بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
بحث اشتغال و موضوع درآمد [[زنان]]؛ از مسائل اساسی [[مطالعات جنسیت]] است؛ که علیرغم اختلاف چشمگیری که بین [[فمینسیمها]] است، اما در حوزههای دیگری به همگرایی رسیدهاند. همگرایی؛ یعنی همه اشتغال را به عنوان راهبردی موثر در برقراری و تحقق برابری مطرح کردهاند. پس یکی از مسائلی که در رشتههای جامعهشناسی و مطالعات [[زنان]] اهمیت خاصی پیدا کرده، مسئله تمایز یا تبعیضهای شغلی بین [[زن]] و مرد است. | بحث اشتغال و موضوع درآمد [[زنان]]؛ از مسائل اساسی [[مطالعات جنسیت]] است؛ که علیرغم اختلاف چشمگیری که بین [[فمینسیمها]] است، اما در حوزههای دیگری به همگرایی رسیدهاند. همگرایی؛ یعنی همه اشتغال را به عنوان راهبردی موثر در برقراری و تحقق برابری مطرح کردهاند. پس یکی از مسائلی که در رشتههای جامعهشناسی و مطالعات [[زنان]] اهمیت خاصی پیدا کرده، مسئله تمایز یا تبعیضهای شغلی بین [[زن]] و مرد است. | ||
== عوامل موجب کاهش تبعیضهای شغلی == | == عوامل موجب کاهش تبعیضهای شغلی == | ||
چه عواملی باعث شده تبعیضهای شغلی کاهش یابد؟ | چه عواملی باعث شده تبعیضهای شغلی کاهش یابد؟ | ||
# عواملی مثل تغییر در نگرشها و باورهای عمومی نسبت به جایگاه [[زنان]]. یعنی باورهای جامعه نسبت به [[زنان]] تغییر کرد. | # عواملی مثل تغییر در نگرشها و باورهای عمومی نسبت به جایگاه [[زنان]]. یعنی باورهای جامعه نسبت به [[زنان]] تغییر کرد. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۳: | ||
# ماشینی شدن کارهای خانگی | # ماشینی شدن کارهای خانگی | ||
[[زنان]] به صورت گسترده وارد بازار کار شدهاند، به خصوص در غرب بیش از40 % نیروی کار را [[زنان]] تشکیل میدهند. عامل آن؛ چون بُعد [[خانواده]] کوچک شده و تعداد بچهها زیاد نیست و نسبت به قبل کمتر شدهاند. بنابراین زمانی که نیاز است به امور بچهها اختصاص دهد، نسبت به قبل کاهش یافته است. ماشینیشدن خیلی کارهای خانگی، منجر به آزادی وقت [[زنان]] شده است. فشارهای اقتصادی نیز از جمله عواملی است که منجر به گسترش ورود [[زنان]] به بازار کار شده است. | [[زنان]] به صورت گسترده وارد بازار کار شدهاند، به خصوص در غرب بیش از40 % نیروی کار را [[زنان]] تشکیل میدهند. عامل آن؛ چون بُعد [[خانواده]] کوچک شده و تعداد بچهها زیاد نیست و نسبت به قبل کمتر شدهاند. بنابراین زمانی که نیاز است به امور بچهها اختصاص دهد، نسبت به قبل کاهش یافته است. ماشینیشدن خیلی کارهای خانگی، منجر به آزادی وقت [[زنان]] شده است. فشارهای اقتصادی نیز از جمله عواملی است که منجر به گسترش ورود [[زنان]] به بازار کار شده است. | ||
پس فشارهای اقتصادی و افزایش بیکاری [[مردان]]، برای داشتن سبک زندگی مطلوب نیاز به داشتن ۲ درآمد دارند نه یک درآمد. اما باید توجه کرد که [[زنان]] به میل خودشان سراغ کار و اشتغال | پس فشارهای اقتصادی و افزایش بیکاری [[مردان]]، برای داشتن سبک زندگی مطلوب نیاز به داشتن ۲ درآمد دارند نه یک درآمد. اما باید توجه کرد که [[زنان]] به میل خودشان سراغ کار و اشتغال رفتهاند. زیرا دوست دارند به موفقیت برسند. شرایط اجتماعی باعث تغییر نگرشها میشود. [[زنان]] در زمینه شغل به یک برابری نسبی با [[مردان]] رسیدهاند، اما همچنان در یک حوزههایی، نابرابر است. [[جامعهشناسی جنسیت]] میگوید: درست است، الان به برابری رسیدهایم، ولی هنوز در برخی حوزهها، نابرابریهایی وجود دارد. | ||
== نابرابری عمده [[زنان]] در بازار کار == | == نابرابری عمده [[زنان]] در بازار کار == | ||
# تفکیک شغلی | # تفکیک شغلی | ||
خط ۲۰: | خط ۱۹: | ||
# شکاف دستمزدها | # شکاف دستمزدها | ||
۱'''ـ تفکیک شغلی:''' [[زنان]] به صورت سنتی در مشاغل کم درآمد تجمع پیدا کردهاند. تفکیک [[جنسیتی]] در مشاغل: | ۱'''ـ تفکیک شغلی:''' [[زنان]] به صورت سنتی در مشاغل کم درآمد تجمع پیدا کردهاند. تفکیک [[جنسیتی]] در مشاغل: | ||
* الف-عمودی؛ قرارگرفتن [[زنان]] در ردههای پایینتر شغلی نسبت به [[مردان]]، [[مردان]] در رأس هرم و [[زنان]] در قاعده هرم هستند. [[مردان]] مانند دکترها و [[زنان]] مانند پرستاران. | |||
* الف-عمودی؛ | |||
آمار گیدنز در سال 1970 مثلاً 90% پرستاران را [[زنان]] تشکیل میدهند، ولی پزشکی، 17% به [[زنان]] تعلق یافته است. و یا مثلاً در آمریکا 95% مشاغل مدیریتی در اختیار [[مردان]] است. یعنی مشاغل رده بالا برای [[مردان]] است. | آمار گیدنز در سال 1970 مثلاً 90% پرستاران را [[زنان]] تشکیل میدهند، ولی پزشکی، 17% به [[زنان]] تعلق یافته است. و یا مثلاً در آمریکا 95% مشاغل مدیریتی در اختیار [[مردان]] است. یعنی مشاغل رده بالا برای [[مردان]] است. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۶: | ||
'''۲ـ تجمع در اشتغال پارهوقت:''' نسبت بزرگی از [[زنان]] در مشاغل پاره وقت تجمع دارند. یعنی فرصتهای اشتغال پارهوقت برای [[زنان]] بیشتر است. یکی از مزایای مشاغل پارهوقت نسبت به تماموقت؛ انعطاف و آزادی بیشتر دارد و چون آزادی بیشتری به فرد میدهد. بنابراین بیشتر مورد پسند [[زنان]]ی واقع میشود که میخواهند تعادل و توازنی بین کار خانه و کار بیرون ایجاد کنند. | '''۲ـ تجمع در اشتغال پارهوقت:''' نسبت بزرگی از [[زنان]] در مشاغل پاره وقت تجمع دارند. یعنی فرصتهای اشتغال پارهوقت برای [[زنان]] بیشتر است. یکی از مزایای مشاغل پارهوقت نسبت به تماموقت؛ انعطاف و آزادی بیشتر دارد و چون آزادی بیشتری به فرد میدهد. بنابراین بیشتر مورد پسند [[زنان]]ی واقع میشود که میخواهند تعادل و توازنی بین کار خانه و کار بیرون ایجاد کنند. | ||
'''خطرات مشاغل پارهوقت:''' امنیت شغلی ندارد، دستمزد کمتری دارد، انعطافش هم بیشتر به نفع کارفرماست. بیمه هم ندارد و تعهداتی برای کارفرما نمیآورد. با این حال [[زنان]] از اشتغال پارهوقت راضی هستند. | '''خطرات مشاغل پارهوقت:''' امنیت شغلی ندارد، دستمزد کمتری دارد، انعطافش هم بیشتر به نفع کارفرماست. بیمه هم ندارد و تعهداتی برای کارفرما نمیآورد. با این حال [[زنان]] از اشتغال پارهوقت راضی هستند. | ||
برخی [[زنان]] خودشان ترجیح میدهند که تمام وقت کار نکنند. | برخی [[زنان]] خودشان ترجیح میدهند که تمام وقت کار نکنند. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۳: | ||
# [[زنان]]ی که تعهدی به کار کردن ندارند؛ خودشان کار پارهوقت را انتخاب میکنند تا به وظایف خانه برسند. این یک انتخاب عقلانی است و بین سود و منفعت توازن برقرار میکند. | # [[زنان]]ی که تعهدی به کار کردن ندارند؛ خودشان کار پارهوقت را انتخاب میکنند تا به وظایف خانه برسند. این یک انتخاب عقلانی است و بین سود و منفعت توازن برقرار میکند. | ||
'''مخالفان خانم کاترین حکیم میگویند:''' [[زنان]] در مشاغل پاره وقت استثمار میشوند و این یک تصمیم عقلانی نیست. بلکه این تصمیمگیری تحت تاثیر چالشها و دشواریهای عملی و هنجاریهای فرهنگی حاکم بر جامعه است و [[زنان]] هم تحت تأثیر این هنجار مجبورند پاره وقت را انتخاب کنند. چرا کار خانه به [[زنان]] سپرده شده که [[زن]] برای ایجاد توازن، کار پارهوقت را انتخاب کند. چرا از اول کار خانه به [[مردان]] واگذار نشده یا مثلاً نصف نصف که [[مرد]] هم پاره وقت را انتخاب کند. که خانم کاترین حکیم این را قبول نمیکند. | '''مخالفان [[خانم]] کاترین حکیم میگویند:''' [[زنان]] در مشاغل پاره وقت استثمار میشوند و این یک تصمیم عقلانی نیست. بلکه این تصمیمگیری تحت تاثیر چالشها و دشواریهای عملی و هنجاریهای فرهنگی حاکم بر جامعه است و [[زنان]] هم تحت تأثیر این هنجار مجبورند پاره وقت را انتخاب کنند. چرا کار خانه به [[زنان]] سپرده شده که [[زن]] برای ایجاد توازن، کار پارهوقت را انتخاب کند. چرا از اول کار خانه به [[مردان]] واگذار نشده یا مثلاً نصف نصف که [[مرد]] هم پاره وقت را انتخاب کند. که [[خانم]] کاترین حکیم این را قبول نمیکند. | ||
'''۳ـ شکاف دستمزدها:''' متوسط دستمزدی که به [[زنان شاغل]] پرداخته میشود از متوسط دستمزدی که به [[مردان]] شاغل پرداخت میشود، پایین تراست. و یا حتی دستمزد [[دختران مجرد]] کمتر از [[مردان مجرد]] و [[زنان]] و [[مردان متاهل]] است. | '''۳ـ شکاف دستمزدها:''' متوسط دستمزدی که به [[زنان شاغل]] پرداخته میشود از متوسط دستمزدی که به [[مردان]] شاغل پرداخت میشود، پایین تراست. و یا حتی دستمزد [[دختران مجرد]] کمتر از [[مردان مجرد]] و [[زنان]] و [[مردان متاهل]] است. |