابل تحلیل است. مهاجران ایرانی با انتقال ارزشهای فرهنگی مانند حجاب و آداب اجتماعی به کشورهای اروپایی، به غنای تنوع فرهنگی و تقویت پلورالیسم در جوامع میزبان کمک میکنند. این پدیده همچنین از طریق (انتقال دانش، هنر و ارزشهای بومی) زمینهای برای تعامل متقابل و شناخت عمیقتر بین تمدنها فراهم میسازد. در کشورهای مقصد، این فرآیند به چندفرهنگیشدن جامعه و توسعه مدلهای نوین همگرایی فرهنگی منجر میشود که در قالب پذیرش متقابل و احترام به تفاوتها تجلی مییابد. چنین تعاملی در نهایت نهتنها به حفظ هویتهای فرهنگی اصیل کمک میکند، بلکه به تولد فرمهای هیبریدی فرهنگی و تقویت تابآوری اجتماعی در سطح جهانی میانجامد.[۴۷]
قوانین مهاجرت
سیاستهای مهاجرتی در سطح جهانی عموماً در دو قالب کلی «امنیتمحور» و «توسعهمحور» دستهبندی میشوند. ایران بهعنوان نمونه بارز رهیافت امنیتمحور، قوانین مهاجرت خود را تحت مدیریت مرکز امور اتباع و مهاجرین خارجی اغلب بر پایه ملاحظات امنیتی و کنترل مرزی طراحی کرده است که شامل مکانیزمهایی نظیر ثبتنام، صدور کارتهای اقامت موقت (مانند کارت آمایش) و اعمال محدودیتهای گسترده در اشتغال، تحصیل و دسترسی به خدمات برای مهاجران بهویژه اتباع افغان میشود. در مقابل، کشورهای توسعهیافتهای مانند کانادا، آلمان و ایالات متحده از الگوی توسعهمحور پیروی میکنند که بر جذب سرمایه انسانی متخصص، ارائه برنامههای پناهندگی ساختاریافته، ویزاهای تحصیلی و تسهیلات ادغام اجتماعی (نظیر آموزش رایگان و حمایت از یکپارچگی اجتماعی) متمرکز است. این تفاوت در پارادایم حکمرانی مهاجرت، بازتابی از شرایط اقتصادی، اولویتهای سیاسی و سطح تعهدات بینالمللی کشورها است.[۴۸]
پانویس
- ↑ کستلز و میلر، «عصر مهاجرت جابهجایی بینالمللی جمعیت در دنیای مدرن»، ۱۳۹۶ش، ص۱۱.
- ↑ Fleury, “Understanding women and migration: A literature review”, 2016, p.55.
- ↑ Riley and Gardner, “Migration Decisions: The Role of Gender”, 1993, p.195.
- ↑ Castles and Miller, The Age of Migration, 2003, p.65.
- ↑ Dannecke and Sieveking, “Gender, Migration and Development: An Analysis of the Current Discussion on Female Migrants as Development Agents”, 2009, p.7-8.
- ↑ IOM, Glossary on Migration, 2021, p.16.
- ↑ رضایی و صادقی، «سودای مهاجرت: تمایل ایرانیها به مهاجرت و عوامل تعیینکننده آن»، ۱۳۹۹ش، ص۳۷.
- ↑ فیروزی سوره و همکاران، «تحلیل اجتماعی تمایل به مهاجرت دانشگاهیان : مطالعه موردی دانشجویان تحصیلات تکمیلی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاداسلامی تهران»، ۱۳۹۹ش، ص۱۳۴.
- ↑ عبداللهی و رضایی، «تمایل به مهاجرت از ایران و عوامل مؤثر بر آن: نتایج تحلیل ثانویه پیمایش سرمایه اجتماعی در سال 1397»، ۱۴۰۱ش، ص۱۶۱.
- ↑ حیدری و ترکان، «مطالعه پدیدارشناختی مهاجرت بینالمللی دختران تحصیلکردۀ ایرانی (مورد مطالعه دختران مراجعهکننده به اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان اصفهان) »، ۱۴۰۴ش، ص۲۶.
- ↑ شریفی و همکاران، «درهمتنیدگیهای ساخت اجتماعی جنسیت و مهاجرتهای مستقل بینالمللی زنان ایرانی»، ۱۴۰۲ش، ص۳۱۴.
- ↑ پاسندی یساقی و علمی، «بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت زنان از ایران با تاکید بر شاخص فلاکت و کنترل فساد»، ۱۴۰۳ش، ص۹۸.
- ↑ شریفی و همکاران، «درهمتنیدگیهای ساخت اجتماعی جنسیت و مهاجرتهای مستقل بینالمللی زنان ایرانی»، ۱۴۰۲ش، ص۳۱۹.
- ↑ Fussell, and Massey, “The limits to cumulative causation: International migration from Mexican urban areas”, 2004, p.158-159.
- ↑ Lee, “A Theory of Migration, Demography”, 1966, p.52.
- ↑ Moghaddas, “The Immigrants Social Mobility and Income Attainment: The Case of Iranians in Australia”, 2003, p.5.
- ↑ Hagen‐Zanker, “Why do people migrate? A review of the theoretical literature”, 2008, p.11.
- ↑ Smith, “How Well does Economic Theory Explain Iinternational Migration?”, 1995, p.97.
- ↑ مسی، نظریههای مهاجرتهای بینالمللی بازنگری و ارزشیابی، ۱۳۶۴ش، ص۸۶-۸۵.
- ↑ Taylor, “The new economics of labour migration and the role of remittances in the migration process”, 1999, p.72.
- ↑ Haas, “The internal dynamics of migration processes: A theoretical inquiry”, 2010, p.1594.
- ↑ Hirschman, “The Educational Enrollment of Immigrant Youth: A Test of the SegmentedAssimilation Hypothesis”, 2001, p.328.
- ↑ Massey and Hirst, “From Escalator to Hourglass: Changes in the U.S. OccupationalStructure: 1949_1989”, 1998, p.66.
- ↑ Chan, “Migration and Development in China: Trends, Geography and Current Issues”, 2012, p.190-191.
- ↑ ایراندوست و همکاران، «تحلیل دگرگونی الگوی مهاجرت داخلی کشور با تأکید بر مهاجرتهای شهری»، ۱۳۹۲ش، ص۱۰۶.
- ↑ نقدی و بلالی، «مساله اجتماعی خاموش و نامرئی: کاهش شانس ازدواج برای دختران روستایی (با تاکید بر یافته هایی از نقاط روستایی همدان)»، ۱۳۸۹ش، ص۹۳-۹۱.
- ↑ حقیقتطلب، «ایران و صورت مسئله مهاجران افغانستانی، پایانی بر میزبانی 40 ساله»، وبسایت مگایران.
- ↑ محمدی، «پیامدهای مهاجرت افغانها به ایران از سال ۱۳۵۷ به بعد»، ۱۳۸۵ش، ص۲۰-۱۸.
- ↑ علمی و پاسندییساقی، «عوامل مؤثر بر مهاجرت از ایران با تأکید بر تورم و بیکاری»، ۱۴۰۳ش، ص۳۷۵.
- ↑ مویر، ریچارد، درآمدی نو به جغرافیای سیاسی، ۱۳۷۹ش، ص۳۶.
- ↑ Chammartin, “The feminization of international migration“, 2002, p.37-40.
- ↑ Fleury, “Understanding women and migration: A literature review”, 2016, p.55.
- ↑ Ghosh, “Migration and Gender Empowerment: Recent Trends and Emerging Issues”, 2009, p.56.
- ↑ Ward and Aral, “Globalisation, the sex industry, and health”, 2006, p.345-347.
- ↑ Potocky, 6. Social Work Practice with Victims of Transnational Human Trafficking, 2010. P.215.
- ↑ Lee, H. K., The Dynamics of Migration Processes: The Gender Dimension in Asian-Australian Migration, 2011, p.194.
- ↑ صادقی و ولدوند، «جنسیت و مهاجرت: تحلیل جامعهشناختی تفاوتهای جنسیتی در مهاجرتهای داخلی در ایران»، ۱۳۹۴ش، ص۵۷.
- ↑ King, Theories and Typologies of Migration, 2012, p.7.
- ↑ شریفی و همکاران، «درهمتنیدگیهای ساخت اجتماعی جنسیت و مهاجرتهای مستقل بینالمللی زنان ایرانی»، ۱۴۰۲ش، ص۳۳۴-۳۲۱.
- ↑ شریفی و همکاران، «درهمتنیدگیهای ساخت اجتماعی جنسیت و مهاجرتهای مستقل بینالمللی زنان ایرانی»، ۱۴۰۲ش، ص۳۴۱-۳۳۴.
- ↑ راغب و کرمی، «فراتركيب علل مهاجرت نخبگان ايراني و راهكارهاي ممانعت از آن»، ۱۴۰۳ش، ص۳۵۴.
- ↑ «چالشها و مشکلات مهاجرت خانمها در مقابل آقایان»، وبسایت ویزاپیک.
- ↑ «چالشها و مشکلات مهاجرت خانمها در مقابل آقایان»، وبسایت ویزاپیک.
- ↑ «چالشها و مشکلات مهاجرت خانمها در مقابل آقایان»، وبسایت ویزاپیک.
- ↑ «چالشها و مشکلات مهاجرت خانمها در مقابل آقایان»، وبسایت ویزاپیک.
- ↑ «چالشها و مشکلات مهاجرت خانمها در مقابل آقایان»، وبسایت ویزاپیک.
- ↑ زرقانی و موسوی، «مهاجرتهای بینالمللی و امنیت ملی»، ۱۳۹۲ش، ص۲۲-۱۷.
- ↑ رستگاری و همکاران، «ایرانیان خارج از کشور؛ فرصت یا تهدید»، ۱۴۰۰ش، ص۲۵-۲۴۸.
منابع
- ایراندوست، کیومرث و همکاران، «تحلیل دگرگونی الگوی مهاجرت داخلی کشور با تأکید بر مهاجرتهای شهری»، مطالعات شهری، سال ۲، شماره ۶، ۱۳۹۲ش.
- پاسندی یساقی، فاطمه و علمی، زهرا، «بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت زنان از ایران با تاکید بر شاخص فلاکت و کنترل فساد»، اقتصاد باثبات، سال ۵، شماره ۲، ۱۴۰۳ش.
- «چالشها و مشکلات مهاجرت خانمها در مقابل آقایان»، وبسایت ویزاپیک، تاریخ درج مطلب: ۲۴ مهر ۱۴۰۳ش.
- حقیقتطلب، پیمان، «ایران و صورت مسئله مهاجران افغانستانی، پایانی بر میزبانی 40 ساله»، وبسایت مگایران، تاریخ درج مطلب: ۱۱ تیر ۱۴۰۴ش.
- حیدری، آرمان و ترکان، رحمتاله، «مطالعه پدیدارشناختی مهاجرت بینالمللی دختران تحصیلکردۀ ایرانی (مورد مطالعه دختران مراجعهکننده به اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان اصفهان)»، جامعهشناسی کاربردی، سال ۳۶، شماره ۱، ۱۴۰۴ش.
- راغب، علی و کرمی، مهناز، «فراتركيب علل مهاجرت نخبگان ايرانی و راهكارهای ممانعت از آن»، نامه انجمن جمعیتشناسی ایران، سال ۱۹، شماره ۳۸، ۱۴۰۳ش.
- رستگاری، ثمینا و همکاران، «ایرانیان خارج از کشور؛ فرصت یا تهدید»، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال ۱۷، شماره ۶۲، ۱۴۰۰ش.
- رضایی، مریم و صادقی، رسول، «سودای مهاجرت: تمایل ایرانیها به مهاجرت و عوامل تعیینکننده آن»، پژوههای جامعهشناسی معاصر، سال ۱۰، شماره ۱۸، ۱۳۹۹ش.
- زرقانی، سیّدهادی و موسوی، سیّدهزهرا، «مهاجرتهای بینالمللی و امنیت ملی»، مطالعات راهبردی، سال ۱۶، شماره ۱، ۱۳۹۲ش.
- شریفی، علی و همکاران، «درهمتنیدگیهای ساخت اجتماعی جنسیت و مهاجرتهای مستقل بینالمللی زنان ایرانی»، نامه انجمن جمعیتشناسی ایران، سال ۱۸، شماره ۳۶، ۱۴۰۲ش.
- صادقی، رسول و ولدوند، لیلا، «جنسیت و مهاجرت: تحلیل جامعهشناختی تفاوتهای جنسیتی در مهاجرتهای داخلی در ایران»، پژوهشهای جامعهشناختی معاصر، سال ۴۴، شماره ۷، ۱۳۹۴ش.
- فیروزی سوره، راضیه و همکاران، «تحلیل اجتماعی تمایل به مهاجرت دانشگاهیان: مطالعه موردی دانشجویان تحصیلات تکمیلی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاداسلامی تهران»، جامعهشناسی آموزشوپرورش، سال ۶، شماره ۱، ۱۳۹۹ش.
- عبداللهی، عادل و رضایی، مریم، «تمایل به مهاجرت از ایران و عوامل مؤثر بر آن: نتایج تحلیل ثانویه پیمایش سرمایه اجتماعی در سال 1397»، مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی، دوره 14، شماره 4، ۱۴۰۱ش.
- علمی، زهرا و پاسندییساقی، فاطمه، «عوامل مؤثر بر مهاجرت از ایران با تأکید بر تورم و بیکاری»، نامه انجمن جمعیتشناسی ایران، سال ۱۹، شماره ۳۸، ۱۴۰۳ش.
- کستلز، استفن و میلر، مارک جی، «عصر مهاجرت جابهجایی بینالمللی جمعیت در دنیای مدرن»، ترجمه علی طایفی، تهران، جامعهشناسان، ۱۳۹۶ش.
- محمدی، امیرخان، پیامدهای مهاجرت افغانها به ایران از سال ۱۳۵۷ به بعد، پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، ۱۳۸۵ش.
- مسی، داگلاس، نظریههای مهاجرتهای بینالمللی بازنگری و ارزشیابی، ترجمه پریدخت وحیدی، گزیده مسایل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، شماره 143، ۱۳۶۴ش.
- مویر، ریچارد، درآمدی نو به جغرافیای سیاسی، ترجمه دکتر دره میرحیدر و سیّدیحیی صفوی، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ۱۳۷۹ش.
- نقدی، اسداله و بلالی، اسماعیل، «مسئله اجتماعی خاموش و نامرئی: کاهش شانس ازدواج برای دختران روستایی (با تاکید بر یافتههایی از نقاط روستایی همدان)»، توسعه روستایی، سال ۲، شماره ۲، ۱۳۸۹ش.
- Castles, Stephen & Miller, Mark, J., The Age of Migration (3rd ed.), New York: Guilford Press, 2003.
- .Chammartin, Gloria Moreno Fontes. 2002. “The feminization of international migration”. International Labour Organization 46
- Chan, Kam Wing. 2012. “Migration and Development in China: Trends, Geography and Current Issues”, Migration and Development 1.
- Dannecker, Petra & Sieveking, N. 2009. “Gender, Migration and Development: An Analysis of the Current Discussion on Female Migrants as Development Agents”, Working Papers – Centre on Migration, Citizenship and Development 69.
- Haas, Hein de. 2010. “The internal dynamics of migration processes: A theoretical inquiry”, Journal of ethnic and migration studies 36.
- .Fleury, Anjali. 2016. “Understanding women and migration: A literature review”, Knomad Working Paper 8
- .Fussell, Elizabeth & Massey, Douglas. 2004. “The limits to cumulative causation: International migration from Mexican urban areas”, Demography 41
- .Ghosh, Jayati. 2009. “Migration and Gender Empowerment: Recent Trends and Emerging Issues”, UNDP Human Development Report Office, New York
- Hagen‐Zanker, Jessica, Why do people migrate? A review of the theoretical literature, Maastricht: Maastricht Graduate School of Governance, Maastricht University (Working Paper MGSoG/2008/WP002), 2008.
- Hirschman, Charles. 2001. “The Educational Enrollment of Immigrant Youth: A Test of the SegmentedAssimilation Hypothesis”, Demography 38.
- .IOM, Glossary on Migration, Switzerland: International Organization for Migration, 2021
- King, Russell. Theories and Typologies of Migration: An Overview and a Primer, Working Papers in International Migration and Ethnic Relations 3/12, Malmö Institute for Studies of Migration, Diversity and Welfare (MIM) Malmö University, 2012.
- Lee, Everett. S. 1966. “A Theory of Migration, Demography”, Duke University Press 3.
- Lee, H. K., The Dynamics of Migration Processes: The Gender Dimension in Asian-Australian Migration, Working Paper, Department of Immigration and Citizenship, Australia, 2011.
- Massey, D.S. & Hirst, D. 1998. “From Escalator to Hourglass: Changes in the U.S. OccupationalStructure: 1949_1989”, Social Science Research 27.
- Moghaddas, A a., 2003. “The Immigrants Social Mobility and Income Attainment: The Case of Iranians in Australia”, Shiraz University.
- .Potocky, Miriam, 6. Social Work Practice with Victims of Transnational Human Trafficking, Columbia: University Press, 2010.
- Smith, T, How Well does Economic Theory Explain Iinternational Migration? Conference of Immigration, New York, 1995.
- .Taylor, Edward J. 1999. “The new economics of labour migration and the role of remittances in the migration process”, National Library of Medicine 37
- .Ward, Helen & Aral, Sevgi. 2006. “Globalisation, the sex industry, and health”, National Library of Medicine 82
- Riley, N. E. & R. W. Gardner. 1993. “Migration Decisions: The Role of Gender”, in Internal Migration of Women in Developing Countries, United Nations.