بدون خلاصۀ ویرایش
زهرا زارعی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
زهرا زارعی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
گفتمان در فهم و | گفتمان در فهم و درک واقعی تر دست کم چهار چیز به ما کمک می کند: | ||
# دریافت نحوه شکل گیری هویت هاي اجتماعی مردم، رشد و تغییر دوباره آنها. | |||
# فهم نحوه شکل گیری گروه هاي اجتماعی تحت شرایط نابرابر با وجود اشتراکات و سپس تغییرآنها. | |||
# شناسایی روند هژمونی فرهنگی گروه های مسلط در جامعه و فهم نحوه پدیدآمدن سلطه فرهنگی رقابت و نحوه فرهنگ ها و چگونگی تغییر وضعیت آنها. | |||
# ارایه تصویری روشن از تغییرات اجتماعی آینده و عملکرد سیاسی گروه های اجتماعی که در سایه ی این تصور روشن، مواجهه منطقی تری برای انسان پدید می آید | |||
از نظر نویسنده زمینه هاي | |||
بر تحول فمینیسم و شکل خاص آن در موج سوم و فمینیسم پست مدرن داشته اند. به این | از نظر نویسنده زمینه هاي اقتصادی، سیاسی و گفتاري نیز تاثیر مشابه ی | ||
ترتیب میتوان گفت که بعد از دهه 1970 و شکسته شدن | بر تحول [[فمینیسم]] و شکل خاص آن در موج سوم و [[فمینیسم]] پست مدرن داشته اند. به این | ||
اجتماعی آن دوران، فمینیسم بیشترین | ترتیب میتوان گفت که بعد از دهه 1970 و شکسته شدن فضای ایدئولوژیک سیاسی و | ||
گرفته است در فمینیسم پساساختارگرا و | اجتماعی آن دوران، [[فمینیسم]] بیشترین تاثیرپذیری را از پساساختارگرایی و پست مدرنیسم | ||
گرفته است در [[فمینیسم]] پساساختارگرا و پست مدرن، ارزشهاي پسامادي وغیر اقتصادي مطرح است، تولید ارزشها و معانی (یعنی فرهنگ)حوزه اصلی مبارزه محسوب می شود. پس [[فمینیسم|فمینیست های]] پساساختارگرا و | |||
پست مدرن دریافتند تمامی مفاهیمی که باعث سلطه [[مردان]] بر [[زنان]] شده از مفاهیم زبانی | |||
سرچشمه میگیرد. همچنین آنها دریافتند که ساختارهایی که وارد قدرت شده، نفوذ پیدا | سرچشمه میگیرد. همچنین آنها دریافتند که ساختارهایی که وارد قدرت شده، نفوذ پیدا | ||
کرده و بسط یافته هم به مرور باید تغییر کند، زیرا | کرده و بسط یافته هم به مرور باید تغییر کند، زیرا ساختارهای قدرت، [[مردان|مردانه]] هستند، مفاهیم | ||
نیز مردانه هستند. | نیز [[مردان|مردانه]] هستند. | ||
به این ترتیب | به این ترتیب [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن، به انتقاد از مفاهیم قدرت پرداختند. در همین زمینه راهبردی پیشنهاد شده که عبارت است از ساختن یک زبان و | ||
نوشتار زنانه. زنان باید خودشان بنویسند و خودشان سخن بگویند. این کار به آنها امکان می دهد که خصلت یگانه یا« قالب جنسی »خود را ابراز کنند. | نوشتار [[زنان|زنانه]]. [[زنان]] باید خودشان بنویسند و خودشان سخن بگویند. این کار به آنها امکان می دهد که خصلت یگانه یا« قالب [[جنس و جنسیت|جنسی]] »خود را ابراز کنند. | ||
نظریاتی که از | نظریاتی که از [[لیوتار]]، [[دریدا]] و [[فوکو]] و بسیاری دیگر از اندیشمندان پست مدرن به [[فمینیسم]] وارد | ||
شد به مفسران اندیشه فمینیستی کمک کرد تا فمینیسم را از حالتی منجمد و ایدئولوژیکی خارج کنند و بتوانند با تاکید بر مقوله های « تکثر »,« تفاوت » و | شد به مفسران اندیشه [[فمینیسم|فمینیستی]] کمک کرد تا [[فمینیسم]] را از حالتی منجمد و ایدئولوژیکی خارج کنند و بتوانند با تاکید بر مقوله های « تکثر »,« تفاوت » و | ||
« فرهنگ » وصداي طیفهای | « فرهنگ » وصداي طیفهای | ||
گوناگون زنان را در فمینیسم پست مدرن منعکس سازند. به این دلیل نمیتوان نفوذ نظریات | گوناگون [[زنان]] را در [[فمینیسم]] پست مدرن منعکس سازند. به این دلیل نمیتوان نفوذ نظریات | ||
پساساختارگرا و | پساساختارگرا و پست مدرنیسم را بر[[فمینیسم]] غیر ایدئولوژیکی ای که بعد از دهه ی هفتاد دوباره | ||
متولد شد نادیده گرفت. | متولد شد نادیده گرفت. | ||
به طور کل | به طور کل [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن به دنبال آن مدل از دموکراسی هستند که بتواند شعارهای واقعی یک دموکراسی واقعی را برآورده سازد. در واقع خواهان جامعه ی مدنی گسترده و پاسخگویی نظام سیاسی به این جامعه ی مدنی می باشند . پست [[فمینیسم|فمینیست ها]] اذعان می دارند که دموکراسی در ایجاد خواستها خوب، اما در برآورده کردن آنها بد است وخواستار نوعی دموکراسی مشروط می باشند که بین دموکراسی به معنای اراده اکثریت و مشروطه خواهی به عنوان محدودیت اصولی آن چارچوبی | ||
به وجود بیاید. | به وجود بیاید. | ||
فمینیست | [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن معتقدند که دموکراسی، همه چیز را در قالب یک عقلانیت می جوید اما واقعیت این است که زندگی بشری را نمیتوان و نباید با معیارهای عقلانی سنجید. همچنین [[فمینیسم|فمینیست های]] | ||
پست مدرن، خواهان بزرگ تر شدن حوزه خصوصی در برابر حوزه عمومی در جوامع دموکراتیک | |||
هستند. آنان بیشتر خواهان یک دموکراسی | هستند. آنان بیشتر خواهان یک دموکراسی فرا[[جنس و جنسیت|جنسیتی]] هستند، به دنبال اینکه حکومتها قبل از توجه به [[جنسیت]] افراد، تواناییهای آنها را در نظر بگیرد. | ||
نویسنده معتقد است | نویسنده معتقد است [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن اظهار می دارند که مهمترین مقوله در عصر حاضر «مسئله ی فرهنگ »می باشد و خواهان فرهنگی تر شدن حکومتهاي دموکراتیک هستند، آنها بر این باورند که « فرهنگ دموکراسی » باید در تمامی حوزه هاي زندگی افراد نفوذ کند و این امر مستلزم حکومتی است که یک فرهنگ دموکراتیک را میان شهروندانش اشاعه دهد و این امر نیازمند این مسئله است که [[زنان]] بتوانند در جامعه،حضوری فعال و پویا داشته باشند. | ||
در نهایت پست | در نهایت پست [[فمینیسم|فمینیست ها]] با تاکید بر دو اصل مهم ، یعنی اصل خودمختاری دموکراتیک و اصل مشارکت، تمایلی به نوعی از دموکراسی که دیوید هلد، آن را دموکراسی جهان وطنی می نامد، نشان می دهند. | ||
آن چه که پست فمینیست ها به دنبال آن هستند وسیع تر شدن حقوق عمومی دموکراتیک براي همه افراد است .فمینیست | آن چه که پست [[فمینیسم|فمینیست ها]] به دنبال آن هستند وسیع تر شدن حقوق عمومی دموکراتیک براي همه افراد است .[[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن به دنبال مدل واقع گرایانه اي از دموکراسی هستند و نزدیک ترین مدل دموکراسی را به آن مدلی که در ذهن خود می پرورانند در دموکراسی جهان وطنی که [[دیوید]] | ||
هلد مطرح کرده است، می بینند. اما موضوع دیگر آن است که الگویی که فمینیست | هلد مطرح کرده است، می بینند. اما موضوع دیگر آن است که الگویی که [[فمینیسم|فمینیست های]] | ||
پست مدرن مد نظر دارند الگویی است که اولین آرمانش، آرمانی حقوق | پست مدرن مد نظر دارند الگویی است که اولین آرمانش، آرمانی حقوق بشری است، یعنی | ||
نزدیک شدن به آن مدل از دموکراسی هایی، که اولویت شان بر رعایت حقوق بشر باشد. | نزدیک شدن به آن مدل از دموکراسی هایی، که اولویت شان بر رعایت حقوق بشر باشد. | ||
به این | به این | ||
ترتیب می توان گفت فمینیست | ترتیب می توان گفت [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن، دیگر دغدغه هایی را که همتایانشان در | ||
موج | موج های اول و دوم داشتند را ندارند و به این الگوی دموکراسی به عنوان، نوعی از دموکراسی که | ||
اولویت ابتدایی اش از نوع حقوق | اولویت ابتدایی اش از نوع حقوق بشری باشد می نگرند. از نظر آن ها، حقوق بشر، تجلی جهانی | ||
خواست | خواست آزادی مدنی است. | ||
==نتیجه گیری== | ==نتیجه گیری== | ||
منتقدان به فمینیست | منتقدان به [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن در مبحث دموکراسی، به این موضوع اشاره می کنند که | ||
فمینیست | [[فمینیسم|فمینیست ها]]، نوعی دموکراسی آرمانی مد نظر دارد که همین آرمان ها، آنها را از واقعیت سیاسی | ||
جوامع و روابط بین الملل دور می کند. آن ها بر این اصل استدلال می کنند که نظام بین المللی | جوامع و روابط بین الملل دور می کند. آن ها بر این اصل استدلال می کنند که نظام بین المللی | ||
توام با آنارشی و مبتنی بر اصل | توام با آنارشی و مبتنی بر اصل خودیاری است. | ||
مقصود از این واقعیت این نیست که نظام | مقصود از این واقعیت این نیست که نظام | ||
بین الملل دچار هرج و مرج و آشفتگی است. حتی برخی از آن ها می گویند که در مناسبات | بین الملل دچار هرج و مرج و آشفتگی است. حتی برخی از آن ها می گویند که در مناسبات | ||
میان ملت ها، نظم و قاعده به چشم می خورد، و آن چه آن را پیش می برد برخی | میان ملت ها، نظم و قاعده به چشم می خورد، و آن چه آن را پیش می برد برخی هنجارهای | ||
اجتماعی وسیعاً پذیرفته است. این آنارشی به این معناست که در نظام بین المللی هیچ مرجع | اجتماعی وسیعاً پذیرفته است. این آنارشی به این معناست که در نظام بین المللی هیچ مرجع | ||
سیاسی اي بالاتر از دولت ها نیست. برخلاف سیاست داخلی که در آن سلسله مراتبی از مراجع | سیاسی اي بالاتر از دولت ها نیست. برخلاف سیاست داخلی که در آن سلسله مراتبی از مراجع | ||
به منظور ضمانت اجرایی | به منظور ضمانت اجرایی قراردادهای خصوصی و حقوق عمومی وجود دارد، دولت ها هرکدام حق | ||
حاکمیت دارند و میان شان رابطه | حاکمیت دارند و میان شان رابطه برابری برقرار است. | ||
در نتیجه، هر دولت براي حفظ منافع | در نتیجه، هر دولت براي حفظ منافع | ||
خویش و اجراي قراردادها و استقرار نظم نهایتاً به خود وابسته است. پس می بینیم که در نهایت | خویش و اجراي قراردادها و استقرار نظم نهایتاً به خود وابسته است. پس می بینیم که در نهایت | ||
آن هایی که تصمیم می گیرند دولت ها هستند نه ملت ها. این که نظریات و تصمیمات دولت ها تا | آن هایی که تصمیم می گیرند دولت ها هستند نه ملت ها. این که نظریات و تصمیمات دولت ها تا | ||
چه اندازه به نظرات ملت ها نزدیک باشد نیز مسئله مهمی است. این که فمینیست | چه اندازه به نظرات ملت ها نزدیک باشد نیز مسئله مهمی است. این که [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن به سیاست « فرهنگی کردن دموکراسی » پافشاری می کنند موضوع دیگری است و | ||
این که دولت ها، تا چه اندازه، مسایل فرهنگی را در کشورهایشان در اولویت قرار دهند. چقدر از | این که دولت ها، تا چه اندازه، مسایل فرهنگی را در کشورهایشان در اولویت قرار دهند. چقدر از | ||
بودجه سالانه خود را به گسترش مسائل فرهنگی اختصاص می دهند، در نهایت همین دولت ها | بودجه سالانه خود را به گسترش مسائل فرهنگی اختصاص می دهند، در نهایت همین دولت ها | ||
هستند که تصمیمات نهایی را اخذ می کنند. دوم، عاملان چیره گر در سیاست جهانی، دولت ها | هستند که تصمیمات نهایی را اخذ می کنند. دوم، عاملان چیره گر در سیاست جهانی، دولت ها | ||
هستند، درست است که هم عاملان خصوصی، مانند شرکت هاي چند ملیتی و هم سازمان | هستند، درست است که هم عاملان خصوصی، مانند شرکت هاي چند ملیتی و هم سازمان های | ||
بین حکومتی هم چون سازمان ملل وجود دارند و در سیاست بین المللی تاثیر می گذارند، اما | بین حکومتی هم چون سازمان ملل وجود دارند و در سیاست بین المللی تاثیر می گذارند، اما | ||
فرض منتقدان به پست فمینیست ها بر این است که این گونه عاملان نسبت به دولت ها کیفیت | فرض منتقدان به پست [[فمینیسم|فمینیست ها]] بر این است که این گونه عاملان نسبت به دولت ها کیفیت | ||
فرعی و تبعی دارند، و گرچه درعرصه | فرعی و تبعی دارند، و گرچه درعرصه ی سیاسی عمل می کنند، اما عمل شان فقط با رضایت و | ||
قبول مراجع سیاسی صورت می گیرد. | قبول مراجع سیاسی صورت می گیرد. | ||
در این مورد هم منتقدان به فمینیست | در این مورد هم منتقدان به [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن، | ||
تقریباً درست می گویند، مثلاً در سازمان ملل، با این که قرار است سازمان مستقل و تاثیر | تقریباً درست می گویند، مثلاً در سازمان ملل، با این که قرار است سازمان مستقل و تاثیر گذاری | ||
باشد و فرا سیاسی و فرا دولتی عمل کند، اما در بیشتر مواقع تحت نفوذ قدرت | باشد و فرا سیاسی و فرا دولتی عمل کند، اما در بیشتر مواقع تحت نفوذ قدرت های بزرگ | ||
می باشد وحق | می باشد وحق بسیاری از دولت ها و ملت هایشان را نادیده می گیرد.سوم: [[مورگنتا]] در کتاب سیاست در میان ملت ها می گوید «دولت مردان بر مبناي منافعی می اندیشند و عمل می کنند که به معنای قدرت است» و بر طبق یک برداشت کلی هم | ||
ظرفیت | ظرفیت های مادی و روانی و هم توان نظامی و اقتصادي را در بر می گیرد.« منافع ملی »مطابق این نظر ایجاب می کند که قدرت به بالاترین حد برسد. چون قدرت فقط | ||
در چارچوب روابط وجود دارد، باید نتیجه گرفت که سیاست جهانی ذاتاً مبتنی بر تعارض است. | در چارچوب روابط وجود دارد، باید نتیجه گرفت که سیاست جهانی ذاتاً مبتنی بر تعارض است. | ||
چنین نیست که همه دولت ها بتوانند هم زمان قدرت خویش را افزایش دهند و هم منافع | چنین نیست که همه دولت ها بتوانند هم زمان قدرت خویش را افزایش دهند و هم منافع | ||
خویش را حفظ کنند. در همین راستا پست فمینیست ها خواهان دولت حداقلی هستند و | خویش را حفظ کنند. در همین راستا پست [[فمینیسم|فمینیست ها]] خواهان دولت حداقلی هستند و | ||
جامعه | جامعه ی مدنی بزرگ. | ||
اما در مناسبات قدرت همیشه غالب و مغلوب وجود دارد. در جهان امروز،کشورهایی که موسوم به« جهان سوم »هستند همیشه از دوران قبل که مورد استعمار مستقیم | اما در مناسبات قدرت همیشه غالب و مغلوب وجود دارد. در جهان امروز،کشورهایی که موسوم به« جهان سوم »هستند همیشه از دوران قبل که مورد استعمار مستقیم | ||
بوده اند و امروزه به صورت غیر مستقیم مستعمره هستند و دولت | بوده اند و امروزه به صورت غیر مستقیم مستعمره هستند و دولت های جهان سوم نیز براي حفظ | ||
قدرت خویش، به سرکوب وسیع انواع جنبش | قدرت خویش، به سرکوب وسیع انواع جنبش های اجتماعی و فرهنگی می پردازند و چگونه | ||
می توان انتظار داشت که این ملت ها و دولت ها بتوانند به فرآیند دموکراسی جهان وطنی | می توان انتظار داشت که این ملت ها و دولت ها بتوانند به فرآیند دموکراسی جهان وطنی | ||
بپیوندند، در حالی که هنوز به شرایط گذار از دموکراسی نرسیده اند و آن کشورهایی که در حال | بپیوندند، در حالی که هنوز به شرایط گذار از دموکراسی نرسیده اند و آن کشورهایی که در حال | ||
گذار به دموکراسی هستند، هنوز راه طولانی اي در پیش دارند. چهارم، موضوع دیگري که | گذار به دموکراسی هستند، هنوز راه طولانی اي در پیش دارند. چهارم، موضوع دیگري که | ||
منتقدان فمینیست | منتقدان [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن به آن ها وارد می کنند این سوال است که آیا قدرت وسیله یا هدف؟به نظر والتس، که این موضوع را در کتاب «نظریه سیاست بین المللی» مطرح می کند به این موضوع اشاره می کند که«حداقل این است که دولت ها در راه بقای خویش می کوشند و حداکثر این که در صدرند بر همه تسلط یابند.» | ||
والتس ادامه می دهد که هر دولت، فقط پس از این که بقایش تضمین شد، می تواند به فکر | والتس ادامه می دهد که هر دولت، فقط پس از این که بقایش تضمین شد، می تواند به فکر | ||
هدف | هدف های دیگر بیفتد؛ و بنابراین، در مرتبه نخست و پیش از هر چیز، برای این که امنیت خود | ||
را به بالاترین حد برساند، وارد عمل می شود، به این ترتیب است که گاه می بینیم حتی از دل | را به بالاترین حد برساند، وارد عمل می شود، به این ترتیب است که گاه می بینیم حتی از دل | ||
دموکراسی ها، فاشیسم و | دموکراسی ها، فاشیسم و دیکتاتوری به وقوع پیوسته است. در سال 1933 ، هیتلر در یک رای | ||
گیری دموکراتیک به حکومت رسید. پس گاه صور دموکراتیک، راهی براي رسیدن | |||
حکومت گران به حکومت های خودکامه است. | حکومت گران به حکومت های خودکامه است. | ||
منتقدان | |||
منتقدان ف[[فمینیسم|مینیست های]] پست مدرن در ارائه تئوری دموکراسی جهان وطنی بر این باورند که | |||
همواره بر اهمیت بررسی جهان آن گونه که به واقع هست تاکید کرده اند، نه آن طور که آرزو | همواره بر اهمیت بررسی جهان آن گونه که به واقع هست تاکید کرده اند، نه آن طور که آرزو | ||
می کنیم باید باشد، التزام به واقع بینی به ارزیابی سیاست | می کنیم باید باشد، التزام به واقع بینی به ارزیابی سیاست گذاری ها نیز سرایت می کند. معارضه | ||
بین نا کجا آباد گرایی و واقع بینی به معناي معارضه بین اصول و مصلحت اندیشی، یا اخلاق و | بین نا کجا آباد گرایی و واقع بینی به معناي معارضه بین اصول و مصلحت اندیشی، یا اخلاق و | ||
اخلاق | اخلاق ستیزی نیست .... معارضه یک نوع اخلاق سیاسی و نوع دیگری اخلاق سیاسی است، که | ||
یکی اصول اخلاقی کلی و مجرد را ملاك قرار می دهد و دیگري آن اصول را در ترازوي | یکی اصول اخلاقی کلی و مجرد را ملاك قرار می دهد و دیگري آن اصول را در ترازوي | ||
مقتضیات عمل سیاسی مشخص و ملموس می سنجد. | مقتضیات عمل سیاسی مشخص و ملموس می سنجد. | ||
محسنات نسبی این دو باید به وسیله | محسنات نسبی این دو باید به وسیله | ||
ارزیابی عاقبت اندیشانه | ارزیابی عاقبت اندیشانه پیامدهای سیاسی احتمالی هر یک تعیین شود. در نهایت، پست | ||
فمینیست ها | [[فمینیسم|فمینیست ها]] بسیاری از انتقادات را وارد می دانند، اما نباید این موضوع را نیز نادیده گرفت که | ||
بشر از همان ابتدا به دنبال | بشر از همان ابتدا به دنبال اتوپیای خودش بوده، به طوری که در مطالعه یپپ آثار سیاسی قدیم | ||
گرفته تا به امروز از آرمان شهر صحبت ها به میان آمده، تامس مور در کتاب اتوپیا، هم چنین | گرفته تا به امروز از آرمان شهر صحبت ها به میان آمده، تامس مور در کتاب اتوپیا، هم چنین | ||
در سیاست اسلامی نیز فارابی آرمان | در سیاست اسلامی نیز فارابی آرمان شهری را مطرح کرده است. تصور آرمان های دموکراسی در | ||
ذهن بشر براي رسیدن به دموکراسی واقعی از قدیم ذهن بشر را به خود مشغول داشته است و | ذهن بشر براي رسیدن به دموکراسی واقعی از قدیم ذهن بشر را به خود مشغول داشته است و | ||
این امر موضوع | این امر موضوع جدیدی نیست. پس [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن با تمام تلاشی که امروزه | ||
می کنند سعی کرده اند که | می کنند سعی کرده اند که استیفای حقوق عمومی دموکراتیک فرا[[جنس و جنسیت|جنسیتی]] را در اولویت قرار | ||
دهند تا امروز هم به موفقیت هاي بسیاري دست یافته اند. آگاه کردن زنان از حقوق شان در | دهند تا امروز هم به موفقیت هاي بسیاري دست یافته اند. آگاه کردن [[زنان]] از حقوق شان در | ||
تمامی دنیا، حتی کشورهاي آفریقایی و جهان سومی نقش بسیار مهمی داشته اند. به وجود آمدن جنبش « فمینیسم سیاه » | تمامی دنیا، حتی کشورهاي آفریقایی و جهان سومی نقش بسیار مهمی داشته اند. به وجود آمدن جنبش « [[فمینیسم]] سیاه » | ||
برای [[زنان]] رنگین پوست، [[فمینیسم اسلامی]] در کشورهای مسلمان، که | |||
با حفظ ارزش هاي مذهبی شان خواهان | با حفظ ارزش هاي مذهبی شان خواهان جلوگیری از ستم بر [[زنان]] بوده اند و صداهایی متحد براي | ||
کل زنان در دنیا به وجود آورده اند که بتوانند ضمن حفظ ارزش هاي جنسیتی شان، مسایل فرا | کل [[زنان]] در دنیا به وجود آورده اند که بتوانند ضمن حفظ ارزش هاي [[جنس و جنسیت|جنسیتی]] شان، مسایل فرا | ||
جنسیتی را مطرح کنند و خواهان اعاده | [[جنسیتی]] را مطرح کنند و خواهان اعاده ی حقوق از دست رفته شان در کشورهای مختلف | ||
بوده اند، از دیگر دستاوردهاي مهم فمینیست | بوده اند، از دیگر دستاوردهاي مهم [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن بوده است. | ||
فمینیست | [[فمینیسم|فمینیست های]] | ||
پست مدرن، توانستند | پست مدرن، توانستند تصویری غیر افراطی و واقع بینانه تر از هویت [[زنان]] نشان دهند و با تکیه | ||
براصل تفاوت و تکثرگرایی توانستند به باز تعریف و بازیابی هویت زنانه دست بزنند و این امر | براصل تفاوت و تکثرگرایی توانستند به باز تعریف و بازیابی هویت [[زنان|زنانه]] دست بزنند و این امر | ||
دستاورد بزرگی است. این که زنان توانسته اند | دستاورد بزرگی است. این که [[زنان]] توانسته اند تئوری دموکراسی جهان وطنی را با تاکید بر | ||
حقوق عمومی دموکراتیک براي همه | حقوق عمومی دموکراتیک براي همه ی [[زنان]] دنیا ارائه دهند نیز موضوع مهم تری است. | ||
فمینیست | [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن به آینده امیدوارند. هم چنین به آینده دموکراسی. آن ها امیدوارند به | ||
این که بتوانند | این که بتوانند تئوری دموکراسی خود را به واقعیت نزدیک کنند یا بهتر بگوئیم شرایط جوامع | ||
خود را براي رسیدن به دموکراسی فرهنگی مدنظرشان مهیا کنند. در این راه، آن ها هر | خود را براي رسیدن به دموکراسی فرهنگی مدنظرشان مهیا کنند. در این راه، آن ها هر نقدی را | ||
می پذیرند و به | می پذیرند و به صداهای گوناگون توجه می کنند. به تفاوت و تکثر احترام می گذارند و خواهان | ||
جامعه جهانی بدون تبعیض براي افراد بشر هستند. پست فمینیست | جامعه جهانی بدون تبعیض براي افراد بشر هستند. پست [[فمینیسم|فمینیست ها]]، خود را جدا از [[مردان]] | ||
نمی دانند و مانند موج اول و دومی ها از افراط می پرهیزند و تمایل دارند نه در مقابل | نمی دانند و مانند موج اول و دومی ها از افراط می پرهیزند و تمایل دارند نه در مقابل [[مردان]]، | ||
بلکه در کنار آن ها به آینده اي بهتر حرکت کنند و با تمامی قوا | بلکه در کنار آن ها به آینده اي بهتر حرکت کنند و با تمامی قوا برای رسیدن به آرمان شان | ||
مبارزه می کنند. این که فمینیست | مبارزه می کنند. این که [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن تا چه اندازه موفق خواهند شد را امروز | ||
نمی شود پیش بینی کرد و تنها گذر زمان می تواند ما را به این امر رهنمون سازد که آینده از آن | نمی شود پیش بینی کرد و تنها گذر زمان می تواند ما را به این امر رهنمون سازد که آینده از آن | ||
فمینیست | [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن خواهد بود یا خیر. | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
* نویسندگان: لیلا عیسی وند ، محمد توحیدفام، دانشنامه حقوق و سیاست، شماره 17 ، بهار و تابستان 1391 | * نویسندگان: لیلا عیسی وند ، محمد توحیدفام، دانشنامه حقوق و سیاست، شماره 17 ، بهار و تابستان 1391 |