| خط ۴: | خط ۴: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
جنسیت در معنای لغوی آن، حالت و کیفیت جنس است.<ref>معین، فرهنگ فارسی، 1391ش، ج1، ص174.</ref> تا قبل از سال 1960م، دو واژة جنس<ref>sex.</ref> و جنسیت، <ref>gender.</ref> برای اشاره به معنای زن و مرد بهکار برده شده است، ولی از دهه1960م، بهتدریج، معنای جدیدی وارد ادبیات جامعهشناختی شد که واژه جنس را با توجه به تفاوتهای بیولوژیکی برای اشاره به جنس زن یا مرد و واژه جنسیت را برای اشاره به ویژگیهای متفاوت رفتاری که در بستر جامعه شکل گرفته به کار بردهاند.<ref>فریدمن، فمنیسم، 1390ش، ص27.</ref> علامه طباطبایی واژه جنس را برای تفکیک دو صنف زن و مرد از انسان<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص400.</ref> به کار برده است و حتی در تبیین تفاوتهای اجتماعی نیز از واژه متفاوتی استفاده نکرده است. | [[جنسیت]] در معنای لغوی آن، حالت و کیفیت جنس است.<ref>معین، فرهنگ فارسی، 1391ش، ج1، ص174.</ref> تا قبل از سال 1960م، دو واژة جنس<ref>sex.</ref> و جنسیت، <ref>gender.</ref> برای اشاره به معنای زن و مرد بهکار برده شده است، ولی از دهه1960م، بهتدریج، معنای جدیدی وارد ادبیات جامعهشناختی شد که واژه جنس را با توجه به تفاوتهای بیولوژیکی برای اشاره به جنس زن یا مرد و واژه جنسیت را برای اشاره به ویژگیهای متفاوت رفتاری که در بستر جامعه شکل گرفته به کار بردهاند.<ref>فریدمن، فمنیسم، 1390ش، ص27.</ref> علامه طباطبایی واژه جنس را برای تفکیک دو صنف زن و مرد از انسان<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص400.</ref> به کار برده است و حتی در تبیین تفاوتهای اجتماعی نیز از واژه متفاوتی استفاده نکرده است. | ||
==محورهای اصلی بحث جنسیت== | ==محورهای اصلی بحث جنسیت== | ||
| خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==تفاوتهای جسمی و روانی زنان و مردان== | ==تفاوتهای جسمی و روانی زنان و مردان== | ||
تفاوتهای زنان و مردان در دو حیطه جسمی و روانی از نظر علامه، ریشه در تکوین متفاوت زن و مرد دارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص271.</ref> زنان از نظر اعضای بدن مانند مغز، قلب، رگها و قد و وزن ضعیفتر از مردان هستند و این امر در بروز مجموعه دیگری از تفاوتهای جسمی بین زن و مرد و نیز تفاوتهای روانی بهویژه غلبه احساسات در جنس زن و غلبه تعقل در جنس مرد، نقش دارد. از نظر علامه این تفاوتهای تکوینی عاملی برای تمایزات فقهی و حقوقی و اجتماعی نیز میشود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص275.</ref> | تفاوتهای زنان و مردان در دو حیطه جسمی و روانی از نظر علامه، ریشه در تکوین متفاوت زن و مرد دارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص271.</ref> زنان از نظر اعضای بدن مانند مغز، قلب، رگها و قد و وزن ضعیفتر از مردان هستند و این امر در بروز مجموعه دیگری از تفاوتهای جسمی بین زن و مرد و نیز تفاوتهای روانی بهویژه غلبه احساسات در جنس زن و غلبه [[جنسیت و عقل|تعقل]] در جنس مرد، نقش دارد. از نظر علامه این تفاوتهای تکوینی عاملی برای تمایزات فقهی و حقوقی و اجتماعی نیز میشود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص275.</ref> | ||
===قدرت باروری زن=== | ===قدرت باروری زن=== | ||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
از نظر علامه چون تفاوت در عقلانیت و احساسات در زنان ذاتی و فطری است و به شرایط اجتماعی و زمانی و مکانی وابسته نیست، در همه اجتماعات، مردان بر زنان قیمومیت دارند. از منظر قرآن، زنان بر شوهران حقی مشروع دارند و شوهران نیز بر زنان حقی مشروع، لکن مردان را بر زنان افزونی است<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_228_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%A8%D9%82%D8%B1%D9%87 . سوره بقره، آیه 228.]</ref> و علامه آن را بهمعنی تناسب و نه تساوی و برابری دانسته است. عدالت بهمعنی قرار گرفتن هر چیز در جای خود برای رسیدن بههدفی مشخص است؛ بر این اساس علامه به احکام متفاوت اجتماعی، تشریعی، فقهی و حقوقی بین مردان و زنان حکم میکند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص407.</ref> | از نظر علامه چون تفاوت در عقلانیت و احساسات در زنان ذاتی و فطری است و به شرایط اجتماعی و زمانی و مکانی وابسته نیست، در همه اجتماعات، مردان بر زنان قیمومیت دارند. از منظر قرآن، زنان بر شوهران حقی مشروع دارند و شوهران نیز بر زنان حقی مشروع، لکن مردان را بر زنان افزونی است<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_228_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%A8%D9%82%D8%B1%D9%87 . سوره بقره، آیه 228.]</ref> و علامه آن را بهمعنی تناسب و نه تساوی و برابری دانسته است. عدالت بهمعنی قرار گرفتن هر چیز در جای خود برای رسیدن بههدفی مشخص است؛ بر این اساس علامه به احکام متفاوت اجتماعی، تشریعی، فقهی و حقوقی بین مردان و زنان حکم میکند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص407.</ref> | ||
===تفاوت در احکام=== | ===تفاوت در احکام و حقوق=== | ||
علامه معتقد است اصل تساوی در اکثر حقوق و احکام زن و مرد خودنمایی میکند، اما در مواردی اختلاف احکام تشریعی زن و مرد نیز وجود دارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص273.</ref> اشتراک و اختصاص در موقعیت و جایگاه اجتمـاعی و بـهتبـع آن در احکـام و حقوق اجتماعی، از نظر قرآن کریم دارای قواعد روشنی است.<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_32_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A1 سوره نساء، آیه 32.]</ref> اولا با رویکرد عدالتمحور و متناسب با خلقت و در راستای تعادل و توازن حق و تکلیف، تنظیم شده است. بهعنوان مثال مرد را از این نظر بر زن فضیلت و برتری داده که سهم ارث او دو برابر زن است و زن را از این نظر بر مرد فضیلت داده که خرج خانـه را از گـردن زن سـاقط کـرده است. ثانیا بهخلاف نگرشهای فمینیستی که روابط بین افراد را بر اساس تنش و تضاد و رقابت متقابل تعریـف مـیکننـد، زن و مـرد در جامعـه مسـلمان بهعنوان عضوی از پیکر یکدیگر ترسیم میشوند. همانگونه که فضیلت خواهر برای برادر و پدرش، فضیلت است و بالعکس، چنین تعاملی بین همه اعضای جامعـه مسلمان برقرار است. ثالثا بسیاری فضیلتهای زن و مرد در اجتماع ناشی از ضرورتهای اجتماعی و تقسیم کار اجتماعی است نه ناشی از فضیلت ماهوی.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص277.</ref> | علامه معتقد است اصل تساوی در اکثر حقوق و احکام زن و مرد خودنمایی میکند، اما در مواردی اختلاف احکام تشریعی زن و مرد نیز وجود دارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص273.</ref> اشتراک و اختصاص در موقعیت و جایگاه اجتمـاعی و بـهتبـع آن در احکـام و حقوق اجتماعی، از نظر قرآن کریم دارای قواعد روشنی است.<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_32_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A1 سوره نساء، آیه 32.]</ref> اولا با رویکرد عدالتمحور و متناسب با خلقت و در راستای تعادل و توازن حق و تکلیف، تنظیم شده است. بهعنوان مثال مرد را از این نظر بر زن فضیلت و برتری داده که سهم ارث او دو برابر زن است و زن را از این نظر بر مرد فضیلت داده که خرج خانـه را از گـردن زن سـاقط کـرده است. ثانیا بهخلاف نگرشهای فمینیستی که روابط بین افراد را بر اساس تنش و تضاد و رقابت متقابل تعریـف مـیکننـد، زن و مـرد در جامعـه مسـلمان بهعنوان عضوی از پیکر یکدیگر ترسیم میشوند. همانگونه که فضیلت خواهر برای برادر و پدرش، فضیلت است و بالعکس، چنین تعاملی بین همه اعضای جامعـه مسلمان برقرار است. ثالثا بسیاری فضیلتهای زن و مرد در اجتماع ناشی از ضرورتهای اجتماعی و تقسیم کار اجتماعی است نه ناشی از فضیلت ماهوی.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص277.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||