|
|
خط ۲۶: |
خط ۲۶: |
| |خدمات = | | |خدمات = |
| }} | | }} |
| شولامیث فایرستون از طرفداران گرایش [[فمینیسم رادیکال]] است که، تفاوتهای [[جنسیتی]] فیزیولوژیک [[زن]] و [[مرد]] را پذیرفته، و در کتاب [[دیالکتیک جنس]] بر این عقیده است که تقسیم میان [[مرد]] و [[زن]] مبنای زیستشناختی دارد. | | شولامیث فایرستون؛ فمینیسم رادیکال. |
| فایرستون معتقد بود: ماهیت حقیقی دوجنس [[مرد]] و [[زن]] مساوی و یکسان است، و طبیعت بشر اساساً دو [[جنسیتی]] است، لذا با کنترل ابزار تولید مثل توسط [[زنان]] و بر چیده شدن [[خانواده]] و [[نقشهای جنسیتی]]، [[تفاوتهای جنسیتی]] به تدریج کاهش مییابد و سرانجام از میان میرود.
| |
|
| |
|
| فایرستون بیولوژی تولید مثل را موجب سرکوب [[زنان]] میدانند. «شولاميت فايراستون» در كتابش تحت عنوان «ديالكتيك جنس»، بدن [[جنس مؤنث]] را عامل ستمديدگی [[زنان]] میداند، زيرا از نظر وی [[زنان]] قدرت لازم برای انجام برخی از كارها را ندارند و به مرور، تن به كارهای پست همچون [[خانهداری]] میدهند و هميشه اسير ساختار بدنشان خواهند بود، زيرا هماره نيازمند [[مردان]] بوده و مورد [[بهرهكشی جنسی]] آنان قرار میگيرند. فايرستون معتقد است كه [[روابط جنسی]] و [[فرزندزايی]] سلطهی [[مردان]] را بر [[زنان]] تقويت میكند. | | شولامیث فایرستون از طرفداران گرایش [[فمینیسم رادیکال]] است که، تفاوتهای [[جنسیتی]] فیزیولوژیک [[زن]] و [[مرد]] را پذیرفته، و در کتاب «دیالکتیک جنس» بر این عقیدهاست که تقسیم میان [[مرد]] و [[زن]] مبنای زیستشناختی دارد. |
| | فایرستون معتقد بود: ماهیت حقیقی دوجنس [[مرد]] و [[زن]] مساوی و یکسان است، و طبیعت بشر اساساً دو جنسیتی است، لذا با کنترل ابزار تولید مثل توسط [[زنان]] و بر چیده شدن [[خانواده]] و نقشهای جنسیتی، تفاوتهای جنسیتی به تدریج کاهش مییابد و سرانجام از میان میرود. |
| | |
| | فایرستون بیولوژی تولید مثل را موجب سرکوب [[زنان]] میداند. او در كتابش تحت عنوان «ديالكتيك جنس»، بدن جنس مؤنث] را عامل ستمديدگی [[زنان]] میداند، زيرا از نظر وی زنان قدرت لازم برای انجام برخی از كارها را ندارند و به مرور، تن به كارهای پست همچون خانهداری میدهند و هميشه اسير ساختار بدنشان خواهند بود، زيرا هماره نيازمند مردان بوده و مورد بهرهكشی جنسیآنان قرار میگيرند. فايرستون معتقد است كه روابط جنسی و فرزندزايی سلطهی مردان را بر زنان تقويت میكند. |
| ==زندگینامه== | | ==زندگینامه== |
| شولامیث فایراستون <ref> shulamith firestone</ref> متولد ۷ ژانویه ۱۹۴۵ متوفای ۲۸ اوت ۲۰۱۲ ، در سال ۱۹۴۵ در اتووای کانادا به دنیا آمد و در موسسه هنر شیکاکو تحصیل کرد. در همان جا بود که مدرک کارشناسی ارشد هنرهای زیبا را دریافت کرد. فایر استون یکی از بنیانگذاران جنبش آزادی [[زنان]] در دهه ۱۹۶۰ بود. او یکی از اعضای [[زنان]] طرفدار اصلاحات نیویورک و نیز عضو گروهی بنام «وداستایتینگ» بود و برای مجله اصلاح طلب طرفدار آزادی [[زنان]] مقاله مینوشت. در ۱۹۷۰ وی کتابی با نام «[[مناظره جنسیت]]» رابه چاپ رساند که بیانیهای در مورد [[انقلاب فمینیستی]] بود و یکی از تاًثرگذارترین آثار در کنار آثاری نظیر «[[جذبه زنانه]]» [[بتی فریدان]]، «[[سیاستهای جنسیتی]]» [[کیت میلت]] و «[[مرد زننما]]» [[جرمینگری]] محسوب میشد.<ref>[http://jafarhashemlou.blogfa.com/post/2060 وبلاگ جعفر هاشملو]</ref> | | شولامیث فایراستون <ref> shulamith firestone</ref> متولد ۷ ژانویه ۱۹۴۵م در اتووای کانادا به دنیا آمد و در موسسه هنر شیکاکو تحصیل کرد. فایرستون مدرک کارشناسی ارشد هنرهای زیبا خود را از همین مدرسه دریافت کرد. فایرستون یکی از بنیانگذاران جنبش آزادی [[زنان]] در دهه ۱۹۶۰م بود. او یکی از اعضای [[زنان]] طرفدار اصلاحات نیویورک و نیز عضو گروهی بنام «وداستایتینگ» بود و برای مجله اصلاح طلب طرفدار آزادی [[زنان]] مقاله مینوشت. در سال ۱۹۷۰م وی کتابی با نام «مناظره جنسیت» رابه چاپ رساند که بیانیهای در مورد انقلاب فمینیستی بود و یکی از تاًثرگذارترین آثار در کنار آثار[[بتی فریدان]]، [[کیت میلت]] و جرمینگری محسوب میشد.<ref>[http://jafarhashemlou.blogfa.com/post/2060 «نظریه های روانشناسی فمینیستی شولامیث فایرستون، وبلاگ جعفر هاشملو]</ref> |
| ==دیدگاه== | | ==دیدگاه== |
| «فایرستون» در کتاب «دیالکتیک [[جنسیت]] » معتقد است: فرودستی [[زنان]] نه تنها در زمینههای آشکاری مانند قانون و اشتغال تحقق دارد، بلکه در روابط شخصی نیز وجود دارد. [[زنان]] نه تنها از [[مردان]] متمایزند، بلکه زیردست آنانند. اساساً [[مرد]] دشمن اصلی [[زن]] است. بنابراین وظیفه نظری، فهمیدن نظام [[جنس]] و [[جنسیت]] و وظیفه سیاسی پایان دادن به آن است. به نظر فایرستون، تفاوت میان [[مردان]] و [[زنان]] مبنایی زیستی دارد. [[زنان]] به دلیل ویژگیهای تناسلیشان و به این دلیل که ناگزیرند از نوزاد ناتوان انسان مراقبت کنند، از لحاظ جسمی ضعیف تر از [[مردان]] هستند. این امر روابط اجتماعی را ایجاب کرده است که بر اساس آن، [[زنان]] برای تأمین امنیت جسمانی خویش ناچارند به وابستگی به [[مردان]] تن دهند، اما چون پیشرفتهای فناورانه، [[بارداری]] را به نحو دیگری نیز میسر ساخته است، بنابراین، مبنای زیستی عملاً خاصیت خویش را از دست داده و فرودستی [[زنان]] و در مقابل، سلطه مردان دیگر ضرورتی ندارد. این پیشرفتها [[زنان]] را از اجبار به بچهدارشدن رها کرده، در نتیجه [[مردان]] و [[زنان]] میتوانند در کار بچه آوردن و بچهداری سهیم شوند.<ref>[https://basirat.ir/fa/amp/news/235980 بصیرت]</ref> | | «فایرستون» در کتاب «دیالکتیک جنسیت » معتقد است: فرودستی [[زنان]] نه تنها در زمینههای آشکاری مانند قانون و اشتغال تحقق دارد، بلکه در روابط شخصی نیز وجود دارد. [[زنان]] نه تنها از [[مردان]] متمایزند، بلکه زیردست آنانند. اساساً مرد دشمن اصلی [[زن]] است. بنابراین وظیفه نظری، فهمیدن نظام جنس و جنسیت و وظیفه سیاسی پایان دادن به آن است. به نظر فایرستون، تفاوت میان [[مردان]] و [[زنان]] مبنایی زیستی دارد. [[زنان]] به دلیل ویژگیهای تناسلیشان و به این دلیل که ناگزیرند از نوزاد ناتوان انسان مراقبت کنند، از لحاظ جسمی ضعیف تر از [[مردان]] هستند. این امر روابط اجتماعی را ایجاد کرده است که بر اساس آن، [[زنان]] برای تأمین امنیت جسمانی خویش ناچارند به وابستگی به [[مردان]] تن دهند، اما چون پیشرفتهای فناورانه، بارداری را به نحو دیگری نیز میسر ساخته است، بنابراین، مبنای زیستی عملاً خاصیت خویش را از دست داده و فرودستی [[زنان]] و در مقابل، سلطه مردان دیگر ضرورتی ندارد. این پیشرفتها [[زنان]] را از اجبار به بچهدارشدن رها کرده، در نتیجه [[مردان]] و [[زنان]] میتوانند در کار بچه آوردن و بچهداری سهیم شوند.<ref>[https://basirat.ir/fa/amp/news/235980 «نگاهی به گرایشهای فمینیستی (بخش سوم)»، وبسایت بصیرت]</ref> |
| | |
| فایرستون معتقد بود هر زمان که [[زنان]] و [[مردان]] در صحنه تئاتر تولیدمثل، بازیگر نقشهایی متفاوت از یکدیگر نباشند امکانی برای محو تمامی نقشهای [[جنسی]] بوجود خواهد آمد. وی باور داشت که نقشهای فعلی [[زنان]] و [[مردان]] در [[خانواده]] تنها به منظور پشتیبانی از [[خانواده]]ی طبیعی بر آنان تحمیل شده است و هنگامیکه فناوری بتواند راههای جدید و حتی «مصنوعی» برای تولیدمثل پیشِروی مردم بگذارد نیاز به [[خانواده]]ی طبیعی و نقش آن در اجتماع و همچنین در پی آن، نیاز به تحمیل تنها [[دگرجنسخواهی]] برای تضمین بقای نوع بشر از بین میرود. بدینترتیب تمایل [[مرد]] به [[مردان]] و تمایل [[زن]] به [[زنان]] گزینههای جدید و دلبخواهی به جای [[دگرجنسخواهی]] در جامعه سرمایهداری تلقی نمیشود. در واقع مفاهیم [[دگرجنسخواهی]] و [[همجنسخواهی]] از رونق افتاده و آمیزش جنسی به روش کنونی که [[مرد]] و [[زن]] در آن نقشهایی کاملاً تعریف شده و از پیش مشخص دارند از میان خواهد رفت.<ref>[http://abusadra.blogfa.com/post/851 نسیمالسادات محبوبی شریعت پناهی، کارشناس ارشد مطالعات زنان]</ref>
| |
| | |
| باید توجه داشت که آنچه شولامیث فایرستون را از سایر همقطارانش در [[فمینیسم رادیکال]] متمایز میکند امید به ظهور فناوریها و تکنولوژیهایی است که [[زنان]] را از آنچه آنان را تحت ستم [[مردان]] قرار میدهد (تولید مثل) رهایی بخشد. بنابراین فایرستون معتقد به فروپاشی [[مردسالاری]] با تغییر در طبقهی [[جنسی]] و دگرگونی بهرهکشی از توان تولید مثلی [[زنان]] بود. با انتشار کتاب «دیالکتیک جنس» انتقادات فراوانی به فایرستون شد انتقاداتی که فایرستون را متهم میکرد که تنها برتریای را که [[زنان]] در [[خانواده]] دارند و تنها ویژگیای که آنان را از [[مردان]] متمایز میکند نادیده گرفته و خواهان در اختیار قرار دادن این عرصه به [[مردان]] است. چرا که [[مردان]] در عرصه تکنولوژی پیشتاز بوده و فنآوریهای نوین به دست [[مردان]] ظهور مییابد. بدین ترتیب [[زنان]] علاوه بر فرودستی در حیطه [[خانواده]] و اجتماع با قراردادن توانایی زایش خود به [[مردان]] برای ابد در طبقهی فرودست باقی خواهند ماند.<ref>همان</ref>
| |
|
| |
|
| ==نقد==
| | فایرستون معتقد بود هر زمان که [[زنان]] و [[مردان]] در صحنه تئاتر تولیدمثل، بازیگر نقشهایی متفاوت از یکدیگر نباشند امکانی برای محو تمامی نقشهای جنسی بوجود خواهد آمد. وی باور داشت که نقشهای فعلی [[زنان]] و [[مردان]] در [[خانواده]] تنها به منظور پشتیبانی از خانوادهی طبیعی بر آنان تحمیل شده است و هنگامیکه فناوری بتواند راههای جدید و حتی «مصنوعی» برای تولیدمثل پیشِروی مردم بگذارد نیاز به خانوادهی طبیعی و نقش آن در اجتماع و همچنین در پی آن، نیاز به تحمیل تنها دگرجنسخواهی برای تضمین بقای نوع بشر از بین میرود. بدینترتیب تمایل [[مرد]] به [[مردان]] و تمایل [[زن]] به [[زنان]] گزینههای جدید و دلبخواهی به جای دگرجنسخواهی در جامعه سرمایهداری تلقی نمیشود. در واقع مفاهیم دگرجنسخواهی و همجنسخواهی از رونق افتاده و آمیزش جنسی به روش کنونی که [[مرد]] و [[زن]] در آن نقشهایی کاملاً تعریف شده و از پیش مشخص دارند از میان خواهد رفت.<ref>[http://abusadra.blogfa.com/post/851 محبوبی شریعت پناهی، نسیمالسادات ،«دیالکتیک جنس»، وبلاگ فلسفه و عرفان ،جامعه شناسی،روانشناسی]</ref> |
| آموزههای افراطی این گرایش مانند؛ لزوم فروپاشی [[خانواده]] و نقش [[مادری]] [[زن]]، دشمنی دو [[جنس]] و لزوم جداییطلبی آنها و روابط لزبینی ([[همجنسگرایی]]) نه تنها مانع از اقبال عمومی به این گرایش شد، بلکه سببساز انتقادات شدید نسبت به آن هم شد. یکی از مهمترین این انتقادات، که سایر [[فمینیستها]] به آن گرایش دارند، تأکید بیش از اندازه بر [[پدرسالاری]] به عنوان یگانه عامل سرکوب [[زنان]] و نادیده انگاشتن سایر عوامل است. الغای [[مادری]] و تمهید فروپاشی [[خانواده]] که امروزه دامن غرب را گرفته از دیگر مشکلات این گرایش افراطی است. دشمنی [[دو جنس]] و کنارهگیری [[زنان]] از [[مردان]] نیز مورد حمله منتقدان قرار گرفته است.
| |
|
| |
|
| از طرفی پیشرفت علم در زمینه تولیدمثل و [[بارداری]] خارج از رحم(آزمایشگاهی) در دنیای مدرن امروز بر خلاف تصورات خانم فایرستون نه تنها نتوانست ظلم و ستم به [[زنان]] را از بین ببرد بلکه [[زنان]] را با نوع جدیدی از ظلم و خشونت مواجهه کرده است. | | باید توجه داشت که آنچه شولامیث فایرستون را از سایر همقطارانش در [[فمینیسم رادیکال]] متمایز میکند امید به ظهور فناوریها و تکنولوژیهایی است که [[زنان]] را از آنچه آنان را تحت ستم [[مردان]] قرار میدهد (تولید مثل) رهایی بخشد. بنابراین فایرستون معتقد به فروپاشی مردسالاری با تغییر در طبقهی جنسی و دگرگونی بهرهکشی از توان تولید مثلی [[زنان]] بود. با انتشار کتاب «دیالکتیک جنس» انتقادات فراوانی به فایرستون شد انتقاداتی که فایرستون را متهم میکرد که تنها برتریای را که [[زنان]] در [[خانواده]] دارند و تنها ویژگیای که آنان را از [[مردان]] متمایز میکند نادیده گرفته و خواهان در اختیار قرار دادن این عرصه به [[مردان]] است. چرا که [[مردان]] در عرصه تکنولوژی پیشتاز بوده و فنآوریهای نوین به دست [[مردان]] ظهور مییابد. بدین ترتیب [[زنان]] علاوه بر فرودستی در حیطه [[خانواده]] و اجتماع با قراردادن توانایی زایش خود به [[مردان]] برای ابد در طبقهی فرودست باقی خواهند ماند.<ref>محبوبی شریعت پناهی، نسیمالسادات ،«دیالکتیک جنس»، وبلاگ فلسفه و عرفان ،جامعه شناسی،روانشناسی</ref> |
| | ==آثار== |
| | *دیالکتیک جنس: انقلاب فمینیستی (۱۹۷۰) |
|
| |
|
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| *[http://abusadra.blogfa.com/post/851 نسیمالسادات محبوبی شریعت پناهی، کارشناس ارشد مطالعات زنان] | | *محبوبی شریعت پناهی، نسیمالسادات ،«دیالکتیک جنس»، وبلاگ فلسفه و عرفان ،جامعه شناسی،روانشناسی، تاریخ بازدید: 11 بهمن 1401ش. |
| *[https://wikijoo.ir/index.php/%D9%81%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%86%D8%8C_%D8%B4%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AA_(%DB%B1%DB%B9%DB%B4%DB%B5) ویکیجو] | | *«نگاهی به گرایشهای فمینیستی (بخش سوم)»، وبسایت بصیرت، تاریخ درج مطلب: 30 بهمن 1390ش، تاریخ بازدید: 11 بهمن 1401ش. |
| *[https://basirat.ir/fa/amp/news/235980 بصیرت]
| | * «نظریه های روانشناسی فمینیستی شولامیث فایرستون، وبلاگ جعفر هاشملو، تاریخ بازدید: 11 بهمن 1401ش. |
| *[http://jafarhashemlou.blogfa.com/post/2060 نظریههای روانشناسی فمینیستی شولامیث فایرستون] | |
| *[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AB_%D9%81%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%86 ویکی پدیا]
| |
| [[رده: ویکیجنسیت]] | | [[رده: ویکیجنسیت]] |
| [[رده: کنشگران]] | | [[رده: کنشگران]] |