سازمان زنان: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲: خط ۲:
==تاریخچه==
==تاریخچه==
آنچه در طول چندین دهه پس از [[انقلاب مشروطه]] بر جامعه ایران گذشت سبب ایجاد نهادها و سازمانهای جدیدی شد که بنا به اقتضای تغییرات اجتماعی٬ سیاسی و فرهنگ زمان شکل گرفتند. جمعیت‌های زنان یکی از همین نهادها بود. نخستین رویکرد زنان به فعالیتهای اجتماعی٬ به صورت سازماندهی شده و هدفمند در حرکتهای مشروطه خواهی نمود یافت.<ref>مورگان شوستر. اختناق ایر ان. ترجمه ابوالحسن موسوی شوشتری. تهران٬ نشر کاویان٬ ١٣٤٤ .ص ٢٣٨ </ref>
آنچه در طول چندین دهه پس از [[انقلاب مشروطه]] بر جامعه ایران گذشت سبب ایجاد نهادها و سازمانهای جدیدی شد که بنا به اقتضای تغییرات اجتماعی٬ سیاسی و فرهنگ زمان شکل گرفتند. جمعیت‌های زنان یکی از همین نهادها بود. نخستین رویکرد زنان به فعالیتهای اجتماعی٬ به صورت سازماندهی شده و هدفمند در حرکتهای مشروطه خواهی نمود یافت.<ref>مورگان شوستر. اختناق ایر ان. ترجمه ابوالحسن موسوی شوشتری. تهران٬ نشر کاویان٬ ١٣٤٤ .ص ٢٣٨ </ref>
از طرفی تأسیس [[مدارس دخترانه]] اگرچه آگاهی و دانش زنان را در زمینه های مختلف ارتقا داد٬ اما گـروههای فـارغ التـحصیل٬ اغـلب٬ دختران و زنانی بودند که از الگوهای آموزش به شیوه غربی تأثیر بسیاری پذیرفته بودند. این گروه پس از اتمام تحصیل مدارس دیگری را تأسیس کردند و یا پایه‌گذاران جمعیت‌های زنان شدند. لازم است اشاره کنیم که رهبران یا مؤسسان جمعیتها و مدارس٬ اغلب٬ زنان <ref>بدرالملوک بامداد٬ زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، نویسنده در بخش عمده ای از کتاب خود به معرفی هریک از این افراد می پردازد</ref> منسوب به خانواده های فرهنگی یا رجال سیاسی و اشراف بودند. جمعیتهای مـذکور عموما به وسیله مطبوعات همفکر همان دوره حمایت می شدند و یا موسسان جمعیت٬ مدتی پس از تأسیس٬ اقدام به انتشار روزنامه می کردند. به این ترتیب٬ افکار حاـکم بر هر جمعیت از طریق مطبوعات٬ در جامعه بازتاب می یافت.<ref>پری شیخ السلمی. زنان روزنامه نگار و اندیشمند ایر ان. بی جا٬ نگارنده٬ بی تا. صص ٨٧-٨٣</ref> در کنار این تغییرات به  قدرت رسـیدن رضـاشاه و تأسـیس حکـومت پـهلوی نیز سـبب شـد سـازوکارهای ا جتماعی تغییرات عمده ای را پذیرا شوند. رضاشاه٬ در رأس سیاستهای خود٬ طرحهای دگرگون سازی فرهنگی را با تکیه بر الگوهای غربی اجرا کرد. این دگرگون سازی٬ نهادها و سازمانهایی را می طلبید تا بتوانند زمینه های تحقق یافتن آن طرحها را در جامعه مذهبی ایران فراهم آورند. جمعیتهای زنان و مدارس دختران در این زمـان کـارآمـدترین نـهادهایی بـودند کـه می توانستند در جامعه زنان مؤثر واقع شوند و اهداف دولت را جامه عمل بپوشانند. به همین دلیل٬ تعداد انجمن های زنان روبه افزایش رفت.<ref>عبدالحسین ناهید. زنان در جنبش مشروطه. تبریز٬ نشر احیا٬ ١٣٦٠ .ص ١١٣</ref>علاوه بر برنامه‌های خاص دولت و حکومت، فشارهای بین المللی نیز سبب می شد که حکومت جریان  ترقی خواهی را شتاب بخشد؛ به عنوان مثال٬ در دهم سپتامبر ١٩٣٠م (هشتم شهریور ١٣٠٩ )در یازدهمین مجمع بین المللی سازمان ملل٬«رفتار شرقیان با زنان» در دستور کار قرار گرفت و قانون تشکیل کمیسیونی از طرف جامعه ملل برای جلوگیری از تجاوز به حقوق زنان در شرق تصویب شد.<ref>مهدیقلی خان هدایت. خاطرات و خطر ات. تهران٬ زوار٬ ١٣٥٤ .ص ٤٥٩. </ref>همچنین در سال ١٣١١ ه ش. در تـالار وزارت فرهنگ مسعودیه٬ کنگره اتحاد زنـان شـرق٬ بـا حـضور نـمایندگان ١٠ کشـور٬ تشکیل شد. بررسی تـرقیات روزافـزون زنـان اروپـایی٬ مـحرومیتهای زنـان کشـورهای اسلامی و لزوم اقدامات جدی از سوی زنان روشنفکر موضوعات مطرح شده در این ـکنگره بودند.<ref>بدرالملوک بامداد٬ زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، ص ٦٠</ref> شروع جنگ جهانی و پیامدهای آن در ایران٬ ورود نیروهای متفقین به ایران٬ تمایل  رضاشاه به آلمان٬ و مجموعه عوامل دیگر سبب شد رضاشاه با دخالت نیروهای غربی به نفع پسرش از سلطنت کناره‌گیری کند. به هـمین دلیـل بسـیاری از طـرحـهای دولت رضاشاه متوقف شد. در اغلب شهرهای مذهبی بار دیگر مردم به حجاب روی آوردند. جمعیتهایی مانند [[کانون بانوان]]٬ [[حزب زنان]] و [[جمعیت زنان]] و ... با انتشار مقالت سعی در حفظ مظاهر تجدد داشتند. برخی از جمعیتها٬ با دیدار خصوصی از سیاسیون٬ سعی در جلب حمایت آنان داشتند؛ اما از آنجا که حکومت جدید هنوز ثبات و استقرار لازم را به دست نیاورده بـود از ایـن حـرکتها حـمایتی نکـرد.<ref>آرشیو سازمان اسناد ملی ایران٬ سال ٬١٣٢٦ شماره ١٣٤٣</ref> در ایـن دوران٬ جـمعیت‌های زنـان عمده ترین فعالیت خود را حول محور تشکیل کلاسهای سوادآموزی یا کمک به افـراد بی بضاعت قرار دادند. زمانی که بار دیگر تصمیم گرفته شد نیروی زنان در خدمت سیاست‌های حکومت قرار گیرد٬ در اردیبهشت ماه سال ١٣٣٨ه ش [[شورای عالی زنان]]٬ متشکل از ١٨ جمعیت٬ آغاز به کار کرد و کلیه جمعیتهای زنان تعطیل اعلام شد.<ref> مجله اطلاعات بانوان٬ س ٬١٣٤٠ ش ٬٢١٠ ص ٢</ref> ریاست این شورا به عهده [[اشرف پـهلوی]] قـرار گـرفت. دلیـل اصلی تشکیل [[شـورای عـالی زنـان]] مـبارزه بـا بـی‌سوادی اعـلام شـد؛ امـا، در حـقیقت٬ جمعیت‌های پراکنده با اهـداف مـتفاوت در ارتـباط بـا بـرنامه های وزارت فـرهنگ قـرار گرفتند.تا عهده دار نقش جدیدی از سوی حکومت در جامعه شوند<ref>همان٬ س ٬١٣٣٩ ش ٬٣١٧ ص ٥ـ؛ و نشریه سال بـین المـللی زن ٬ انـتشارات سـازمان زنـان ایـران٬ ١٩٢٥م. ص٢٥٣</ref> . [[شورای عالی زنان]] در دهه ١٣٥٠-١٣٤٠ وظیفه هماهنگ سـازی نـقش زنـان را بـا طرح‌های جدید دولت پهلوی به عهده گرفت. مهمترین وظیفه [[شورای عالی]] وارد کردن نیروی زنان در بازار کار بود٬ که درپی تحولات اقتصادی و اجتماعی حاصل از انقلاب سفید شاه باید به کارگرفته مـی شدند.<ref>برای شکل گیری طبقات اجتماعی جدید نگاه کنید: به تئوری روستو در کتاب ظهور و سقوط پـهلوی٬ ج 2</ref>  عـلاوه بـر ایـن٬ حـضور زنـان در بـازار کـار و صحنه‌های اجتماعی و سیاسی میتوانست نوعی تبلیغات برای طرحهای آمریکایی شاه محسوب شود. به همین دلیل٬ [[شـورای عـالی زنـان]]٬ بـلافاصله پس از شکـل گیری٬ در انتخابات محلی اصفهان به حمایت از یک کاندیدای زن پرداخت. <ref>سالنامه سازمان ایران٬ انتشارات سازمان زنان ایران٬ ٬١٣٤٥ ص ٣٧.</ref> شـورای عـالی بـا استفاده از مطبوعات و جراید به ارائه الگوهای تجددخواهانه پرداخت. اغلب اعـضای این شورا متعلق به طبقات مرفه سیاسی و فرهنگی بـودند و پـیشرفت آنـان بـه کشـف حجاب و تجددگرایی نسبت داده می شد.<ref>مجله اطلاعات بانوان،س1342، شماره327،ص 4و ش348 ص2 و ش332 ص5</ref>  
از طرفی تأسیس [[مدارس دخترانه]] اگرچه آگاهی و دانش زنان را در زمینه های مختلف ارتقا داد٬ اما گـروههای فـارغ التـحصیل٬ اغـلب٬ دختران و زنانی بودند که از الگوهای آموزش به شیوه غربی تأثیر بسیاری پذیرفته بودند. این گروه پس از اتمام تحصیل مدارس دیگری را تأسیس کردند و یا پایه‌گذاران جمعیت‌های زنان شدند. لازم است اشاره کنیم که رهبران یا مؤسسان جمعیتها و مدارس٬ اغلب٬ زنان <ref>بدرالملوک بامداد٬ زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، نویسنده در بخش عمده ای از کتاب خود به معرفی هریک از این افراد می پردازد</ref> منسوب به خانواده های فرهنگی یا رجال سیاسی و اشراف بودند. جمعیتهای مـذکور عموما به وسیله مطبوعات همفکر همان دوره حمایت می شدند و یا موسسان جمعیت٬ مدتی پس از تأسیس٬ اقدام به انتشار روزنامه می کردند. به این ترتیب٬ افکار حاـکم بر هر جمعیت از طریق مطبوعات٬ در جامعه بازتاب می یافت.<ref>پری شیخ السلمی. زنان روزنامه نگار و اندیشمند ایر ان. بی جا٬ نگارنده٬ بی تا. صص ٨٧-٨٣</ref> در کنار این تغییرات به  قدرت رسـیدن رضـاشاه و تأسـیس حکـومت پـهلوی نیز سـبب شـد سـازوکارهای ا جتماعی تغییرات عمده ای را پذیرا شوند. رضاشاه٬ در رأس سیاستهای خود٬ طرحهای دگرگون سازی فرهنگی را با تکیه بر الگوهای غربی اجرا کرد. این دگرگون سازی٬ نهادها و سازمانهایی را می طلبید تا بتوانند زمینه های تحقق یافتن آن طرحها را در جامعه مذهبی ایران فراهم آورند. جمعیتهای زنان و مدارس دختران در این زمـان کـارآمـدترین نـهادهایی بـودند کـه می توانستند در جامعه زنان مؤثر واقع شوند و اهداف دولت را جامه عمل بپوشانند. به همین دلیل٬ تعداد انجمن های زنان روبه افزایش رفت.<ref>عبدالحسین ناهید. زنان در جنبش مشروطه. تبریز٬ نشر احیا٬ ١٣٦٠ .ص ١١٣</ref>علاوه بر برنامه‌های خاص دولت و حکومت، فشارهای بین المللی نیز سبب می شد که حکومت جریان  ترقی خواهی را شتاب بخشد؛ به عنوان مثال٬ در دهم سپتامبر ١٩٣٠م (هشتم شهریور ١٣٠٩ )در یازدهمین مجمع بین المللی سازمان ملل٬«رفتار شرقیان با زنان» در دستور کار قرار گرفت و قانون تشکیل کمیسیونی از طرف جامعه ملل برای جلوگیری از تجاوز به حقوق زنان در شرق تصویب شد.<ref>مهدیقلی خان هدایت. خاطرات و خطر ات. تهران٬ زوار٬ ١٣٥٤ .ص ٤٥٩. </ref>همچنین در سال ١٣١١ ه ش. در تـالار وزارت فرهنگ مسعودیه٬ کنگره اتحاد زنـان شـرق٬ بـا حـضور نـمایندگان ١٠ کشـور٬ تشکیل شد. بررسی تـرقیات روزافـزون زنـان اروپـایی٬ مـحرومیتهای زنـان کشـورهای اسلامی و لزوم اقدامات جدی از سوی زنان روشنفکر موضوعات مطرح شده در این ـکنگره بودند.<ref>بدرالملوک بامداد٬ زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، ص ٦٠</ref> شروع جنگ جهانی و پیامدهای آن در ایران٬ ورود نیروهای متفقین به ایران٬ تمایل  رضاشاه به آلمان٬ و مجموعه عوامل دیگر سبب شد رضاشاه با دخالت نیروهای غربی به نفع پسرش از سلطنت کناره‌گیری کند. به هـمین دلیـل بسـیاری از طـرحـهای دولت رضاشاه متوقف شد. در اغلب شهرهای مذهبی بار دیگر مردم به حجاب روی آوردند. جمعیتهایی مانند [[کانون بانوان]]٬ [[حزب زنان]] و [[جمعیت زنان]] و ... با انتشار مقالت سعی در حفظ مظاهر تجدد داشتند. برخی از جمعیتها٬ با دیدار خصوصی از سیاسیون٬ سعی در جلب حمایت آنان داشتند؛ اما از آنجا که حکومت جدید هنوز ثبات و استقرار لازم را به دست نیاورده بـود از ایـن حـرکتها حـمایتی نکـرد.<ref>آرشیو سازمان اسناد ملی ایران٬ سال ٬١٣٢٦ شماره ١٣٤٣</ref> در ایـن دوران٬ جـمعیت‌های زنـان عمده ترین فعالیت خود را حول محور تشکیل کلاسهای سوادآموزی یا کمک به افـراد بی بضاعت قرار دادند. زمانی که بار دیگر تصمیم گرفته شد نیروی زنان در خدمت سیاست‌های حکومت قرار گیرد٬ در اردیبهشت ماه سال ١٣٣٨ه ش [[شورای عالی زنان]]٬ متشکل از ١٨ جمعیت٬ آغاز به کار کرد و کلیه جمعیتهای زنان تعطیل اعلام شد.<ref> مجله اطلاعات بانوان٬ س ٬١٣٤٠ ش ٬٢١٠ ص ٢</ref> ریاست این شورا به عهده [[اشرف پهلوی]] قـرار گـرفت. دلیـل اصلی تشکیل [[شـورای عـالی زنـان]] مـبارزه بـا بـی‌سوادی اعـلام شـد؛ امـا، در حـقیقت٬ جمعیت‌های پراکنده با اهـداف مـتفاوت در ارتـباط بـا بـرنامه های وزارت فـرهنگ قـرار گرفتند.تا عهده دار نقش جدیدی از سوی حکومت در جامعه شوند<ref>همان٬ س ٬١٣٣٩ ش ٬٣١٧ ص ٥ـ؛ و نشریه سال بـین المـللی زن ٬ انـتشارات سـازمان زنـان ایـران٬ ١٩٢٥م. ص٢٥٣</ref> . [[شورای عالی زنان]] در دهه ١٣٥٠-١٣٤٠ وظیفه هماهنگ سـازی نـقش زنـان را بـا طرح‌های جدید دولت پهلوی به عهده گرفت. مهمترین وظیفه [[شورای عالی]] وارد کردن نیروی زنان در بازار کار بود٬ که درپی تحولات اقتصادی و اجتماعی حاصل از انقلاب سفید شاه باید به کارگرفته مـی شدند.<ref>برای شکل گیری طبقات اجتماعی جدید نگاه کنید: به تئوری روستو در کتاب ظهور و سقوط پـهلوی٬ ج 2</ref>  عـلاوه بـر ایـن٬ حـضور زنـان در بـازار کـار و صحنه‌های اجتماعی و سیاسی میتوانست نوعی تبلیغات برای طرحهای آمریکایی شاه محسوب شود. به همین دلیل٬ [[شـورای عـالی زنـان]]٬ بـلافاصله پس از شکـل گیری٬ در انتخابات محلی اصفهان به حمایت از یک کاندیدای زن پرداخت. <ref>سالنامه سازمان ایران٬ انتشارات سازمان زنان ایران٬ ٬١٣٤٥ ص ٣٧.</ref> شـورای عـالی بـا استفاده از مطبوعات و جراید به ارائه الگوهای تجددخواهانه پرداخت. اغلب اعـضای این شورا متعلق به طبقات مرفه سیاسی و فرهنگی بـودند و پـیشرفت آنـان بـه کشـف حجاب و تجددگرایی نسبت داده می شد.<ref>مجله اطلاعات بانوان،س1342، شماره327،ص 4و ش348 ص2 و ش332 ص5</ref>  
در اواخر سال ١٣٤٤ زمزمه های مخالفت با [[شورای عالی زنان]] از درون کادر شـورا شنیده شد؛ به طوری که در آخرین کنگره سالنه [[شورای عالی زنان]] صراحتا اعلام کردند [[شورای عالی زنان]] در شکل و هیئت سازمانی نیست که بتواند بنیاد خواسته شـاه را در مورد تساوی حقوق زن و مرد تقویت کند؛ به همین دلیل٬ در ١٣٤٥ [[شورای عالی زنان]] منحل اعلام شد و «[[سازمان زنان]] ایران» جایگزین آن گردید.  
در اواخر سال ١٣٤٤ زمزمه های مخالفت با [[شورای عالی زنان]] از درون کادر شـورا شنیده شد؛ به طوری که در آخرین کنگره سالنه [[شورای عالی زنان]] صراحتا اعلام کردند [[شورای عالی زنان]] در شکل و هیئت سازمانی نیست که بتواند بنیاد خواسته شـاه را در مورد تساوی حقوق زن و مرد تقویت کند؛ به همین دلیل٬ در ١٣٤٥ [[شورای عالی زنان]] منحل اعلام شد و «[[سازمان زنان]] ایران» جایگزین آن گردید.
 
==اعضا==
==اعضا==
ریاست سازمان به [[اشرف پهلوی]] سپرده شد و نیابت سازمان به [[فریده دیبا]]. [[پروین مؤید ثابتی]] عضو مؤسس و دبیر سازمان زنان شد٬ [[پوراندخت سلمی]] رئیس کمیته امور بین المللی سازمان و دبیر اتحادیه زنان حقوقدان ایران٬ [[ماری شیبانی]] نیابت ریاست کمیته آموزش٬ [[فخرالسادات امین]] عضو شورای مرکزی سـازمان٬ دکـتر [[سـیمین رجـائی]] و [[مـهناز افـخمی]] در مـقاطع مختلف دبیرکل سازمان٬ [[حوری زند]] مشاور و [[عبدالرضا انـصاری]] نـماینده تـام الخـتیار [[اشرف پهلوی]] در سازمان زنان شد. به این ترتیب٬ سازمان زنان٬ با استفاده از اعضایی که به نحوی با حکومت در ارتباط بودند٬ به خصوص ریاست سازمان٬ کار خـود را آغـاز کرد.<ref>نقش زن در فرهنگ در تمدن ایر ان. انتشارات سازمان زنان ایران٬ صص ٦٥ ٬ ٬١٠٠ ٬١٥٠ ٬١٨٤ ٢٦٢؛ و موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی٬ سند شماره ١-٣٢٣-١١١ </ref>ترکیب اعضای اصلی سازمان زنان نشان می داد که تنها نام این نهاد عوض شده و ماهیت آن چندان تفاوتی نکرده است.
ریاست سازمان به [[اشرف پهلوی]] سپرده شد و نیابت سازمان به [[فریده دیبا]]. [[پروین مؤید ثابتی]] عضو مؤسس و دبیر سازمان زنان شد٬ [[پوراندخت سلمی]] رئیس کمیته امور بین المللی سازمان و دبیر اتحادیه زنان حقوقدان ایران٬ [[ماری شیبانی]] نیابت ریاست کمیته آموزش٬ [[فخرالسادات امین]] عضو شورای مرکزی سـازمان٬ دکـتر [[سـیمین رجـائی]] و [[مـهناز افـخمی]] در مـقاطع مختلف دبیرکل سازمان٬ [[حوری زند]] مشاور و [[عبدالرضا انـصاری]] نـماینده تـام الخـتیار [[اشرف پهلوی]] در سازمان زنان شد. به این ترتیب٬ سازمان زنان٬ با استفاده از اعضایی که به نحوی با حکومت در ارتباط بودند٬ به خصوص ریاست سازمان٬ کار خـود را آغـاز کرد.<ref>نقش زن در فرهنگ در تمدن ایر ان. انتشارات سازمان زنان ایران٬ صص ٦٥ ٬ ٬١٠٠ ٬١٥٠ ٬١٨٤ ٢٦٢؛ و موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی٬ سند شماره ١-٣٢٣-١١١ </ref>ترکیب اعضای اصلی سازمان زنان نشان می داد که تنها نام این نهاد عوض شده و ماهیت آن چندان تفاوتی نکرده است.
۶٬۲۰۵

ویرایش