←پس از واقعه کربلا
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==پس از واقعه کربلا== | ==پس از واقعه کربلا== | ||
امالبنین در واقعه کربلا حضور نداشت. 4 فرزند پسر اود در کربلا به شهادت رسیدند.مورخان مینویسند: پس از واقعه کربلا، بشیر در مدینه امالبنین را ملاقات میکند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد. امالبنین پس از دیدن وی می گوید: از حسین(ع) مرا خبر بده. بشیر میگوید: عباس را کشتند. امالبنین بازمیگوید: از حسین(ع) مرا خبر بده و به همین ترتیب خبر شهادت هر چهار فرزند بزرگوارش را به او میدهد. ام البنین میگوید:ای بشیر خبر از ابا عبداللّه الحسین بده فرزندان من و همه آن چه زیر این آسمان مینایی است فدای ابا عبدالله علیه السلام باد».<ref>محلاتی، ریاحین الشریعه، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۲۹۳</ref> | امالبنین در واقعه کربلا حضور نداشت. 4 فرزند پسر اود در کربلا به شهادت رسیدند.مورخان مینویسند: پس از واقعه کربلا، بشیر در مدینه امالبنین را ملاقات میکند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد. امالبنین پس از دیدن وی می گوید: از حسین(ع) مرا خبر بده. بشیر میگوید: عباس را کشتند. امالبنین بازمیگوید: از حسین(ع) مرا خبر بده و به همین ترتیب خبر شهادت هر چهار فرزند بزرگوارش را به او میدهد. ام البنین میگوید:ای بشیر خبر از ابا عبداللّه الحسین بده فرزندان من و همه آن چه زیر این آسمان مینایی است فدای ابا عبدالله علیه السلام باد».<ref>محلاتی، ریاحین الشریعه، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۲۹۳</ref> | ||
*سوگواری ام البنین برای فرزندان: | |||
پس از خبر شهادت فرزندان امالبنین، او هر روز با نوهاش عبیدالله (فرزند حضرت عباس) به قبرستان بقیع میرفت و در آنجا اشعاری که خود سروده بود، میخواند و میگریست. اهل مدینه گرد ایشان جمع میشدند و با او در گریستن همنوا میشدند. حتی گفتهاند مروان بن حکم نیز با آنان همراه میشد و میگریست. ایشان را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانستهاند. او در رثای حضرت عباس(ع) اشعاری را سروده بود و میخواند.<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%86%DB%8C%D9%86#cite_note-7 «امالبنین»، در دانشنامه اسلامی]</ref> | |||
==خصایص امالبنین == | ==خصایص امالبنین == | ||