ازدواج با همسر پدر
ازدواج با همسر پدر؛ عقد زناشویی پسر با زن پدرش.
در عصر جاهلیت، بر اساس برخی خردهفرهنگها زنان پس از مرگ همسر، به ارث برده میشدند و فرزندی که از آن زن، زاده نشده بود میتوانست نامادری خود را به زنی بگیرد. دین اسلام این رسم جاهلی را نکوهش کرده و آن را حرام دانست.
پیشینه
آیه 22 سوره نساء،[۱] به یکی از مسایل جنسیت در عصر جاهلیت پرداخته است. برخی زنان در آن عصر بعد از مرگ همسر، مانند اموال به ارث برده میشدند.[۲] اولوّیت حق ازدواج با نامادری/ زنبابا، از آنِ فرزندان پدر بود. فرزندانی که از آن زن زاده نشده بودند در صورت تمایل به ازدواج با نامادری، او را بدون مهریه با همان مهر پدر به عقد خود در می¬آوردند. در صورت عدم تمایل به ازدواج با همسر پدر، او را شوهر داده و مهریۀ او را مالک میشدند، یا نامادری را نگه میداشتند، تا بعد از مرگ او صاحب اموالش شوند.[۳] این سنت ¬جاهلی را اسلام، حرام دانسته است و با لحنی شدید، به مقابله با آن برخاسته است. نامادری از منظر آموزههای اسلام، حکم مادر دوم انسان را دارد و مَحرَم فرزندان شوهر است.[۴]
حرمت ازدواج با نامادری
خداوند حرام بودن ازدواج با نامادری را منحصر به مرگ پدر نکرده است بلکه علت جدایی چه مرگ باشد یا طلاق و چه زن تمایل به ازدواج با (پسر شوهر) داشته باشد یا نه، در هر صورت قرآن این عمل را از اساس باطل و حرام ابدی اعلام کرده است.[۵] حتی حرام بودن ازدواج با نامادری، شامل جد پدری (پدرِ پدر) و جد مادری (پدرِ مادر) نیز میشود؛ بهگونهای که فرزندان و نوادگانشان نیز حق ازدواج با همسران آنان را نخواهند داشت.[۶] حرمت جاریشدن صیغۀ عقد با نامادری (خواه موقت وخواه دائم) به این نکته اشاره دارد که اصلاً عقد بسته نمیشود تا بخواهد به مراحل بعدی (آمیزش جنسی) برسد. [۷]
دلایل قرآنی حرمت ازدواج با نامادری
در آیه 22 سوره نساء به سه دلیل در حرمت ازدواج با همسر پدر، اشاره شده است. از یکسو، این عمل، مصداقی از زنا با محارم دانسته شده است؛[۸] از سوی دیگر، عملی نفرتانگیز نزد خدا و مردم معرفی شده و از حیث اجتماعی نیز راهکاری ناشایست دانسته شده است. مفسران در تحلیل این بخش از آیه قرآن، ازدواج با همسر پدر را موجب نفاق و برانگیزانندۀ کینههای خانوادگی بین فرزندان پدر دانستهاند. همچنین این عمل، راه ازدواج با سایر محارم را به روی افراد باز میکند. [۹]
حکم ازدواج های قبلی
با ظهور اسلام و وضع قانون حرمت ازدواج با نامادری، این قانون شامل فرزندان حاصل از چنین ازدواجی در گذشته، نشد و آن فرزندان، حرام¬زاده دانسته نشدند؛ اما از افراد خواسته شد که بعد از انتخاب اسلام، همسرانی را که از این مسیر به عقد خود درآوردهاند، رها کنند.[۱۰]
پانویس
- ↑ . «وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبِيل».
- ↑ . جوادی آملی، تسنیم، 1387ش، ج18، ص206.
- ↑ . جوادی آملی، تسنیم، 1387ش، ج18، ص205 و210؛ مکارم شیرازی، نمونه، 1371ش، ج3، ص325.
- ↑ . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج3، ص326.
- ↑ . جوادی آملی، تسنیم، 1387ش، ج18، ص205 و 210ـ211.
- ↑ . جوادی آملی، تسنیم، 1387ش، ج18، ص206 و214
- ↑ . جوادی آملی، تسنیم، 1387ش، ج18، 206، ص211ـ212.
- ↑ . طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، 1374ش، ج4، ص404.
- ↑ . مکارم شیرازی، نمونه، 1371ش، ج3، ص326؛ قرائتی، تفسیر نور، ج2، ص43.
- ↑ . جوادی آملی، تسنیم، 1387ش، ج18، ص206 ـ 207، ص 214ـ215، ص217ـ219.
منابع
- قرآن کریم.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، إسراء، 1387ش.
- طباطبایی، محمدحسین و موسوی، محمد¬باقر، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ5، 1374ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب اسلامیه، چ10، 1371ش.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، قم، مركز فرهنگى درس¬هايى از قرآن، 1388ش.