بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
میشل بارت | '''میشل بارت'''؛ظریه پرداز اجتماعی، محقق برجسته در ویرجینیا وولف و متخصص در جنبه های تاریخ اجتماعی و فرهنگی جنگ جهانی اول. | ||
میشل بارت پس از آموزش به عنوان جامعهشناس در دانشگاه دورهام و اخذ مدرک کارشناسی ارشد در جامعهشناسی هنر و ادبیات در ساسکس، دکترای خود را در ساسکس در سال 1976 با پایاننامهای تحت عنوان "نظریه مدرنیسم و جامعه انگلیسی بین جنگها" به پایان رساند. | |||
میشل بارت، نظریهپرداز فمینیسم مارکسیستی، رمز ستمدیدگی زنان نظام خانواده یا خانوار میداند و برای از بین بردن این نظام، [[همجنسگرایی]] و زندگی کمونی را پیشنهاد میکند. | میشل بارت پس از آموزش به عنوان جامعهشناس در دانشگاه دورهام و اخذ مدرک کارشناسی ارشد در جامعهشناسی هنر و ادبیات در ساسکس، دکترای خود را در ساسکس در سال 1976 با پایاننامهای تحت عنوان "نظریه مدرنیسم و جامعه انگلیسی بین جنگها" به پایان رساند.میشل بارت، نظریهپرداز فمینیسم مارکسیستی، رمز ستمدیدگی زنان نظام خانواده یا خانوار میداند و برای از بین بردن این نظام، [[همجنسگرایی]] و زندگی کمونی را پیشنهاد میکند. | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | {{جعبه اطلاعات شخصیت | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
میشل بارت پس از پیوستن به گروه جامعهشناسی در دانشگاه سیتی، لندن در ابتدا در سال 1975 به عنوان یک مدرس، سپس به عنوان مدرس ارشد، در سال 1989 استاد گروه جامعهشناسی شد. او همچنین بین سالهای 1988 تا 1994 رئیس بخش و مدیر مرکز تحقیقات در زمینه جنسیت، قومیت و تغییرات اجتماعی بین 1990 و 1996 بود. در سال 2000 به عنوان استاد نظریه ادبی و فرهنگی مدرن به مدرسه انگلیسی و نمایشی در دانشگاه ملکه مری لندن رفت. میشل قبل از اینکه در سال 2009 رئیس مدرسه انگلیسی و نمایشی در ملکه مری شود ، پستی که او برای 4 سال بر عهده داشت، نقشهای مختلف دیگری را نیز بر عهده داشت. اینها شامل مدیر تحقیقات فارغ التحصیل و Convenor of the Modern MA در ملکه مری میشود.<ref>[http://www.michelebarrett.com/biography/ «ترجمه زندگینامه میشل بارت»، وبلاگ میشل بارت]</ref> | |||
میشل بارت | فعالیتهای حرفهای میشل بارت فراتر از نقشهای دانشگاه است و او به طور فعال در سازمانهای علمی مشارکت دارد و در هیئت تحریریه مجلات مختلف حضور دارد. وی از سال 1975 در فعالیتهای مختلف با انجمن جامعهشناسی بریتانیا مشارکت داشته و بین 1993 تا 1995 رئیس آن بوده است. او در حال حاضر معاون افتخاری BSA است. او یکی از اعضای بنیانگذار گروه تحریریه Feminist Review بود و به عنوان عضو هیئت مدیره و داور مجلات متعدد دیگری عمل کرده است. بین سالهای 1984 تا 1992، میشل یکی از ویراستاران مجموعه کتابهای ورسو با عنوان "پرسشهایی برای فمینیسم" بود که شامل کتابهای دانشمندان برجسته فمینیست و رویکردهای جدید بود.<ref>«ترجمه زندگینامه میشل بارت»، وبلاگ میشل بارت</ref> | ||
== دیدگاههای میشل بارت == | |||
=== نظریات مارکسیستی میشل === | === نظریات مارکسیستی میشل === | ||
میشل در سال 1979 کتاب «مجموعه ویرجینیا وولف: زنان و نویسندگی» را ویرایش و معرفی کرد، انتشار آن به عنوان یک لحظه مهم در توسعه نقد فمینیستی وولف شناخته شده است. میشل عضو "مجموعه ادبیات مارکسیستی فمینیستی" بود و مقاله اصلی خود را با عنوان " نویسندگی زنان: شارلوت برونته و الیزابت بارت براونینگ"، که به طور جمعی در کنفرانس اسکس در زمینه جامعهشناسی ادبیات در سال 1977 ارائه شد، تألیف کرد. | میشل در سال 1979 کتاب «مجموعه ویرجینیا وولف: زنان و نویسندگی» را ویرایش و معرفی کرد، انتشار آن به عنوان یک لحظه مهم در توسعه نقد فمینیستی وولف شناخته شده است. میشل عضو "مجموعه ادبیات مارکسیستی فمینیستی" بود و مقاله اصلی خود را با عنوان " نویسندگی زنان: شارلوت برونته و الیزابت بارت براونینگ"، که به طور جمعی در کنفرانس اسکس در زمینه جامعهشناسی ادبیات در سال 1977 ارائه شد، تألیف کرد.در دهه 1980 میشل با ایدههای مارکسیستی و رابطه تند آنها با فمینیسم درگیر شد. مطالعه او در سال 1980 سرکوب [[زنان]] امروز: مشکلات در تجزیه و تحلیل مارکسیستی فمینیستی دارای چاپهای زیادی در بریتانیا بوده است و با یک پیشگفتار جدید در سال 1985 منتشر شده و در سال 1988 مجدداً منتشر شده است. همچنین به آلمانی، سوئدی، فنلاندی و هلندی ترجمه شده و به طور گسترده پخش شده است. <ref>[http://jafarhashemlou.blogfa.com/post/2059 «نظریه های روانشناسی فمینیستی ميشل بارت»، وبلاگ هاشملو]</ref> | ||
در این مدت، میشل همچنین چندین بیانیه مهم از ایدهها و تحلیلهای فمینیستی سوسیالیستی را با همکاری مری مک اینتاش منتشر کرد ، از جمله "خانواده ضد اجتماعی" (1982) و "قوم گرایی و سوسیالیست-فمینیست" نظریه '(1985).میشل بارت همچنین در تجزیه و تحلیل اندیشه پساساختارگرا مشارکت داشته است. علاقه وي به نظريههاي ايدئولوژي به صورت مقايسهاي مفاهيم «ايدئولوژي» و «گفتمان» در نظريه اجتماعي و فرهنگي توسعه يافت. او مقاله با عنوان "سیاست حقیقت: از مارکس تا فوکو" در سال 1991 منتشر کرد.<ref>[http://www.michelebarrett.com/biography/ «ترجمه زندگینامه میشل بارت»، وبلاگ میشل بارت]</ref> | |||
در این مدت، میشل همچنین چندین بیانیه مهم از ایدهها و تحلیلهای فمینیستی سوسیالیستی را با همکاری مری مک اینتاش منتشر کرد ، از جمله "خانواده ضد اجتماعی" (1982) و "قوم گرایی و سوسیالیست-فمینیست" نظریه '(1985). | |||
میشل بارت همچنین در تجزیه و تحلیل اندیشه پساساختارگرا مشارکت داشته است. علاقه وي به نظريههاي ايدئولوژي به صورت مقايسهاي مفاهيم «ايدئولوژي» و «گفتمان» در نظريه اجتماعي و فرهنگي توسعه يافت. او مقاله با عنوان "سیاست حقیقت: از مارکس تا فوکو" در سال 1991 منتشر کرد. | |||
=== تقسیم کار جنسیتی در خانه === | === تقسیم کار جنسیتی در خانه === | ||
میشل بارت در تحلیلی مارکسیستی فمینیستی از تقسیم کار جنسیتی در خانه، بر ایدئولوژی خانوادهگرایی و تأثیر نظام سرمایهداری بر تقویت و رواج آن تأکید کرده است. به گفته وی، بر حسب این ایدئولوژی، خانواده هستهای به طور طبیعی بنیان میگیرد، جهانشمول است و تقسیمکاری طبیعی را مشخص میسازد؛ تقسیمکاری که [[مرد]] را تأمینکننده امکانات اقتصادی و زن را تیماردار و تأمینکننده کار بی مزد خانگی میداند. | میشل بارت در تحلیلی مارکسیستی فمینیستی از تقسیم کار جنسیتی در خانه، بر ایدئولوژی خانوادهگرایی و تأثیر نظام سرمایهداری بر تقویت و رواج آن تأکید کرده است. به گفته وی، بر حسب این ایدئولوژی، خانواده هستهای به طور طبیعی بنیان میگیرد، جهانشمول است و تقسیمکاری طبیعی را مشخص میسازد؛ تقسیمکاری که [[مرد]] را تأمینکننده امکانات اقتصادی و زن را تیماردار و تأمینکننده کار بی مزد خانگی میداند.<ref>«نظریه های روانشناسی فمینیستی ميشل بارت»، وبلاگ هاشملو</ref> | ||
میشل بارت در مقاله «سرمایه داری و رهایی زن» ستم زنان را ناشی از وجود دو نظام یا به علت وجود نظام مردسالاری به موازات سرمایه داری نمیبیند. بلکه از دید بارت ستم بر زنان را باید در درون نظام سرمایهداری مشاهده کرد؛ ساختار خاص سرمایهداری تقسیم کار میان کار خانگی و کار دست مزدی، کار زن و مرد و حوزهی عمومی و خصوصی را به وجود آورده است. او به این امر میپردازد که چگونه و چرا زن از مفهوم زنانگی استقبال می کند. البته توجه داشت که با وجود تاکید بارت بر ایدیولوژی، او بر آن نیست که ایدیولوژی را از مناسبات اقتصادی جدا کند. | میشل بارت در مقاله «سرمایه داری و رهایی زن» ستم زنان را ناشی از وجود دو نظام یا به علت وجود نظام مردسالاری به موازات سرمایه داری نمیبیند. بلکه از دید بارت ستم بر زنان را باید در درون نظام سرمایهداری مشاهده کرد؛ ساختار خاص سرمایهداری تقسیم کار میان کار خانگی و کار دست مزدی، کار زن و مرد و حوزهی عمومی و خصوصی را به وجود آورده است. او به این امر میپردازد که چگونه و چرا زن از مفهوم زنانگی استقبال می کند. البته توجه داشت که با وجود تاکید بارت بر ایدیولوژی، او بر آن نیست که ایدیولوژی را از مناسبات اقتصادی جدا کند.<ref>«نظریه های روانشناسی فمینیستی ميشل بارت»، وبلاگ هاشملو</ref> | ||
=== خانواده === | === خانواده === | ||
خط ۵۵: | خط ۵۱: | ||
به دلیل آنکه خانواده دستیابی به منابع را کنترل و ویژگی [[جنس]] زن را تولید مثل و لذّت بخشی به مردان تعریف میکند، دستیابی زنان به کار با دستمزد را محدود میسازد و از اینرو، تسلّط مرد بر زن را امکانپذیر میکند. | به دلیل آنکه خانواده دستیابی به منابع را کنترل و ویژگی [[جنس]] زن را تولید مثل و لذّت بخشی به مردان تعریف میکند، دستیابی زنان به کار با دستمزد را محدود میسازد و از اینرو، تسلّط مرد بر زن را امکانپذیر میکند. | ||
از نظر او، تا زمانی که مراقبت از کودکان بر عهده جامعه قرار نگیرد، هرگز برابری واقعی به دست نخواهد آمد.<ref>مگى هام، فرهنگ | از نظر او، تا زمانی که مراقبت از کودکان بر عهده جامعه قرار نگیرد، هرگز برابری واقعی به دست نخواهد آمد.<ref>مگى هام، فرهنگ نظریههاى فمینیستى، 1382ش، ص 75.</ref> | ||
وي در كتاب ستم امروزي به زنان<ref>Woman's Oppression Today.</ref>(1980) تحليلي ماركسيستي از وضعيت زنان ارائه ميدهد. وجه تمايز او با ساير فمينيستهاي ماركسيستي، يكي در تأكيد بر ستمگري بر مبناي جنسيت، در كنار ستمگري طبقاتي است. او معتقد است: مردان حتي درون طبقه كارگر از امتيازاتي برخوردارند و بر زنان اعمال اقتدار ميكنند؛ لذا بايد نظريه ماركسيستي را بهگونهاي جرح و تعديل كرد كه مناسبات جنسيتي در مركز تحليلهاي آن قرار گيرد. | وي در كتاب ستم امروزي به زنان<ref>Woman's Oppression Today.</ref>(1980) تحليلي ماركسيستي از وضعيت زنان ارائه ميدهد. وجه تمايز او با ساير فمينيستهاي ماركسيستي، يكي در تأكيد بر ستمگري بر مبناي جنسيت، در كنار ستمگري طبقاتي است. او معتقد است: مردان حتي درون طبقه كارگر از امتيازاتي برخوردارند و بر زنان اعمال اقتدار ميكنند؛ لذا بايد نظريه ماركسيستي را بهگونهاي جرح و تعديل كرد كه مناسبات جنسيتي در مركز تحليلهاي آن قرار گيرد. | ||
ديگر اينكه شكلگيري خانواده و ايدئولوژيِ طبيعي دانستن نقشهاي [[همسر]]ي و مادري زنان، گرچه به ديدگاههاي ماقبل سرمايهداري بازميگردد، اما بهدليل تناسب با وضعيت جديد و منفعت زيادي كه براي سرمايهداري داشت، در اين نظام گسترش يافت و تثبيت شد؛ لذا در تحليل وضعيت زنان بايد به مقولات اقتصادي و ايدئولوژيك، همراه باهم پرداخت.<ref>پاملا ابوت و کلر | ديگر اينكه شكلگيري خانواده و ايدئولوژيِ طبيعي دانستن نقشهاي [[همسر]]ي و مادري زنان، گرچه به ديدگاههاي ماقبل سرمايهداري بازميگردد، اما بهدليل تناسب با وضعيت جديد و منفعت زيادي كه براي سرمايهداري داشت، در اين نظام گسترش يافت و تثبيت شد؛ لذا در تحليل وضعيت زنان بايد به مقولات اقتصادي و ايدئولوژيك، همراه باهم پرداخت.<ref>پاملا ابوت و کلر والاس، جامعهشناسی زنان، ص290ـ292</ref> <ref>بستان (نجفی)، نابرابری و ستم جنسی از دیدگاه اسلام و فمینیسم، 1390ش،ص 46ـ47.</ref> | ||
میشل بارت، میگوید: به دلیل آنکه خانواده دستیابی به منابع را کنترل و ویژگی جنس زن را تولید مثل و لذّت بخشی به مردان تعریف میکند، دستیابی زنان به کار با دستمزد را محدود میسازد و از اینرو، تسلّط مرد بر زن را امکانپذیر میکند. از نظر او، تا زمانی که مراقبت از کودکان بر عهده جامعه قرار نگیرد، هرگز برابری واقعی به دست نخواهد آمد. | میشل بارت، میگوید: به دلیل آنکه خانواده دستیابی به منابع را کنترل و ویژگی جنس زن را تولید مثل و لذّت بخشی به مردان تعریف میکند، دستیابی زنان به کار با دستمزد را محدود میسازد و از اینرو، تسلّط مرد بر زن را امکانپذیر میکند. از نظر او، تا زمانی که مراقبت از کودکان بر عهده جامعه قرار نگیرد، هرگز برابری واقعی به دست نخواهد آمد. | ||
وی در كتاب خود تحت عنوان «ستم امروز بر زنان» نظام خانواده را رمز ستمديدگي آنان ميداند، به طوري كه در تقسيم نامتوازن كار، براساس ايدئولوژي خانوادهگرايي؛ كار بيمزد خانگي، نصيب زن و كسب درآمد و اعتبار اجتماعي، نصيب مرد ميشود كه اين امر از مختصات نظام سرمايهداري است. | وی در كتاب خود تحت عنوان «ستم امروز بر زنان» نظام خانواده را رمز ستمديدگي آنان ميداند، به طوري كه در تقسيم نامتوازن كار، براساس ايدئولوژي خانوادهگرايي؛ كار بيمزد خانگي، نصيب زن و كسب درآمد و اعتبار اجتماعي، نصيب مرد ميشود كه اين امر از مختصات نظام سرمايهداري است.ميشل بارت و مری مکينتاش استدلال ميکنند که ما باید بين ایدئولوژی ازدواج و ترتيبات تاریخی خاص تمایز قائل شویم. | ||
ميشل بارت و مری مکينتاش استدلال ميکنند که ما باید بين ایدئولوژی ازدواج و ترتيبات تاریخی خاص تمایز قائل شویم. | |||
میشل بارت در کتاب « ستم امروز بر زنان» بیان میکند که به اعتقاد او عمدهترین مشکل در پیشرفت آثار فمینیستی مارکسیستی تمایل صرف به تحلیل علت فرودستی زنان در نظام سرمایهداری و عدم توجه به عوامل دیگر است. | میشل بارت در کتاب « ستم امروز بر زنان» بیان میکند که به اعتقاد او عمدهترین مشکل در پیشرفت آثار فمینیستی مارکسیستی تمایل صرف به تحلیل علت فرودستی زنان در نظام سرمایهداری و عدم توجه به عوامل دیگر است. | ||
خط ۷۲: | خط ۶۶: | ||
به نظر بارت، رمز ستمدیدگی زنان، نظام «خانواده یا خانوار» است. بر اساس اعتقاد حاکم بر نظام خانواده، خانواده هستهای به طور طبیعی شکل گرفته است. این نوع نظام، جهان شمول بوده و تقسیم کار در آن نیز بر اساس طبیعت صورت پذیرفته است؛ تقسیم کاری که مرد را تأمین کننده امکانات اقتصادی و زن را تیماردار و تأمینکننده کار بی مزد خانگی میداند. | به نظر بارت، رمز ستمدیدگی زنان، نظام «خانواده یا خانوار» است. بر اساس اعتقاد حاکم بر نظام خانواده، خانواده هستهای به طور طبیعی شکل گرفته است. این نوع نظام، جهان شمول بوده و تقسیم کار در آن نیز بر اساس طبیعت صورت پذیرفته است؛ تقسیم کاری که مرد را تأمین کننده امکانات اقتصادی و زن را تیماردار و تأمینکننده کار بی مزد خانگی میداند. | ||
هدف اصلي فيمينيستهاي ماركسيستي شناسايي عملكرد روابط جنسي است كه ميتواند از فرايند توليد و باز توليد (با مفهوم ماترياليستي آنها) متمايز باشد. يا با آنها پيوند داشته باشد.طبيعت انديشة ماركسيستي فيمينيسم را اعتقاد به جريان داشتن حركت انسانها در هر دو ظرف مكان و زمان تشكيل ميدهد.تا زماني كه تغيير در شيوه توليد و نظامهاي تملك و بهره كشي ادامه دارد فمينيستهاي ماركسيست ناگزيرند اين تغييرات را با پيشرفتهايي كه در سازماندهي خانوار و روابط جنسي و توليد خانگي پديد ميآيد ارتباط دهند.با مداقه بیشتر ملاحظه میشود که [[فمینیسم مارکسیسم]] تبیین مسائل را در حد مقولات نظریه مارکسیستـی تقلیل میدهد و پیشفرضهای آن را منطبق برنظامهای اقتصادی و جامعهگرایی میداند، بنابراین نمیتواند نیازهای فردی زنان، عواطف و ذهنیات زنان را سازماندهی کند، لذا روابط آنان با مردان را در راستای اهداف حزبی قابل توجیه میکند. | |||
هدف اصلي فيمينيستهاي ماركسيستي شناسايي عملكرد روابط جنسي است كه ميتواند از فرايند توليد و باز توليد (با مفهوم ماترياليستي آنها) متمايز باشد. يا با آنها پيوند داشته باشد. | |||
طبيعت انديشة ماركسيستي فيمينيسم را اعتقاد به جريان داشتن حركت انسانها در هر دو ظرف مكان و زمان تشكيل ميدهد. | |||
تا زماني كه تغيير در شيوه توليد و نظامهاي تملك و بهره كشي ادامه دارد فمينيستهاي ماركسيست ناگزيرند اين تغييرات را با پيشرفتهايي كه در سازماندهي خانوار و روابط جنسي و توليد خانگي پديد ميآيد ارتباط دهند. | |||
با مداقه بیشتر ملاحظه میشود که [[فمینیسم مارکسیسم]] تبیین مسائل را در حد مقولات نظریه مارکسیستـی تقلیل میدهد و پیشفرضهای آن را منطبق برنظامهای اقتصادی و جامعهگرایی میداند، بنابراین نمیتواند نیازهای فردی زنان، عواطف و ذهنیات زنان را سازماندهی کند، لذا روابط آنان با مردان را در راستای اهداف حزبی قابل توجیه میکند. | |||
در واقع آنچه که در فمینیسم مارکسیسم مورد توجه قرار میگیرد، ارتباط و میزان کارکرد موضوعات جهت دستیابی به اهداف این مکتب است. سیاستهای مارکسیستی همراه و همسو با کمونیسم، جامعه آن زمان را تحت نفوذ قرار داده و خانواده را از حالت هستهای به کمون تغییر داد، زیرا بنا بر عقیده سردمداران این مکاتب، خانواده، ترویج نوعی خصوصیسازی و خلاف تودهگرایی است و احساس مالکیت را در پی خواهد داشت. استقرار کمونها به عنوان جانشین خانواده هستهای در دهه 60 و 70 به چشم میخورد که مهمترین نمونه باقی مانده و در عین حال سازمان یافته کمونها، «گیبوتصها» در اسرائیل است. در این اجتماع بالغان (زن و مرد) با یکدیگر همزیستی جنسی دارند و مراقبت از فرزندان به صورت دسته جمعی و بر عهده کل کمون میباشد.<ref>گیدنز، آنتونی: «جامعه شناسی»، | در واقع آنچه که در فمینیسم مارکسیسم مورد توجه قرار میگیرد، ارتباط و میزان کارکرد موضوعات جهت دستیابی به اهداف این مکتب است. سیاستهای مارکسیستی همراه و همسو با کمونیسم، جامعه آن زمان را تحت نفوذ قرار داده و خانواده را از حالت هستهای به کمون تغییر داد، زیرا بنا بر عقیده سردمداران این مکاتب، خانواده، ترویج نوعی خصوصیسازی و خلاف تودهگرایی است و احساس مالکیت را در پی خواهد داشت. استقرار کمونها به عنوان جانشین خانواده هستهای در دهه 60 و 70 به چشم میخورد که مهمترین نمونه باقی مانده و در عین حال سازمان یافته کمونها، «گیبوتصها» در اسرائیل است. در این اجتماع بالغان (زن و مرد) با یکدیگر همزیستی جنسی دارند و مراقبت از فرزندان به صورت دسته جمعی و بر عهده کل کمون میباشد.<ref>گیدنز، آنتونی: «جامعه شناسی»، 1376ش</ref> | ||
ازدواج مانند هر نظام اجتماعی دیگر از قواعد خاصی برخوردار است و مفاهیم ارزشمندی چون امینت روانی و فیزیکی، صمیمیت، یکرنگی، وابستگی عاطفی و روحی، احساس مسئولیت، سعادت و کسب شادی و لذت را در بر میگیرد. در [[ازدواج]] متناسب و مطلوب، نقش همسران انعطافپذیر است و روابط مطلوب، در تشریک مساعی طرفین، مصداق و عینیت مییابد؛ امّا میشل بارت، خانواده و ازدواج را محدودکنندهی حق جنسی زن میدانند؛ زیرا آزادی جنسی زنان را حق دسترسی آنها به ارتباطات آزادجنسی تلقی میکنند. | ازدواج مانند هر نظام اجتماعی دیگر از قواعد خاصی برخوردار است و مفاهیم ارزشمندی چون امینت روانی و فیزیکی، صمیمیت، یکرنگی، وابستگی عاطفی و روحی، احساس مسئولیت، سعادت و کسب شادی و لذت را در بر میگیرد. در [[ازدواج]] متناسب و مطلوب، نقش همسران انعطافپذیر است و روابط مطلوب، در تشریک مساعی طرفین، مصداق و عینیت مییابد؛ امّا میشل بارت، خانواده و ازدواج را محدودکنندهی حق جنسی زن میدانند؛ زیرا آزادی جنسی زنان را حق دسترسی آنها به ارتباطات آزادجنسی تلقی میکنند. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۱۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
*پاملا ابوت و کلر والاس، جامعهشناسی زنان، ترجمة منیژه نجمعراقی، نسخه الکترونیکی. | |||
*بستان (نجفی)، حسین، نابرابری و ستم جنسی از دیدگاه اسلام و فمینیسم، ناشر: پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم، 1390ش. | |||
گیدنز، آنتونی: «جامعه شناسی»، ترجمه منوچهری صبوری، تهران، نشرنی، 1376ش. | |||
*«ترجمه زندگینامه میشل بارت»، وبلاگ میشل بارت، تاریخ بازدید:22 اسفمد 1401ش. | |||
*«نظریه های روانشناسی فمینیستی ميشل بارت»، وبلاگ هاشملو، تاریخ بازدید:22 اسفمد 1401ش. | |||
[[رده: ویکیجنسیت]] | [[رده: ویکیجنسیت]] | ||
[[رده: کنشگران]] | [[رده: کنشگران]] |