پرش به محتوا

برابری در فمینیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<gallery>
==مفهوم برابری==
==مفهوم برابری==
دو مؤلفه اصلی نظریه برابری، تأکید بر برابری زن و مرد و انکار تفاوت‌های دو جنس است. اصل برابری زن و مرد متأثر از آموزه لیبرالیسم و آرای بزرگان عصر روشنگری، خصوصا دکارت است. دیدگاه فمینیست‌های قائل به برابری درباره تفاوت‌های دو جنس، ناشی از آموزه‌های برابری‌طلبانه لیبرالیسکم و نگاه همراه با تحقیر غرب به تفاوت‌های میان زنان است. <ref>رودگر، فمینیسم، 1388، ص 127</ref>  
دو مؤلفه اصلی نظریه برابری، تأکید بر برابری زن و مرد و انکار تفاوت‌های دو جنس است. اصل برابری زن و مرد متأثر از آموزه لیبرالیسم و آرای بزرگان عصر روشنگری، خصوصا دکارت است. دیدگاه فمینیست‌های قائل به برابری درباره تفاوت‌های دو جنس، ناشی از آموزه‌های برابری‌طلبانه لیبرالیسکم و نگاه همراه با تحقیر غرب به تفاوت‌های میان زنان است. <ref>رودگر، فمینیسم، 1388، ص 127</ref>  
=== زمینه‌های ظهور [[فمینیسم]] ===
==تأثیر لیبرالیسم در نظریه برابری==
'''زمینه‌های اقتصادی:''' انقلاب صنعتی و تبدیل نظام فئودالی به سرمایه‌داری و فراز و فرودهای نظام سرمایه‌داری یکی از عمده‌ترین عوامل مؤثر بر وضعیت [[زنان]] بوده است. پیشرفت فناوری در سال‌های ۱۷۷۵ تا ۱۸۲۵، چنان دگرگونی در وضعیت کار و تولید به وجود آورد که برای تبیین آن نمی‌توان واژه‌ای جز انقلاب صنعتی را مناسب دانست. اساسی‌ترین تحولی که انقلاب صنعتی در وضعیت [[زنان]] به وجود آورد، تبدیل نظام تولید خانگی به کارخانه‌های تولیدی بود که همین امر موجب تفکیک کار دست مزدی در عرصه عمومی و کار غیر دست مزدی در عرصه خصوصی گردید.
اولین جریانات فمینیسم در بستر لیبرالیسم به‌وجود آمد. شعار برابری از موزه‌های اصلی لیبرالیسم بود. از نظر لیبرالیسم، عقل و خرد بشر، تنها ملاک برتری انسان نسبت به سایر موجودات است . حقوق طبیعی افراد بر مبنای بهره‌مندی از عقل پایه‌ریزی می‌شود. فمینیست‌ها با جمع‌بندذی این دیدگاه و آموزه دکارت مبنی بر برابری عقل ذر تمام انسان‌ها قائل به برابری عقلی زنان و مردان و بالتبع خواهان برابری در منزلت و حقوق بین زن و مرد شدند. <ref>رودگر، فمینیسم، 1388، ص 128</ref>
 
یکی از بارزترین جلوه‌های اومانیسم، بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]] است که به شدت با [[فمینیسم]] در دوران مدرنیته گره خورده است. [[برابری و فمینیسم|برابری]] یکی از ارکان اساسی شکل‌گیری قوانین مدنی کشورهایی همچون فرانسه پس از انقلاب سال ۱۷۹۱ بوده و با معنای گسترده و وسیع خویش، الهام بخش بسیاری از جنبش‌های قرن ۱۹ و ۲۰ در اروپا و آمریکا گردیده است.
'''زمینه‌های فرهنگی:''' اگر عمده‌ترین نقش نظام سرمایه‌داری در تولید کالاهای مصرفی باشد، بنابراین، مصرف‌گرایی و تبلیغ آن نیز به اصلی‌ترین هدف نظام سرمایه‌داری تبدیل می‌شود. نظام سرمایه‌داری  به خوبی دریافته است که برای این دو منظور مصرف‌گرایی و تبلیغ آن [[زنان]] بهترین وسیله و ابزار هستند؛ چراکه [[زنان]] می‌توانند به عنوان مصرف‌کنندگان کالاهای تولیدی، بهترین و فعال‌ترین مخاطبان نظام سرمایه‌داری باشند.  
در همین‌جا، باید خاطر نشان ساخت که بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]] یکی از بحث‌های فلسفه سیاسی است که به نحو پیچیده‌ای با مباحث عدالت، آزادی و لیبرالیسم در هم تنیده است.
در مجموع، [[فمینیسم]] هرچند دارای وحدت و انسجام نبود، ولی امواج نوین [[فمینیست|فمینیستی]] به صورت نیرومندتری ظهور می کرد و تحلیل‌های متنوعی درباره سرکوب [[زنان]] و راه‌های مبارزه برای آزادی [[زنان]] ارائه می‌داد. <ref>مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 48</ref>


در ابتدای بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]]، ارائه تعریفی روشن شاید تا حدی از هرج و مرج شایع درباره واژه [[برابری و فمینیسم|برابری]] بکاهد. تعریف، واژه [[برابری و فمینیسم|برابری]] بر یک ارتباط دو سویه دلالت دارد؛ به این معنا که [[برابری و فمینیسم|برابری]] ناظر به یک رابطه دو جانبه در میان دو گروه از اشیا، افراد، فرایندها و یا محورهایی است که با لحاظ نمودن یک یا چند شاخصه معین، دارای کیفیتی برابر باشند، اگرچه در وجوه دیگر، کیفیت [[برابری و فمینیسم|برابری]] موجود نباشد.<ref>مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 51</ref>
=== اومانیسم و سکولاریسم ===
=== اومانیسم و سکولاریسم ===
همان‌گونه که اشاره شد، اومانیسم را می‌توان به عنوان [[مادر]] تمام تفکرات عصر نوین بر شمرد. اگر چه اومانیسم و سکولاریسم اغلب به عنوان تفکراتی مجزا بررسی می‌شوند، ولی در واقع، اومانیسم بدون سکولاریسم و سکولاریسم بدون اومانیسم قابل ریشه‌یابی نیست. کشفیات جدید علمی ابتدا انسان را از بند غل و زنجیرهای تفکر سنتی، که به شدت تحریف شده بود و در مواردی مطلوب اربابان کلیسا به کار گرفته می‌شد، رهانید و در مقابل، جلوه‌های مخفی قدرت تفکر و اندیشه مستقل را به انسان ارزانی کرد.  
همان‌گونه که اشاره شد، اومانیسم را می‌توان به عنوان [[مادر]] تمام تفکرات عصر نوین بر شمرد. اگر چه اومانیسم و سکولاریسم اغلب به عنوان تفکراتی مجزا بررسی می‌شوند، ولی در واقع، اومانیسم بدون سکولاریسم و سکولاریسم بدون اومانیسم قابل ریشه‌یابی نیست. کشفیات جدید علمی ابتدا انسان را از بند غل و زنجیرهای تفکر سنتی، که به شدت تحریف شده بود و در مواردی مطلوب اربابان کلیسا به کار گرفته می‌شد، رهانید و در مقابل، جلوه‌های مخفی قدرت تفکر و اندیشه مستقل را به انسان ارزانی کرد.  
خط ۱۳: خط ۱۴:
اومانیسم و سکولاریسم، که در اروپا متولد شدند، سر منشأ بسیاری از اندیشه‌های بعدی از جمله آزادی و [[برابری و فمینیسم|برابری]] گردیدند. اومانیسم در جنبه‌های تأكید بر اصالت فردی خویش، ریشه تفکراتی همانند لیبرالیسم و کاپیتالیسم و در جنبه‌های اصالت اجتماعی خویش، اساس و بنیان تفکراتی همانند سوسیالیسم و مارکسیسم است.<ref>مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 50</ref>
اومانیسم و سکولاریسم، که در اروپا متولد شدند، سر منشأ بسیاری از اندیشه‌های بعدی از جمله آزادی و [[برابری و فمینیسم|برابری]] گردیدند. اومانیسم در جنبه‌های تأكید بر اصالت فردی خویش، ریشه تفکراتی همانند لیبرالیسم و کاپیتالیسم و در جنبه‌های اصالت اجتماعی خویش، اساس و بنیان تفکراتی همانند سوسیالیسم و مارکسیسم است.<ref>مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 50</ref>


=== [[برابری و فمینیسم|برابری]] ===
==قانون و برابری==
یکی از بارزترین جلوه‌های اومانیسم، بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]] است که به شدت با [[فمینیسم]] در دوران مدرنیته گره خورده است. [[برابری و فمینیسم|برابری]] یکی از ارکان اساسی شکل‌گیری قوانین مدنی کشورهایی همچون فرانسه پس از انقلاب سال ۱۷۹۱ بوده و با معنای گسترده و وسیع خویش، الهام بخش بسیاری از جنبش‌های قرن ۱۹ و ۲۰ در اروپا و آمریکا گردیده است.
در نسبت قانون و برابری، دو مولفه را از هم باید جدا کرد. یک- برابری در قانون دو- برابری در مقابل قانون. برابری در قانون با این سوال مواجه است که آیا قانون، حقوق و مسئولیت همه افراد جامعه را به‌گونه مساوی در نظر گرفته یا آن‌که حقوق ویژه‌ای برای بعضی گروه‌ها لحاظ کرده است؟ اما برابری در مقابل قانون، با این سوال مواجه است که آیا مفاد قانون به صورت یکسان برای افراد تحت شمول اجرا می‌شود؟
در همین‌جا، باید خاطر نشان ساخت که بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]] یکی از بحث‌های فلسفه سیاسی است که به نحو پیچیده‌ای با مباحث عدالت، آزادی و لیبرالیسم در هم تنیده است.
 
فمینیست‌ها هر دو سوال برابری را در مبارزاتشان مد نظر داشتند اما برابری در مقابل قانون مورد وفاق تمام عقلاست و کمتر مورد چالش واقع شده. لذا بحث اصلی برابری در قانون است. <ref>زیبایی نژاد، ملاحظات بر مقاله حقوق فمینیستی، 1382، صص 155-156</ref> 
 
==مبنای برابری و تفاوت==
دو سوال اصلی در بحث حقوق فمینیستی بر پایه برابری این است که اولا: چرا جنسیت نباید از عوامل تصحیح کننده تفاوت‌های حقوقی باشد، ثانیا: برابری حقوقی دو جنس، یکسانی زن و مرد در تک تک مواد قانونی است یا به معنی در نظر گرفتن حقوق و مسئولیت‌های خاصبه هر یک از زن و مرد است که در مجموع منتهی به برابری هر دو جنس می‌شود؟
 
تفاوت‌های حقوقی گاهی از شرایط خاص و اضطراری نشأت می‌گیرد که گاه جغرافیایی، گاه سیاسی، اقصادی و فرهنگی است. مثلا شراتیط طبیعی برخی اقشار مثل سالمندان و کودکان اقتضای وضع قوانین خاصی را دارد یا مناطق سیل خیز و زلزله‌خیز یا شرایط جنگ وضع قوانین خاصی را می‌طلبد که برابر نیست. البته فمینیست‌ها وجود شرایط خاص و تأثیرات حقوقی آن را تا برطرف شدن شرایط می‌پذیرند. مناقشه اصلی درباره تفاوت‌های تکوینی است.  


در ابتدای بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]]، ارائه تعریفی روشن شاید تا حدی از هرج و مرج شایع درباره واژه [[برابری و فمینیسم|برابری]] بکاهد. تعریف، واژه [[برابری و فمینیسم|برابری]] بر یک ارتباط دو سویه دلالت دارد؛ به این معنا که [[برابری و فمینیسم|برابری]] ناظر به یک رابطه دو جانبه در میان دو گروه از اشیا، افراد، فرایندها و یا محورهایی است که با لحاظ نمودن یک یا چند شاخصه معین، دارای کیفیتی برابر باشند، اگرچه در وجوه دیگر، کیفیت [[برابری و فمینیسم|برابری]] موجود نباشد.<ref>مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 51</ref>
دو دیدگاه درباره تفاوت‌های طبیعی میان فمینیست‌ها وجود دارد. عده‌ای تفاوت‌ها را در حد امکان انکار می‌کنند. نتیجه منطقی آن، نفی تفاوت‌های قانونی منسوب به اختلافات طبیعی است، نه تمام تفاوت‌ها. عده‌ای تفاوت‌های طبیعی میان زن و مرد را می‌پذیرند، منکر تأثیر این تفاوت‌ها در حیطه قانون‌گذاری هستند، زیرا پذیرش تفاوت‌های قانونی، به‌معنای پایان جنبش‌های فمینیستی است. حتی فمینیست‌های پست مدرن که تفاوت کانون محوری مباحثشان هست، اما به این دلیل که عمق تفاوت‌ها به حدی است که هویت عام زنانه  را شکل نمی‌دهند، تفاوت ها را به حوزه مختصات فردی می‌کشانند و تفاوت‌های فردی چون نسبی هستند، نمی‌توانند سبب تفاوت‌های حقوقی شوند. لذا، قانون به‌صورت برابر در خدمت تأمین حقوق افراد است تا بتواند زمینه ظهور استعدادها و شخصیت‌های متفاوت را ایجاد کند. <ref>زیبایی نژاد، ملاحظات بر مقاله حقوق فمینیستی، 1382، صص158 -156</ref> 
چرا تفاوت‌های طبیعی نباید تأثیرات خود را در حوزه حقوق و مسئولیت‌ها نشان دهد؟ چرا شیردهی، زایمان و حمل می‌تواند قوانین متفاوت اما به‌سود زنان ایجاد کند، اما دیگر ویژگی‌های زنانه یا مردانه نمی‌تواند چنین اثری داشته باشد؟ اینها سوالاتی است که در نوشته‌های فمینیستی بی‌پاسخ است. <ref>زیبایی نژاد، ملاحظات بر مقاله حقوق فمینیستی، 1382، ص 159</ref>  


=== اسلام، [[فمینیسم]] و اصل [[برابری و فمینیسم|برابری]] در جایگاه [[اشتغال زنان|اشتغال زن]] و [[مرد]]===
=== اسلام، [[فمینیسم]] و اصل [[برابری و فمینیسم|برابری]] در جایگاه [[اشتغال زنان|اشتغال زن]] و [[مرد]]===
خط ۲۴: خط ۳۲:


آن‌چه نظرگاه اسلام و [[فمینیسم]] را در مسئله [[اشتغال زنان از منظر اسلام و فمینیسم|اشتغال]] از یکدیگر جدا می‌کند این است که [[فمینیسم]] تفاوت‌های [[جنس و جنسیت|جنسی]] و فیزیولوژی و نوع علایق و سلایق و توانمندی‌های [[مردانه]] و [[زنانه]] را نادیده می‌گیرد؛ ولی اسلام با توجه به این نوع تفاوت‌ها، اولویت‌هایی را درباره مشاغل و طبقه‌بندی مشاغل توصیه می‌نماید و برای [[زنان]]، شغل‌هایی را متناسب با شئونات آن‌ها پیشنهاد می‌دهد و [[شوهر|شوهران]] را مکلف می‌کند که در صورت تقاضای [[زنان]]، در مقابل شغل خانه‌داری و فرزندداری ایشان، دستمزد قرار دهند.<ref>مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 55</ref>
آن‌چه نظرگاه اسلام و [[فمینیسم]] را در مسئله [[اشتغال زنان از منظر اسلام و فمینیسم|اشتغال]] از یکدیگر جدا می‌کند این است که [[فمینیسم]] تفاوت‌های [[جنس و جنسیت|جنسی]] و فیزیولوژی و نوع علایق و سلایق و توانمندی‌های [[مردانه]] و [[زنانه]] را نادیده می‌گیرد؛ ولی اسلام با توجه به این نوع تفاوت‌ها، اولویت‌هایی را درباره مشاغل و طبقه‌بندی مشاغل توصیه می‌نماید و برای [[زنان]]، شغل‌هایی را متناسب با شئونات آن‌ها پیشنهاد می‌دهد و [[شوهر|شوهران]] را مکلف می‌کند که در صورت تقاضای [[زنان]]، در مقابل شغل خانه‌داری و فرزندداری ایشان، دستمزد قرار دهند.<ref>مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 55</ref>
=== موانع و مشکلات اجتماعی [[اشتغال زنان]]===
'''۱. از نظر [[فمینیسم]]:''' سه نوع مانع و مشکل از لحاظ تحلیلی، در [[اشتغال زنان]] مؤثرند: اول كم و کیف«هنجارهای» غالب در زمان و مکانی خاص؛ دوم کم و کیف«تعاریف» رایج؛ و سوم کم و کیف«نظام پاداش و جزا» حاکم. این سه اگر چه از لحاظ تحلیلی متفاوتند، اما به لحاظ تجربی، یک کل واحد را تشکیل می‌دهند. و هر جامعه‌ای به رغم دارا بودن کنش‌گران زیاد، به دو کنش‌گر اصلی قابل تقسیم است: اول کنش‌گر برتر(بالادست مقتدر، کارفرما) و دوم کنش‌گر فروتر(زیردست، نامقتدر و متعهد).
معیار تفکیک این دو از همدیگر، میزان دارا بودن منزلت، قدرت، ثروت و دانش است. این‌ها ناشی از قرار گرفتن شخص در مواضع اجتماعی است. مواضع اجتماعی، خود برحسب دو عامل متفاوت تجزیه می‌شود: عوامل اسمی و عوامل درجه‌بندی شده. عوامل اسمی مواضع کنش‌گران را برحسب دارا بودن صفات اسمی(فاقد رتبه) همچون [[جنس]]، قوم و مانند آن تفکیک می‌کند. عوامل درجه‌بندی شده مواضع کنش‌گران را برحسب دارا بودن صفات درجه‌بندی شده(توانایی جسمی، توانایی فکری و مانند آن) تفکیک می‌کند. این دو عوامل با همدیگر همبستگی دارند.
'''۲. از نظر ساختار انگیزشی [[زنان]]:''' انگیزش کاری شامل مجموعه‌ای از نیروهای درونی و بیرونی است که رفتار اقدام به [[اشتغال زنان|اشتغال]]، از آن نیروها ناشی می‌شود. این تعریف شامل موانع بیرونی از قبیل نیاز به نیروی کار، نظام پاداش و جزای سازمانی، و ماهیت کار واگذار شده به [[زنان]] و نیروهای درونی نهفته در خود [[زنان]] شامل نیازهای فردی و علایق و مانند آن است. به رغم طرفداران این دیدگاه، اقدام به [[اشتغال زنان|اشتغال]] در بخش‌های دولتی، بیشتر از نیروهای درونی تأثیر می‌پذیرد تا از نیروهای بیرونی. روابط اجتماعی مورد انتظار در محیط کاری و امکان اقناع نیازها از جمله عوامل انگیزش درونی ترغیب [[زنان]] به [[اشتغال زنان|اشتغال]] در بخش‌های دولتی است.<ref>مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 59</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
== منبع ==
== منبع ==
*رودگر، نرگس، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان و تهران: سازمان ملی جوانان، 1388
*رودگر، نرگس، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان و تهران: سازمان ملی جوانان، 1388
*زیبایی‌نژاد، محمد‌رضا، ملاحظاتی بر مقاله حقوق فمینیستی برگرفته از کتاب فمینیسم و دانش‌های فمینیستی، ترجمه و نقد تعدادی از مقالات دایرة‌المعارف فلسفی روتلیج، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1382.
* نویسندگان:  نویسنده: مهدوی، محمد صادق ؛ دولتی، غزاله؛ بانوان شیعه پاییز 1385 - شماره 9 (‎42 صفحه - از 47 تا 88 )
* نویسندگان:  نویسنده: مهدوی، محمد صادق ؛ دولتی، غزاله؛ بانوان شیعه پاییز 1385 - شماره 9 (‎42 صفحه - از 47 تا 88 )
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/downloadpdf/236863?useraccept=false لینک نورمگز]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/downloadpdf/236863?useraccept=false لینک نورمگز]
خط ۴۱: خط ۴۲:
[[رده:ویکی‌جنسیت]]
[[رده:ویکی‌جنسیت]]
[[رده: مفاهیم و اصطلاحات]]]]
[[رده: مفاهیم و اصطلاحات]]]]
</gallery>
<nowiki><nowiki>اینجا متن قالب‌بندی‌نشده وارد شود</nowiki><br>
<br>
<big><big>متن بزرگ</big><sup><sub>متن بالانویس</sub></sup></big></nowiki>
۴٬۰۹۶

ویرایش