مارگوت بدران مورخ و متخصص در رشته مطالعات زنان است، وی بر مطالعات زنان در خاورمیانه و جهان اسلام در بازه زمانی اواخر قرن نوزدهم تا قرن بیست و یکم تمرکز کرده است و در حال حاضر پژوهشگر ارشد مرکز بین المللی دانشوران وودرو ویلسون در واشنگتن و عضو ارشد دانشسرای اسلامی مسیحی در دانشگاه جورج تون میباشد. بدران جزو آن دسته از متفکرانِ حوزه فمینیسم اسلامی است، که ابایی از همراه داشتن لقب فمینیست ندارد و این مسأله در نامگذاری مقاله دایرة المعارفی وی نیز مشهود است. نظرات بدران در سالهای اخیر بسیار مورد توجه جوامع غربی و شرقی در موضوع فمینیسم اسلامی بوده و نیز از سویی دایرة المعارف قرآن یکی از منابع مهم و پراستناد اندیشمندان و محققان غربی در موضوعات گوناگون مرتبط با قرآن می باشد.[۱]

مارگوت بدران
اطلاعات شخصی
زاده مصر
مکتب فمنیسم اسلامی
محل سکونت واشنگتن
خدمات
تحصیلات دکترا
شغل پژوهشگر ارشد مرکز بین المللی دانشوران وودرو ویلسون،عضو ارشد دانشسرای اسلامی مسیحی دانشگاه جورج

زندگی نامه

دیدگاه

بدران معتقد به فمنیسم اسلامی است و درباره امکان وجود آراء ومبانی فمنیسم در اسلام چنین میگوید: اگر فمینیسم به عنوان آگاهی نسبت به اجبار و محدودیتهای زنان، دور انداختن اين محدودیتها و تلاش برای ایجاد یک نظام روابط منصفانه‌تر و عادلانه‌تر بین زن و مرد در نظر گرفته شود، هیچ تناقضی میان فمینیست بودن و مسلمان بودن وجود ندارد.وی هدف فمنیست اسلامی را «بازگرداندن سلامت گذشته ی واژه‌ی «امت» به آن و بازيابي مفهوم آن به عنوان فضاي اشتراکي و کثرتگرايي است که حقوق برابر زن و مرد را تضمين کند. نگرش فمينيسم اسلامي فراتر از دوئيتها و دوقطبيهايي نظير شرقي/غربي، خصوصي/ دولتي و يا مذهبي/ غيرمذهبي است. بدران فمنیسم اسلامی را مخالف تاکتيکهاي تسلط طلبانه‌اي مانند نتفرقه بيانداز و حکومت کن»، «صف بندي ايجاد کن و کنترل کن» و «جدايي بيانداز و تنبيه کن» میداند و این پيامها را از قرآن به دورمیداند. از نظر بدران ، فمینیسم اسلامی از طریق انطباق مجدد اسلام با پیام قرآنی برابری انسانها و عدالت اجتماعی، ناخالصیهای وارد شده در اسلام را دگرگون مي‌كند. [۲] بدران معتقد است که خوداگاهی و حقوق زنان همان« فمینیسم در قلمرو اسلام» است. نخستین الگوی آن، فمینیسمی حقوق محوراست، که به عقیده وی نفوذ این جنبش فکری ـ عملی و سرآغازهای آن در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت ، زمانی که برخی زنان مسلمان در مناطق مختلف شرق بااستفاده از سواد اولیه خود و افزایش تبلیغات اجتماعی، همه خوداگاهی قرآنی خویش را به میان آوردند تا با مسایل روزمره و با نوگرایی دست و پنجه نرم کنند. [۳] وی بر این باور است که برخی از فمینیستها با بکارگیری تجربه های شخصی خود تحت عنوان جنبش‌های اصلاح طلبانه اسلامی، به اجتهاد که همان استنباط فردی از متون مقدس بود میپرداختند و در قالب مبارزات آزادی خواهانه ملی برعلیه حاکمیت استعمار، به ایجاد خودآگاهی فمینیستی دست زدند. آنان معتقد بودندکه قرآن برای آنها حقوقی قائل بوده، که تحت عنوان اسلام این حقوق از آنان دریغ شده است و دین را نوعی محدودیت برای خود میدانستند. در نتیجه درصددفمینیسمی برآمدند که از آنها حمایت کند. [۴] بدران اشاره میکند که فمنیستها معتقدند قرآن به عنوان متن بنیادین اسلام در یک نظام عدالت اجتماعی، حقوق اساسی یکسانی را به زنان و مردان میدهد، اما زنان مسلمان در جامعه پدرسالاری که به نام اسلام سخن میگوید، از حقوق خود محروم شده‌اند. به عبارت بهتر، آنها بیان می‌کنند ،که مفسران مرد عقاید مردسلاری خود را بر قرآن تحمیل کرده‌اند و موجب برتری حقوق مردان بر زنان شده‌اند، لذا زنان از حقوق خود آگاه نشده‌اند.[۵] در باب حجاب بدران تأکید می کند که زنان مصری در دهه 9817 با استناد به دلایل قرآنی معتقد بودند پوشاندن صورت ، آنگونه که دین از آنها خواسته که بدان عمل کنند، خواسته قرآنی نیست .بدران، مارگوت فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص 316. وی میگوید: سایر چیزهایی که تحت عنوان اسلامم از زنان خواسته شده نیز از سوی این زنان ادعاهایی تحمیلی تلقی شده و معتقد بودند قرآن یک متن آزادی بخش است که در نتیجه بایسته است از این نگاه آزادانه و محترمانه به آنان نگریسته شود. در باورهای بدران، موج دومی از فمینیسم را شاهد هستیم که« فمینیسم اسلامی« است.بدران معتقد است مفسران زن به لحاظ زن بودنشان، تجاربشان را در معرض طرح مسائل جدید قرار میدادند؛ بدین منظور آنان از روش ساختارشکنانه‌ی متبحرانه ای در آیات قرآن استفاده کرده، با حفظ معانی تحت الفظی آن، قرائتهای پویایی از روح قرآن ارائه دادند.[۶] وی تأکید دارد که در تفسیر جدید حساس به جنسیت، یا چیزی که میتوان آن را تفسیر فمینیستی نامید، تأییدهای متقاعدکنندهای از برابری جنسیتی در قرآن ارائه شده، که مفسران مرد گردآورندۀ مجموعه‌های تفسیری، معموالاً آنها را پنهان کرده‌اند. تفسیر مفسران مرد از قرآن، حامی آموزههای سنّتی ناظر به برتری مردان و بازتابی از فضای فرهنگی رایج مردسلاری می باشد. مفسران زن فمنیستی معتقدند که مفسران مرد در تفسیر جهت‌گیری مرد سالارانه داشته و عقید مردسالاری را وارد تفسیر نموده اند و نظر خورد را بر قرآن تحمیل کرده اند. [۷]

نقد

دکتر محمدرضا زیبایی نژاد در گفتوگویی به نام «فمینیسم اسلامی نداریم»دلیل خود را بر رد مفهومی این گرایش، اینگونه بیان میکند: «به این دلیل واقعی که معتقدیم «فمینیسم اسلامی» با اسلام سازگاری ندارد. به بیان بهتر،نمیتوان قرائت فمینیستی از اسلام را پذیرفت. مثل این است که شخصی بگوید، من قرائت شاعرانه ای از دین دارم. تنها آنچه برای ما حجیت دارد،قرائتی است که مبنای عقلانی و شرعی داشته باشد. اما مفهوم دیگری ازفمینیسم اسلامی میتوان ابداع کرد و گفت که آیا میتوان بر اساس الگوی دینی از حقوق زنان دفاع کرد؟ که به نظر میرسد میتوان این {برداشت}را داشت؛ یعنی میتوان یک الگوی اسلامی از حقوق زنان ارائه داد. اما این تفسیر، تفسیر صحیح فمینیسم اسلامی نیست، تفسیر دفاع از حقوق زنان باادبیات اسلامی است».[۸] در مجموع ارزیابی و نقد نظرات مارگوت بدران، به عنوان یک فمینیست اسلامگرا و پیرو اندیشۀ فمینیسم اسلامی،را به اختصار چنین مکیتوان شرح داد:آنچه وی و فمینیستها تحت عنوان استنباطهای قرآنی بیان میکنند چیزی جز تفسیر به رأیهای شخصی آنها نیست و هدف اصلی آنها غیرقرآنی نشان دادن دین اسلام میباشد.به عقیده او و فمینیستها، دین اسلام و به تبع آن، جامعه اسلامی حقوق زنان را نادیده گرفته است. اما باید اذعان داشت که اسلام نه تنها حقوق زنان را پایمال نکرده، بلکه نسبت به سایر ادیان و ملل مختلف که بیشتر نگاه ابزاری به زن دارند،بیشترین جایگاه و مقام را برای زن قرار داده و تفاوت در نقش زن و مرد را نوعی نقش تکمیل کننده و نوعی برتری برای زن برشمرده است.دین اسلام نقش تعیین کننده اصلی در سرنوشت خانواده و اجتماع را متوجه زنان کرده است؛ اگر بخواهیم جایگاه و منزلت زن را در اسلام به درستی درک نمائیم، باید بدانیم که در ادیان و اندیشه‌ها و کشورهای دیگر ارج و مقام زن چه بوده است، تا ارج وبهای ارشادات اسلامی را در اوج آن تاراندیشیها به خوبی دریابیم. قوامیت مرد نسبت به زن که از نظر او و فمینیستها تنها در مسائل مالی و آن هم تنها در زمان بارداری و پرورش فرزند است، قوامیت نیست، بلکه از نظر اسلام قوامیت مرد به معنای مسئولیت همه جانبه وی در نظام خانواده می باشد. در باب تفاسیر زنانه از قرآن باور فمینیستها این است که زنان با آگاهیها و سواد اولیه خود و اجتهاد از قرآن،میگویند: که جامعه اسلامی حقوق زنان را نادیده گرفته است، در صورتی که برای دستیابی به مفاهیم قرآن و استنباط از نصوص دینی باید با علم کامل و تسلط بر یک سری علوم گفته شده بتوان مدعی مفاهیم قرآن شد.از طرفی دیدگاههای مفسران مرد را، مفسران زن نیز بیان کرده‌اند؛ برای نمونه، بانوی اصفهانی در تفسیر آیه 34 سورۀ نساءبیان میکند که: مردان از لحاظ قوای فیزیکی و جسمی از زنان برترندو زنان به لحاظ برخورد با مسائل زندگی، احساسی و عاطفی میباشند و این برتری را به مردان داده است، که آن ادای کلام الهی است نه صرفاً آن را تحمیل عقیده مردسالارانه مفسران مرد بدانیم. [۹] در باب حجاب؛ حدود پوشش در دین اسلام برگرفته و ِ منطبق با قرآن و سنت پیامبر و سخنان ائمه میباشد؛ برای نمونه در آیه« قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَرِهِمْ وَ یَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ‏»[۱۰] ،یکی از وجوه مورد نظر در استثنای مربوط، این است: «به جز آنچه که پیداست، که همان چهره‌ها و دستها تا مچ، نه بیش از حد معمول» است [۱۱]. در جای دیگر میفرماید: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا.» هدف از این آیه پوشاندن سر، زیر گلو و دور گردن میباشد، که این امر موجب یک نوع دورباش است و چشم طمع را از حریم آنها دور میکند.[۱۲] اسلام حجاب را برای زنان نه یک محدودیت بلکه یک نوع احترام و مصونیت میداند. زنان به دلیل ظرافت و زیبایی که خال در آنها پدید آورده است، آسیب پذیرترند، لذا حجاب به زن کرامت میبخشد و وی را از خطرات و آسیبهای جامعه مصون میدارد.[۱۳] از طرفی او و فمنیستهای دیگر تلاش کردند تا بستر مناسبی برای وارد کردن افکار غربی به جامعه اسلامی فراهم آورده و دین اسلام را نوعی تحمیل عقیده بر مسلمانان جلوه دهند، اما با بررسیهای انجام شده مشخص شد که دین اسلام نه تنها تحمیل عقیده نیست، بلکه متعادلترین دین است؛ زیرا مرجع اصلی آن قرآن و معصومین میباشد.

دائره المعارف قرآن لیدن

این کتا ب، توسط گروهی از مستشرقان، متشکل از تعدداد زیادی از پژوهشگران مسیحی، یهودی و اندکی از محققان مسلمان « - حددود بیسدت درصدد از نویسدندگان دائره المعارف مسلمان میباشدند. »[۱۴]به سرپرسدتی خانم مک اولیف استاد تاریخ و ادبیات عرب دانشگاه جرج تاون آمریکا در پنج جلد عرضه شده است. از سال 1993 خانم مک اولیف کار برنامه‌ریزی نگارش این دائره المعارف را آغاز کرد.[۱۵]این دائره المعارف علاوه بر آنکه نوعی لغت نامه بسیار گسترده درباره اصطلاحات، مفاهیم، شخصیت ها، اسامی مکان ها و تاریخ فرهنگ قرآنی است، همچنین تفسیر مختصری از مطالعه تخصصی قرآن در آغاز قرن بیسدت و یکم به شمار میآید که به زبان اروپایی منتشر می شود.[۱۶] مدخل جنسیت نوشته خانم مارگوت بدران است. بدران، مورخ و متخصص در رشته مطالعات زنان است. وی روی مطالعات زنان در خاورمیانه و جهان اسلام در بازه زمانی قرن نوزدهم تا اواخر قرن قرن بیست و یکم تمرکز کرده است. نظرات بدران در سالهای اخیر بسیار مورد توجه جوامع غربی و شرقی درموضوع فمینیسم اسلامی بوده و نیز از سویی دایرة المعارف قرآن یکی از منابع مهم وپراستناد اندیشمندان و محققان غربی در موضوعات گوناگون مرتبط با قرآن می باشد،از طرفی با ترجمه و نقد مدخلهای دایره المعارف قرآن لیدن، نیازهای جوامع غربی نسبت به معارف اسلام شناخته می‌شود.

پانویس

  1. حسینی نیا، علیو دیگران،« فمینیسم قرآنی» نظریۀ تحلیل انتقادی مارگوت بدران در دائرة المعارف ـ قرآن، فصلنامه تخصّصی مطالعات قرآن و حدیث سفينه، ص4
  2. كرمي،محمدتقي، محبوبي شريعت پناهي،نسيم السادات ، فمينيسم اسلامی، مفاهيم و امکانها،ص 241-242
  3. بدران، مارگوت،« فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص315
  4. بدران، مارگوت،« فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص316
  5. بدران، مارگوت،« فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص316
  6. بدران، مارگوت، فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص 317.
  7. بدران، مارگوت، فمينيسم و قرآن»در دایرة المعارف قرآن ، مک اولیف، جین دمن و همکاران،ص 317.
  8. زیبایینژاد، محمدرضا. »گفتگو با زیبایینژاد: فمینیسم اسلامی نداریم«، بازتاب انديشه،80.
  9. بانوی اصفهانی،نصرت الامین،مخزن العرفان ج 4 ،ص 63
  10. نور/39
  11. طبرسی، تفسير جامع الجامع، ،ص ِ 190
  12. طباطبایی الميزان فی تفسير القرآن ، ج96 ،ص369
  13. نوری همدانی، جایگاه بانوان در اسلام، ص 310
  14. اقبال، مظفر، خاورشناسی و دائره المعارف قدرآن ،ص 17
  15. رضایی اصفهانی، محمدعلی، بررسی دائره المعارف قرآن لایدن،ص 48
  16. مودب ، سید رضا؛ موسوی مقدم، سید محمد ،نقد دائره المعارف قرآن لیدن بر اساس آراء و مبانی شیعه ص 110

منابع

  • اقبال، مظفر ،«خاورشناسی و دائره «المعارف قرآن ، قرآن پژ وهی خاورشناسان، سال چهارم، شماره ششم، 11-30
  • مودب، سید رضا؛ موسوی مقدم، سید محمد ، نقد دائره« المعارف قرآن لیدن» بر اساسآراء و مبانی شیعه ، شیعه شناسی، سال ششم، شماره بیست و سوم، 105-144
    • كرمي،محمدتقي، محبوبي شريعت پناهي،نسيم السادات ، فمينيسم اسلامی، مفاهيم و امکانها،فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده،سال پانزدهم / شماره 59 / بهار 1392
  • فتاحی، فتحیه،افسردیر، حسین،ارزیابی و نقد مدخل جنسیت از دائرةالمعارف قرآن لیدن،مطالعات زن و خانواده دورة 2 ،شمارة 2 ،پاییز و زمستان 1393 ،صص. 7-3
  • حسینی نیا، علی، آزادبختی، زینب، افشان بستاکچی،تحلیل انتقادی مارگوت بدران در دائرة المعارف ـ قرآن،فصلنامه تخصّصی مطالعات قرآن و حدیث سفينه،سال شانزدهم،شماره 64ريال«ویژ] زن و خانواده»، پاییز 1389،ص 121تا148