بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
در ایران نرخ طلاق طی دهه‌‏های گذشته، افزایشی بوده است. طبق آﻣﺎرﻫﺎ، در سال‏های 1347-1355ش، به‏‌دلیل دادن حق طلاق به زنان، میزان طلاق افزایش یافت و با توقفی کوتاه پس از انقلاب اسلامی، دوباره در اواﺳﻂ دﻫﺔ 1360ش رو به افزایش نهاد.<ref>. آشینه و نوابخش، «بررسی عوامل اقتصادی مؤثر بر طلاق و ازدواج با تاکید بر تورم»،  1395ش، ص46.</ref>
در ایران نرخ طلاق طی دهه‌‏های گذشته، افزایشی بوده است. طبق آﻣﺎرﻫﺎ، در سال‏های 1347-1355ش، به‏‌دلیل دادن حق طلاق به زنان، میزان طلاق افزایش یافت و با توقفی کوتاه پس از انقلاب اسلامی، دوباره در اواﺳﻂ دﻫﺔ 1360ش رو به افزایش نهاد.<ref>. آشینه و نوابخش، «بررسی عوامل اقتصادی مؤثر بر طلاق و ازدواج با تاکید بر تورم»،  1395ش، ص46.</ref>


==شاخص‏ها و داده‏های نرخ طلاق در ایران==
==شاخص‏‌ها و داده‏‌های نرخ طلاق در ایران==
نرخ طلاق بر اساس شاخص‌‏های گوناگونی قابل ‏سنجش است:  
نرخ طلاق بر اساس شاخص‌‏های گوناگونی قابل ‏سنجش است:  


خط ۷۵: خط ۷۵:


===عوامل کلان طلاق===
===عوامل کلان طلاق===
گاهی ساختارهای کلان جامعه همچون فقرِ ناشی از ساختار جامعه شهری و جهانی‏شدن اقتصاد و تاکید فراوان بر مصرف‏گرایی و ارزش‏های مادی به طلاق می‏انجامد. طبق نظریه بحران ارزش‏ها، در جوامع در حال ‏توسعه همچون ایران، کشاکش سنت و مدرنیته، سقوط ارزش‏های معنوی و دینی همچون قناعت و ساده‏زیستی و جایگزینی ارزش‏های جدیدی چون اشتغال زنان، مصرف‏گرایی و تجملات، به افزایش طلاق می‏انجامد. از منظر کارکردگرایی نیز حذف بسیاری از کارکردهای پیشین خانواده، عدم اتکای همسران به خانواده، <ref>. نیازی و همکاران، «ﻓﺮاﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت درﺑﺎرة ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻃﻼق در اﻳﺮان ﺑﺮای دورة 1386-1396»،  1396ش، ، ص182.</ref> اشتغال و افزایش پایگاه اجتماعی زنان، نقش مهمی در بروز طلاق دارد؛ <ref>. گیدنز، جامعه‏شناسی، 1373ش، ص481.</ref> لذا نسبت طلاق زنان شاغل تقریباً دوبرابر کل زنان و چهار برابر زوج‏هایی است که فقط مرد شاغل است.<ref>. سگالن، جامعه‏شناسی تاریخی خانواده، 1380ش، ص181.</ref>
گاهی ساختارهای کلان جامعه همچون فقرِ ناشی از ساختار جامعه شهری و جهانی‌‏شدن اقتصاد و تاکید فراوان بر مصرف‏‌گرایی و ارزش‏‌های مادی به طلاق می‏‌انجامد. طبق نظریه بحران ارزش‏‌ها، در جوامع در حال ‏توسعه همچون ایران، کشاکش سنت و مدرنیته، سقوط ارزش‏‌های معنوی و دینی همچون قناعت و ساده‌‏زیستی و جایگزینی ارزش‏‌های جدیدی چون اشتغال زنان، مصرف‏‌گرایی و تجملات، به افزایش طلاق می‏‌انجامد. از منظر کارکردگرایی نیز حذف بسیاری از کارکردهای پیشین خانواده، عدم اتکای همسران به خانواده، <ref>. نیازی و همکاران، «ﻓﺮاﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت درﺑﺎرة ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻃﻼق در اﻳﺮان ﺑﺮای دورة 1386-1396»،  1396ش، ، ص182.</ref> اشتغال و افزایش پایگاه اجتماعی زنان، نقش مهمی در بروز طلاق دارد؛ <ref>. گیدنز، جامعه‏شناسی، 1373ش، ص481.</ref> لذا نسبت طلاق زنان شاغل تقریباً دوبرابر کل زنان و چهار برابر زوج‏‌هایی است که فقط مرد شاغل است.<ref>. سگالن، جامعه‏شناسی تاریخی خانواده، 1380ش، ص181.</ref>


===عوامل خرد طلاق===
===عوامل خرد طلاق===
طبق نظریه مبادله، اگر یکی از زوجین، احساس زیان در ازدواج کند، احتمال گسست وجود دارد.<ref>. قاضی‏زاده، «فراتحلیل کمّی بررسی عوامل مؤثر بر طلاق طی سال‏های 1379 تا 1393»،  1401ش، ص211.</ref> همچنین توان زوجین در تامین مستقل نیازهای خود و عدم وابستگی‏شان به روابط زناشویی، استحکام خانواده را سست می‏کند. از منظر نظریه نیاز و انتظار، عدم تامین انتظارات هر یک از زوجین در زندگی زناشویی، به نارضایتی و پشیمانی آنان منجر می‏شود. در نظریه توزیع قدرت نیز تضاد میان زوجین سبب تلاش هر یک برای تسلط بر دیگری و تداوم این وضعیت سبب افزایش تنش و نهایتاً طلاق می‏شود.<ref>. نیازی و همکاران، «ﻓﺮاﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت درﺑﺎرة ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻃﻼق در اﻳﺮان ﺑﺮای دورة 1386-1396»،  1396ش، ص183.</ref> طبق نظریه همسان‏همسری، ناهمسانی فرهنگی، نژادی و مذهبی زوجین به طلاق می‏انجامد و در نظریه شبکه، اگر زوجین عضو شبکه‏ای از خانواده‏ها و اطرافیان مختلف باشند، با هضم‏شدن در آن شبکه، ناخواسته با همسر خود طبق الگوهای شبکه تعامل می‏کنند که سبب جدال، تیرگی روابط و طلاق می‏شود.<ref>. قاضی‏زاده، «فراتحلیل کمّی بررسی عوامل مؤثر بر طلاق طی سال‏های 1379 تا 1393»،  1401ش، ص211.</ref>
طبق نظریه مبادله، اگر یکی از زوجین، احساس زیان در ازدواج کند، احتمال گسست وجود دارد.<ref>. قاضی‏زاده، «فراتحلیل کمّی بررسی عوامل مؤثر بر طلاق طی سال‏های 1379 تا 1393»،  1401ش، ص211.</ref> همچنین توان زوجین در تامین مستقل نیازهای خود و عدم وابستگی‏‌شان به روابط زناشویی، استحکام خانواده را سست می‏کند. از منظر نظریه نیاز و انتظار، عدم تامین انتظارات هر یک از زوجین در زندگی زناشویی، به نارضایتی و پشیمانی آنان منجر می‏شود. در نظریه توزیع قدرت نیز تضاد میان زوجین سبب تلاش هر یک برای تسلط بر دیگری و تداوم این وضعیت سبب افزایش تنش و نهایتاً طلاق می‏شود.<ref>. نیازی و همکاران، «ﻓﺮاﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت درﺑﺎرة ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻃﻼق در اﻳﺮان ﺑﺮای دورة 1386-1396»،  1396ش، ص183.</ref> طبق نظریه همسان‌‏همسری، ناهمسانی فرهنگی، نژادی و مذهبی زوجین به طلاق می‏‌انجامد و در نظریه شبکه، اگر زوجین عضو شبک‌ه‏ای از خانواده‌‏ها و اطرافیان مختلف باشند، با هضم‏‌شدن در آن شبکه، ناخواسته با همسر خود طبق الگوهای شبکه تعامل می‏‌کنند که سبب جدال، تیرگی روابط و طلاق می‏‌شود.<ref>. قاضی‏زاده، «فراتحلیل کمّی بررسی عوامل مؤثر بر طلاق طی سال‏های 1379 تا 1393»،  1401ش، ص211.</ref>


===مهم‏ترین عوامل طلاق در ایران===
===مهم‏ترین عوامل طلاق در ایران===
طبق پژوهش‏ها، عوامل طلاق در چهار دهه اخیر در ایران جابه‏جا شده‏اند؛ به‏عنوان مثال، به‏جای اختلاف سنی زوجین که مهم‏ترین عامل سه دهه ابتدایی بوده، <ref>. کلانتری و همکاران، «مرور سه دهه تحقیقات علل طلاق در ایران»،  1390ش، ص148.</ref> در دهه اخیر، افزایش سطح انتظارات و تامین‏نشدن آن، بیشترین تاثیر را داشته است. مهم‏ترین عوامل طلاق در ایران در دهه 1390ش به‏ترتیب عبارتند از:  
طبق پژوهش‏‌ها، عوامل طلاق در چهار دهه اخیر در ایران جابه‏‌جا شده‌‏اند؛ به‌‏عنوان مثال، به‏‌جای اختلاف سنی زوجین که مهم‏‌ترین عامل سه دهه ابتدایی بوده، <ref>. کلانتری و همکاران، «مرور سه دهه تحقیقات علل طلاق در ایران»،  1390ش، ص148.</ref> در دهه اخیر، افزایش سطح انتظارات و تامین‌‏نشدن آن، بیشترین تاثیر را داشته است. مهم‏‌ترین عوامل طلاق در ایران در دهه 1390ش به‏‌ترتیب عبارتند از:  


· تفاوت‏های فرهنگی؛  
· تفاوت‏‌های فرهنگی؛  


· بردآورده نشدن انتظارات؛  
· بردآورده نشدن انتظارات؛