آنجلا دیویس

نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۱۸ توسط Fatemi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «آنجلا دیویس، رهبر پیشین حزب کمونیست ایالات‌متحده آمریکا، کنشگر حقوق مدنی و شخصیت دانشگاهی است. او را “شناخته‌شده‌ترین چهرهٔ چپ در ایالات‌متحده” خوانده‌اند. در طی پنج دههٔ گذشته، او با جنبش‌های انقلابی‌ای همچون “حزب پلنگ‌های سیاه” در...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آنجلا دیویس، رهبر پیشین حزب کمونیست ایالات‌متحده آمریکا، کنشگر حقوق مدنی و شخصیت دانشگاهی است. او را “شناخته‌شده‌ترین چهرهٔ چپ در ایالات‌متحده” خوانده‌اند. در طی پنج دههٔ گذشته، او با جنبش‌های انقلابی‌ای همچون “حزب پلنگ‌های سیاه” در سال‌های ۱۹۶۰ همراه بوده است. او همچنین از بنیان‌گذاران سازمان “مقاومت در برابر بحران” است که برای مقابله با نظام زندان‌ها در ایالات‌متحده بنا شده است. او ائتلافی را نیز از کنشگران به‌منظور مبارزه برای برابری حقوق زن و مرد (فمینیست‌های) سیاه‌پوست را پایه‌گذاری کرده است.

آنجلا دیویس
خدمات
دین اسلام

زندگی نامه

کنش ها و نگرش ها

در دههٔ شصت میلادی به‌خاطر اسلحه‌یی که به او تعلق داشته و در پروندهٔ قتل زندانبانی ظاهر شده بود از سوی اداره آگاهی فدرال ایالات‌متحده بازداشت و به زندان افتاد. کارزار رهاییِ او از زندان بسیار گسترده و بین‌المللی بود تا جایی که از ۶۰ کشور و چندین شخصیت فرهنگی چون “جان لنون” و “یوکو اونو” در پشتیبانی از او در این کارزار شرکت کردند. او از اتهام آن پرونده تبرئه شد و پس از آزادی از زندان به‌سفرهایی در سراسر دنیا ازجمله به کوبا برای سخنرانی رفت. سفر به کوبا چنان تأثیری بر او باقی گذاشت که اعلام کرد: “تنها در نظام سوسیالیستی است که مبارزه بر ضد نژادپرستی کارساز است.” آنجلا دیویس، رهبر پیشین حزب کمونیست ایالات‌متحده آمریکا، کنشگر حقوق مدنی و شخصیت دانشگاهی است. او را “شناخته‌شده‌ترین چهرهٔ چپ در ایالات‌متحده” خوانده‌اند. در طی پنج دههٔ گذشته، او با جنبش‌های انقلابی‌ای همچون “حزب پلنگ‌های سیاه” در سال‌های ۱۹۶۰ همراه بوده است. او همچنین از بنیان‌گذاران سازمان “مقاومت در برابر بحران” است که برای مقابله با نظام زندان‌ها در ایالات‌متحده بنا شده است. او ائتلافی را نیز از کنشگران به‌منظور مبارزه برای برابری حقوق زن و مرد (فمینیست‌های) سیاه‌پوست را پایه‌گذاری کرده است.

در سال ۱۹۷۹ دیویس جایزهٔ صلح لنین را از اتحاد شوروی دریافت کرد

او نویسندهٔ سیاسی‌ای پرکار است و از سراسر دنیا از او برای سخنرانی دعوت می‌شود. محور دانش‌پژوهی‌های او، مسئلهٔ زنان، کارگران و رنگین‌پوستان است. او هم‌اکنون به‌تدریس تاریخ خودآگاهی و پژوهش‌های فمینیستی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در شهر “سنتاکروز” اشتغال دارد. او خود را فمینیست هم‌اندیش با نظریهٔ نقطهٔ تلاقی [نظریه موافق ستم مضاعف بر زنان سیاه پوست. که این زنان نه فقط از ستم جنسی بلکه ستم نژادی هم رنج می برند که در نتیجه ضرورت برخورد به معضلی بسیار بغرنج تر از ستم جنسی را مورد توجه قرار می دهد] می‌داند، هوادار براندازی زندان‌ها و حکم اعدام است، او خواستار جایگزینی شیوه‌های آموزشی و روشنگرانه در برابر شیوه‌های کیفری و تنبیهی است و در این راستا بسیار فعال است. رونالد ریگان، هنگامی که استاندار کالیفرنیا بود، او را به‌سبب فعالیت در حزب کمونیست ایالات‌متحده از تدریس در دانشگاه کالیفرنیا محروم کرد.

آنجلا دیویس کتاب “زنان، نژاد و طبقه” را در سال ۱۳۶۲ تألیف کرد.


او تصریح می‌کند: “من یک فمینیست نیستم، من یک زن سیاه‌پوست انقلابی هستم.”فمینیسمی که آنجلا دیویس خود را با آن هم‌تراز می‌بیند “فمینیسمی است که طرفدار جنبش براندازی نژادپرستی، سرمایه‌داری و همخوان با نظریهٔ نقطهٔ تلاقی عمل می‌کند. او تأکید می‌کند که فمینیسم تنها به جنسیت و زنان محدود نمی‌شود.

او تصریح می‌کند که زندان پاسخگوی گرفتاری‌هایی که با آن‌ها روبرئیم نیست: “ما نباید بر روش‌های تنبیهی‌ تکیه کنیم و افراد را به‌زندان بیندازیم و فکر کنیم کاری انجام گرفته است. این روش‌ها نه برای گره‌گشایی، بلکه برای واداشتن ما به فراموش کردن ضرورتِ درگیر شدن با مسئله است. “روبرو شدن با خشونت جنسی و حتی اندیشیدن دربارهٔ آن بسیار دشوار است. اما از سوی دیگر هرچه بیشتر مردان را به زندان بیندازیم به همان اندازه خشونت‌ورزتر می‌شوند.” دیویس تصریح می‌کند که فمینیسم دربارهٔ گرفتن رهبری از مردان نیست و درواقع لازم است که ساختارها دگرگون شوند. او ادامه می‌دهد: “مهم است که رهبران‌مان مردگرا، فردگرا، فره‌مند نباشند.” او بر کار جمعی تأکید می‌کند و خواستار ضرورت شناسایی کنشگرانی دیگر مانند زنان سیاه‌پوست و هم‌جنس‌گراها است. تاریخ باید به‌یاد بسپارد که در بطن فعالیت هر جنبش توده‌ای زنان قرار دارند و “آنان بیشتر کارها را انجام داده‌اند.” او می‌گوید همانند نقش “مارتین لوتر کینگ”، نقش زنان فقیر سیاه‌پوست، کارگران خانگی، خدمتکاران، آشپزها و کارگران شستشوی پوشاک که جنبش مدنی ایالات‌متحده را امکان‌پذیر کردند باید در یادها بماند.

او در ادامه می‌گوید: “بنیاد زندان‌ها در کلیت خود یک بنیاد جنسیتی است” و نظر می‌دهد که لازم است زندان‌ها “دوگانگی جنسیتی در زندان‌ها را یکی سازند.” او بر این باور است که حقوق زندانیان تراجنسیتی رعایت نمی‌شود و با ملغی کردن وجود زندان‌ها، سیاست‌های با نگاه جنسیتی نیز از میان برداشته می‌شوند.

فلسطین بخش مهمی از عملی ساختن نظریه تلاقی است و می‌گوید: “فلسطین به ما آموخت که ضدِ خشونت باشیم.” او ادامه می‌دهد: “ما باید در برابر اسلام‌هراسی موضع‌گیری کنیم… امروز اسلام‌هراسی خشونت‌بارترین بیان نژادپرستی است و زن‌ها نخستین قربانیان آن‌اند.” او گفت: “ما باید پیوندهای جهانی و تأثیرهای سرمایه‌داری جهانی را دریابیم.”

پانویس

منابع