بی‌بی‌خانم استرآبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
بی‌بی‌خانم استرآبادی حاصل [[ازدواج]] خدیجه ملاباجی از زنان باسواد آن دوران و محمدباقرخان سرکردهٔ ایل انزلی مازندران است. محمدباقرخان در یکی از سفرهای ناصرالدین شاه به مازندران با دلاوری شیری را از پا درآورد و لقب شیرکش گرفت و در رکاب شاه به پایتخت آمد و به سمت ایشیک آقاسی باشی منسوب شد. خدیجه خانم که یکی از ندیمه‌های ناصرالدین شاه (شکوه السطنه) بود، کار تدریس و آموزش کودکان درباری را نیز انجام می‌داد.<ref>[https://mandegar.tarikhema.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C انی ؛کاظمی،((زندگینامه بی‌بی خانم استرآبادی))، سایت تاریخ ما، 12 خرداد 96]</ref>
بی‌بی‌خانم استرآبادی حاصل [[ازدواج]] خدیجه ملاباجی از زنان باسواد آن دوران و محمدباقرخان سرکردهٔ ایل انزلی مازندران است. محمدباقرخان در یکی از سفرهای ناصرالدین شاه به مازندران با دلاوری شیری را از پا درآورد و لقب شیرکش گرفت و در رکاب شاه به پایتخت آمد و به سمت ایشیک آقاسی باشی منسوب شد. خدیجه خانم که یکی از ندیمه‌های ناصرالدین شاه (شکوه السطنه) بود، کار تدریس و آموزش کودکان درباری را نیز انجام می‌داد.<ref>[https://mandegar.tarikhema.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C انی ؛کاظمی،((زندگینامه بی‌بی خانم استرآبادی))، سایت تاریخ ما، 12 خرداد 96]</ref>


محمدباقر با ملاباجی آشنا شد و از شاه اجازهٔ [[ازدواج]] با او را گرفت و با هم [[ازدواج]] کردند و به روستای نوکنده از روستاهای بندرگز از توابع استرآباد رفتند.بی‌بی و برادرش حسین‌علی در نوکنده به دنیا آمدند، اما مادرشان خدیجه علاقه‌ای به تداوم ازدواجش نداشت زیرا باقرخان شیرکش پنج زن دیگر هم داشت. خدیجه پس از مدتی موفق می‌شود خانهٔ همسر را با دو فرزندش به بهانه زیارت کربلا ترک کند اما از کربلا به تهران می‌آید و مجدداً به دربار می‌رود و به شغل ملاباجی دربار مشغول می‌شود. دو سال بعد محمدباقرخان در اختلافات قومی کشته می‌شود و خدیجه دیگر هرگز به مازندران بازنمی‌گردد.بی‌بی خانم توانست نزد مادرش آموزش ببیند و درس بخواند و از این امتیاز برخوردار بود که هم بتواند دنیای درون حرمسرا را مشاهده کند و هم دنیای بیرون را تجربه نماید.<ref>[https://www.abbasrajabi.com/blog/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C ((بیوگرافی بی بی خانوم استرآبادی))، سایت فالادومی، 23 اسفند 1400]</ref>
محمدباقر با ملاباجی آشنا شد و از شاه اجازهٔ ازدواج با او را گرفت و با هم [[ازدواج]] کردند و به روستای نوکنده از روستاهای بندرگز از توابع استرآباد رفتند.بی‌بی و برادرش حسین‌علی در نوکنده به دنیا آمدند، اما مادرشان خدیجه علاقه‌ای به تداوم ازدواجش نداشت زیرا باقرخان شیرکش پنج زن دیگر هم داشت. خدیجه پس از مدتی موفق می‌شود خانهٔ همسر را با دو فرزندش به بهانه زیارت کربلا ترک کند اما از کربلا به تهران می‌آید و مجدداً به دربار می‌رود و به شغل ملاباجی دربار مشغول می‌شود. دو سال بعد محمدباقرخان در اختلافات قومی کشته می‌شود و خدیجه دیگر هرگز به مازندران بازنمی‌گردد.بی‌بی خانم توانست نزد مادرش آموزش ببیند و درس بخواند و از این امتیاز برخوردار بود که هم بتواند دنیای درون حرمسرا را مشاهده کند و هم دنیای بیرون را تجربه نماید.<ref>[https://www.abbasrajabi.com/blog/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C ((بیوگرافی بی بی خانوم استرآبادی))، سایت فالادومی، 23 اسفند 1400]</ref>


بی‌بی در دربار درس خواند و بزرگ شد تا آن که با افسر جوانی از اهالی قفقاز که به تهران مهاجرت کرده بود، به نام موسی‌خان وزیراف آشنا شد. این دو به هم علاقه‌مند شدند و چون خدیجه باجی با وصلت‌شان مخالف بود بی‌بی از خانه می‌گریزد و در ۲۲سالگی با موسی خان وزیری [[ازدواج]] می‌کند. برخی از تاریخ نویسان می‌گویند بی‌بی خانم استرآبادی زود [[ازدواج]] کرد و با همه عشق و علاقه‌ای که به همسرش داشت، زندگی مشترکشان کوتاه بود و همسرش  با دختر خدمتکاری [[ازدواج]] کرد.بي‌بي خانم بر اثر بي‌توجهي‌هاي شوهر و رفتارهاي ناشايست هوو به ناچار خانه را ترك گفت ولي چندي بعد دوباره به خانه بازگشت و با شوهر از در آشتي درآمد، اما تجربه تلخ هووداری در خاطرش تا پايان عمر باقي ماند تا آنجا كه در كتاب خود معايب‌الرجال به ذكر آن مي‌پردازد.<ref>[https://www.mazdaknameh.ir/Publish/PublishID/ArticleId/54 جلالی، نادره،  ((بی‌بی خانم استرابادی از فعالان حقوق زنان در عصر قاجار))، سایت مزدک نامه]</ref>
بی‌بی در دربار درس خواند و بزرگ شد تا آن که با افسر جوانی از اهالی قفقاز که به تهران مهاجرت کرده بود، به نام موسی‌خان وزیراف آشنا شد. این دو به هم علاقه‌مند شدند و چون خدیجه باجی با وصلت‌شان مخالف بود بی‌بی از خانه می‌گریزد و در ۲۲سالگی با موسی خان وزیری ازدواج می‌کند. برخی از تاریخ نویسان می‌گویند بی‌بی خانم استرآبادی زود [[ازدواج]] کرد و با همه عشق و علاقه‌ای که به همسرش داشت، زندگی مشترکشان کوتاه بود و همسرش  با دختر خدمتکاری ازدواج کرد.بي‌بي خانم بر اثر بي‌توجهي‌هاي شوهر و رفتارهاي ناشايست هوو به ناچار خانه را ترك گفت ولي چندي بعد دوباره به خانه بازگشت و با شوهر از در آشتي درآمد، اما تجربه تلخ هووداری در خاطرش تا پايان عمر باقي ماند تا آنجا كه در كتاب خود معايب‌الرجال به ذكر آن مي‌پردازد.<ref>[https://www.mazdaknameh.ir/Publish/PublishID/ArticleId/54 جلالی، نادره،  ((بی‌بی خانم استرابادی از فعالان حقوق زنان در عصر قاجار))، سایت مزدک نامه]</ref>


==تاسیس مدرسه==
==تاسیس مدرسه==
۹۰۱

ویرایش