جنسیت از دیدگاه علامه طباطبایی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''<big>جنسیت از دیدگاه علامه طباطبایی</big>'''؛ شباهت­‌ها و تفاوت­‌های زنان و مردان از منظر علامه طباطبایی.  
'''<big>جنسیت از دیدگاه علامه طباطبایی</big>'''؛ شباهت­‌ها و تفاوت­‌های زنان و مردان از منظر علامه طباطبایی.  


از دیدگاه علامه طباطبایی، ویژگی­‌های جنسیتی در اصل انسانیت تغییری ایجاد نمی­کند. اگر چه اشتراکات زنان و مردان باعث تساوی در بسیاری از موارد است؛ اما تفاوت­‌های زنان و مردان تکوینی است و ریشه در خلقت آن‌‌ها داشته و باعث تفاوت‌‌هایی در هویت زنانه و مردانه، جایگاه اجتماعی و احکام و حقوق آن­‌ها خواهد شد.  
از دیدگاه علامه طباطبایی، ویژگی­‌های جنسیتی در اصل انسانیت تغییری ایجاد نمی­‌کند. اگر چه اشتراکات زنان و مردان باعث تساوی در بسیاری از موارد است؛ اما تفاوت­‌های زنان و مردان تکوینی است و ریشه در خلقت آن‌‌ها داشته و باعث تفاوت‌‌هایی در هویت زنانه و مردانه، جایگاه اجتماعی و احکام و حقوق آن­‌ها خواهد شد.  


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
جنسیت در معنای لغوی آن، حالت و کیفیت جنس است.<ref>معین، فرهنگ فارسی، 1391ش، ج1، ص174.</ref> تا قبل از سال 1960م، دو واژة جنس<ref>sex.</ref> و جنسیت، <ref>gender.</ref> برای اشاره به معنای زن و مرد به‌کار برده شده است، ولی از دهه1960م، به‌تدریج، معنای جدیدی وارد ادبیات جامعه‌شناختی شد که واژه جنس را با توجه به تفاوت‌‌‌های بیولوژیکی برای اشاره به‌ جنس زن یا مرد و واژه جنسیت را برای اشاره به ‌ویژگی‌‌های متفاوت رفتاری که در بستر جامعه شکل گرفته به ­کار برده‌­اند.<ref>فریدمن، فمنیسم، 1390ش، ص27.</ref> علامه طباطبایی واژه جنس را برای تفکیک دو صنف زن و مرد از انسان<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص400.</ref> به کار برده است و حتی در تبیین تفاوت‌‌های اجتماعی نیز از واژه متفاوتی استفاده نکرده است.  
[[جنسیت]] در معنای لغوی آن، حالت و کیفیت جنس است.<ref>معین، فرهنگ فارسی، 1391ش، ج1، ص174.</ref> تا قبل از سال 1960م، دو واژة جنس<ref>sex.</ref> و جنسیت، <ref>gender.</ref> برای اشاره به معنای زن و مرد به‌کار برده شده است، ولی از دهه1960م، به‌تدریج، معنای جدیدی وارد ادبیات جامعه‌شناختی شد که واژه جنس را با توجه به تفاوت‌‌‌های بیولوژیکی برای اشاره به‌ جنس زن یا مرد و واژه جنسیت را برای اشاره به ‌ویژگی‌‌های متفاوت رفتاری که در بستر جامعه شکل گرفته به ­کار برده‌­اند.<ref>فریدمن، فمنیسم، 1390ش، ص27.</ref> علامه طباطبایی واژه جنس را برای تفکیک دو صنف زن و مرد از انسان<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص400.</ref> به کار برده است و حتی در تبیین تفاوت‌‌های اجتماعی نیز از واژه متفاوتی استفاده نکرده است.  


==محور‌های اصلی بحث جنسیت==
==محور‌های اصلی بحث جنسیت==
خط ۱۰: خط ۱۰:


==شباهت‌­‌های هویتی زنان و مردان==
==شباهت‌­‌های هویتی زنان و مردان==
از نظر علامه، جنسیت در اصل انسانیت تاثیرگذار نبوده و باعث شدت و ضعف انسانیت نمی­شود. از این منظر، زن و مرد در خاستگاه مادی، فطرت الهی، منابع شناخت، کرامت انسانی، وجدان اخلاقی و وابستگی زن و مرد به یکدیگر، اشتراک دارند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص271.</ref>
از نظر علامه، جنسیت در اصل انسانیت تاثیرگذار نبوده و باعث شدت و ضعف انسانیت نمی‌­شود. از این منظر، زن و مرد در خاستگاه مادی، فطرت الهی، منابع شناخت، کرامت انسانی، وجدان اخلاقی و وابستگی زن و مرد به یکدیگر، اشتراک دارند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص271.</ref>


==تفاوت‌‌های جسمی و روانی زنان و مردان==
==تفاوت‌‌های جسمی و روانی زنان و مردان==
تفاوت­‌های زنان و مردان در دو حیطه جسمی و روانی از نظر علامه، ریشه در تکوین متفاوت زن و مرد دارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص271.</ref> زنان از نظر اعضای بدن مانند مغز، قلب، رگ­‌ها و قد و وزن ضعیف‌­تر از مردان هستند و این امر در بروز مجموعه دیگری از تفاوت­‌های جسمی بین زن و مرد و نیز تفاوت­‌های روانی به‌ویژه غلبه احساسات در جنس زن و غلبه تعقل در جنس مرد، نقش دارد. از نظر علامه این تفاوت­‌های تکوینی عاملی برای تمایزات فقهی و حقوقی و اجتماعی نیز می­‌شود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص275.</ref>
تفاوت­‌های زنان و مردان در دو حیطه جسمی و روانی از نظر علامه، ریشه در تکوین متفاوت زن و مرد دارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص271.</ref> زنان از نظر اعضای بدن مانند مغز، قلب، رگ­‌ها و قد و وزن ضعیف‌­تر از مردان هستند و این امر در بروز مجموعه دیگری از تفاوت­‌های جسمی بین زن و مرد و نیز تفاوت­‌های روانی به‌ویژه غلبه احساسات در جنس زن و غلبه [[جنسیت و عقل|تعقل]] در جنس مرد، نقش دارد. از نظر علامه این تفاوت­‌های تکوینی عاملی برای تمایزات فقهی و حقوقی و اجتماعی نیز می­‌شود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص275.</ref>


===قدرت باروری زن===
===قدرت باروری زن===
خط ۲۹: خط ۲۹:
از نظر علامه چون تفاوت در عقلانیت و احساسات در زنان ذاتی و فطری است و به شرایط اجتماعی و زمانی و مکانی وابسته نیست، در همه اجتماعات، مردان بر زنان قیمومیت دارند. از منظر قرآن، زنان بر شوهران حقی مشروع دارند و شوهران نیز بر زنان حقی مشروع، لکن مردان را بر زنان افزونی است<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_228_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%A8%D9%82%D8%B1%D9%87 . سوره بقره، آیه 228.]</ref> و علامه آن را به‌معنی تناسب و نه تساوی و برابری دانسته است. عدالت به‌معنی قرار گرفتن هر چیز در جای خود برای رسیدن به‌هدفی مشخص است؛ بر این اساس علامه به احکام متفاوت اجتماعی، تشریعی، فقهی و حقوقی بین مردان و زنان حکم می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص407.</ref>
از نظر علامه چون تفاوت در عقلانیت و احساسات در زنان ذاتی و فطری است و به شرایط اجتماعی و زمانی و مکانی وابسته نیست، در همه اجتماعات، مردان بر زنان قیمومیت دارند. از منظر قرآن، زنان بر شوهران حقی مشروع دارند و شوهران نیز بر زنان حقی مشروع، لکن مردان را بر زنان افزونی است<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_228_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%A8%D9%82%D8%B1%D9%87 . سوره بقره، آیه 228.]</ref> و علامه آن را به‌معنی تناسب و نه تساوی و برابری دانسته است. عدالت به‌معنی قرار گرفتن هر چیز در جای خود برای رسیدن به‌هدفی مشخص است؛ بر این اساس علامه به احکام متفاوت اجتماعی، تشریعی، فقهی و حقوقی بین مردان و زنان حکم می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص407.</ref>


===‌‌تفاوت در احکام===
===‌‌تفاوت در احکام و حقوق===
علامه معتقد است اصل تساوی در اکثر حقوق و احکام زن و مرد خودنمایی می­‌کند، اما در مواردی اختلاف احکام تشریعی زن و مرد نیز وجود دارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص273.</ref> اشتراک و اختصاص در موقعیت و جایگاه اجتمـاعی و بـه‌تبـع آن در احکـام و حقوق اجتماعی، از نظر قرآن کریم دارای قواعد روشنی است.<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_32_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A1 سوره نساء، آیه 32.]</ref> اولا با رویکرد عدالت‌محور و متناسب با خلقت و در راستای تعادل و توازن حق و تکلیف، تنظیم شده است. به‌عنوان مثال مرد را از این نظر بر زن فضیلت و برتری داده که سهم ارث او دو برابر زن است و زن را از این نظر بر مرد فضیلت داده که خرج خانـه را از گـردن زن سـاقط کـرده است. ثانیا به‌خلاف نگرش­‌های فمینیستی که روابط بین افراد را بر اساس تنش و تضاد و رقابت متقابل تعریـف مـی­‌کننـد، زن و مـرد در جامعـه مسـلمان به‌عنوان عضوی از پیکر یکدیگر ترسیم می­‌شوند. همان‌گونه که فضیلت خواهر برای برادر و پدرش، فضیلت است و بالعکس، چنین تعاملی بین همه اعضای جامعـه مسلمان برقرار است. ثالثا بسیاری فضیلت­‌های زن و مرد در اجتماع ناشی از ضرورت‌‌های اجتماعی و تقسیم کار اجتماعی است نه ناشی از فضیلت ماهوی.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص277.</ref>
علامه معتقد است اصل تساوی در اکثر حقوق و احکام زن و مرد خودنمایی می­‌کند، اما در مواردی اختلاف احکام تشریعی زن و مرد نیز وجود دارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص273.</ref> اشتراک و اختصاص در موقعیت و جایگاه اجتمـاعی و بـه‌تبـع آن در احکـام و حقوق اجتماعی، از نظر قرآن کریم دارای قواعد روشنی است.<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_32_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A1 سوره نساء، آیه 32.]</ref> اولا با رویکرد عدالت‌محور و متناسب با خلقت و در راستای تعادل و توازن حق و تکلیف، تنظیم شده است. به‌عنوان مثال مرد را از این نظر بر زن فضیلت و برتری داده که سهم ارث او دو برابر زن است و زن را از این نظر بر مرد فضیلت داده که خرج خانـه را از گـردن زن سـاقط کـرده است. ثانیا به‌خلاف نگرش­‌های فمینیستی که روابط بین افراد را بر اساس تنش و تضاد و رقابت متقابل تعریـف مـی­‌کننـد، زن و مـرد در جامعـه مسـلمان به‌عنوان عضوی از پیکر یکدیگر ترسیم می­‌شوند. همان‌گونه که فضیلت خواهر برای برادر و پدرش، فضیلت است و بالعکس، چنین تعاملی بین همه اعضای جامعـه مسلمان برقرار است. ثالثا بسیاری فضیلت­‌های زن و مرد در اجتماع ناشی از ضرورت‌‌های اجتماعی و تقسیم کار اجتماعی است نه ناشی از فضیلت ماهوی.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص277.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
خط ۴۱: خط ۴۱:


[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: دانش و نظریه]]
 
[[رده: فلسفه]]
[[رده: فلسفه]]