بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
عقل در لغت، به قوای ذهنی مغز گفته می‌شود که‌اندیشیدن، ادراک حسن و قبح، رفتار معنوی انسان، و مانند آن را هدایت می‌کند<ref>[https://vajehyab.com/?q=%D8%B9%D9%82%D9%84 . فرهنگ مترادف و متضاد، وب‌سایت واژه‌یاب، ذیل واژه عقل.]</ref> و در اصطلاح بر حسب انواع مختلفی چون نظری، عملی و ابزاری، معانی مختلفی چون قوه شناخت باورهای بنیادین، هستی‌هایی که با اراده انسان تکوین می‌یابند، یا ابزار تسلط آدمی بر طبیعت، یافته است.<ref>. پارسانیا، روش شناسی رئالیسم انتقادی، 1389ش، ص55.</ref>
عقل در لغت، به قوای ذهنی گفته می‌شود که‌ اندیشیدن، ادراک حسن و قبح، رفتار معنوی انسان، و مانند آن را هدایت می‌کند<ref>[https://vajehyab.com/?q=%D8%B9%D9%82%D9%84 . فرهنگ مترادف و متضاد، وب‌سایت واژه‌یاب، ذیل واژه عقل.]</ref> و در اصطلاح بر حسب انواع مختلفی چون نظری، عملی و ابزاری، معانی مختلفی چون قوه شناخت باورهای بنیادین، هستی‌هایی که با اراده انسان تکوین می‌یابند، یا ابزار تسلط آدمی بر طبیعت، یافته است.<ref>. پارسانیا، روش شناسی رئالیسم انتقادی، 1389ش، ص55.</ref>


==نقطه آغاز تقسیم موجودات به مذکر و مونث==
==نقطه آغاز تقسیم موجودات به مذکر و مونث==
هر موجود متغیری، از ماده و صورت تشکیل شده است. ماده از یک سو استعداد قبول صورت جدید را دارد و از سوی دیگر وحدت موجود قبل و بعد از تغییر را حفظ می‌کند. ویژگی‌ها و آثار وضعیت جدید که قابل استناد به وضعیت قبلی نباشد، نشانه‌ای است برای حضور صورت جدید. حکمت صدرایی از این تغییر با عنوان حرکت جوهری یاد کرده و صورت جدید را همواره کامل‌تر از صورت سابق می‌داند. در این فرآیند، پدید آمدن یک صورت عنصری با امتداد در جهات سه‌گانه همراه است و عناصر مختلف با ترکیب‌های متنوع زمینه پذیرش صورت گیاهی را ایجاد می‌کنند که ویژگی‌هایی چون تغذیه، نمو و تولید مثل نشان از حضور آن دارد. مسئله نرینگی و مادگی از همین‌جا شکل می‌گیرد. تقسیم‌کار در بعضی از گیاهان بر عهده دو صنف از نوع آن قرار داده می‌شود و بدین ترتیب نوع واحد، به دو صنف مذکر و مونث تقسیم می‌شود. پس از آن، صورت حیوانی با ویژگی حرکت پدید می‌آید که خود انواعی را شامل می‌شود. یکی از این انواع، استعداد پذیرش صورت برتر و کامل‌تری به نام صورت انسانی را دارد. خصوصیت این نوع جدید، ادراک حقایق کلی و عقلی است. فیلسوفان مسلمان این تبیین را از قرآن الهام گرفته‌اند که به مراحل شکل‌گیری انسان شامل نطفه، علقه، گوشت‌پاره، استخوان، پوشیدن استخوان با گوشت و سپس خلقتی دیگر، اشاره کرده است.<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_14_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%D9%88%D9%86 . سوره مبارکه مومنون، آیه 14.]</ref> مولوی نیز این مراحل را بدین صورت بیان کرده است؛ <ref>[https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar3/sh187 . مولونا، مثنوی معنوی، دفتر سوم، 1397ش، بخش 187.]</ref>
هر موجود متغیری، از ماده و صورت تشکیل شده است. ماده از یک سو استعداد قبول صورت جدید را دارد و از سوی دیگر وحدت موجود قبل و بعد از تغییر را حفظ می‌کند. ویژگی‌ها و آثار وضعیت جدید که قابل استناد به وضعیت قبلی نباشد، نشانه‌ای است برای حضور صورت جدید. حکمت صدرایی از این تغییر با عنوان حرکت جوهری یاد کرده و صورت جدید را همواره کامل‌تر از صورت سابق می‌داند. در این فرآیند، پدید آمدن یک صورت عنصری با امتداد در جهات سه‌گانه همراه است و عناصر مختلف با ترکیب‌های متنوع زمینه پذیرش صورت گیاهی را ایجاد می‌کنند که ویژگی‌هایی چون تغذیه، نمو و تولید مثل نشان از حضور آن دارد. مسئله نرینگی و مادگی از همین‌جا شکل می‌گیرد. تقسیم‌کار در بعضی از گیاهان بر عهده دو صنف از نوع آن قرار داده می‌شود و بدین ترتیب نوع واحد، به دو صنف مذکر و مونث تقسیم می‌شود. پس از آن، صورت حیوانی با ویژگی حرکت پدید می‌آید که خود انواعی را شامل می‌شود. یکی از این انواع، استعداد پذیرش صورت برتر و کامل‌تری به نام صورت انسانی را دارد. خصوصیت این نوع جدید، ادراک حقایق کلی و عقلی است. فیلسوفان مسلمان این تبیین را از قرآن الهام گرفته‌اند که به مراحل شکل‌گیری انسان شامل نطفه، علقه، گوشت‌پاره، استخوان، پوشیدن استخوان با گوشت و سپس خلقتی دیگر، اشاره کرده است.<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_14_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%D9%88%D9%86 . سوره مبارکه مومنون، آیه 14.]</ref>  


{{آغاز نستعلیق}}
مولوی نیز این مراحل را بدین صورت بیان کرده است؛ <ref>[https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar3/sh187 . مولونا، مثنوی معنوی، دفتر سوم، 1397ش، بخش 187.]</ref>
{{شعرنستعلیق}}
 
{{ب|از جمادی مردم و نامی شدم و ز نما مردم به حیوان سرزدم| مردم از حیوانی و آدم شدم پس چه ترسم کی زمردن کم شدم}}
{{شعر جدید
{{پایان شعر}}
      | عنوان =
  {{پایان نستعلیق}}
      | شاعر =
      | متن = از جمادی مردم و نامی شدم<br>
و ز نما مردم به حیوان سرزدم<br>
مردم از حیوانی و آدم شدم<br>
پس چه ترسم کی زمردن کم شدم<br>
حملهٔ دیگر بمیرم از بشر<br>
تا بر آرم از ملایک پر و سر<br>
وز ملک هم بایدم جستن ز جو<br>
کل شیء هالک الا وجهه<br>
      }}
   
انسان از منظر حکمت متعالیه، نوع متوسط است و با اعمال اختیاری خود می‌تواند به مرتبه‌ای بالاتر از فرشتگان دست یابد.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/110406/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%82%D9%84-%D9%88-% . پارسانیا، رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به رابطه عقل و جنسیت، 1384ش.]</ref>
انسان از منظر حکمت متعالیه، نوع متوسط است و با اعمال اختیاری خود می‌تواند به مرتبه‌ای بالاتر از فرشتگان دست یابد.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/110406/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%82%D9%84-%D9%88-% . پارسانیا، رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به رابطه عقل و جنسیت، 1384ش.]</ref>


==سیطره صورت اخیر==
==سیطره صورت اخیر==
انسان به مقتضای نفس ناطقه عمل می‌کند و صور پیشین را به خدمت خود درآورده و آنها را سامان می‌دهد. این صورت نوعیه، مجرد است، اما در ارتباط با عالم طبیعت و بدن، قرار دارد و کار آن در بدن ظاهر می‌شود.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/110406/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%82%D9%84-%D9%88-% . پارسانیا، رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به رابطه عقل و جنسیت، 1384ش.]</ref>
انسان به مقتضای نفس ناطقه عمل می‌کند و صور پیشین را به خدمت خود درآورده و آنها را سامان می‌دهد. این صورت نوعیه، مجرد است، اما در ارتباط با عالم طبیعت و [[بدن]]، قرار دارد و کار آن در بدن ظاهر می‌شود.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/110406/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%82%D9%84-%D9%88-% . پارسانیا، رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به رابطه عقل و جنسیت، 1384ش.]</ref>


==نسبت صورت انسانی با ابعاد مادی و جنسی==
==نسبت صورت انسانی با ابعاد مادی و جنسی==
خط ۲۳: خط ۳۳:


==تمایز جنس از جنسیت==
==تمایز جنس از جنسیت==
تدبیر نفس نسبت به ذکورت و انوثت، موجب می‌شود که این امور نیز صورتی عقلانی یابند و شیوه رفتاری انسان با غریزه جنسی خود، متفات از حیوانات باشد. انسان با استفاده از عقل، معرفت خود را تقویت کرده و فرهنگ متناسب با آن را سامان می‌دهد و با غریزه جنسی نیز مطابق قواعد همان فرهنگ دست به کنش می‌زند. و بدین صورت با یک غریزه جنسی و طبیعی که مشترک میان همه انسان‌ها است، با شیوه‌های متفاوت فرهنگی و اجتماعی تعامل می‌کند. بر این اساس تفاوت میان جنس و جنسیت از دیدگاه فلسفه اسلامی نیز قابل پذیرش است؛ اما جنس و جنسیت هیچ کدام مربوط به حقیقت انسان نیست و در صورت نوعیه و هویت او قرار نمی‌گیرد. جنس به ابعاد طبیعی انسان تعلق دارد و جنسیت به حوزه فرهنگ و رفتار آدمی مربوط است، اما ذات و حقیقت انسان، خود مبدع و موسس فرهنگ است.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/110406/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%82%D9%84-%D9%88-% . پارسانیا، رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به رابطه عقل و جنسیت، 1384ش.]</ref>
تدبیر نفس نسبت به ذکورت و انوثت، موجب می‌شود که این امور نیز صورتی عقلانی یابند و شیوه رفتاری انسان با غریزه جنسی خود، متفات از حیوانات باشد. انسان با استفاده از عقل، معرفت خود را تقویت کرده و فرهنگ متناسب با آن را سامان می‌دهد و با غریزه جنسی نیز مطابق قواعد همان فرهنگ دست به کنش می‌زند. و بدین صورت با یک غریزه جنسی و طبیعی که مشترک میان همه انسان‌ها است، با شیوه‌های متفاوت فرهنگی و اجتماعی تعامل می‌کند. بر این اساس تفاوت میان [[جنس]] و [[جنسیت]] از دیدگاه فلسفه اسلامی نیز قابل پذیرش است؛ اما جنس و جنسیت هیچ کدام مربوط به حقیقت انسان نیست و در صورت نوعیه و هویت او قرار نمی‌گیرد. جنس به ابعاد طبیعی انسان تعلق دارد و جنسیت به حوزه فرهنگ و رفتار آدمی مربوط است، اما ذات و حقیقت انسان، خود مبدع و موسس فرهنگ است.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/110406/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%82%D9%84-%D9%88-% . پارسانیا، رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به رابطه عقل و جنسیت، 1384ش.]</ref>


==عقل و نفس==
==عقل و نفس==
خط ۳۷: خط ۴۷:
اگر نفس مسیر تکامل در پیش نگیرد و توانایی‌های خود را در خدمت اهداف مادی وجود خود قرار دهد، توانایی‌های بعد نظری خود را نیز در تدبیر اقتضائات مادی وجود خود به کار خواهد گرفت و شیوع این‌گونه رفتارها، فرهنگ جاهلانه و غیرعقلانی را پدید خواهد آورد. در چنین فرهنگی ممکن است، غرایز جنسی در مرکز مناسبات اجتماعی قرار گیرد.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/110406/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%82%D9%84-%D9%88-% . پارسانیا، رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به رابطه عقل و جنسیت، 1384ش.]</ref>
اگر نفس مسیر تکامل در پیش نگیرد و توانایی‌های خود را در خدمت اهداف مادی وجود خود قرار دهد، توانایی‌های بعد نظری خود را نیز در تدبیر اقتضائات مادی وجود خود به کار خواهد گرفت و شیوع این‌گونه رفتارها، فرهنگ جاهلانه و غیرعقلانی را پدید خواهد آورد. در چنین فرهنگی ممکن است، غرایز جنسی در مرکز مناسبات اجتماعی قرار گیرد.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/110406/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%82%D9%84-%D9%88-% . پارسانیا، رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به رابطه عقل و جنسیت، 1384ش.]</ref>


از این دیدگاه، فمینیسم معاصر با محور قرار دادن عنصر جنسیت، از هویت عقلی انسان غفلت کرده است؛ بدون این غفلت، عنصر جنسیت مجال تاثیرگذاری بر عقل را نخواهد یافت. عقل در ارتباط با مبادی عالیه، تحت تاثیر ابعاد مادی خود از جمله جنسیت نیست، اما عقل جزئی و ابزاری، از دو حیث می‌تواند از ابعاد مادی وجود خود، تاثیر بگیرد؛ یکی این که عقل ابزاری از حس، خیال و تجربه بی‌نیاز نیست و ویژگی‌های جنسیت می‌تواند در این امور اثرگذار باشد؛ دیگر این‌که عقل ابزاری در عرصه کاربرد معرفت و همچنین نیازهای متنوع و متکثری که بر اساس شرایط مختلف زندگی و توانایی متفاوت افراد آدمی در فرایند تقسیم کار اجتماعی پدید می‌آید، عقل ابزاری تحت تاثیر امور مادی از جمله جنسیت قرار می‌گیرد. این امور افراد را به سوی دانش‌ها و تخصص‌های متفاوتی سوق می‌دهد و به دنبال آن از آگاهی و مهارت‌های خاصی بیشتر بهره‌مند می‌شوند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/110406/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%82%D9%84-%D9%88-% . پارسانیا، رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به رابطه عقل و جنسیت، 1384ش.]</ref>
از این دیدگاه، فمینیسم معاصر با محور قرار دادن عنصر جنسیت، از هویت عقلی انسان غفلت کرده است؛ بدون این غفلت، عنصر جنسیت مجال تاثیرگذاری بر عقل را نخواهد یافت. عقل در ارتباط با مبادی عالیه، تحت تاثیر ابعاد مادی خود از جمله [[جنسیت از دیدگاه آیت‌الله مصباح یزدی|جنسیت]] نیست، اما عقل جزئی و ابزاری، از دو حیث می‌تواند از ابعاد مادی وجود خود، تاثیر بگیرد؛ یکی این که عقل ابزاری از حس، خیال و تجربه بی‌نیاز نیست و ویژگی‌های جنسیت می‌تواند در این امور اثرگذار باشد؛ دیگر این‌که عقل ابزاری در عرصه کاربرد معرفت و همچنین نیازهای متنوع و متکثری که بر اساس شرایط مختلف زندگی و توانایی متفاوت افراد آدمی در فرایند تقسیم کار اجتماعی پدید می‌آید، تحت تاثیر امور مادی از جمله جنسیت قرار می‌گیرد. این امور افراد را به سوی دانش‌ها و تخصص‌های متفاوتی سوق می‌دهد و به دنبال آن از آگاهی و مهارت‌های خاصی بیشتر بهره‌مند می‌شوند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/110406/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%82%D9%84-%D9%88-% . پارسانیا، رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به رابطه عقل و جنسیت، 1384ش.]</ref>


==نگرش انتقادی==
==نگرش انتقادی==
خط ۴۵: خط ۵۵:


==منبع==
==منبع==
* قرآن کریم  
*قرآن کریم
* پارسانیا، حمید، رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به رابطه عقل و جنسیت، حوراء، شماره 14، تیر و مرداد 1384ش.
*پارسانیا، حمید، رویکرد انتقادی فلسفه اسلامی به رابطه عقل و جنسیت، حوراء، شماره 14، تیر و مرداد 1384ش.
* فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضه الواعظین، قم، الشریف الرضی، بی‌تا.
*فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضه الواعظین، قم، الشریف الرضی، بی‌تا.
* صدوق، محمدبن‌علی، من لایحضره الفقیه، تصحیح: علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
*صدوق، محمدبن‌علی، من لایحضره الفقیه، تصحیح: علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
* پارسانیا، حمید، روش‌شناسی انتقادی حکمت صدرایی، قم، فردا، 1389ش.
*پارسانیا، حمید، روش‌شناسی انتقادی حکمت صدرایی، قم، فردا، 1389ش.
* مولانا، جلال‌الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، بی‌جا، بی‌نا، 1397ش.  
*مولانا، جلال‌الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، بی‌جا، بی‌نا، 1397ش.  


[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: فلسفه]]