بدون خلاصۀ ویرایش
(←منبع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[خانواده]] از آموزههای اصلی مورد چالش در اندیشه [[فمینیستی]] | [[خانواده]]؛ از آموزههای اصلی مورد چالش در اندیشه [[فمینیستی]]. | ||
[[خانواده]] از نظر [[فمینیستها]] علت فرودستی [[زنان]] در طول تاریخ است. [[خانواده]] محل تفکیک نقشهاست. [[خانواده]] منشأ مهمترین نقش [[زنان]]، یعنی [[مادری]] است. آیا [[خانواده]] باید اصلاح شود یا کلا باید برچیده شود؟ | |||
== | ==رویکرد [[فمینیستها]] به [[خانواده]] == | ||
به طور کلی در نگاه فمنیستها دو رویکرد به خانواده وجود دارد: | |||
# | # موافقت با اصل [[خانواده]]:حفطظ اصل خانواده با ایجاد اصلاحات <ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، 1388ش، ص 116</ref> | ||
#مخالفت با اصل [[خانواده]]: این رویکرد اساسا با نهاد [[خانواده]] مخالف و خواهان حذف [[خانواده]] است. <ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، 1388ش، ص 116</ref> | |||
==رویکرد موافقت با اصل خانواده == | |||
انتقاد به خانواده و ازدواج از همان آغاز شکل گیری جنبش فمنیسم به وجود آمد.در این میان فمنیستهای لیبرال اگرچه انتقادات جدی به نهاد [[خانواده]] داشتند و گاه آنرا عامل اصلی ستم بر زنان، نهادی ناعادلانه و در جهت انقیاد زن معرفی میکردند، اما مایل به براندازی و حذف نهاد خانواده نبودند.بیشتر فمنیستهای موج اول لیبرال بر لزوم اعمال اصلاحات قانونی و آداب و رسومی در نهاد خانواده تاکید داشتند.موج اعتراض فمنیستهای لیبرال به از دست رفتن آزادی و استقلال هویتی و فردی زن بعد از ازدواج بود. وگرنه آنها ازدواج را نهادی مقدس و حافظ عفت عمومی بود تصدیق میکردند.<ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، 1388ش، ص 117</ref> <ref>مشیرزاده، از جنبش تا نظریه اجتماعی: تاریخ دو قرن فمینیسم، ص 75</ref> | |||
فمنیستهای موج اول لیبرال [[مری ولستون کرافت]]، [[جان استورات میل]] و [[هریت تیلور]] هر سه اصل نهاد [[ازدواج]] و [[خانواده]] را با اصلاحات قانونی و ایجاد فرصت حضور در حوزه عمومی به رسمیت میشناسند. به عنوان مثال: [[ولستون کرافت]] معتقد بود:«محدودیت و محرومیت [[زنان]] از آزادیها و فرصتهای اجتماعی عامل فرودستی است. تغییرات؛ یعنی [[زنان]] را محدود به [[خانواده]] و نقش [[مادری]] نکنند، بلکه به آنها فرصتهای اجتماعی و آزادی بدهید. اگر [[زنان]] هم به فرصتهای اجتماعی دسترسی بیابند، رشد عقلانی آنها تکامل مییابد و آنها میتوانند [[مادران]] خوبی در عرصۀ [[خانواده]] باشند.»<ref>ریک ویلفورد؛ فمینیسم، مقدمهای بر ایدئولوژیهای سیاسی، 1387، ص 358</ref> خانم کرافت هیچ مخالفتی با اصل ازدواج و خانواده نداشت. او ازدواج و مادرشدن را جزء سرنوشت زنان میدانست. <ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، 1388ش، ص 117</ref> | |||
از فمنیستهای موج دوم لیبرال که خواهان تغییر در نهاد [[خانواده]] بود می توان به [[جسی برنارد]] اشاره کرد. برنارد اولین جامعه شناسی بود که مساله [[جنسیت]] در [[خانواده]] را به عنوان موضوع جامعه شناسی مطرح کرد.<ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، 1388ش، ص 118</ref> برنارد در کتاب «آینده زناشویی» علارغم تمام تام بدیهایی که برای نهاد [[ازدواج]] و [[خانواده]] برمیشمارد خواستار اصلاحات در نهاد زناشویی و نه براندازی آن است.<ref>مگی هام و سارا گمبل، فرهنگ نظریههای فمنیستی،1382ش، ص 178-177</ref> | |||
> | |||
'''خانم [[بتی فریدان]]:''' منشأ فرودستی [[زنان]]؛ سنتها و ارزشهای فرهنگی است که نقش [[زن]] را در [[خانواده]] ستایش میکند و نقش سنتی [[همسری]] و [[مادری]] را برای سعادت [[زنان]] کافی میداند. این افراد [[فمینیسم لیبرال]]؛ معروف به [[فمینیسمهای خانواده گرا]] هستند. <ref>ریک ویلفورد، «فمینیسم»، مقدمهای بر ایددئولوژیهای سیاسی، 1387، ص 379</ref> | '''خانم [[بتی فریدان]]:''' منشأ فرودستی [[زنان]]؛ سنتها و ارزشهای فرهنگی است که نقش [[زن]] را در [[خانواده]] ستایش میکند و نقش سنتی [[همسری]] و [[مادری]] را برای سعادت [[زنان]] کافی میداند. این افراد [[فمینیسم لیبرال]]؛ معروف به [[فمینیسمهای خانواده گرا]] هستند. <ref>ریک ویلفورد، «فمینیسم»، مقدمهای بر ایددئولوژیهای سیاسی، 1387، ص 379</ref> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
[['''خانم]] [[جین تیکه الشتین]]''': موافق [[خانواده]] بوده و در مقابل [[رادیکال]]ها واکنش نشان داده است. در جواب شمار [[رادیکال]]ها که میگفتند: امر شخصی، سیاسی است و زندگی خصوصی هم باید سیاسی شود. ایشان در جواب، از [[خانواده]] دفاع میکند. زندگی خصوصی باید بدون سیاستزدگی، خصوصی بماند. [[مادری]] را یک فعالیت پیچیده، غنی، لذتبخش و نشاطآفرین برای [[زنان]] معرفی میکند، که زیستی، اجتماعی، طبیعی و عاطفی است.<ref>ریک ویلفورد، «فمینیسم»، مقدمهای بر ایددئولوژیهای سیاسی، 1387، ص 380</ref> | [['''خانم]] [[جین تیکه الشتین]]''': موافق [[خانواده]] بوده و در مقابل [[رادیکال]]ها واکنش نشان داده است. در جواب شمار [[رادیکال]]ها که میگفتند: امر شخصی، سیاسی است و زندگی خصوصی هم باید سیاسی شود. ایشان در جواب، از [[خانواده]] دفاع میکند. زندگی خصوصی باید بدون سیاستزدگی، خصوصی بماند. [[مادری]] را یک فعالیت پیچیده، غنی، لذتبخش و نشاطآفرین برای [[زنان]] معرفی میکند، که زیستی، اجتماعی، طبیعی و عاطفی است.<ref>ریک ویلفورد، «فمینیسم»، مقدمهای بر ایددئولوژیهای سیاسی، 1387، ص 380</ref> | ||
== | ==رویکرد مخالفت با [[خانواده]]== | ||
[[فمینیسم مارکسیسم]]، [[خانواده]] را نتیجه و ثمرۀ | ===فمنیسم مارکسیست و خانواده=== | ||
[[فمینیسم مارکسیسم]]، [[خانواده]] را نتیجه و ثمرۀ نابرابری و ستم در جامعه تلقی میکند.مارکسیستها [[خانواده]] هستهای را؛ نهادی در جهت تامین منافع سرمایهداری میدانند. آنها معتقدند که خانواده ریشه طبیعی ندارد. | |||
از نگاه [[فمنیسم مارکسیست]] [[خانواده]] هستهای باعث وابستگی شدید [[زن]] به [[مرد]] شدهاست. به این معنا که، در ادوار تاریخ اول نظام اشتراکی و ازدواج گروهی مطرح بود. با شیوع دامپروری و کشاورزی مالکیت خصوصی به وجود آمد. [[مردان]] به سبب اینکه ثروت از [[خانواده]] بیرون نرود، [[خانواده]] تک هستهای را به وجود آوردند که باعث وابستگی شدید [[زن]] به [[مرد]] شده است. بنابراین با [[خانواده]] مخالف هستند.<ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، 1388، ص 120</ref> | |||
==نظر [[فمینیست رادیکال]] درباره [[خانواده]] == | ==نظر [[فمینیست رادیکال]] درباره [[خانواده]] == |