بدون خلاصۀ ویرایش |
فهیمه شمسینی (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
رابعه شامیه (229/230ق) ، دختر اسماعیل شامی و همسر احمد بن ابی الحواری از مشایخ صوفیه روزگار خود بود. <ref>سلمی، طبقات الصوفیه، ص ۹۱؛ جامی، نفحات الانس، ص ۶۴؛ مناوی، طبقات کبری (کواکب دریه)</ref> <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، انتشارات مدحت، 1385، ص 94</ref> | رابعه شامیه (229/230ق) ، دختر اسماعیل شامی و همسر احمد بن ابی الحواری از مشایخ صوفیه روزگار خود بود. <ref>سلمی، طبقات الصوفیه، ص ۹۱؛ جامی، نفحات الانس، ص ۶۴؛ مناوی، طبقات کبری (کواکب دریه)</ref> <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، انتشارات مدحت، 1385، ص 94</ref> | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
رابعه دختر اسماعیل از بزرگان زنان اهل شام و از ثروتمندان بود که تمام ثروت خود را به همسر خود، احمد و همراهان او بخشید. <ref>ابوعبدالرحمن سلمی، ذکرالنسوۀ المتعبدات، انتشارات انجمن حکمت و فلسفه ایران، 1388، ص505</ref> | رابعه دختر اسماعیل از بزرگان [[زنان]] اهل شام و از ثروتمندان بود که تمام ثروت خود را به همسر خود، احمد و همراهان او بخشید. <ref>ابوعبدالرحمن سلمی، ذکرالنسوۀ المتعبدات، انتشارات انجمن حکمت و فلسفه ایران، 1388، ص505</ref> | ||
نسب او به ابی بکر بن ابیالدنیا میرسید. در عرفان به مقام والایی دست یافت. | نسب او به ابی بکر بن ابیالدنیا میرسید. در عرفان به مقام والایی دست یافت. | ||
عبدالرؤف مناوی نویسنده طبقات الاولیا پیرامون [[ازدواج]] او با احمد بن ابی الحوار میگوید: رابعه از احمد تقاضای ازدواج کرد. احمد نیندیشید که مقصود رابعه از این کار جلب رضایت خداست. به او گفت: به خدا قسم به علت اشتغال به حال خود، اندیشه زنانم نیست. رابعه گفت: من نیز از حال خودم به تو نمیپردازم و شهوتی برای [[مردان]] ندارم. اما ثروت فراوانی از [[شوهر]]م مرا به ارث رسیده است. خواستم برای تو و برادران مسلمانم خرج کنم و توسط تو نیکوکاران را بشناسم که این کار مرا در راه حق یاری دهد. احمد گفت: باید از استادم اجازه بگیریم. احمد گوید: به استاد مراجعه کردم که مرا همیشه از ازدواج منع میکرد و می گفت هیچ یک از یاران ما ازدواج نکرد، مگر اینکه از ما دور شد. چون استاد سخن رابعه را شنید، گفت: با او ازدواج کن که او ولی خداست و این کلام صدیقان است. احمد با رابعه ازدواج کرد. <ref>ابوعبدالرحمن سلمی، ذکرالنسوۀ المتعبدات، انتشارات انجمن حکمت و فلسفه ایران، 1388، ص505</ref> | |||
احمد بن ابی الحواری در مورد | اغلب تذکره نویسان، رابعه شامی را با رابعه بصری اشتباه گرفته و سخنان و حالات هر یک را درباره دیگری نقل کردهاند. اما مسلم است که رابعه شامی [[همسر]] احمد بن ابی الحواری بوده و هر چه که احمد از رابعه نقل کرده، در رابطه با رابعه همسر خودش بوده است. البته ابن جوزی در صفۀالصفوۀ، نام همسر احمدبنابی الحواری را رایعه ذکر کرده اما در مقایسه با دیگر منابع، به نظر، اشتباه است.<ref>ابوعبدالرحمن سلمی، ذکرالنسوۀ المتعبدات، انتشارات انجمن حکمت و فلسفه ایران، 1388، ص505</ref> | ||
همچنین از همسر وی نقل شده که: رابعه را هفت هزار درهم بود و تمامی آن را در راه من خرج کرد. <ref>حسینی، مریم، نخستین زنان صوفی، نشر علم، 1385، ص260</ref> | |||
احمد بن ابی الحواری در مورد [[همسر]]ش میگوید: وقتی سفره غذا گسترده میشد، رابعه به من میگفت: آقای من بخور « فانّها ما نضجت الاّ بالتسبیح » این طعام با تسبیح حق پخته شده است. همچنین از همسر وی نقل شده که: رابعه را هفت هزار درهم بود و تمامی آن را در راه من خرج کرد. <ref>حسینی، مریم، نخستین زنان صوفی، نشر علم، 1385، ص260</ref> | |||
سبط جوزی در مرآت الزمان، تاریخ وفات رابعه شامیه را 229ق ذکر کرده، اما ابن جوزی در صفۀ الصفوۀ درگذشت او را 235ق نوشته و گفته در رأس زیت بیت المقدس به خاک سپرده شده است. برخی دیگر از منابع، محل وفات او را در دمشق و مزار او را در کنار مدرسه قیمریه دانستهاند. <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، انتشارات مدحت، 1385، ص95</ref> | سبط جوزی در مرآت الزمان، تاریخ وفات رابعه شامیه را 229ق ذکر کرده، اما ابن جوزی در صفۀ الصفوۀ درگذشت او را 235ق نوشته و گفته در رأس زیت بیت المقدس به خاک سپرده شده است. برخی دیگر از منابع، محل وفات او را در دمشق و مزار او را در کنار مدرسه قیمریه دانستهاند. <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، انتشارات مدحت، 1385، ص95</ref> |