دینداری زنان
دینداری زنان؛ بازتاب تجربه و کنش دینی زنان در چارچوب نقشهای جنسیتی.[دیدگاه ۱]
دینداری زنان در موقعیت جنسیتی بازتابدهنده تعامل پویا میان هویت دینی و جنسیتی است که در سه سطح بازتاب ساختارهای قدرت، تجربه زیسته و عاملیت آشکار میشود. این مفهوم بر اساس رویکردهای فقهی، حقوقی و جامعهشناختی به شیوههای ابراز، تجربه و تفسیر زنان از باورها و مناسک دینی در بسترهای اجتماعی-فرهنگی اشاره دارد که تحت تأثیر روابط قدرت جنسیتی و گفتمانهای مذهبی شکل میگیرد.
مفهومشناسی
همه اندیشمندان حوزههای مختلف، از متخصصان علوم دینی و علوم اجتماعی گرفته تا فیلسوفان، با وجود گستردگی مفاهیم مرتبط با دین و دینداری، بر سه عنصر اساسی «اعتقادات و باورداشتها»، «تجربه و احساسات مذهبی» و «اعمال و مناسک دینی» به عنوان ارکان اصلی دین تأکید کردهاند. در مطالعات اسلامی، ابعاد دین در قالب چارچوبهای مختلفی دستهبندی شدهاند که از تقسیمبندی سهگانه «اعتقادات»، «احکام» و «اخلاق» تا تقسیمبندی پنجگانه «عقیده»، «ایمان»، «عبادیات»، «اخلاق» و «شریعت(فقه)» را در برمیگیرد.[۱] با تأمل در مبانی ادیان و تحلیل آموزههای دینی، میتوان سه بُعد اساسی «معرفتی» (شناختی)، «عاطفی» (احساسی-تجربی) و «رفتاری» (عملی) را به عنوان وجوه مشترک نظامهای دینی شناسایی کرد.[۲]
در علوماجتماعی نیز دﻳﻦداری برحسب ﻣﻴﺰان ﻋﻼﻗﻪ و اﺣﺘﺮام اﻓﺮاد ﺑﻪ دﻳﻦ در چهار بُعد اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی محاسبه میشود.[۳] از این منظر دینداری عبارت است از پذیرش تمام یا بخشی از عقاید، اخلاقیات، احکام و مناسک یک دین، به نحوی که فرد یا جامعه خود را ملزم به پایبندی، بازاندیشی یا بازسازی این مجموعه در سطوح فردی و اجتماعی بداند. این فرآیند میتواند شامل ابعاد شناختی (باورها)، عاطفی (تعهد)، عملی (رفتارهای دینی) و تجربی (ارتباط با امر قدسی) باشد.[۴]
تاریخچه پیدایش دین
سیر تحول تاریخی دین نشان میدهد دیدگاهها درباره پیدایش دین بسیار متنوع و گاه متعارض هستند و هرکدام بر جنبههای متفاوتی تأکید میکنند.
پیدایش دین از دیدگاه تاریخی
ادیان ابتدایی به شکل فتیشیسم یا توتمیسم به عنوان پاسخ به نیازهای جسمانی، زیستی و کنترل ناشناختهها پدید آمدند.[۵] با تحولات اقتصادی-اجتماعی بشر در قالب جوامع شهرنشینی و تقسیم کار، ادیان قبیلهای به اشکال سازمانیافتهتر با نام مذاهب ملی همچون پرستش زئوس در یونان یا رع در مصر تکامل یافتند، که با تغییرات حکومتی، سیاسی و حتی خلوص اندیشه زندگی پس از مرگ شکل گرفتند.[۶]
در مرحله بعد، ظهور مفاهیم زیست اخلاقی و فلسفی مثل نیروانا در بودیسم یا هندویسم، ادیان را به سمت نجات فردی سوق داد.[۷]
تحول تدریجی خردورزی و ساختارهای اجتماعی انسان همراه با پیشرفت فرهنگ و تمدنها، زمینهساز تثبیت باور به خدای یگانه در نظامهای دینی شد. این سیر تکاملی در متون مقدسی مانند عهد عتیق یهود بازتاب یافته است. با ظهور مسیحیت، مفهوم «تجسّد الهی» به عنوان نقطه عطفی در الهیات مطرح گردید. گسترش جهانی آیین مسیحیت مرهون رویکرد تساهل و تسامحآمیز آن بود. اسلام با تأکید بنیادین بر دو عنصر «ایمان» و «عمل صالح» و نیز به پشتوانه آموزههای روشنگرانه و شریعت سادهاش، با شتابی چشمگیر در گستره وسیعی از جهان نشر یافت.[۸]
پیدایش دین از دیدگاه جامعهشناسی
این دیدگاه، دین را پدیدهای اجتماعی میداند که ریشه در نیازهای جمعی دارد که نوعی پوزیتیویسم اجتماعی است. بر اساس نظریه امیل دورکهایم، منشأ تمام ادیان به توتمپرستی بازمیگردد که در آن توتم به عنوان نماد «روح جمعی» جامعه، امر مقدس را از نامقدس تفکیک میکند.[۹] این باور ابتدایی در قالب مراسم مذهبی متعالی شده، به تدریج به اعتقاد به عالمی برتر و در نهایت به یکتاپرستی تکامل یافته است.[۱۰]
پیدایش دین از دیدگاه روانشناسی
دین برآیند هیجانها و تعارضهای روحی انسان است. این دیدگاه، دین را برآمده از دو مکانیسم روانی اصلی میداند. نخست نیاپرستی که از تقدیس نقش حمایتی پدر در خانواده و تداوم آن در قالب روح پدری پس از مرگ نشأت گرفته و به تدریج به نظام دینی تبدیل شده است. دوم، خداآفرینی که پاسخ به اضطراب، ترس و هراس وجودی انسان در برابر نیروهای طبیعی ناشناخته است که منشأ دین همین است.[۱۱]
در نظریات فویرباخ (از خود بیگانگی)[۱۲] و زیگموند فروید (روانزایی)[۱۳] ، دین ریشه در عمیقترین لایههای روانی و اجتماعی انسان دارد.[۱۴]
پیدایش دین از دیدگاه طبیعیگرایانه
این دیدگاه پوزیتیویستی با رویکردی علمی به تحلیل منشأ دین میپردازد و شامل چند نظریه کلیدی است. نظریه جهل اگوست کنت که دین را محصول مرحله الهیاتی تکامل فکری بشر میداند.[۱۵] ادوارد تایلور در نظریه جانمندانگاری (آنیمیسم) اعتقاد به ارواح و موجودات ماورایی را اساس دینورزی اولیه معرفی میکند.[۱۶] همچنین هربرت اسپنسر در نظریه تکامل اجتماعی شکلگیری دین را نتیجهای از ترس از ارواح نیاکان و پرستش نیروهای طبیعی میداند.[۱۷]
این نظریات با وجود تفاوتهای تحلیلی، همگی بر منشأ طبیعی و زمینی باورهای دینی تأکید دارند و دین را مجموعهاى از اوامر و نواهى که مانع عملکرد آزاد استعدادهاى انسان میشود، تفسیر میکنند.[۱۸]
پیدایش دین از دیدگاه اقتصادی
بر اساس دیدگاه اقتصادی کارل مارکس که در چارچوب ماتریالیسم تاریخی ارائه شده است، دین به عنوان پدیدهای ایدئولوژیک و محصول ساختارهای اقتصادی ناعادلانه تحلیل میشود. این نظریه که بر مبنای تقسیم تاریخ به پنج مرحله تولیدی استوار است، دین را نتیجه مستقیم «از خودبیگانگی» انسان در نظام سرمایهداری میداند[۱۹] که در دو سطح عمل میکند:
۱) در سطح اجتماعی: دین به عنوان «افیون تودهها» عمل کرده و با وعده سعادت اخروی، تودهها را از مبارزه برای تغییر وضعیت اقتصادی-اجتماعی بازمیدارد. ۲) در سطح فردی: دین به مثابه مکانیسمی جبرانی، آرامش کاذبی برای طبقه کارگر ایجاد میکند.[۲۰]
مارکس معتقد است با تحقق جامعه کمونیستی و از میان رفتن تضادهای طبقاتی، نیاز به دین به عنوان عامل تسکیندهنده به طور طبیعی منتفی خواهد شد، چرا که شرایط عینی تولید کننده از خودبیگانگی از بین خواهد رفت. این دیدگاه عمیقاً به رابطه دیالکتیکی زیربنا (شرایط اقتصادی) و روبنا (نهادهای فرهنگی از جمله دین) وابسته است.[۲۱]
پیدایش دین از دیدگاه اسلام
در منظومه فکری اسلام، دین به عنوان حقیقتی فرابشری و ریشهدار در اراده الهی، وحی و اقتضای فطری آدمی تعریف میشود که با ارسال پیامبران از آدم(ع) تا خاتم(ص) تداوم یافته است.[۲۲] این دیدگاه مبتنی بر سه اصل بنیادین است.
۱) غایتمندی آفرینش: خداوند متعال انسان را با هدفی حکیمانه و برای رسیدن به کمال آفریده است. ۲) رابطه دینداری و تکامل: سیر تکاملی انسان در گرو ارتباط آگاهانه با خالق از مسیر دینداری است. ۳) لطف الهی: به موجب قاعده لطف، پروردگار راه هدایت را از طریق انبیاء و وحی برای بندگانش آشکار ساخته است.
این اصول نشان میدهد که دین موهبتی الهی است که از سر حکمت و رحمت خداوندی، از طریق وحی به پیامبران نازل شده است.[۲۳] هدف نهایی این هدایت الهی، راهنمایی انسان به سوی کمال حقیقی و قرب به ذات اقدس الهی میباشد. بنابراين منشأ پيدايش دين در اسلام، فطرت و اقتضاي فطري آدمي است.[۲۴]
دیدگاه نظری
رویکردهای فقهی و حقوقی
از منظر رویکرد فقهی انجام فرایض دینی و عبادی از امور حقالله و معنوی سنجیده میشوند. زنان بعد از ازدواج موظف هستند فرائض فردی همانند نماز، روزه، حج، خمس و زکات را بدون هیچگونه کمی و کاستی مثل زمان تجرد انجام دهند.[۲۵] در هنگام تزاحم (دو یا چند حکم یا تکلیف شرعی یا اخلاقی بر عهده یک مکلف) فقها درباره تکالیف زنان در ادای فرائض واجب و مستحب تفکیک قائل شدهاند. زنان در عبادتهای واجب به اذن شوهر نیاز ندارند و انجام عبادات را باید بر رعایت حق شوهر مقدم بدانند، اما در عبادتهای مستحب، زنان باید حق شوهر را رعایت کند و اذن وی را داشته باشند.[۲۶] در رویکرد حقوقی، براساس ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی، محدودیتهای ناشی از عبادات و فرائض واجب برای زنان، نشوز حساب نشده و مستحق دریافت نفقه است.[۲۷]
رویکرد جامعهشناسی
با وجود آنکه درباره علل تفاوت دینداری مردان و زنان اتفاق نظر وجود ندارد اما علل تفاوتهای جنسیتی در دینداری در رویکرد فیزیولوژی متفاوت زنان و مردان، ساختار اجتماعی، جهتگیریهای جنسیتی، جامعهپذیری نقشهای جنسیتی و ریسکگریزی زنان نشان داده شده است.[۲۸] ووس، آلیستر و کرنوال با رویکرد ساختاری، این تفاوتها را به موقعیتهای اجتماعی متفاوت دو جنس نسبت میدهند. تامپسون بر نقش جهتگیریهای جنسیتی در این تفاوتها تأکید میکند. لویت جامعهپذیری نقشهای جنسیتی را عامل اصلی میداند. والتر تفاوتهای شخصیتی بین مردان و زنان را مبنای تحلیل قرار میدهد و میلر و استارک با استفاده از تئوری گریز از ریسک، این تفاوتها را توجیه میکنند.[۲۹]
همچنین براساس نظر فمینیستها، در سازمانهای مذهبی که از سلسلهمراتب و نظامهای اقتدار برخوردار هستند، علیرغم دینداری بیشتر زنان نسبت به مردان، بهعلت پدرسالاری، اکثریت زنان از قدرت محروم شدهاند.[۳۰]
زنان و تحکیم باورهای دینی
تفاوت جنسیتی به نفع زنان در ارزشهای دینی، فکر کردن درباره معنای زندگی، انجام مناسک دینی فردی، اعتقادات دینی، پیامدهای دینی، نیایش با خدا خارج از فرائض و عبادات دینی و در اعتقاد به آرامشبخش بودن دین از مردان بالاتر است. یک مورد مستثنی در مورد مشارکت در آیینهای دینی است که با مختصر تفاوتی به نفع مردان است.[۳۱]
زنان بهعنوان بخش مهمی از پیکر اجتماع با توجه و به کارگیری ارزشهاي اسلامی شامل اطاعت و همدلی با ولایت، تعهد و ایمان، تأکید بر اجرای عدالت، پیروی از سیره و آموزههای ائمه(ع)، ایستادگی، مقاومت و دفاع از اسلام و انقلاب، علمآموزی و کمال نفس و انعطافپذیری میتوانند عامل موفقيت در تحکیم پایههاي دیني و باورهاي اعتقادي و تقویت هویت دیني، ملي و فرهنگ اسلامی باشند.[۳۲]
زنان نهتنها در شاخصهای دینداری، بلکه در سلامت اجتماعی و رفاه ذهنی نیز وضعیت بهتری نسبت به مردان دارند. این مزیتهای روانی-اجتماعی با نقش محوری زنان در خانواده و جامعه پیوند خورده و میتواند به بهبود کیفیت و ارتقای سطح زندگی ایشان منجر شده و امکان پرورش نسل غنیتر آینده را فراهم آورد.[۳۳]
زنان؛ نگرش به مادری و دینداری
دینداری ذهنی یا اعتقادی بیشترین تأثیر را بر ابعاد شخصیتی و اجتماعی-فرهنگی مادری دارد، درحالیکه دینداری عملی یا مناسکی ارتباط قویتری با بُعد زیستی مادری همانند فرزندآوری و فرزندپروری نشان میدهد. هر قدر بُعد اعتقادي قويتر باشد، بايد انتظار داشت كه نگرش در بُعد شخصيتي و نيز بُعد اجتماعي سنتيتر باشد.[۳۴] پایداری بیشتر دینداری ذهنی در قیاس با دینداری عملی در شکلدهی به نگرشهای سنتی مادرانه، هم فرصت و هم تهدید محسوب میشود. فرصت از آن جهت که چون اين نوع دينداري ديرپاتر است، ميتوان انتظار داشت كه گرايش به مادري سنتي به همان نسبت پايدارتر و عامتر باشد. از طرفی کاهش فعلی در دینداری عملی میتواند به عنوان یک تهدید منجر به کاهش تمایل به فرزندآوری و مسئولیتپذیری در تربیت فرزندان گردد؛ زیرا این ابعاد عمدتاً متأثر از دینداری عملی هستند که روندی نزولی را تجربه میکند.[۳۵] زنان مذهبیتر، گرایش بیشتری به ارزشهای سنتی همانند همسری و مادری نمونه دارند، در حالی که زنان غیرمذهبی بیشتر بر هویت تحصیلی و شغلی تأکید میکنند.[۳۶] هرچه ميزان اختلاف در دينداري مادران و دختران بيشتر باشد، تفاوت نگرشهاي آنها به ارزشهاي خانواده نيز بالاتر خواهد بود.[۳۷] همچنین دينداري با دو بُعد نگرشي و عملي جلوگيري از سـقط جنين نیز در ارتباط مستقیم است[۳۸] و همراه با تقویت دینداری زنان، ارزش فرزند نیز حفظ و تقویت میشود.[۳۹]
اثربخشی شبکههای اجتماعی مجازی بر دینداری زنان
افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی با کاهش پایبندی به دینداری مناسکی، اعتقادی، رفتاری و رفتار شرعی همچون نماز، روزه، قرائت قرآن، شرکت در مجالس زنانه دعا، روضه و سفره نذری و همچنین رفتارهای شرعی همانند حجاب و مشارکت در آیینهای مذهبی رابطه معکوس دارد.[۴۰] جو فاسد اجتماعی، جو روحی را فاسد میکند و جو فاسد روحی، زمینه رشد اندیشههای پست را تقویت میکند.[۴۱]
بر اساس نظریه پل مک کلور، کاربران در مواجهه با فضای مجازی، الگوهای دینداری خود را از طریق همزمانی و یا کثرتگرایی و یا ترکیبی از هر دو بازتعریف میکنند. زنانی که از این شبکههای مجازی استفاده نمیکنند، تمایل بیشتری به تلفیق مذهبی دارند، هرچند به احتمال زیاد پلورالیست مذهبی نیستند.[۴۲] به گونهای که یکسوم کاربران پرکاربرد از شبکههای اجتماعی مجازی، مناسک واجب نماز و روزه را رعایت میکنند. حدود یکپنجم قرآن را قرائت میکنند و در مجالس زنانه شرکت دارند. در حالی که این میزان در کاربران کممصرف به ترتیب تقریباً به دوسوم و یکسوم میرسد.[۴۳]
هر چه میزان استفاده کاربران از شبکههای اجتماعی افزایش یابد احتمال تأثیرپذیری در حوزه مناسک دینی و رفتار شرعی و ترویج قرائتهای غیررسمی از دین آنها بیشتر است و چندان پیرو دین سنتی نیستند.[۴۴] هرچند در حوزه باورها و اعتقادات دینی، میزان پذیرش و تابعیت از دین سنتی، بیشتر است.[۴۵] با این حال، این تأثیر در حوزه مناسک و رفتارهای ظاهری (نسبت به باورهای اعتقادی و تجربیات عاطفی) مشهودتر است.[۴۶]
پانویس
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۶۳.
- ↑ Roof, “Concepts and Indicators of Religious Commitment: A Critical Review”, 1979, p.36.
- ↑ سراجزاده، چالشهای دین و مدرنیته، 1384ش، ص166.
- ↑ حشمتيغمايي، «دينداري نوجوانان و عوامل مؤثر بر آن»، ۱۳۸۰ش، ص۱۹۰.
- ↑ بایرناس، تاریخ جامع ادیان، ۱۳۸۱ش، ص۷۰.
- ↑ بایرناس، تاریخ جامع ادیان، ۱۳۸۱ش، ص۷۰.
- ↑ بایرناس، تاریخ جامع ادیان، ۱۳۸۱ش، ص۷۰.
- ↑ بایرناس، تاریخ جامع ادیان، ۱۳۸۱ش، ص۷۵.
- ↑ مککویری، تفکر دینی در قرن بیستم مرزهای فلسفه و دین 1900 - 1980، ۱۳۷۵ش، ص۳۳۱.
- ↑ صاحبی، دینپژوهی در جهان معاصر، ۱۳۹۰ش، ص۵۲-۴۱.
- ↑ فروید، رساله و شرح آینده یک خیال زیگموند فروید، ۱۴۰۰ش، ص۲۴۷-۲۳۸.
- ↑ سعیدیان، دائرهالمعارف نو، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۳۴۷۷.
- ↑ مککویری، تفکر دینی در قرن بیستم مرزهای فلسفه و دین 1900 - 1980، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۰.
- ↑ مککویری، تفکر دینی در قرن بیستم مرزهای فلسفه و دین 1900 - 1980، ۱۳۷۵ش، ص۲۳۳.
- ↑ سعیدیان، دائرهالمعارف نو، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۳۸۰۱.
- ↑ Pals, Seven Theories of Religion, 1996: p.24.
- ↑ مطهری، تکامل اجتماعی انسان، ۱۳۷۲ش، ص۵۹.
- ↑ هیک، فلسفه دین، ۱۳۷۲ش، صص۲۳-۲۲.
- ↑ میلز، مارکس و مارکسیسم، ۱۳۸۱ش، ص۳۱-۳۰.
- ↑ مطهری، نقدی بر مارکسیسم، ۱۳۸۹ش، ص۸۹-۸۴.
- ↑ مککویری، تفکر دینی در قرن بیستم مرزهای فلسفه و دین 1900 - 1980، ۱۳۷۵ش، ص۳۳۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۳، ص۱۶۸ و ۱۷۱.
- ↑ جوادی آملی، انتظار بشر از دین، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۶.
- ↑ مصباح یزدی، معارف قرآن، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۴۷-۴۶.
- ↑ حلی، شرایعالاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۳ق، ص۵۰۴.
- ↑ خمینی، تحریرالوسیله، 1421ق، ص745.
- ↑ محقق داماد، بررسی فقهی حقوق خانواده نکاح و انحلال آن، ۱۳۹۳ش، ص۲۹۴.
- ↑ https://ensani.ir/fa/article/323491/%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C
- ↑ https://www.researchgate.net/publication/222522784_Are_women_more_religious_than_men_Gender_differences_in_religious_activity_among_different_religious_groups_in_the_UK
- ↑ گیدنز، جامعهشناسی، 1381ش، ص510.
- ↑ Hussain, Counting Women with Faith: What Quantitative Data can reveal about Muslim Women in ‘Secular’ Britain, 2008, p.177-179.
- ↑ https://ensani.ir/fa/article/561852/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D9%82%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86
- ↑ https://ensani.ir/fa/article/323491/%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C
- ↑ https://ensani.ir/fa/article/537993/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C
- ↑ https://jwdp.ut.ac.ir/article_13273.html
- ↑ ساروخانی و رفعتجاه، «بازاندیشی در تعاملهای جنسیتی و هویتهای زنانه»، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۳.
- ↑ https://qjsd.atu.ac.ir/article_3301.html
- ↑ https://jwdp.ut.ac.ir/article_28685.html
- ↑ https://jwica.ut.ac.ir/article_54519.html
- ↑ https://risi.ihss.ac.ir/Article/38481/FullText
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۵۶۸.
- ↑ Bunt, Hashtag Islam: How Cyber-Islamic Environments Are Transforming Religious Authority, 2018, p.105.
- ↑ https://risi.ihss.ac.ir/Article/38481/FullText
- ↑ https://qabasat.iict.ac.ir/article_245065.html
- ↑ https://journals.sndu.ac.ir/article_1199.html
- ↑ چیتساز، تأثیر شبکههای اجتماعی بر دینداری، ۱۳۹۸ش، ص۷۳.
- دیدگاههای ارزیابان
- ↑ ابعاد روانشناختی و پیمایشهای انجام شده در خصوص دینداری زنان به ویژه اشاره به آمار و ارقام و همچنین توجه به دینداری زنان در سطح جهان نیز مناسب است در این مقاله مورد توجه قرار بگیرد. اما مهم تر این که خواننده در کل پس از خواندن این مقاله چه ذهنیتی خواهد یافت؟ کدامین سرمایههای شناختی تقویت می شود؟ لازم است در خلال نوشتار با قلمی لطیف خواننده به سوی پذیرش نظر درست هدایت شود.
منابع
- اوجاقلو، سجاد؛ مرادی، عباس، «تغییرات نسلی ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری زنان پیش و پس از انقلاب اسلامی در شهر زنجان»، زن در فرهنگ و هنر، دوره۶، شماره۳، ۱۳۹۳ش.
- بایرناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علیاصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۱ش.
- توسلی، غلامعباس، جامعهشناسی دینی، تهران، سخن، ۱۳۸۰ش.
- جاراللهی، عذرا؛ صدیقی، مینو، «تفاوت نسلی میان مادران و دختران: برسی عوامل مؤثر بر نگرش به ارزشهای خانواده»، برنامهریزی و رفاه و توسعه اجتماعی، دوره۴، شماره۱۴، ۱۳۹۲ش.
- چیتساز، محمدجواد، تأثیر شبکههای اجتماعی بر دینداری، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی، ۱۳۹۸ش.
- حشمتيغمايي، محمدتقي، «دينداري نوجوانان و عوامل مؤثر بر آن»، پاياننامه كارشناسيارشد، تهران، دانشگاه علامه طباطبايي، دانشکده علوم اجتماعی، ۱۳۸۰.
- حلی، ابوالقاسم نجمالدین جعفربن حسن، شرایعالاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق.
- خمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1421ق.
- رستگار خالد، امیر، «زنان، دینداری و مادری»، زن در توسعه و سیاست، دوره۱۴، شماره۱، ۱۳۹۵ش.
- رفیعیراد، جواد، «بررسی میزان تأثیر فضای مجازی بر باورها و اعتقادات کاربران شبکههای اجتماعی»، دوره۱۰، شماره۴۱، ۱۳۹۹ش.
- ساروخانی، باقر؛ رفعتجاه، مریم، «عوامل جامعهشناختی مؤثر درباره تعریف هویت اجتماعی زنان»، زن در توسعه و سیاست، دوره۱، شماره۱، ۱۳۸۳ش.
- ساروخانی، باقر؛ رفعتجاه، مریم، «بازاندیشی در تعاملهای جنسیتی و هویتهای زنانه»، مجله پژوهشی دانشگاه اصفهان، دوره۲۵، شماره۴، ۱۳۸۶ش.
- ﺳﺮاجزاده، ﺣﺴین، چاﻟﺶﻫﺎی دﻳﻦ و ﻣﺪرﻧﻴﺘﻪ، ﺗﻬﺮان، طرح نو، 1384ش.
- سرایی، حسن؛ روشنشمال، پگاه، «سنجش عوامل اجتماعی مؤثر بر نگرش زنان باردار نسبت به سقط عمدی»، زن در توسعه و سیاست، دوره۱۰، شماره۲، ۱۳۹۲ش.
- شاوردی، تهمینه؛ صحراگرد منفرد، ریحانه سادت، «آسیبشناسی تأثیر استفاده از شبکههای اجتماعی بر دینداری دختران و زنان»، پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی، شماره۴، ۱۴۰۱ش.
- گیدنز، آنتونی، جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی، 1381ش.
- مدیری، فاطمه؛ آزاد ارمکی، تقی، «جنسیت و دینداری»، جامعهشناسی کاربردی، دوره۲۴، شماره۳، ۱۳۹۲ش.
- محقق داماد، مصطفی، بررسی فقهی حقوق خانوادخ نکاح و انحلال آن، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، ۱۳۹۳ش.
- محمدرضایی، محمد؛ موسوی، سید روحالله، «تحلیل نسبت دین و دینداری با شبکههای اجتماعی سایبری»، قبسات، شماره۱۰۰، ۱۴۰۰ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، صدرا، ۱۳۹۰ش.
- مولایی پارده، برزو و همکاران، «نقش زنان در ترویج فرهنگ اسلامی و تقویت هویت دینی و ملی فرزندان»، رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری، سال6، شماره23، ۱۴۰۱ش.
- Bunt, Gary R, Hashtag Islam: How Cyber-Islamic Environments Are Transforming Religious Authority, Chapel Hill: University of North Carolina Press, 2018.
- Hussain, Serena, Counting Women with Faith: What Quantitative Data can reveal about Muslim Women in ‘Secular’ Britain. In Kristin Aune, Sonya Sharma and Giselle Vincett (Eds.). Women and Religion in the West: Challenging Secularization. Ashgate Publishing Company, 2008.
- Loewenthal, Kate Mariam, Macleod, Andrew K, Cinnirella, Marco, “Are women more religious than men? Gender differences in religious activity among different religious groups in the UK”, personality and individual differences, Vol. 32(1), pp. 133-139, 2002.
- Roof, Wade Clark, “Concepts and Indicators of Religious Commitment: A Critical Review”, In: Robert Wuthnow (ed), The Religious Dimension: New Directions in Quantitative Research, New York, Academic Press, 1979.