پرش به محتوا

فمینیسم مارکسیست: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵: خط ۵:
[[فمینیسم مارکسیستی]]،در اواسط قرن نوزدهم، هم‌زمان با رشد نظام سرمایه‌داری به‌وجود آمد. این نظریه، اقتباسی از تئوری مارکس در تحلیل طبقاتی است. [[فمینیسم مارکسیستی]]، تحلیل طبقاتی مارکسیستی را به اعتراض اجتماعی [[فمینیستی]] پیوند زد و [[ستم جنسی]] را وابسته به ستم طبقاتی کرد. از نظر [[فمینیست‌های مارکسیست]]، [[زنان]] نه به‌دلیل اختلاف منافع اساسی و مستقیم بین دو [[جنس،]] بلکه به‌سبب ظلم طبقاتی و ملزومات آن مثل نابرابری در مالکیت، استثمار کاری و ازخودبیگانگی، در وضعیت نابرابر با [[مردان]] قرار گرفته‌اند.  
[[فمینیسم مارکسیستی]]،در اواسط قرن نوزدهم، هم‌زمان با رشد نظام سرمایه‌داری به‌وجود آمد. این نظریه، اقتباسی از تئوری مارکس در تحلیل طبقاتی است. [[فمینیسم مارکسیستی]]، تحلیل طبقاتی مارکسیستی را به اعتراض اجتماعی [[فمینیستی]] پیوند زد و [[ستم جنسی]] را وابسته به ستم طبقاتی کرد. از نظر [[فمینیست‌های مارکسیست]]، [[زنان]] نه به‌دلیل اختلاف منافع اساسی و مستقیم بین دو [[جنس،]] بلکه به‌سبب ظلم طبقاتی و ملزومات آن مثل نابرابری در مالکیت، استثمار کاری و ازخودبیگانگی، در وضعیت نابرابر با [[مردان]] قرار گرفته‌اند.  
==تحلیل وضعیت [[زنان]]==
==تحلیل وضعیت [[زنان]]==
از منظر [[فمینیسم مارکسیست]] همانند [[فمینیسم لیبرال]]، [[زنان]] در وضعیت نابرابر و تبعیض آمیز نسبت به [[مردان]] قرار دارند. <ref>رودگر، فمینیسم، ص 77</ref> در تحلیل چرایی این وضعیت بررسی دیدگاه مارکس و انگلس دارای اهمیت است.
از منظر [[فمینیسم مارکسیست]] همانند [[فمینیسم لیبرال]]، [[زنان]] در وضعیت نابرابر و تبعیض آمیز نسبت به [[مردان]] قرار دارند. <ref>رودگر، فمینیسم، 1394ش، ص 77</ref> در تحلیل چرایی این وضعیت بررسی دیدگاه مارکس و انگلس دارای اهمیت است.
===دیدگاه‌های مارکس===
===دیدگاه‌های مارکس===
مارکس به نقش سنتی [[زنان]] قائل بود و به جایگاه [[زنان]] در نظام سرمایه‌داری توجه نداشت و تاثیر [[خانواده]] را بر نظام کارگری مهم می‌دانست. [[خانواده]] با بافت سنتی‌اش برای کارگر مهم و مفید است، زیرا فشارهای کاری را در [[خانواده]] جبران می‌کند. [[زنان]] در خانه باید تیمارداری [[مردان]] را بکنند. اگر [[زنان]] به عرصه کار وارد شوند، تهدیدی برای طبقه کارگر است. لذا مارکس به‌صورت مستقیم به مسئله [[ستم جنسی]] اشاره نمی‌کند؛ هر چند از تحلیل طبقاتی او میتوان [[طبقه جنسی]] را نیز استنباط کرد. <ref>چراغی کوتیانی، خانواده، اسلام و فمینیسم، ص51</ref>
مارکس به نقش سنتی [[زنان]] قائل بود و به جایگاه [[زنان]] در نظام سرمایه‌داری توجه نداشت و تاثیر [[خانواده]] را بر نظام کارگری مهم می‌دانست. [[خانواده]] با بافت سنتی‌اش برای کارگر مهم و مفید است، زیرا فشارهای کاری را در [[خانواده]] جبران می‌کند. [[زنان]] در خانه باید تیمارداری [[مردان]] را بکنند. اگر [[زنان]] به عرصه کار وارد شوند، تهدیدی برای طبقه کارگر است. لذا مارکس به‌صورت مستقیم به مسئله [[ستم جنسی]] اشاره نمی‌کند؛ هر چند از تحلیل طبقاتی او میتوان [[طبقه جنسی]] را نیز استنباط کرد. <ref>چراغی کوتیانی، خانواده، اسلام و فمینیسم، 1388ش، ص51</ref>


===دیدگاه انگلس===
===دیدگاه انگلس===
آثار [[انگلس]] دستاویزی برای [[فمینیسم مارکسیسم]] شد. انگلس با توجه به جایگاه زن در نظام سرمایه‌داری، تقسیم جنسی کار را کانون بحث در جامعه سرمایه‌داری قرار داد. جوامع اولیه اشتراکی بود. کمون اولیه و یک [[سوسیالیسم]] [[جنسی]] حاکم بود. [[زنان]] با [[مردان]] بی‌شماری ارتباط داشتند و بچه از طریق انتسابش به [[مادر]] شناخته می‌شد. وضعیت [[مادرشاهی]] بود و [[زنان]] در وضعیت عالی بودند.  
آثار [[انگلس]] دستاویزی برای [[فمینیسم مارکسیسم]] شد. انگلس با توجه به جایگاه زن در نظام سرمایه‌داری، تقسیم جنسی کار را کانون بحث در جامعه سرمایه‌داری قرار داد. جوامع اولیه اشتراکی بود. کمون اولیه و یک [[سوسیالیسم]] [[جنسی]] حاکم بود. [[زنان]] با [[مردان]] بی‌شماری ارتباط داشتند و بچه از طریق انتسابش به [[مادر]] شناخته می‌شد. وضعیت [[مادرشاهی]] بود و [[زنان]] در وضعیت عالی بودند.  


بعد که نظام فئودالی و کشاورزی به وجود آمد. (نظام فئودالی؛ نظام اقتصادی مبتنی بر کشاورزی است) [[مردان]] به خاطر اینکه ثروت از [[خانواده]] بیرون نرود، [[خانواده]] [[تک‌همسری]] را اختیار کردند. بنابراین [[خانواده]] به شکل امروزی شکل گرفت. بعد نظام سرمایه‌داری از [[خانواده]] برای گسترش اهداف خودش کمک گرفت. از نظر [[فمینیسم مارکسیسم]]، [[خانه‌داری]] [[زنان]] و حذف آنها از عرصه عمومی بیشترین سود را به سرمایه‌داری رساند. نظام سرمایه‌داری، [[زنان]] را در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی به نفع خودش نپذیرفت. [[تابعیت زن]]، شکلی از ستم است که از درون جامعه طبقاتی ایجاد شده است و چون در خدمت منافع سرمایه واقع شده، تا به امروز تداوم پیدا کرده است. <ref>چراغی کوتیانی، خانواده، اسلام و فمینیسم، ص51</ref>
بعد که نظام فئودالی و کشاورزی به وجود آمد. (نظام فئودالی؛ نظام اقتصادی مبتنی بر کشاورزی است) [[مردان]] به خاطر اینکه ثروت از [[خانواده]] بیرون نرود، [[خانواده]] [[تک‌همسری]] را اختیار کردند. بنابراین [[خانواده]] به شکل امروزی شکل گرفت. بعد نظام سرمایه‌داری از [[خانواده]] برای گسترش اهداف خودش کمک گرفت. از نظر [[فمینیسم مارکسیسم]]، [[خانه‌داری]] [[زنان]] و حذف آنها از عرصه عمومی بیشترین سود را به سرمایه‌داری رساند. نظام سرمایه‌داری، [[زنان]] را در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی به نفع خودش نپذیرفت. [[تابعیت زن]]، شکلی از ستم است که از درون جامعه طبقاتی ایجاد شده است و چون در خدمت منافع سرمایه واقع شده، تا به امروز تداوم پیدا کرده است. <ref>چراغی کوتیانی، خانواده، اسلام و فمینیسم، 1388ش، ص51</ref>
 
==علت [[فرودستی زنان]]==
==علت [[فرودستی زنان]]==
از منظر [[فمینیسم مارکسیست]]، [[فرودستی زنان]]، به‌دلیل ویژگی‌های زیستی و طبیعی [[زنان]] نیست؛ بلکه ریشه در عوامل اقتصادی دارد؛ تغییر شیوه تولید در طی تاریخ و به‌وجود آمدن اصل مالکیت که امتیازی [[مردانه]] در نظر گرفته می شد، سبب وابستگی اقتصادی [[زن]] به [[مرد]] و در نتیجه تابعیت او شد و همین [[فرودستی زن]] را شکل داد.<ref>رودگر، فمینیسم، ص 77</ref>
از منظر [[فمینیسم مارکسیست]]، [[فرودستی زنان]]، به‌دلیل ویژگی‌های زیستی و طبیعی [[زنان]] نیست؛ بلکه ریشه در عوامل اقتصادی دارد؛ تغییر شیوه تولید در طی تاریخ و به‌وجود آمدن اصل مالکیت که امتیازی [[مردانه]] در نظر گرفته می شد، سبب وابستگی اقتصادی [[زن]] به [[مرد]] و در نتیجه تابعیت او شد و همین [[فرودستی زن]] را شکل داد.<ref>رودگر، فمینیسم، ص 77</ref>
۷٬۷۵۹

ویرایش