خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
تفسیر نمونه، تفاوتهای اجتماعی زنان و مردان را نیز ناشی از تفاوتهای طبیعی دانسته و پرداختن هرکس به وظایفی متناسب با جنسیتاش را اقتضای حكمت الهى میداند.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص159-158.</ref> جنس زن احساسات متفاوتى با مرد داشته و براى انجام وظايفى نسبتا عاطفی آفريده شده است، نقش محوری زن متناسب با نظام آفرينش، وظيفه حساس و عاطفی مادرى است، در مقابل؛ مرد متناسبت با توانمندی جسمی و فکری خود عهدهدار ظايف اجتماعى خشن و مبتنی بر دقت فکری است. چنین تقسیم کار اجتماعی مقتضای عدالت بوده و باید وظايف اجتماعى كه نياز بيشترى به انديشه و تحمل دارد بر عهده مردان و وظايفى كه عواطف بيشترى را مىطلبد بر عهده زنان گذاشته شوند. لذا؛ اسلام وظایف خشن را بر عهده مرد و معاونت آن بر عهده زن گذاشته است، زنان حق دارند با انجام وظایف مادری، عهدهدار وظایفی در جامعه شوند كه با ساختمان جسم و جان آنها سازگار است.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص158-157.</ref> وظیفه قضاوت از وظایف مردانه است و مردان در احراز مديريت سياسى، نظامى و سرپرستى مقدم بر زن بوده و زنان در مقام معاونت آنها دارای نقش هستند. مؤیدی چنین الگویی، تجربه زیسته بشری است و شکست جریان یکسانسازی موقعیتهای زنانه و مردانه در دنیای غرب، حاکی از طبیعی بودن این الگو است. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص165-164.</ref> البته زنان در دیگر موقعیتهای اجتماعی که ربطی به تفاوتهای جنسیتی نداشته و امور اکتسابی بهشمار میآیند، مانند مردان هستند و متناسب با سعی و توانمندیهای خود از امتیازات آن موقعیتها برخوردار خواهند شد.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج11، ص392.</ref> | تفسیر نمونه، تفاوتهای اجتماعی زنان و مردان را نیز ناشی از تفاوتهای طبیعی دانسته و پرداختن هرکس به وظایفی متناسب با جنسیتاش را اقتضای حكمت الهى میداند.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص159-158.</ref> جنس زن احساسات متفاوتى با مرد داشته و براى انجام وظايفى نسبتا عاطفی آفريده شده است، نقش محوری زن متناسب با نظام آفرينش، وظيفه حساس و عاطفی مادرى است، در مقابل؛ مرد متناسبت با توانمندی جسمی و فکری خود عهدهدار ظايف اجتماعى خشن و مبتنی بر دقت فکری است. چنین تقسیم کار اجتماعی مقتضای عدالت بوده و باید وظايف اجتماعى كه نياز بيشترى به انديشه و تحمل دارد بر عهده مردان و وظايفى كه عواطف بيشترى را مىطلبد بر عهده زنان گذاشته شوند. لذا؛ اسلام وظایف خشن را بر عهده مرد و معاونت آن بر عهده زن گذاشته است، زنان حق دارند با انجام وظایف مادری، عهدهدار وظایفی در جامعه شوند كه با ساختمان جسم و جان آنها سازگار است.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص158-157.</ref> وظیفه قضاوت از وظایف مردانه است و مردان در احراز مديريت سياسى، نظامى و سرپرستى مقدم بر زن بوده و زنان در مقام معاونت آنها دارای نقش هستند. مؤیدی چنین الگویی، تجربه زیسته بشری است و شکست جریان یکسانسازی موقعیتهای زنانه و مردانه در دنیای غرب، حاکی از طبیعی بودن این الگو است. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص165-164.</ref> البته زنان در دیگر موقعیتهای اجتماعی که ربطی به تفاوتهای جنسیتی نداشته و امور اکتسابی بهشمار میآیند، مانند مردان هستند و متناسب با سعی و توانمندیهای خود از امتیازات آن موقعیتها برخوردار خواهند شد.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج11، ص392.</ref> | ||
==تفاوت نقشهای خانوادگی زن و مرد== | ==تفاوت نقشهای خانوادگی زن و مرد== | ||
در تفسیر نمونه، ازداوج با استناد به آیه 21 سوره روم، تمنای وجودی زن و مرد بهشمار میآید، محصول آن آرامش در پرتوی مودت و رحمت است <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج16، ص393.</ref> که در چارچوب معاشرت نیکو هنجارمند شده <ref>سوره نساء، آیه 19.</ref> و نقشهای زن و شوهر با این تعبیر که هرکدامی از آنها بهمثابه لباس برای یکدیگر هستند، شاخصسازی میشوند. <ref> سوره بقره، آیه 187.</ref> چنین تعبیری حاکی از این استکه زن و شوهر باید زینت، ساتر عیوب، وسیله آرامش و حفظ کنندة همدیگر باشند. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج1، ص650.</ref> منتها بهدلیل تفاوتهای طبیعی زن و مرد این وظایف یکسان در قالب قواعدی نسبتا متفاوت قاعدهمند میشوند؛ مرد بهدلیل توانمندیهای جسمی و فکری، در موقعیت سرپرستی قرارگرفته، مسئول تأمین معیشت خانواده میشود و زن بهعنوان کانون عاطفه، به تدبیر امور منزل میپردازد. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص370.</ref> حفظ عفت از مهمترین احکام است که در محیط خانواده باید رعایت شود.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج14، ص544.</ref> شرط چند همسری برای مرد رعایت عدالت است <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج4، ص153.</ref> و قرآن برای حل تنشهای خانوادگی، ضمن سفارش به گذشت <ref>سوره نساء، آيه 128.</ref> بر محکمه صلح خانوادگی تأکید میکند.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص375.</ref> | در تفسیر نمونه، ازداوج با استناد به آیه 21 سوره روم، تمنای وجودی زن و مرد بهشمار میآید، محصول آن آرامش در پرتوی مودت و رحمت است <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج16، ص393.</ref> که در چارچوب معاشرت نیکو هنجارمند شده <ref>سوره نساء، آیه 19.</ref> و نقشهای زن و شوهر با این تعبیر که هرکدامی از آنها بهمثابه لباس برای یکدیگر هستند، شاخصسازی میشوند. <ref> سوره بقره، آیه 187.</ref> چنین تعبیری حاکی از این استکه زن و شوهر باید زینت، ساتر عیوب، وسیله آرامش و حفظ کنندة همدیگر باشند. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج1، ص650.</ref> منتها بهدلیل تفاوتهای طبیعی زن و مرد این وظایف یکسان در قالب قواعدی نسبتا متفاوت قاعدهمند میشوند؛ مرد بهدلیل توانمندیهای جسمی و فکری، در موقعیت سرپرستی قرارگرفته، مسئول تأمین معیشت خانواده میشود و زن بهعنوان کانون عاطفه، به تدبیر امور منزل میپردازد. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص370.</ref> حفظ عفت از مهمترین احکام است که در محیط خانواده باید رعایت شود.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج14، ص544.</ref> شرط چند همسری برای مرد رعایت عدالت است <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج4، ص153.</ref> و قرآن برای حل تنشهای خانوادگی، ضمن سفارش به مدارا و گذشت <ref>سوره نساء، آيه 128.</ref> بر محکمه صلح خانوادگی تأکید میکند.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص375.</ref> | ||
==دلیل تفاوتهای زن و مرد== | ==دلیل تفاوتهای زن و مرد== | ||
در تفسیر نمونه، تفاوتهای زن و مرد با ارجاع به تفاوتهای طبیعی و ساختار جامعه تحلیل و توجیه میشوند. برخی از تفاوتهای جسمى، روحى و اجتماعی زنان و مردان پیامدهای اختلافات طبقاتى، مظالم اجتماعى و يا سهلانگاريهاى فردى دانسته میشوند كه هيچ ارتباطى به دستگاه آفرينش ندارند، مانند زیبایی، تنومندی و مستعد بودن بسيارى از فرزندان ثروتمندان نسبت به فرزندان فقرا که نتیجه نوع تغذیه متفاوت آنها هستند و يا افرادى كه بر اثر تنبلى نيروهاى جسمى و روحى خود را از دست مىدهند. چنین تفاوتهای ساختگی بوده و با تعميم عدالت اجتماعى مرتفع میشوند. برخی از تفاوتها، مانند تفاوتهای طبيعى زن و مرد از لازمه آفرينش انسان است. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص366.</ref> زن و مرد مکمل همدیگر، مايه شكوفايى، نشاط و پرورش يكديگر بوده و به تنهایی ناقص هستند، لذا میان این دو جنس جاذبه نیرومندی وجود دارد. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج16، ص391.</ref> چنین تفاوتهایی مقتضاى حكمت الهی است و عدالت لازمه حكمت بوده و هرکس باید دارای موقعیت متناسبت با خود باشد. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص366.</ref> تفسیر نمونه، تفاوتهای نسبی در نظام حقوقی زن و مرد را نیز مستند به تفاوتهای طبیعی کرده و امور مالی متفاوت از قبیل تفاوت در ارث، دیه و نفقه را متناسب به نقشهای متفاوت زنان و مردان در جامعه و نهاد خانواده میداند.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص290.</ref> | در تفسیر نمونه، تفاوتهای زن و مرد با ارجاع به تفاوتهای طبیعی و ساختار جامعه تحلیل و توجیه میشوند. برخی از تفاوتهای جسمى، روحى و اجتماعی زنان و مردان پیامدهای اختلافات طبقاتى، مظالم اجتماعى و يا سهلانگاريهاى فردى دانسته میشوند كه هيچ ارتباطى به دستگاه آفرينش ندارند، مانند زیبایی، تنومندی و مستعد بودن بسيارى از فرزندان ثروتمندان نسبت به فرزندان فقرا که نتیجه نوع تغذیه متفاوت آنها هستند و يا افرادى كه بر اثر تنبلى نيروهاى جسمى و روحى خود را از دست مىدهند. چنین تفاوتهای ساختگی بوده و با تعميم عدالت اجتماعى مرتفع میشوند. برخی از تفاوتها، مانند تفاوتهای طبيعى زن و مرد از لازمه آفرينش انسان است. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص366.</ref> زن و مرد مکمل همدیگر، مايه شكوفايى، نشاط و پرورش يكديگر بوده و به تنهایی ناقص هستند، لذا میان این دو جنس جاذبه نیرومندی وجود دارد. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج16، ص391.</ref> چنین تفاوتهایی مقتضاى حكمت الهی است و عدالت لازمه حكمت بوده و هرکس باید دارای موقعیت متناسبت با خود باشد. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص366.</ref> تفسیر نمونه، تفاوتهای نسبی در نظام حقوقی زن و مرد را نیز مستند به تفاوتهای طبیعی کرده و امور مالی متفاوت از قبیل تفاوت در ارث، دیه و نفقه را متناسب به نقشهای متفاوت زنان و مردان در جامعه و نهاد خانواده میداند.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص290.</ref> |