ELHAM (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴۶: خط ۴۶:
اصل تفاوت یا عدالت توزیعی رالز از کلیدی‌ترین اصول عدالت اوست. این اصل اقتضا می‌کند که مناصب و مشاغل امتیازآفرین اقتصادی و اجتماعی به روی همگان گشوده باشد. اصل فرصت برابر در پایه‌ای‌ترین بیانش ضامن چشم‌انداز یکسان در زندگی برای همه افراد دارای شایستگی‌ها و انگیزه‌های مشابه در همه بخش‌های جامعه است. علاوه براین، الزام می‌کند که نهادهای سیاسی دست به اقدامات ایجابی مناسب بزند تا تضمین شود که اشخاصی با مهارت‌ها و انگیزه‌های مشابه از فرصت‌های مشابه برخوردار شوند. <ref>[https://www.bennubook.com/book/9690 تالیس، «فلسفه رالز»، ص 108، 1385ش]</ref>
اصل تفاوت یا عدالت توزیعی رالز از کلیدی‌ترین اصول عدالت اوست. این اصل اقتضا می‌کند که مناصب و مشاغل امتیازآفرین اقتصادی و اجتماعی به روی همگان گشوده باشد. اصل فرصت برابر در پایه‌ای‌ترین بیانش ضامن چشم‌انداز یکسان در زندگی برای همه افراد دارای شایستگی‌ها و انگیزه‌های مشابه در همه بخش‌های جامعه است. علاوه براین، الزام می‌کند که نهادهای سیاسی دست به اقدامات ایجابی مناسب بزند تا تضمین شود که اشخاصی با مهارت‌ها و انگیزه‌های مشابه از فرصت‌های مشابه برخوردار شوند. <ref>[https://www.bennubook.com/book/9690 تالیس، «فلسفه رالز»، ص 108، 1385ش]</ref>


وی در زمینه تفاوت زن و مرد معتقد است که اگر تقسیم کار جنسیتی در خانواده کاملا داوطلبانه باشد، برابری منصفانه فرصت‌ها برای هر دو جنس تحقق پیدا خواهد کرد.<ref>جان رالز، لیبرالیسم سیاسی، 1393ش، ص 228</ref>اگر یک علت اساسی نابرابری زنان سهم بیشتر آنان در زادن، پرورش و مراقبت کودکان در تقسیم کار سنتی در خانواده است، باید گام‌هایی یا برای برابر کردن سهم آنها یا در مسیر پاداش دادن به آنها برداشت و پیشنهاد اینست که قانون در جایگاه هنجار یا رهنمون باید کار زن را در بزرگ کردن کودکان (وقتی این بار را باوجود آنکه همچنان مشترک است بر دوش می‌کشد) مستحق سهم برابر از درآمد شوهر در طول مدت ازدواج بداند و اگر کار به طلاق بکشد، باید سهم برابر از ارزش افزوده دارایی‌های خانواده در طول آن مدت داشته باشد. <ref>[https://fidibo.com/book/2741 رالز، «لیبرالیسم سیاسی»، ص 229، 1393ش]</ref>
وی در زمینه تفاوت زن و مرد معتقد است که اگر تقسیم کار جنسیتی در خانواده کاملا داوطلبانه باشد، برابری منصفانه فرصت‌ها برای هر دو جنس تحقق پیدا خواهد کرد. <ref>[https://fidibo.com/book/2741 رالز، «لیبرالیسم سیاسی»، ص 228، 1393ش]</ref> اگر یک علت اساسی نابرابری زنان سهم بیشتر آنان در زادن، پرورش و مراقبت کودکان در تقسیم کار سنتی در خانواده است، باید گام‌هایی یا برای برابر کردن سهم آنها یا در مسیر پاداش دادن به آنها برداشت و پیشنهاد اینست که قانون در جایگاه هنجار یا رهنمون باید کار زن را در بزرگ کردن کودکان (وقتی این بار را باوجود آنکه همچنان مشترک است بر دوش می‌کشد) مستحق سهم برابر از درآمد شوهر در طول مدت ازدواج بداند و اگر کار به طلاق بکشد، باید سهم برابر از ارزش افزوده دارایی‌های خانواده در طول آن مدت داشته باشد. <ref>[https://fidibo.com/book/2741 رالز، «لیبرالیسم سیاسی»، ص 229، 1393ش]</ref>
===تقدم اصل فرصت برابر بر اصل تفاوت===
===تقدم اصل فرصت برابر بر اصل تفاوت===
رالز با پذیرش اصل فرصت برابر، داوطلبانه بودن تقسیم کار جنسیتی را به منزله فرصت برابر تلقی کرد و در مواردی مثل زادن و پرورش فرزند توسط مادر که به‌صورت یک‌جانبه انجام می‌گیرد، برای جبران این نابرابری، مادر را مستحق سهمی مالی می‌داند. وی برابری را پیش‌فرض می‌داند و نابرابری را به نفع برابری توجیه می‌کند و به‌دنبال برابر کردن فرصت‌هاست، نه تشریح علت یا پذیرش تفاوت‌ها و به همین جهت هم عنوان می‌کند نابرابری‌های میان [[زنان]] و مردان را فقط درصورتی  می‌توان توجیه کرد که به نفع [[زنان]] بوده و از نظر آنها قابل قبول باشد. به‌این معنا که او محرومیتی برای زنان قائل می‌شود و می‌خواهد این تفاوت در وظیفه را با اصل فرصت برابر خویش سامان دهد و به تعبیری عدالت را میان زن و مرد برقرار کند. <ref>[https://fidibo.com/book/124886 رالز، «عدالت به مثابۀ انصاف»، ص 115، 1388ش]</ref>
رالز با پذیرش اصل فرصت برابر، داوطلبانه بودن تقسیم کار جنسیتی را به منزله فرصت برابر تلقی کرد و در مواردی مثل زادن و پرورش فرزند توسط مادر که به‌صورت یک‌جانبه انجام می‌گیرد، برای جبران این نابرابری، مادر را مستحق سهمی مالی می‌داند. وی برابری را پیش‌فرض می‌داند و نابرابری را به نفع برابری توجیه می‌کند و به‌دنبال برابر کردن فرصت‌هاست، نه تشریح علت یا پذیرش تفاوت‌ها و به همین جهت هم عنوان می‌کند نابرابری‌های میان [[زنان]] و مردان را فقط درصورتی  می‌توان توجیه کرد که به نفع [[زنان]] بوده و از نظر آنها قابل قبول باشد. به‌این معنا که او محرومیتی برای زنان قائل می‌شود و می‌خواهد این تفاوت در وظیفه را با اصل فرصت برابر خویش سامان دهد و به تعبیری عدالت را میان زن و مرد برقرار کند. <ref>[https://fidibo.com/book/124886 رالز، «عدالت به مثابۀ انصاف»، ص 115، 1388ش]</ref>
خط ۵۴: خط ۵۴:


==فمنیست‌ها و جان رالز==
==فمنیست‌ها و جان رالز==
برخی مثل «سوزان اکین» در جایگاه فمینیسمی «انسان‌گرا» درعین‌حال که روش رالز را قبول دارد، به پیش‌فرض‌های رالز درباره وضع نخستین در مورد [[زن]] و خانواده اشکال وارد می‌کند و انتقادش این است که زندگی خصوصی با هنجارهای مربوط به انصاف رالز که می‌خواهد انسان‌ها را از تبعیض نجات بدهد، هم‌خوانی ندارد، ولی از شیوه رالز برای تفکر اخلاقی به منزله روشی برای آشکار ساختن و رفع بی‌عدالتی در خانواده استفاده می‌کند. تصور او اینست که درک مشترک درباره آزادی مبتنی بر «خوداتکایی» است و اعتقاد دارد که منطق «حس مشترک» در وضعیت نخستین در مورد [[زنان]] باید مورد توجه قرار گیرد و هیچ زنی نباید بگوید در اجرای خواسته‌های خویش ناتوان است. <ref>[https://www.gisoom.com/book/1506640  انگلهارت؛  ناتان؛ م منشی‌پوری؛ فیلیپ، «تکوین حقوق بشر در عصر جهانی‌شدن»، ص 183، 1387ش]
برخی مثل «سوزان اکین» در جایگاه فمینیسمی «انسان‌گرا» درعین‌حال که روش رالز را قبول دارد، به پیش‌فرض‌های رالز درباره وضع نخستین در مورد [[زن]] و خانواده اشکال وارد می‌کند و انتقادش این است که زندگی خصوصی با هنجارهای مربوط به انصاف رالز که می‌خواهد انسان‌ها را از تبعیض نجات بدهد، هم‌خوانی ندارد، ولی از شیوه رالز برای تفکر اخلاقی به منزله روشی برای آشکار ساختن و رفع بی‌عدالتی در خانواده استفاده می‌کند. تصور او اینست که درک مشترک درباره آزادی مبتنی بر «خوداتکایی» است و اعتقاد دارد که منطق «حس مشترک» در وضعیت نخستین در مورد [[زنان]] باید مورد توجه قرار گیرد و هیچ زنی نباید بگوید در اجرای خواسته‌های خویش ناتوان است. <ref>[https://www.gisoom.com/book/1506640  انگلهارت؛  ناتان؛ منشی‌پوری؛ فیلیپ، «تکوین حقوق بشر در عصر جهانی‌شدن»، ص 183، 1387ش]
</ref>
</ref>
حقیقت اینست که هرگونه تصور کنیم، سخن گفتن از حس مشترک وجهی ندارد؛ زیرا اگر تعیین اصول عدالت رالز در فضای غیرمادی باشد، دیگر تفکیک [[زن]] و مرد معنا ندارد و فارغ از جنسیت، نژاد، رنگ و هر خصیصه دیگری جزء انسانیت آنهاست و در فضای نخستین و بی¬طرف، که به آزادی‌های بنیادین می‌اندیشد، نمی‌توان اصول عدالت را در خصوص [[جنسیت]] تعیین کرد؛ زیرا جنسیت برساختی اجتماعی است و در اوضاع و احوال اجتماعی- سیاسی بروز می‌کند و در ساختارهای بنیادین جامعه ظرفیت ظهور و بروز ندارد و زمینه‌ای برای آن مهیا نیست. <ref>[http://ensani.ir/fa/article/447434  اسحاقی؛ احمدیه، «بازخوانی عدالت در اندیشه جان رالز (با تأکید بر عدالت جنسیتی)»، ص 11، 1399ش ]</ref>
حقیقت اینست که هرگونه تصور کنیم، سخن گفتن از حس مشترک وجهی ندارد؛ زیرا اگر تعیین اصول عدالت رالز در فضای غیرمادی باشد، دیگر تفکیک [[زن]] و مرد معنا ندارد و فارغ از جنسیت، نژاد، رنگ و هر خصیصه دیگری جزء انسانیت آنهاست و در فضای نخستین و بی¬طرف، که به آزادی‌های بنیادین می‌اندیشد، نمی‌توان اصول عدالت را در خصوص [[جنسیت]] تعیین کرد؛ زیرا جنسیت برساختی اجتماعی است و در اوضاع و احوال اجتماعی- سیاسی بروز می‌کند و در ساختارهای بنیادین جامعه ظرفیت ظهور و بروز ندارد و زمینه‌ای برای آن مهیا نیست. <ref>[http://ensani.ir/fa/article/447434  اسحاقی؛ احمدیه، «بازخوانی عدالت در اندیشه جان رالز (با تأکید بر عدالت جنسیتی)»، ص 11، 1399ش ]</ref>


==آثار==
==آثار==
خط ۷۷: خط ۷۷:
*«دانلود کتاب های جان رالز»، وب‌سایت فیدبو، بازدید: 2 بهمن 1401ش.
*«دانلود کتاب های جان رالز»، وب‌سایت فیدبو، بازدید: 2 بهمن 1401ش.
*رالز، جان، «اولویت حق و تصورات خیر»، وب‎سایت ایران کتاب، بازدید: 2 بهمن 1401ش.
*رالز، جان، «اولویت حق و تصورات خیر»، وب‎سایت ایران کتاب، بازدید: 2 بهمن 1401ش.
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده: نظریه‌پردازان]]
[[رده: جهان غرب]]