بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۹: | خط ۹: | ||
===رویکرد طبیعی=== | ===رویکرد طبیعی=== | ||
زنانگی در رویکرد طبیعی بهمعنای | زنانگی در رویکرد طبیعی بهمعنای قرار داشتن در کالبد زیستی است که مهمترین مشخصۀ آن دارا بودن اندام جنسی پنهان و غیر آشکار (در مقابل اندام جنسی آشکار موجود مذکر) است. این اندام در راستای اتحاد دو کروموزم XX ایجاد شده است. اندام جنسی زنانه در درون [[بدن]] موجود مونث ادامه یافته و به فضایی ختم میشود که رحم نام دارد. رحم، جایگاه پرورش [[جنین]] است که به تولد یک انسان زنده میانجامد. امکان پرورش و بهدنیا آوردن یک موجود زنده، جنس مونث را به اندام تغذیه و شیردهی مجهز میسازد. در مجموع زنانگی در رویکرد طبیعی بر اساس اندام جنسی پنهان، دارا بودن قابلیت اختصاصی رحم و اقتضائات و امکانات مرتبط با آن تعریف میشود. در این رویکرد، زنانگی اغلب با مادرانگی پیوند دارد.<ref>. تانگ، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریههای فمینیستی، 1385ش، ص146.</ref> | ||
===رویکرد برساختی=== | ===رویکرد برساختی=== | ||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
رویکرد برساختی معتقد است زنانگی، شیوۀ زیست و هویتی در تقابل با مردانگی تعریف شده است. در تقابلهای دوتایی<ref>. Binary Oppositions</ref> زبانی، فرهنگی و روانشناختی، مردانگی با قدرت، عقلانیت، استواری، ثبات قدم و راهبری شناخته میشود و زنانگی با کمبود اراده، ضعف عقلانیت و پیرو تعریف شده است.<ref>.یعقوبی، نظریههای مردانگی، 1393ش، ص72.</ref> این زنانگی در ادبیات مرتبط با عنوان زنانگی موکد در برابر مردانگی هژمونیک<ref>. Emphasized Femininity V. Hegemonic Masculinity</ref> تعریف شده است.<ref>.پیلچر و ولهان، مفاهیم کلیدی در مطالعات جنسیت و زنان، 1399ش، ص202.</ref> زنانگی موکد پیرو امیال مردان است و شامل ویژگیهایی چون فرمانبرداری، دلسوزی، پرستاری، همدلی و در زنان جوان با ارائۀ خدمات جنسی و برای زنان میانسال و سالخورده با [[مادري|مادری]] برای مردان همراه است.<ref>. هاشمیانفر و چینی، زنانگی و آبژه جنسی، 1402ش، ص112.</ref> | رویکرد برساختی معتقد است زنانگی، شیوۀ زیست و هویتی در تقابل با مردانگی تعریف شده است. در تقابلهای دوتایی<ref>. Binary Oppositions</ref> زبانی، فرهنگی و روانشناختی، مردانگی با قدرت، عقلانیت، استواری، ثبات قدم و راهبری شناخته میشود و زنانگی با کمبود اراده، ضعف عقلانیت و پیرو تعریف شده است.<ref>.یعقوبی، نظریههای مردانگی، 1393ش، ص72.</ref> این زنانگی در ادبیات مرتبط با عنوان زنانگی موکد در برابر مردانگی هژمونیک<ref>. Emphasized Femininity V. Hegemonic Masculinity</ref> تعریف شده است.<ref>.پیلچر و ولهان، مفاهیم کلیدی در مطالعات جنسیت و زنان، 1399ش، ص202.</ref> زنانگی موکد پیرو امیال مردان است و شامل ویژگیهایی چون فرمانبرداری، دلسوزی، پرستاری، همدلی و در زنان جوان با ارائۀ خدمات جنسی و برای زنان میانسال و سالخورده با [[مادري|مادری]] برای مردان همراه است.<ref>. هاشمیانفر و چینی، زنانگی و آبژه جنسی، 1402ش، ص112.</ref> | ||
در این رویکرد زنانگی تا حال حاضر غیر اصیل و تجویزی و معطوف به مردانگی و نیازمند تجدیدنظر و بازتعریف است.<ref>. Coats, Women Behaving Badly: Female speakers Backstage, 1999, pp.</ref> این زنانگی میان [[فمینیسم| | در این رویکرد زنانگی تا حال حاضر غیر اصیل و تجویزی و معطوف به مردانگی و نیازمند تجدیدنظر و بازتعریف است.<ref>. Coats, Women Behaving Badly: Female speakers Backstage, 1999, pp.</ref> این زنانگی میان [[فمینیسم|فمینیستها]]، زنان [[همجنسگرایی|همجنسگرا]]، زنان باکرۀ میانسال، قابلهها، جادوگران، روسپیان و کارگران یدی است که بهنوعی با تعریف مردانگی از مرد معیار متفاوت هستند.<ref>. هاشمیانفر و چینی، زنانگی و آبژه جنسی، 1402ش، ص113.</ref> | ||
نگاه دیگر به زنانگی و مردانگی و ارتباط آنها به اسطوره انیما و انیموس در فرهنگ چین باستان و اسطوره مشی و مشیانه در فرهنگ ایران باستان است. در این نگاه مرد بودن و زن بودن به ویژگی جسمانی و بیرونی انسانها مرتبط است، اما مردانگی و زنانگی خصیصهای است که همۀ انسانها از آن برخوردارند. بر این اساس یک زن کامل از بعد مردانه خالی و محروم نیست، چنانکه یک مرد کامل نیز از بعد زنانه خالی و محروم نیست؛ چنین نگاه به دو جنسی و بعدی به انسان اشاره داشته و او را از محدودیت نگاه تک بعدی منحصر در برخی خصوصیات وابسته به جنس (بیولوژیک) رها میکند.<ref>. جانسون، زنانگی از دست رفته و چکونگی احیا آن، 1400ش، ص121.</ref> از این منظر زن و زنانگی موضوع ترس مردان و مردانگی نبوده و از هویت رابطهای خارج و به وضعیت استقلال و اصالت باز میگردد.<ref>. بوردیو، سلطه مذکر، 1400ش، ص76.</ref> | نگاه دیگر به زنانگی و مردانگی و ارتباط آنها به اسطوره انیما و انیموس در فرهنگ چین باستان و اسطوره مشی و مشیانه در فرهنگ ایران باستان است. در این نگاه مرد بودن و زن بودن به ویژگی جسمانی و بیرونی انسانها مرتبط است، اما مردانگی و زنانگی خصیصهای است که همۀ انسانها از آن برخوردارند. بر این اساس یک زن کامل از بعد مردانه خالی و محروم نیست، چنانکه یک مرد کامل نیز از بعد زنانه خالی و محروم نیست؛ چنین نگاه به دو جنسی و بعدی به انسان اشاره داشته و او را از محدودیت نگاه تک بعدی منحصر در برخی خصوصیات وابسته به جنس (بیولوژیک) رها میکند.<ref>. جانسون، زنانگی از دست رفته و چکونگی احیا آن، 1400ش، ص121.</ref> از این منظر زن و زنانگی موضوع ترس مردان و مردانگی نبوده و از هویت رابطهای خارج و به وضعیت استقلال و اصالت باز میگردد.<ref>. بوردیو، سلطه مذکر، 1400ش، ص76.</ref> | ||