جنسیت از دیدگاه علامه طباطبایی
جنسیت از دیدگاه علامه طباطبایی؛ شباهتها و تفاوتهای زنان و مردان از منظر علامه طباطبایی.
از دیدگاه علامه طباطبایی، ویژگیهای جنسیتی در اصل انسانیت تغییری ایجاد نمیکند. اگر چه اشتراکات زنان و مردان باعث تساوی در بسیاری از موارد است؛ اما تفاوتهای زنان و مردان تکوینی است و ریشه در خلقت آنها داشته و باعث تفاوتهایی در هویت زنانه و مردانه، جایگاه اجتماعی و احکام و حقوق آنها خواهد شد.
مفهومشناسی
جنسیت در معنای لغوی آن، حالت و کیفیت جنس است.[۱] تا قبل از سال 1960م، دو واژة جنس[۲] و جنسیت، [۳] برای اشاره به معنای زن و مرد بهکار برده شده است، ولی از دهه1960م، بهتدریج، معنای جدیدی وارد ادبیات جامعهشناختی شد که واژه جنس را با توجه به تفاوتهای بیولوژیکی برای اشاره به جنس زن یا مرد و واژه جنسیت را برای اشاره به ویژگیهای متفاوت رفتاری که در بستر جامعه شکل گرفته به کار بردهاند.[۴] علامه طباطبایی واژه جنس را برای تفکیک دو صنف زن و مرد از انسان[۵] به کار برده است و حتی در تبیین تفاوتهای اجتماعی نیز از واژه متفاوتی استفاده نکرده است.
محورهای اصلی بحث جنسیت
علامه طباطبائی با توجه به وضعیت تاریخی زنان در جوامع، جنسیت را در سه محور شباهتها و تفاوتهای هویتی زن و مرد، نقشهای اجتماعی زن و احکام و حقوق مربوط به زنان، بررسی کرده است.[۶]
شباهتهای هویتی زنان و مردان
از نظر علامه، جنسیت در اصل انسانیت تاثیرگذار نبوده و باعث شدت و ضعف انسانیت نمیشود. از این منظر، زن و مرد در خاستگاه مادی، فطرت الهی، منابع شناخت، کرامت انسانی، وجدان اخلاقی و وابستگی زن و مرد به یکدیگر، اشتراک دارند.[۷]
تفاوتهای جسمی و روانی زنان و مردان
تفاوتهای زنان و مردان در دو حیطه جسمی و روانی از نظر علامه، ریشه در تکوین متفاوت زن و مرد دارد.[۸] زنان از نظر اعضای بدن مانند مغز، قلب، رگها و قد و وزن ضعیفتر از مردان هستند و این امر در بروز مجموعه دیگری از تفاوتهای جسمی بین زن و مرد و نیز تفاوتهای روانی بهویژه غلبه احساسات در جنس زن و غلبه تعقل در جنس مرد، نقش دارد. از نظر علامه این تفاوتهای تکوینی عاملی برای تمایزات فقهی و حقوقی و اجتماعی نیز میشود.[۹]
قدرت باروری زن
ویژگیهای آفرینش زن، او را متمایز از مرد کرده است؛ تفاوت جایگاه اجتماعی زنان و مردان نیز ریشه در همین اختلافهای تکوینی دارد. زن بهمنزله «حرث» معرفی شده که جایگاهی برای رشد و امتداد نسل بشری است.[۱۰]
تفاوت در احساسات و ادراکات
عامل دیگری که از نظر علامه باعث تفاوت در احکام اجتماعی زن و مرد شده، تفاوت در احساسات و ادراک است که ریشه در تکوین متفاوت زن و مرد دارد و برساخته اجتماع و فرهنگ و تربیت نیست.[۱۱]
تفاوتهای جنسیتی
از نظر علامه طباطبایی تفاوتهای جنسیتی ریشه در تکوین و خلقت زنان و مردان دارد و برساخته فرهنگ و اجتماع و تربیت جامعه مردسالار نیست[۱۲] و این تفاوتها زمینه اختلافهایی در جایگاه اجتماعی و احکام را فراهم میکنند؛ اما اختلافات جنسیتی بار ارزشی نداشته و به هیچ عنوان، عامل برتری زنان بر مردان یا مردان بر زنان نمیشود.[۱۳]
اراده، عمل و بهرهمندی
علامـه، شباهت و تفاوت زن و مرد در منزلت اجتمـاعی را مبتنی بر شباهتها و تفاوتهای تکوینی آنها میداند. به باور وی، اسلام بین زن و مـرد از نظـر تـدبیر شـئون اجتمـاع و استقلال در تصمیمگیری و عمل، تساوی برقرار کرده است و زن و مـرد در تامین نیازهای انسانی مثل خوردن، آشامیدن و دیگر لوازم بقاء، نیازمند استقلال و اراده آزاد هستند. از منظر قرآن، همانطور که مرد میتواند برای تعیین سرنوشت خویش تصمیم بگیرد، مستقلاً عمل کنـد[۱۴] و نتیجـه عمـل خـود را مالک شود، زن نیز بدون تفاوت، چنین حقی را دارد.[۱۵]
قیمومیت مرد
از نظر علامه چون تفاوت در عقلانیت و احساسات در زنان ذاتی و فطری است و به شرایط اجتماعی و زمانی و مکانی وابسته نیست، در همه اجتماعات، مردان بر زنان قیمومیت دارند. از منظر قرآن، زنان بر شوهران حقی مشروع دارند و شوهران نیز بر زنان حقی مشروع، لکن مردان را بر زنان افزونی است[۱۶] و علامه آن را بهمعنی تناسب و نه تساوی و برابری دانسته است. عدالت بهمعنی قرار گرفتن هر چیز در جای خود برای رسیدن بههدفی مشخص است؛ بر این اساس علامه به احکام متفاوت اجتماعی، تشریعی، فقهی و حقوقی بین مردان و زنان حکم میکند.[۱۷]
تفاوت در احکام و حقوق
علامه معتقد است اصل تساوی در اکثر حقوق و احکام زن و مرد خودنمایی میکند، اما در مواردی اختلاف احکام تشریعی زن و مرد نیز وجود دارد.[۱۸] اشتراک و اختصاص در موقعیت و جایگاه اجتمـاعی و بـهتبـع آن در احکـام و حقوق اجتماعی، از نظر قرآن کریم دارای قواعد روشنی است.[۱۹] اولا با رویکرد عدالتمحور و متناسب با خلقت و در راستای تعادل و توازن حق و تکلیف، تنظیم شده است. بهعنوان مثال مرد را از این نظر بر زن فضیلت و برتری داده که سهم ارث او دو برابر زن است و زن را از این نظر بر مرد فضیلت داده که خرج خانـه را از گـردن زن سـاقط کـرده است. ثانیا بهخلاف نگرشهای فمینیستی که روابط بین افراد را بر اساس تنش و تضاد و رقابت متقابل تعریـف مـیکننـد، زن و مـرد در جامعـه مسـلمان بهعنوان عضوی از پیکر یکدیگر ترسیم میشوند. همانگونه که فضیلت خواهر برای برادر و پدرش، فضیلت است و بالعکس، چنین تعاملی بین همه اعضای جامعـه مسلمان برقرار است. ثالثا بسیاری فضیلتهای زن و مرد در اجتماع ناشی از ضرورتهای اجتماعی و تقسیم کار اجتماعی است نه ناشی از فضیلت ماهوی.[۲۰]
پانویس
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، 1391ش، ج1، ص174.
- ↑ sex.
- ↑ gender.
- ↑ فریدمن، فمنیسم، 1390ش، ص27.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص400.
- ↑ طباطبایی، زن در قرآن، 1384ش، ص52.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص271.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص271.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص275.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص272.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص272.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص272.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص277.
- ↑ سوره آلعمران، آیه 195.
- ↑ سوره بقره، آیه 286.
- ↑ . سوره بقره، آیه 228.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص407.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص273.
- ↑ سوره نساء، آیه 32.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص277.
منابع
- قرآن.
- فریدمن، جین، فمینیسم، مترجم: فیروزه مهاجر، تهران، آشتیان، 1390ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1417ق.
- طباطبایی، محمدحسین، زن در قرآن، تصحیح و تحقیق محمد مرادی، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار علامه طباطبایی، 1384ش.
- معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، امیرکبیر، 1391ش.