مادري: تفاوت میان نسخهها
(←منبع) |
|||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
سعی این تحقیق ارائه پاسخ به دو سؤال عمده بود: نگرش [[زنان]] نسبت به [[مادر|مادری]] تا چه حد سنتی یا مدرن است و تا چه حد دینداری میتواند این تغییرات نگرشی را توضیح دهد. در تحقیق حاضر، [[مادر|مادری]] به منزله نوعی نظام كنش صورتبندی شد كه واجد چهار بعد زیستی، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی است. نتایج این تحقیق نشان میدهد كه نگرش غالب به [[مادر|مادری]] و هریك از ابعاد اصلی آن نه مدرن و نه سنتی، بلكه تركیبی از هر دو است. با این همه، در مقایسه دو قطبی نگرش مدرن سنتی بیشترین شکاف نگرشی در ابعاد شخصیتی و اجتماعی [[مادر|مادری]] دیده میشود، كه گرایش به تلقی مدرن از [[مادر|مادری]] به حداكثر میرسد. | سعی این تحقیق ارائه پاسخ به دو سؤال عمده بود: نگرش [[زنان]] نسبت به [[مادر|مادری]] تا چه حد سنتی یا مدرن است و تا چه حد دینداری میتواند این تغییرات نگرشی را توضیح دهد. در تحقیق حاضر، [[مادر|مادری]] به منزله نوعی نظام كنش صورتبندی شد كه واجد چهار بعد زیستی، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی است. نتایج این تحقیق نشان میدهد كه نگرش غالب به [[مادر|مادری]] و هریك از ابعاد اصلی آن نه مدرن و نه سنتی، بلكه تركیبی از هر دو است. با این همه، در مقایسه دو قطبی نگرش مدرن سنتی بیشترین شکاف نگرشی در ابعاد شخصیتی و اجتماعی [[مادر|مادری]] دیده میشود، كه گرایش به تلقی مدرن از [[مادر|مادری]] به حداكثر میرسد. | ||
در مقابل، در بعد فرهنگی شكاف یادشده به نفع گرایش به تلقی سنتی تغییر میكند. در بعد زیستی نیز، هرچند گرایش به وجه مدرن است، از میزان شكاف تا حد زیادی كاسته میشود. این نتایج از یك سو مبین اهمیت نقش [[مادر|مادری]] در هویت [[زنان]] و باز تولید آن در جامعه است؛ وجود رابطه معنادار بین دینداری و نگرش سنتی به [[مادر|مادری]] در تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات قبلی منطبق است نشان دادند كه هرچه [[زنان]] | در مقابل، در بعد فرهنگی شكاف یادشده به نفع گرایش به تلقی سنتی تغییر میكند. در بعد زیستی نیز، هرچند گرایش به وجه مدرن است، از میزان شكاف تا حد زیادی كاسته میشود. این نتایج از یك سو مبین اهمیت نقش [[مادر|مادری]] در هویت [[زنان]] و باز تولید آن در جامعه است؛ وجود رابطه معنادار بین دینداری و نگرش سنتی به [[مادر|مادری]] در تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات قبلی منطبق است نشان دادند كه هرچه [[زنان]] مذهبیتر باشند، گرایش آنها به ارزشهای سنتی بیشتر است. در مقابل [[زنان]] غیر مذهبی، مقاومت بیشتری در برابر الگوی [[زن]] سنتی داشتهاند و خود را با هویت تحصیلی و شغلی شان معرفی كردهاند؛ حال آنكه [[زنان]] مذهبی ایدهآل خود را [[زن]] سنتی تصویر كردهاند؛ یعنی علاقهمند به [[مادر|مادری]] و [[همسر|همسری]] نمونه. | ||
==منبع== | ==منبع== |
نسخهٔ ۸ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۰۱
عنوان مقاله
درجه مقاله
علمی- پژوهشی
چكیده
مادر شدن هم برای زنان و هم برای جامعه مهم است. مادری سنگ بنای خانواده و منبع عمده هویت زنانگی است و به همین دلیل نسبت آشكاری با تلاش زنان برای حضور در عرصه عمومی و نیز تغییرات اجتماعی فرهنگی جامعه دارد. دراین صورت، آیا نگرش زنان نسبت به مادری كردن در حال تغییر از سنتی به مدرن است؟ و آیا پارسونز به مثابة یك نظام کنش (A.G.I.L) دین داری بر آن مؤثر است؟ در تحقیق حاضر، مادری براساس الگوی صورت بندی شده است. در پژوهشی پیمایشی در شهر تهران تلاش شده با استناد به آن، به سؤالات یادشده پاسخ داده شود. نتایج بیانگر آن است كه پاسخ هر دو پرسش مثبت است؛ هرچند روابط دو متغیر یاد شده بسته به مؤلفههای بررسی شده آنها متفاوت است، نگرش بیشترین نسبت پاسخگویان به مادری و ابعاد آن، نه سنتی و نه مدرن، بلكه تركیبی از این دو است. این امر در خصوص بعد اجتماعی به بیشترین حد 76/2، بعد فرهنگی به كمترین حد 66 درصد می رسد. سهم اصلی در تبیین تغییرات نگرش به مادری بیشتر برعهده التقاطی و تركیبی بودن نگرش غالب به مادری را میتوان حاكی از شرایط گذار جامعه از سنتی به مدرن در بلندمدت و به تبع آن وقوع تضاد هنجاری در آینده تفسیر كرد.
كلید واژگان
تغییرات فرهنگی، خانواده، دینداری، زنان، مادری.
مقدمه
به موازات تضعیف خانواده در جوامع صنعتی، دو تحول مهم مرتبط با آن به وقوع پیوست؛ نخست: افزایش اشتغال زنان و به تبع آن بسط خانوادههایی با دو نان آور، دوم: كاهش نرخ باروری به زیر جایگزینی موسوم به انتقال دوم جمعیتی، كه بر خلاف اولین مرحلة انتقال جمعیتی به طرزی آشكار با استحالهی خانواده توأم بوده است. هر دو پدیده در موج دوم نهضت زنان در 1960 ریشه داشت. این نهضت كه پس از به دست آوردن تساوی حقوقی و قانونی برای زنان، همچنین خواهان تساوی كامل اجتماعی و اقتصادی آنان بود، به بسط این ایده انجامید كه زنان بخواهند در زندگی مستقل شوند؛ یعنی برای خود شغلی و درآمدی داشته باشند. حال، با توجه به هم زمانی وقوع تاریخی تحول فرهنگی ارزشهای خانوادگی، زنان و روابط جنسی از یك سو و تضعیف ارزشهای دینی از سوی دیگر در جوامع صنعتی و با استناد به نظریه انتقال جمعیتی دوم، كه استدلال می كند كاهش در میزان دینداری و رشد سكولاریزم با كاهش در اندازه خانواده و میزان باروری و سایر تغییراتی كه با مدرنیته و جامعه جدید همراه بوده، هم بسته است. بدین اعتبار، سؤال اصلی تحقیق حاضر این است كه تا چه حد نگرش زنان به نقش مادری سنتی یا مدرن است و این نگرش تا چه حد تابع دینداری آن هاست؟
گزارش مقاله
نویسنده مطالب خود را اینگونه، بیان می کند:
مادری؛ منزلت یا تجربه؟
در اواخر قرن گذشته، مطالعه مادری یه طور چشمگیری گسـترش یافتـه اسـت و بسیاری از بحثهای ضروری سیاسی و اجتماعی سالهای اخیر، همچون سقط جنین، اشـتغال زنان، اصلاحات دولت رفاه و فناوریهای تولید مثل، مباحث مادری را در مركز خود داشـتهانـد. این بحثها شامل مناقشه تعاریف زنان و زنـانگی، مردان و مردانگـی، خانواده، بـزرگسـالی و چالشهای ناشی از تقسیم جنسی كار میشود. تمركز بر این بررسیها بیانگر دو جریان غالب در این حوزه است؛ یکی نظریه پردازی دربـاره مادر و مادرشدن و دیگری مطالعه تجربی از تجربیـات مادری. رویكرد نخست را میتوان رویكرد اثباتی به مادری نامید؛ که تمركز پژوهشها در این رویكرد (پوزیتیویستی) بر انحراف از گفتمان ساختار ایـدئولوژیك مادری مبتنی است که موضوعاتی از قبیل: روندهای جمعیتشناختی، به تعویق انـداختن بچـهدار شـدن از سوی زنان، كـاهش میـزان تولـد، افـزایش مادران مجرد، مادران همجنسگرا، اشتغال رو به تزاید مادران متأهل طبقه متوسط و فناوریهای نوین تولیـد مثـل و زنانی كه از این قبیل فناور یها استفاده میكنند كه با رونـد طبیعی تولید مثل تـداخل دارد را پوشش میدهد. در نقطة مقابل این رویكرد، رویكرد تفسیرگرا از مادری قـرار دارد كـه مـی تـوان آن را بـه منزله تفسیری انتقادی، هرمونتیكی، كیفی و فمینیستی بر مادر شدن زنان تلقی كرد. بنـابر این، ایـن رویكرد مدل واحدی از مادرشدن را به زیر سؤال میبرد و اصرار دارد كه دیـدگاه هـای مختلـف زنان، درك و تجارب مادری كردن آنها باید در نظر گرفتـه شـود.
مادری به مثابه نظام كنش
در تحقیق حاضر، به تبعیت از رویكرد نخست و با استناد به نظریه عمومی كنش، مادری به مثابه یك نظام كنش صورت بندی شده است. مطابق با دیدگاه پارسونز ، كنش انسانی قابلیت تحلیل سیستمی را دارد، زیرا از مجموعهای از واحدهای كنشی ساخته میشود و در هر سطحی از واقعیت كه باشد، جسم مركب و ساختمند است كه از مؤلفههای نسبتاً پایدار تشكیل شده و فرایندی است متضمن تغییرات منظم. از این رو، هر نظام كنش به منظور تضمین بقای خود چهار كاركرد یا بعد دارد. به این اعتبار، میتوان برای مادری چهار بعد یا مؤلفه كلی در نظر گرفت که عبارتند از: بعد زیستی، بعد شخصیتی، بعد اجتماعی و بعد فرهنگی.
مادری و دین داری
تحقیقـات نشان میدهند كـه مذهب ارتباطی قوی با خانواده و مشروعیت بخشیدن به آن دارد به طوری كه بسیاری از مذاهب، به تأكید بـر ارزشهای خانواده گرایش دارند. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت كه شدت عمل مذهبی فقط در صـورتی بر باروری تأثیر خواهد داشت كه آن مذهب واجد ایدئولوژی طرفداری از زاد و ولـد و باروری باشد. یكی از كاركردهایی كه به مذهب نسبت داده میشود، ایجاد رفـاه ذهنـی و كمك بـه معتقدان برای غلبه بر فشارهای زندگی و بلاتكلیفی و تردید اسـت كـه جزء بسـیار حیاتی از بهزیستی روانی فرد است. داشتن فرزند از نكات حساس در زندگی افراد است، كه به طور بـالقوه آنها را با تردیدهایی از ناپایداری اقتصادی گرفته تا ناتوانی در پرورش فرزند درگیر میكنـد. از عهده این چالش ها برآمدن میتواند برای افراد مذهبی چنانچـه آسـایش و راحتی را در مذهب مورد نظر خود پیدا كنند، آسانتر باشـد بـه همـین دلیـل، زنان شـاغلی كـه وابستگی مذهبی بیشتری دارند، كمتر تعـارض كارــ خـانواده را احساس می كننـد و بنـابر این راحتتر به باروری بالاتر میرسند .
فرضیههای تحقیق
بر مبنای مباحث نظری یادشده، دو فرضیه در تحقیق حاضر آزموده میشود:
- بین دینداری زنان با نگرش به مادری رابطه مثبت وجود دارد.
- رابطه دینداری عملی با نگرش به مادری شدیدتر از دینداری ذهنی است.
جامعه آماری این تحقیق زنان 15-49 ساله شهر تهران هستند. مطابق با جدولها و اطلاعات گزارش شده سازمان آمار و درگاه ملی، آمار به دست آمده شامل 2 میلیون و 822 هزار و 152 نفر است. روش نمونهگیری در این پژوهش خوشهای است كه در چهار مرحله انجام شد.
متغیرهای تحقیق: نگرش به مادری، دین داری
یافتههای تحقیق: نگرش بیشترین نسبت پاسخ گویان به مادری و ابعاد آن نه سنتی و نه مدرن، بلكه تركیبی از این دو است. این امر در خصوص بعد اجتماعی به بیشترین حد 76/2 درصد و در خصوص بعد فرهنگی به كمترین حد 66 درصد میرسد. با این همه، نسبت نگرش مدرن به سنتی در كل و هر یك از ابعاد مادری به استثنای بعد فرهنگی بیشتر است.
یافتههای استنباطی: با انجام این تحقیق، معلوم میشود كه رابطه دینداری با نگرش سنتی به مادری مثبت و معنادار و سهم اصلی در تبیین تغییرات نگرش به مادری نیز بیشتر بر عهده دینداری ذهنی است.
نتیجهگیری
سعی این تحقیق ارائه پاسخ به دو سؤال عمده بود: نگرش زنان نسبت به مادری تا چه حد سنتی یا مدرن است و تا چه حد دینداری میتواند این تغییرات نگرشی را توضیح دهد. در تحقیق حاضر، مادری به منزله نوعی نظام كنش صورتبندی شد كه واجد چهار بعد زیستی، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی است. نتایج این تحقیق نشان میدهد كه نگرش غالب به مادری و هریك از ابعاد اصلی آن نه مدرن و نه سنتی، بلكه تركیبی از هر دو است. با این همه، در مقایسه دو قطبی نگرش مدرن سنتی بیشترین شکاف نگرشی در ابعاد شخصیتی و اجتماعی مادری دیده میشود، كه گرایش به تلقی مدرن از مادری به حداكثر میرسد.
در مقابل، در بعد فرهنگی شكاف یادشده به نفع گرایش به تلقی سنتی تغییر میكند. در بعد زیستی نیز، هرچند گرایش به وجه مدرن است، از میزان شكاف تا حد زیادی كاسته میشود. این نتایج از یك سو مبین اهمیت نقش مادری در هویت زنان و باز تولید آن در جامعه است؛ وجود رابطه معنادار بین دینداری و نگرش سنتی به مادری در تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات قبلی منطبق است نشان دادند كه هرچه زنان مذهبیتر باشند، گرایش آنها به ارزشهای سنتی بیشتر است. در مقابل زنان غیر مذهبی، مقاومت بیشتری در برابر الگوی زن سنتی داشتهاند و خود را با هویت تحصیلی و شغلی شان معرفی كردهاند؛ حال آنكه زنان مذهبی ایدهآل خود را زن سنتی تصویر كردهاند؛ یعنی علاقهمند به مادری و همسری نمونه.
منبع
- پدیدآورنده: امیر رستگار خالد؛ علوم اجتماعی:: نشریه زن در توسعه و سیاست:: بهار 1395 - شماره 51 علمی-پژوهشی I S C / صفحات: از 1 تا 32
- لینک نور مگز