پیشنویس: جنسیت و فضائل اخلاقی
فضیلت در لغت بهمعنای برتری، ویژگی ستودۀ اخلاقی و صفتی پسندیده و نیکو است.[۱] برخی از خصایل و ویژگیهای مثبت اخلاقی که در منابع دینی با عنوان «فضائل اخلاقی» از آنها یاد شده، عبارتاند از: صداقت، پاکدامنی، احسان به والدین، امانتداری، حیا و حسن خلق.[۲]
خاستگاه تفکیک جنسیتی در کسب فضائل اخلاقی
در طول تاریخ، در برخی رویکردهای عرفی، فرهنگی و حتی علمی و فلسفی، این صفات پسندیده و نیکوی اخلاقی بیشتر به مردان منتسب شده و زنان با توسل به نظریات ذاتگرایی، طبیعتگرایی و زیستیروانی و با توجیهاتی از قبیل تفاوتهای ذاتی و طبیعی و بیولوژیک و روحیروانی میان زنان و مردان، از داشتن این ویژگیها و فضائل و همچنین از فرصت کسب این فضائل اخلاقی محروم و بیبهره ماندهاند. فلاسفۀ بزرگ تاریخ همچون افلاطون، ارسطو، ملاصدرا و ملاهادی سبزواری، همواره بر برتری ذاتی و طبیعی مرد بر زن و اولویت داشتن مرد نسبتبه زن در کسب کمالات و فضائل اخلاقی و علوم مختلف، تأکید و تصریح کردهاند. حتی تا جایی پیش رفتهاند که زنان را بهجهت داشتن طبیعت زیستی خاص و سیکل ماهانه، بهطور کلی بیبهره از فیض و سعادت رسیدن به کمالات و فضائل اخلاقی دانستهاند.[۳] این نوع نگاه اندیشمندان و فیلسوفان به زنان و بیبهره دانستن آنان از فضائل اخلاقی، در ادیان نیز نفوذ کرده و باعث شده است تا در دین اسلام نیز، بهجهت کشورگشاییهای خلفا و ورود اسرای جنگی از یونان و روم و همچنین رونق گرفتن صنعت ترجمه و ترجمۀ آثار فلسفی اندیشمندان یونان مانند ارسطو، چنین دیدگاهی در خصوص جنسیتی کردن فضائل اخلاقی در میان علمای اسلام نیز راه یابد و رفتهرفته (بهویژه در دوران خلافت عباسیان که بازار جعل احادیث پررونق بوده) چنین نظرات و دیدگاههایی به ائمۀ شیعه منسوب شود[۴] و این شائبه به وجود آید که دین اسلام نیز ماهیتاً بر تفاوتهای ذاتی و طبیعی زنان و مردان و نقش این تفاوتها در کسب فضائل اخلاقی و متصف شدن به صفات پسندیده و ممدوح معتقد است و سعی دارد فضائل اخلاقی را با جنسیت افراد پیوند زده و در اهمیت یا اولویت دادن به فضائل اخلاقی، میان زنان و مردان تفاوت قائل شود. برای مثال در حدیثی منسوب به پیامبر اکرم (ص) آمده است که «حیا» گرچه ویژگی اخلاقی مثبتی است، در زنان بهتر و والاتر است.[۵] یا در روایتی که به امام علی (ع) منسوب شده، آمده است که «غیرت، که برای مردان جزو فضائل و صفات نیکوی اخلاقی و نشانهای از ایمان شمرده میشود، برای زنان صفتی زشت و ناپسند و نشانهای از کفر است.[۶] نمونهای دیگر از تفکیک و تمایز جنسیتی در امر فضائل اخلاقی، حدیثی است که منتسب به امام علی (ع) است با این مضمون که سه ویژگی «تکبر»، «ترس» و «بخل» که برای مردان جزو صفات ناپسند و رذایل اخلاقی شمرده میشود، برای زنان بسیار نیکو و پسندیده و در شمار فضائل اخلاقی محسوب میشود.[۷] اما چنانکه پیشتر آمد، چنین احادیثی بیشتر از آنکه نشاندهندۀ طرز تفکر معصومان و بزرگان دینی باشند، ناشی از ورود خرافههای فرهنگ جاهلی و عقاید ارسطویی به مضامین دینی است و سندی محکم و متقن، مضمونی مستدل و محتوایی سازگار با دیگر آموزههای قرآنی و آموزههای اخلاقی احادیث ندارد.[۸]
جنسیت و فضائل اخلاقی در فقه اسلامی
در فقه اسلامی نیز، بهتبعیت از برخی روایات و احادیث موجود در کتب روایی که پیشتر بدانها اشاره شد، چنین تمایز جنسیتی در امر فضائل اخلاقی به چشم میخورد. برای مثال، در برخی کتب فقهی آمده است که در صورتی که مرد و زنی به غسل نیازمند باشند و آب بهقدری کم باشد که فقط برای غسل کردن یک نفر کافی باشد، در این موقعیت مرد در غسل کردن بر زن اولویت دارد؛ چراکه مردان نسبتبه زنان در کسب طهارت (که پیششرط اصلی اتصاف به اوصاف نیکو و رسیدن به برتری و فضل و کمال است) و کسب کمالات و فضائل اخلاقی اولی هستند و سزاوار است که مرد زودتر از زن پاک و طاهر شود.[۹] بنابراین، اکثر فقهای مسلمان نیز چه بهصورت ضمنی و چه بهصورت صریح و شفاف، بر این عقیدهاند که مرد در کسب فضائل اخلاقی و رسیدن به قلۀ کمالات، بر زن اولویت و ارجحیت دارد.
جنسیت و فضائل اخلاقی در قرآن
در قرآن کریم، برخلاف سنت رایج در فقه اسلامی، هیچ آیهای مبنیبر ترجیح یا تفکیک جنسیتی در امر فضائل اخلاقی و اولویتدادن به یکی از دو جنس در رسیدن به فضیلتهای اخلاقی دیده نمیشود. بلکه میتوان گفت آموزههای قرآنی کاملاً برعکس چنین دیدگاه جنسیتزدهای بوده و نهتنها رسیدن انسانها به فضائل و کمالات اخلاقی را مشروط به جنسیت خاصی نکرده، بلکه در آیات بسیاری بر برابری کامل دو جنس در بالا رفتن از نردبان کمالات و رسیدن به قلۀ فضائل و حسنات اخلاقی تأکید کرده و صحه گذاشته است و تصریح کرده است که برتری، کرامت و فضیلت فقط بهواسطۀ تقوا و پرهیزگاری نصیب انسان میشود و نه جنسیت.[۱۰] درواقع خداوند در کتاب آسمانی خود، سعی کرده است برخلاف عرف رایج زمان نزول قرآن که در آن تنها مردان مستحق رسیدن به فضائل و کمالات دانسته میشدند، عمل کند و در فرهنگسازی از طریق نقل داستانهای قرآنی (همچون داستان حضرت مریم و پذیرفتهشدنش از جانب خداوند بهعنوان نذر مادرش، داستان ملکۀ سبأ و برخورداریاش از هوش و ذکاوت و بلندنظری و کمالات اخلاقی، شایستگی مادر حضرت موسی برای دریافت وحی از طرف خداوند، مناجات آسیه همسر فرعون با خداوند و طلب بهترین جایگاههای بهشت و معرفیشدنش بهعنوان الگویی برای همۀ مؤمنان اعم از زن و مرد)، زنان را همپای مردان شایستۀ رسیدن به اعلا درجات کمال و فضیلت و ویژگیهای ستودۀ اخلاقی معرفی کند. بنابراین میتوان از آموزههای قرآنی نتیجه گرفت که میان هویت جنسیتی (زنانه یا مردانه) با نظامهای اخلاقی و ارزشهای فضیلتمحور،کنشگری اخلاقی و دستیابی به کمالات اخلاقی هیچ رابطهای نبوده و هر انسانی، چه زن باشد و چه مرد، میتواند با تهذیب نفس، جهاد اکبر و مبارزه با هوای درون و نفسانیات، به درجات بالایی از فضائل اخلاقی برسد. چه اینکه کسب فضائل اخلاقی به روح راجع است نه جسم. روح نیز جنسیتبردار نیست و تمام ویژگیها و صفات مرتبط با جنس و جنسیت و هویت جنسی مربوط به بعد جسمانی انسان است و بعد روحانی که مجرد است، از این صفات تهی است.[۱۱] بنابراین در کسب صفات نیکوی اخلاقی و فضائل و کمالات که روح انسان درگیر آن میشود، جنسیت دخالتی ندارد.
منابع
1. قرآن کریم.
2. اسلامی،سید حسن، «اخلاق و جنسیت در حدیث خصال النساء»، خانه اخلاقپژوهان جوان، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۵ش.
3. پاینده، ابوالقاسم، نهجالفصاحه، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، ۱۳۲۴ش.
4. دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
5. سلیمانی، مصطفی، «جنسیت و شأن اخلاقی»، ایبنا، تاریخ درج مطلب: ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ش.
6. سید رضی، نهجالبلاغه، تهران، مؤسسۀ نشر شهر، ۱۳۸۹ش.
7. طباطبایی یزدی، محمد کاظم، العروهالوثقی، قم، مؤسسۀ نشر اسلامی، ۱۴۲۹ق.
8. مرادی، نفیسه، «نگاهی به شکلگیری نگرش علمای متقدم مسلمان به زن»، دانشگاه نورثوسترن آمریکا، جلسۀ پنجم، ۱۲ فوریه ۲۰۲۱.
9. میردریکوندی، هانیه، «زن و جایگاه او در اندیشه افلاطون»، جامعهشناسی سیاسی ایران، شماره ۳، پاییز ۱۳۹۹ش.
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه،۱۳۷۷ش، ذیل واژۀ فضیلت
- ↑ [۱]
- ↑ میردریکوندی، «زن و جایگاه وا در اندیشۀ افلاطون»، ۱۳۹۹ش، ص ۱۲
- ↑ مرادی، درس گفتار «زن در نهجالبلاغه» جلسه پنجم.
- ↑ پاینده، نهجالفصاحه، ۱۳۲۴ش، ص ۵۷۸
- ↑ نهجالبلاغه، تصحیح مححمد دشتی، حکمت ۱۲۴، ۱۳۸۹ش، ص ۴۶۵
- ↑ نهجالبلاغه، تصحیح مححمد دشتی، حکمت ۲۳۴، ۱۳۸۹ش، ص ۴۸۵
- ↑ اسلامی، «اخلاق و جنسیت در حدیث خصال النساء»، خانه اخلاقپژوهان جوان
- ↑ طباطبایی یزدی، عروهالوثقی، ۱۴۲۹ق، ص ۳۸۶
- ↑ احزاب، ۳۵؛ آل عمران، ۳۶؛ آل عمران، ۱۹۵؛ حجرات، ۱۳؛ توبه، ۷۱؛ تحریم، ۱۱
- ↑ سلیمانی، «جنسیت و شأن اخلاقی»، ایبنا.