غلام رضا شفق (بحث | مشارکتها) ابرابزار |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
بدن اجتماعی مفهومی است که در دوران معاصر، به پدیدهای اجتماعی بدل شده است؛ از این منظر، بدن تحت تأثیر نهادهایی چون خانواده، مدرسه، پزشکی، ورزش و علوم انسانی شکل میگیرد. از طریق بدن، تمایزات جنسیتی، طبقاتی و نظارت اجتماعی بازتولید میشود. | بدن اجتماعی مفهومی است که در دوران معاصر، به پدیدهای اجتماعی بدل شده است؛ از این منظر، بدن تحت تأثیر نهادهایی چون خانواده، مدرسه، پزشکی، ورزش و علوم انسانی شکل میگیرد. از طریق بدن، تمایزات جنسیتی، طبقاتی و نظارت اجتماعی بازتولید میشود. | ||
== مفهومشناسی بدن اجتماعی == | ==مفهومشناسی بدن اجتماعی== | ||
اصطلاح «بدن اجتماعی» به برداشتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از بدن انسان گفته میشود. مطالعات اجتماعی بدن، ابعاد متنوعی دارد، ازجمله آنکه بدن را بهعنوان سطح بیرونی و قابل مشاهدهٔ وجود آدمی در تعاملات اجتماعی، بازنمایی میکند؛ میل را بهمثابهٔ مسئلهای درونی و فرهنگی، کنترل میکند؛<ref>- Turner, Bryan. S. , The Body and Society, 1984, p114.</ref> عملکردهای بدنی را در چارچوب نظم اجتماعی، پیشبینی میکند و نسبت بدن را با خود فرد تبیین میکند.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p95.</ref> | اصطلاح «بدن اجتماعی» به برداشتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از بدن انسان گفته میشود. مطالعات اجتماعی بدن، ابعاد متنوعی دارد، ازجمله آنکه [[بدن]] را بهعنوان سطح بیرونی و قابل مشاهدهٔ وجود آدمی در تعاملات اجتماعی، بازنمایی میکند؛ میل را بهمثابهٔ مسئلهای درونی و فرهنگی، کنترل میکند؛<ref>- Turner, Bryan. S. , The Body and Society, 1984, p114.</ref> عملکردهای بدنی را در چارچوب نظم اجتماعی، پیشبینی میکند و نسبت بدن را با خود فرد تبیین میکند.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p95.</ref> | ||
== توجه عمومی به بدن == | ==توجه عمومی به بدن== | ||
در دوران معاصر، بدن انسان به موضوعی پرتکرار در رسانهها و گفتمانهای عمومی تبدیل شده است. موضوعاتی مانند جراحیهای | در دوران معاصر، بدن انسان به موضوعی پرتکرار در رسانهها و گفتمانهای عمومی تبدیل شده است. موضوعاتی مانند [[جراحی زیبایی|جراحیهای زیبایی]]، شیوههای جوانسازی بدن و تجارت گسترده [[تناسب اندام زنان|تناسب اندام]]، از جمله مصادیق افزایش توجه اجتماعی به بدن هستند.<ref>'''-''' [https://journals.iau.ir/article_688245.html جهانپرور، طاهره و عشایری، طاها، «فراتحلیل گرایش جامعه ایرانی به مدیریت بدن»، 1400ش، ص51.]</ref> | ||
توجه عمومی به بدن، علاوه بر حوزهٔ زیباییشناسی، در زمینهٔ سلامت، هویت و سبک زندگی نمود یافته است: | توجه عمومی به بدن، علاوه بر حوزهٔ زیباییشناسی، در زمینهٔ سلامت، هویت و سبک زندگی نمود یافته است: | ||
=== مسئلهمندی بدن === | ===مسئلهمندی بدن=== | ||
در جامعهٔ مدرن، بدن به «پروژهای شخصی» برای بازسازی، بهبود و مدیریت تبدیل شده است. امروزه افراد در معرض مخاطرات زیستمحیطی، فشارهای فرهنگی و فناوریهای نوین قرار دارند که موجب شکلگیری نگرانیهای جهانی دربارهٔ بدن شده است؛ از جمله اضطرابهای مربوط به سلامت، زیبایی و کنترل بدن.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p74.</ref> | در جامعهٔ مدرن، بدن به «پروژهای شخصی» برای بازسازی، بهبود و مدیریت تبدیل شده است. امروزه افراد در معرض مخاطرات زیستمحیطی، فشارهای فرهنگی و فناوریهای نوین قرار دارند که موجب شکلگیری نگرانیهای جهانی دربارهٔ بدن شده است؛ از جمله اضطرابهای مربوط به سلامت، زیبایی و کنترل بدن.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p74.</ref> | ||
=== بدن در معرض دید === | ===بدن در معرض دید=== | ||
در جهان امروز، بدنها پیوسته در معرض نگاه و قضاوت اجتماعیاند. حتی در تعاملات روزمره، بدن بهگونهای ناگزیر در «صحنهٔ اجتماعی» حضور دارد.<ref>- Burns, Tom, Erving Goffman, London, Routledge, 1992, p38.</ref> در حالیکه بسیاری از نیازهای جسمانی مانند عطسه، خمیازه و درازکشیدن، نیازمند خلوت و «پشتصحنه» هستند، نظمهای اجتماعی معاصر بدن را به حضوری دائمی و مدیریتشده در فضای عمومی وادار میکنند.<ref>- Goffman, Erving, Behaviour in Public Places: Notes on the Social Organization of Gatherings, 1963, p68.</ref> | در جهان امروز، بدنها پیوسته در معرض نگاه و قضاوت اجتماعیاند. حتی در تعاملات روزمره، بدن بهگونهای ناگزیر در «صحنهٔ اجتماعی» حضور دارد.<ref>- Burns, Tom, Erving Goffman, London, Routledge, 1992, p38.</ref> در حالیکه بسیاری از نیازهای جسمانی مانند عطسه، خمیازه و درازکشیدن، نیازمند خلوت و «پشتصحنه» هستند، نظمهای اجتماعی معاصر بدن را به حضوری دائمی و مدیریتشده در فضای عمومی وادار میکنند.<ref>- Goffman, Erving, Behaviour in Public Places: Notes on the Social Organization of Gatherings, 1963, p68.</ref> | ||
== نقش بدن در تعاملات اجتماعی == | ==نقش بدن در تعاملات اجتماعی== | ||
بدن در فرآیندهای ارتباطی، نقش واسطهای و معناساز ایفا میکند. شکل، اندازه، پوشش، حالت چهره و زبان بدن، همه ابزارهایی برای انتقال معنا، برقراری نظم اجتماعی و القای هویت فردی و جمعیاند.<ref>- [https://jwdp.ut.ac.ir/article_27698.html اباذری، یوسف و حمیدی، نفیسه، «جامعهشناسی بدن و پارهای مناقشات»، 1387ش، ص129.]</ref> | بدن در فرآیندهای ارتباطی، نقش واسطهای و معناساز ایفا میکند. شکل، اندازه، پوشش، حالت چهره و زبان بدن، همه ابزارهایی برای انتقال معنا، برقراری نظم اجتماعی و القای هویت فردی و جمعیاند.<ref>- [https://jwdp.ut.ac.ir/article_27698.html اباذری، یوسف و حمیدی، نفیسه، «جامعهشناسی بدن و پارهای مناقشات»، 1387ش، ص129.]</ref> | ||
=== ۱. انتقال معانی اجتماعی === | ===۱. انتقال معانی اجتماعی=== | ||
بسیاری از معانی اجتماعی از طریق بدن منتقل میشوند. تماس چشمی، ژستها، نحوه ایستادن یا حرکت و حتی سکوت بدنی، پیامهایی دربارهٔ احساسات، نیتها و موقعیت اجتماعی افراد منتقل میکنند. بهعنوان نمونه، نگاههای مکرر به ساعت، تمایل به ترک گفتگو را القا میکند. حالت چهره نیز احساسات را نمایان میسازد؛ مانند چهره نگران مادر یا نگاه همدل مددکار اجتماعی. | بسیاری از معانی اجتماعی از طریق بدن منتقل میشوند. تماس چشمی، ژستها، نحوه ایستادن یا حرکت و حتی سکوت بدنی، پیامهایی دربارهٔ احساسات، نیتها و موقعیت اجتماعی افراد منتقل میکنند. بهعنوان نمونه، نگاههای مکرر به ساعت، تمایل به ترک گفتگو را القا میکند. حالت چهره نیز احساسات را نمایان میسازد؛ مانند چهره نگران مادر یا نگاه همدل مددکار اجتماعی. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
یکی از نمودهای تعاملات اجتماعی در جهان مدرن، مفهوم «بیتوجهی مدنی» است؛ حالتی که در آن افراد، بدون ایجاد مزاحمت یا صمیمیت، حضور یکدیگر را بهرسمیت میشناسند. این فرایند از طریق تنظیم دقیق حرکات بدنی، جهت نگاه و حفظ فاصله در فضاهای عمومی همچون خیابان یا وسایل نقلیه عمومی انجام میشود. برای مثال، هنگام عبور دو غریبه در پیادهرو، نگاه گذرا و بدون مکث نشاندهنده نوعی تعامل حداقلی و محترمانه است که از طریق بدن سامان مییابد.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p22-85.</ref> | یکی از نمودهای تعاملات اجتماعی در جهان مدرن، مفهوم «بیتوجهی مدنی» است؛ حالتی که در آن افراد، بدون ایجاد مزاحمت یا صمیمیت، حضور یکدیگر را بهرسمیت میشناسند. این فرایند از طریق تنظیم دقیق حرکات بدنی، جهت نگاه و حفظ فاصله در فضاهای عمومی همچون خیابان یا وسایل نقلیه عمومی انجام میشود. برای مثال، هنگام عبور دو غریبه در پیادهرو، نگاه گذرا و بدون مکث نشاندهنده نوعی تعامل حداقلی و محترمانه است که از طریق بدن سامان مییابد.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p22-85.</ref> | ||
=== ۲. نمایش تفاوتهای اجتماعی === | ===۲. نمایش تفاوتهای اجتماعی=== | ||
بدن در نظریه بوردیو ابزاری برای بازنمایی تمایزات اجتماعی و طبقاتی است؛ شیوه ایستادن، نشستن، پوشش و حرکات بدنی، جایگاه اجتماعی افراد را منعکس میکند.<ref>- [https://www.jwss.ir/article_16615.html فاتحی، ابوالقاسم و اخلاصی، ابراهیم، «مدیریت بدن و رابطۀ آن با پذیرش اجتماعی بدن»، 1387ش، ص86].</ref> فوکو نیز بدن را محل اِعمال قدرت میداند که از طریق آن، گفتمانهای جنسیتی شکل میگیرند و تفاوتهای جنسی در جامعه نهادینه میشوند.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p80.</ref> | بدن در نظریه بوردیو ابزاری برای بازنمایی تمایزات اجتماعی و طبقاتی است؛ شیوه ایستادن، نشستن، پوشش و حرکات بدنی، جایگاه اجتماعی افراد را منعکس میکند.<ref>- [https://www.jwss.ir/article_16615.html فاتحی، ابوالقاسم و اخلاصی، ابراهیم، «مدیریت بدن و رابطۀ آن با پذیرش اجتماعی بدن»، 1387ش، ص86].</ref> فوکو نیز بدن را محل اِعمال قدرت میداند که از طریق آن، گفتمانهای جنسیتی شکل میگیرند و تفاوتهای جنسی در جامعه نهادینه میشوند.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p80.</ref> | ||
=== ۳. ارائه قوانین جایگزین === | ===۳. ارائه قوانین جایگزین=== | ||
گافمن معتقد است برای قانعکننده بودن در نقشهای اجتماعی، افراد باید قوانین بدنی خاص موقعیتها را رعایت کنند. بهعنوان مثال، کارگران زیر نظر مدیران باید ظاهر مشغول به کار داشته باشند، حتی اگر در حال گفتوگوی خصوصی باشند. مدیران نیز هنگام جلسات نباید خستگی نشان دهند تا اقتدار خود را حفظ کنند. این قواعد بدنی به تداوم تعاملات اجتماعی کمک میکنند و مشکلات را پنهان میسازند تا یکپارچگی نقشها حفظ شود.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p85.</ref> | گافمن معتقد است برای قانعکننده بودن در نقشهای اجتماعی، افراد باید قوانین بدنی خاص موقعیتها را رعایت کنند. بهعنوان مثال، کارگران زیر نظر مدیران باید ظاهر مشغول به کار داشته باشند، حتی اگر در حال گفتوگوی خصوصی باشند. مدیران نیز هنگام جلسات نباید خستگی نشان دهند تا اقتدار خود را حفظ کنند. این قواعد بدنی به تداوم تعاملات اجتماعی کمک میکنند و مشکلات را پنهان میسازند تا یکپارچگی نقشها حفظ شود.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p85.</ref> | ||
=== ۴. طبقهبندی اجتماعی === | ===۴. طبقهبندی اجتماعی=== | ||
پیر بوردیو معتقد است که فعالیتهای ورزشی، هنری و سبک آرایش بدن نه تنها نشانههای تمایز اجتماعیاند، بلکه خود ابزارهایی برای طبقهبندی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی افراد محسوب میشوند. بهعبارت دیگر، سرمایههای نمادین و بدنی در کنار سرمایهٔ اقتصادی، در تعیین جایگاه اجتماعی نقش کلیدی ایفا میکنند<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p74.</ref> و بدن بهعنوان نمادی از تشخص اجتماعی شناخته میشود.<ref>- [https://jisr.ut.ac.ir/article_89338.html فرهمند، مهناز و دیگران، «مدیریت هویت و بدن (واکاوی اپیدمی زیبایی زنان و مردان در مراکز زیبایی شهر یزد)» 1401ش، ص953.]</ref> | پیر بوردیو معتقد است که فعالیتهای ورزشی، هنری و سبک آرایش بدن نه تنها نشانههای تمایز اجتماعیاند، بلکه خود ابزارهایی برای طبقهبندی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی افراد محسوب میشوند. بهعبارت دیگر، سرمایههای نمادین و بدنی در کنار سرمایهٔ اقتصادی، در تعیین جایگاه اجتماعی نقش کلیدی ایفا میکنند<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p74.</ref> و بدن بهعنوان نمادی از تشخص اجتماعی شناخته میشود.<ref>- [https://jisr.ut.ac.ir/article_89338.html فرهمند، مهناز و دیگران، «مدیریت هویت و بدن (واکاوی اپیدمی زیبایی زنان و مردان در مراکز زیبایی شهر یزد)» 1401ش، ص953.]</ref> | ||
=== ۵. نقش بدن در برقراری انضباط اجتماعی === | ===۵. نقش بدن در برقراری انضباط اجتماعی=== | ||
میشل فوکو نقش انضباط بدنی را در تحقق کنترل اجتماعی برجسته میداند. به باور او، کنترل بدن از طریق نظارت مستمر، مانند وضعیت زندانی در معرض دید دائمی، باعث درونیشدن نظم و خودکنترلی میشود. این مکانیزم کمهزینه و مؤثر، جایگزین نیاز به کنترل مستقیم و پرهزینه توسط نهادهای بیرونی میگردد.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p77.</ref> | میشل فوکو نقش انضباط بدنی را در تحقق کنترل اجتماعی برجسته میداند. به باور او، کنترل بدن از طریق نظارت مستمر، مانند وضعیت زندانی در معرض دید دائمی، باعث درونیشدن نظم و خودکنترلی میشود. این مکانیزم کمهزینه و مؤثر، جایگزین نیاز به کنترل مستقیم و پرهزینه توسط نهادهای بیرونی میگردد.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p77.</ref> | ||
=== ۶. انتقال و نهادینهسازی سلطه یا انقیاد اجتماعی === | ===۶. انتقال و نهادینهسازی سلطه یا انقیاد اجتماعی=== | ||
سلطه و انقیاد اجتماعی تنها با خشونت مستقیم منتقل نمیشود، بلکه کنشهای بدنی ساده مانند نگاههای تحقیرآمیز یا خم شدن، نیز نشانههای انقیاداند. برخی کنشهای جنسیتی، مانند باز کردن در توسط مردان برای زنان، علاوه بر نماد احترام، بازتابدهنده نابرابریهای جنسیتی و انقیاد اجتماعی است.<ref>-[https://jisr.ut.ac.ir/article_89338.html فرهمند، مهناز و دیگران، «مدیریت هویت و بدن (واکاوی اپیدمی زیبایی زنان و مردان در مراکز زیبایی شهر یزد)» 1401ش، ص963.]</ref>{{سخ}} | سلطه و انقیاد اجتماعی تنها با خشونت مستقیم منتقل نمیشود، بلکه کنشهای بدنی ساده مانند نگاههای تحقیرآمیز یا خم شدن، نیز نشانههای انقیاداند. برخی کنشهای جنسیتی، مانند باز کردن در توسط مردان برای زنان، علاوه بر نماد احترام، بازتابدهنده نابرابریهای جنسیتی و انقیاد اجتماعی است.<ref>-[https://jisr.ut.ac.ir/article_89338.html فرهمند، مهناز و دیگران، «مدیریت هویت و بدن (واکاوی اپیدمی زیبایی زنان و مردان در مراکز زیبایی شهر یزد)» 1401ش، ص963.]</ref>{{سخ}} | ||
برگر جسم مردانه را نمادی از قدرت و سلطه میداند که علاوه بر اندازه بدنی، قد، وزن، رفتار و پوشش نیز بر این تصویر تأثیرگذارند. بهعنوان مثال، یک تاجر چاق ممکن است بدون داشتن عضلات برجسته، با رفتار و پوشش خود همچنان تجسم قدرت باشد.<ref>- Berger, John, Ways of Seeing, 1972, p14.</ref> | برگر جسم مردانه را نمادی از قدرت و سلطه میداند که علاوه بر اندازه بدنی، قد، وزن، رفتار و پوشش نیز بر این تصویر تأثیرگذارند. بهعنوان مثال، یک تاجر چاق ممکن است بدون داشتن عضلات برجسته، با رفتار و پوشش خود همچنان تجسم قدرت باشد.<ref>- Berger, John, Ways of Seeing, 1972, p14.</ref> | ||
=== ۷. فاصله نقشهای اجتماعی از نقشهای فردی === | ===۷. فاصله نقشهای اجتماعی از نقشهای فردی=== | ||
ارون گافمن با تحلیل خجالت و انگ اجتماعی نقش بدن را در نمایش فاصله میان انتظارات اجتماعی و رفتار فردی برجسته میکند. خجالت زمانی ایجاد میشود که فرد کاری را انجام دهد که از نظر جامعه ناپسند است؛ مثلاً کودکی که بازی میکند اما از انجام وظیفهای مهم بازمانده است. علائم بدنی مانند سرخ شدن صورت یا لکنت زبان، نشانه نارضایتی جامعه از عملکرد فرد است که منجر به لکهٔ ننگ اجتماعی میشود.{{سخ}} | ارون گافمن با تحلیل خجالت و انگ اجتماعی نقش بدن را در نمایش فاصله میان انتظارات اجتماعی و رفتار فردی برجسته میکند. خجالت زمانی ایجاد میشود که فرد کاری را انجام دهد که از نظر جامعه ناپسند است؛ مثلاً کودکی که بازی میکند اما از انجام وظیفهای مهم بازمانده است. علائم بدنی مانند سرخ شدن صورت یا لکنت زبان، نشانه نارضایتی جامعه از عملکرد فرد است که منجر به لکهٔ ننگ اجتماعی میشود.{{سخ}} | ||
انگ اجتماعی نیز فاصله نقشهای فردی و اجتماعی را نمایان میکند؛ مانند معلولیت یا حتی تعابیر جنسیتی که بهعنوان نقص تلقی شده و از طریق بدن به فرد یادآوری میشود، چه این نقص واقعی باشد و چه برساختهٔ اجتماعی.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p85-86.</ref> | انگ اجتماعی نیز فاصله نقشهای فردی و اجتماعی را نمایان میکند؛ مانند معلولیت یا حتی تعابیر جنسیتی که بهعنوان نقص تلقی شده و از طریق بدن به فرد یادآوری میشود، چه این نقص واقعی باشد و چه برساختهٔ اجتماعی.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p85-86.</ref> | ||
== نقش جامعه در ساخت بدن == | ==نقش جامعه در ساخت بدن== | ||
از دیدگاه ساختگرایان، جامعه با طبقهبندی، نظمدهی و تفسیر بدنی، نقش فعالی در ساخت بدن ایفا میکند. میشل فوکو بر این باور است که بدن نهفقط در گفتمان معنا مییابد، بلکه در دل گفتمانها ساخته میشود؛ بهگونهای که بدن بیولوژیکی محو و بدن اجتماعی جایگزین آن میشود. این بدن ساختهشده، انعطافپذیر، ناپایدار و تابع روابط قدرت است.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p74.</ref> | از دیدگاه ساختگرایان، جامعه با طبقهبندی، نظمدهی و تفسیر بدنی، نقش فعالی در ساخت بدن ایفا میکند. میشل فوکو بر این باور است که بدن نهفقط در گفتمان معنا مییابد، بلکه در دل گفتمانها ساخته میشود؛ بهگونهای که بدن بیولوژیکی محو و بدن اجتماعی جایگزین آن میشود. این بدن ساختهشده، انعطافپذیر، ناپایدار و تابع روابط قدرت است.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p74.</ref> | ||
=== ۱. تأثیر نهادهای اجتماعی بر تنظیم بدن === | ===۱. تأثیر نهادهای اجتماعی بر تنظیم بدن=== | ||
نهادهای اجتماعی نقشی اساسی در نظارت، شکلدهی و تنظیم بدن دارند. مدرسه با ارائهٔ واکسیناسیون، تغذیه مناسب و تربیتبدنی، بدن کودکان را در مسیر مطلوب اجتماعی هدایت میکند. خانواده نیز با ارائهٔ الگوهای جنسیتی در رفتار، گفتار و حرکات، نقش مهمی در ساماندهی بدنی ایفا میکند. نهاد پزشکی نیز با ارزیابیهای علمی و هنجارسازی سلامت، درک افراد از بدن و اختلالات آن را تحت تأثیر قرار میدهد.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p13-21.</ref> | نهادهای اجتماعی نقشی اساسی در نظارت، شکلدهی و تنظیم بدن دارند. مدرسه با ارائهٔ واکسیناسیون، تغذیه مناسب و تربیتبدنی، بدن کودکان را در مسیر مطلوب اجتماعی هدایت میکند. خانواده نیز با ارائهٔ الگوهای جنسیتی در رفتار، گفتار و حرکات، نقش مهمی در ساماندهی بدنی ایفا میکند. نهاد پزشکی نیز با ارزیابیهای علمی و هنجارسازی سلامت، درک افراد از بدن و اختلالات آن را تحت تأثیر قرار میدهد.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p13-21.</ref> | ||
=== ۲. نقش ورزش در شیءانگاری بدن === | ===۲. نقش ورزش در شیءانگاری بدن=== | ||
منتقدان رادیکال ورزش بر این باورند که در بستر تمرینهای ورزشی، بدن بهسان ماشینی فنی و ابزاری تلقی میشود که هدف آن تولید حداکثر کار و انرژی است.<ref>- Brohm, Jean-Marie, Sport: A Prison of Measured Time, 1978, p38.</ref> علوم ورزشی با بهکارگیری تجهیزات و تکنیکهای خاص، سعی در بهینهسازی عملکرد بخشهای مختلف بدن دارند. این عقلانیت ماشینی، ماهیتی جنسیتی دارد؛ بهگونهای که زنان در برخی موارد برای کوچکسازی یا بزرگنمایی اعضای بدن خود تحت فشار بیشتری نسبت به مردان قرار میگیرند.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p38.</ref> | منتقدان رادیکال ورزش بر این باورند که در بستر تمرینهای ورزشی، بدن بهسان ماشینی فنی و ابزاری تلقی میشود که هدف آن تولید حداکثر کار و انرژی است.<ref>- Brohm, Jean-Marie, Sport: A Prison of Measured Time, 1978, p38.</ref> علوم ورزشی با بهکارگیری تجهیزات و تکنیکهای خاص، سعی در بهینهسازی عملکرد بخشهای مختلف بدن دارند. این عقلانیت ماشینی، ماهیتی جنسیتی دارد؛ بهگونهای که زنان در برخی موارد برای کوچکسازی یا بزرگنمایی اعضای بدن خود تحت فشار بیشتری نسبت به مردان قرار میگیرند.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p38.</ref> | ||
=== ۳. رژیم علوم انسانی === | ===۳. رژیم علوم انسانی=== | ||
از دیدگاه برایان ترنر، در دوران مدرن، متخصصان پزشکی و علمی، بهویژه نسبت به بدن زنان، کنترل و سازماندهی بیشتری اعمال کردهاند. همچنین نهادهای علوم انسانی با تفکیک دوگانهٔ طبیعت و فرهنگ، درک اجتماعی از بدن را پیچیده ساختهاند. این امر در مواردی باعث شده است که تحلیل تفاوتها و شباهتهای جنسیتی بدنها به حاشیه رانده شود و در تاریکخانهٔ علوم اجتماعی باقی بماند.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p2-13.</ref> | از دیدگاه برایان ترنر، در دوران مدرن، متخصصان پزشکی و علمی، بهویژه نسبت به بدن زنان، کنترل و سازماندهی بیشتری اعمال کردهاند. همچنین نهادهای علوم انسانی با تفکیک دوگانهٔ طبیعت و فرهنگ، درک اجتماعی از بدن را پیچیده ساختهاند. این امر در مواردی باعث شده است که تحلیل تفاوتها و شباهتهای جنسیتی بدنها به حاشیه رانده شود و در تاریکخانهٔ علوم اجتماعی باقی بماند.<ref>- Shilling, Chris, The Body and Social Theory, 1993, p2-13.</ref> | ||
=== ۴. ساخت تصور از سلامتی بدن === | ===۴. ساخت تصور از سلامتی بدن=== | ||
از دیدگاه فروند، سلامتی مفهومی صرفاً جسمانی نیست، بلکه متأثر از عوامل اجتماعی و روانی نیز هست. یکی از مؤلفههای اصلی آن، ارتباط متعادل ذهن و بدن است. شرایط اجتماعی میتوانند بر تجارب ذهنی افراد مانند موفقیت یا شکست اثر گذاشته<ref>- Freund, Peter.E.S, The Civilized Body: Social Domination, Control and Health, 1982, p40.</ref> و عواطفی همچون اضطراب، خشم، تنهایی یا سوگ را ایجاد کنند که بهنوبهٔ خود بر شاخصهای فیزیولوژیکی مانند فشار خون و سیستم ایمنی بدن اثرگذارند. بر پایهٔ برخی پژوهشها، حتی تغییرات بیوشیمیایی مانند سطح سروتونین نیز میتواند در اثر فشارهای اجتماعی دگرگون شده و به افسردگی یا اختلالات رفتاری منجر شود. از اینرو، بدن، عواطف و جامعه در ساخت مفهوم سلامتی با یکدیگر پیوندی تنگاتنگ دارند.<ref>- [https://onlinelibrary.wiley.com/doi/abs/10.1111/1467-9566.ep11340419 Freund, Peter.E.S, “The expressive body: a Common ground for the sociology of emotions and health and illness”, 1990, p454-461.]</ref> | از دیدگاه فروند، سلامتی مفهومی صرفاً جسمانی نیست، بلکه متأثر از عوامل اجتماعی و روانی نیز هست. یکی از مؤلفههای اصلی آن، ارتباط متعادل ذهن و بدن است. شرایط اجتماعی میتوانند بر تجارب ذهنی افراد مانند موفقیت یا شکست اثر گذاشته<ref>- Freund, Peter.E.S, The Civilized Body: Social Domination, Control and Health, 1982, p40.</ref> و عواطفی همچون اضطراب، خشم، تنهایی یا سوگ را ایجاد کنند که بهنوبهٔ خود بر شاخصهای فیزیولوژیکی مانند فشار خون و سیستم ایمنی بدن اثرگذارند. بر پایهٔ برخی پژوهشها، حتی تغییرات بیوشیمیایی مانند سطح سروتونین نیز میتواند در اثر فشارهای اجتماعی دگرگون شده و به افسردگی یا اختلالات رفتاری منجر شود. از اینرو، بدن، عواطف و جامعه در ساخت مفهوم سلامتی با یکدیگر پیوندی تنگاتنگ دارند.<ref>- [https://onlinelibrary.wiley.com/doi/abs/10.1111/1467-9566.ep11340419 Freund, Peter.E.S, “The expressive body: a Common ground for the sociology of emotions and health and illness”, 1990, p454-461.]</ref> | ||
== بدن و مسئله جنسیت == | ==بدن و مسئله جنسیت== | ||
بدن بهمثابهٔ ابزاری اجتماعی در ساماندهی نقشهای جنسیتی ایفای نقش میکند. در این چارچوب، انتظارات اجتماعی از مردان و زنان در رفتارهای عاطفی، نقشهای خانگی و مشارکتهای اقتصادی از طریق بدن نهادینه میشود، ازجمله: | بدن بهمثابهٔ ابزاری اجتماعی در ساماندهی نقشهای جنسیتی ایفای نقش میکند. در این چارچوب، انتظارات اجتماعی از مردان و زنان در رفتارهای عاطفی، نقشهای خانگی و مشارکتهای اقتصادی از طریق بدن نهادینه میشود، ازجمله: | ||
=== ۱. تقسیم کار جنسی === | ===۱. تقسیم کار جنسی=== | ||
ترنر معتقد است یکی از ابعاد مهم بدن اجتماعی، | ترنر معتقد است یکی از ابعاد مهم بدن اجتماعی، [[نظریههای تقسیم کار جنسیتی|تقسیم کار جنسیتی]] و عاطفی میان مردان و زنان است. بهگونهای که حتی احساسات، حرکات و شیوههای تعامل افراد نیز تابع ساختارهای جنسیتی تعریف میشود.<ref>-Turner, Bryan. S. , The Body and Society, 1984, p114.</ref> | ||
=== ۲. جنسیت و ظاهر بدن === | ===۲. جنسیت و ظاهر بدن=== | ||
کانل، ظاهر بدن را محور اصلی تحلیلهای مربوط به جنسیت میداند. او در تبیین این موضوع سه سطح را تفکیک میکند: | کانل، ظاهر بدن را محور اصلی تحلیلهای مربوط به جنسیت میداند. او در تبیین این موضوع سه سطح را تفکیک میکند: | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
ب) '''رویههای اجتماعی''': کنشها و هنجارهای روزمره، معنا و عملکرد بدنهای جنسیتی را شکل میدهند. عباراتی مانند «مردان از زنان قویترند» تفاوتهای واقعی را نادیده گرفته و اغراق در تقابلهای جنسیتی پدیدمیآورند.<ref>- Connell, Raewyn, gender and power, 1987, p81.</ref> | ب) '''رویههای اجتماعی''': کنشها و هنجارهای روزمره، معنا و عملکرد بدنهای جنسیتی را شکل میدهند. عباراتی مانند «مردان از زنان قویترند» تفاوتهای واقعی را نادیده گرفته و اغراق در تقابلهای جنسیتی پدیدمیآورند.<ref>- Connell, Raewyn, gender and power, 1987, p81.</ref> | ||
ج) '''شکلگیری بدن جنسیتی''': در نهایت، ساخت اجتماعی زنانگی و مردانگی منجر به بازنماییهای خاصی از بدن زنانه و مردانه میشود که در قالب تصویر، رفتار و توقعات اجتماعی تثبیت میگردد.<ref>- Connell, Raewyn, Which Way Is Up, 1983, p28.</ref> | ج) '''شکلگیری بدن جنسیتی''': در نهایت، ساخت اجتماعی [[زنانگی]] و [[مردانگی]] منجر به بازنماییهای خاصی از بدن زنانه و مردانه میشود که در قالب تصویر، رفتار و توقعات اجتماعی تثبیت میگردد.<ref>- Connell, Raewyn, Which Way Is Up, 1983, p28.</ref> | ||
=== ۳. پیامدهای تقسیمات جنسیتی بدن === | ===۳. پیامدهای تقسیمات جنسیتی بدن=== | ||
تقسیم بدن به دوگانهٔ زنانه و مردانه، پیامدهای اجتماعی گستردهای دارد. یکی از پیامدهای اصلی، محدودسازی مشارکت زنان در برخی حوزهها، بهویژه ورزش و فعالیتهای جسمی است؛ بهطوریکه این نگرش، گاه زنان را به رفتارهای ناسالم بدنی مانند پرهیز از تغذیه مناسب یا بیتحرکی وادار میکند.<ref><sup>-</sup> [https://www.tandfonline.com/doi/abs/10.1080/09523360701619006 Park, Roberta, “Sport, gender and society in a transatlantic Victorian perspective, 1985, p44.]</ref> | تقسیم بدن به دوگانهٔ زنانه و مردانه، پیامدهای اجتماعی گستردهای دارد. یکی از پیامدهای اصلی، محدودسازی مشارکت زنان در برخی حوزهها، بهویژه ورزش و فعالیتهای جسمی است؛ بهطوریکه این نگرش، گاه زنان را به رفتارهای ناسالم بدنی مانند پرهیز از تغذیه مناسب یا بیتحرکی وادار میکند.<ref><sup>-</sup> [https://www.tandfonline.com/doi/abs/10.1080/09523360701619006 Park, Roberta, “Sport, gender and society in a transatlantic Victorian perspective, 1985, p44.]</ref> | ||
در مقابل، بدن مردانه بهعنوان نماد قدرت و توانایی، نهتنها بر زنان برتری مییابد، بلکه این برتری بهعنوان بخشی از نظم طبیعی و اجتماعی تلقی میشود.<ref>- Connell, Raewyn, gender and power, 1987, p85.</ref>چنین تلقیهایی موجب شکلگیری اشکال پنهانی از سلطهٔ مردان بر زنان، حتی در روابط عاطفی میشود<ref>- Bartky, Sandra Lee, “Foucault, feminism and patriarchal power”, 1988, p68</ref> و نابرابریهای جنسیتی را بازتولید میکند.<ref>- Goffman, Erving, ''Gender Advertisements'', 1979, p9.</ref> | در مقابل، بدن مردانه بهعنوان نماد قدرت و توانایی، نهتنها بر زنان برتری مییابد، بلکه این برتری بهعنوان بخشی از نظم طبیعی و اجتماعی تلقی میشود.<ref>- Connell, Raewyn, gender and power, 1987, p85.</ref>چنین تلقیهایی موجب شکلگیری اشکال پنهانی از سلطهٔ مردان بر زنان، حتی در روابط عاطفی میشود<ref>- Bartky, Sandra Lee, “Foucault, feminism and patriarchal power”, 1988, p68</ref> و نابرابریهای جنسیتی را بازتولید میکند.<ref>- Goffman, Erving, ''Gender Advertisements'', 1979, p9.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{آغاز منابع}} | |||
{{چندستونه}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
* اباذری، یوسف و حمیدی، نفیسه، «جامعهشناسی بدن و پارهای مناقشات»، فصلنامهٔ پژوهش زنان، دورهٔ ۶، شمارهٔ ۴، پیاپی۲۳، ۱۳۸۷ش. | * اباذری، یوسف و حمیدی، نفیسه، «جامعهشناسی بدن و پارهای مناقشات»، فصلنامهٔ پژوهش زنان، دورهٔ ۶، شمارهٔ ۴، پیاپی۲۳، ۱۳۸۷ش. | ||
* جهانپرور، طاهره و عشایری، طاها، «فراتحلیل گرایش جامعهٔ ایرانی به مدیریت بدن»، تغییرات اجتماعی-فرهنگی، سال هجدهم'''، شمارهٔ ۶۹، تابستان۱۴۰۰ش.''' | |||
* فاتحی، ابوالقاسم و اخلاصی، ابراهیم، «مدیریت بدن و رابطهٔ آن با پذیرش اجتماعی بدن: مطالعهٔ موردی زنان شهر شیراز»، مطالعات راهبردی زنان، دورهٔ ۱۱، شمارهٔ ۴۱، ۱۳۸۷ش. | |||
* فرهمند، مهناز و دیگران، «مدیریت هویت و بدن (واکاوی اپیدمی زیبایی زنان و مردان در مراکز زیبایی شهر یزد)» مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، دورهٔ ۱۱، شمارهٔ ۴، زمستان ۱۴۰۱ش. | |||
* Bartky, Sandra Lee, “Foucault, feminism and patriarchal power”, in I. Diamond and L. Quinby (eds), ''Feminism and Foucault: Reflections on Resistance''. Boston, Mass. : Northeastern University Press, 1988. | |||
* Berger, John, ''Ways of Seeing'', Harmondsworth, Penguin, 1972. | |||
* Brohm, Jean-Marie, Sport: A Prison of Measured Time, London, Ink Books, 1978. | |||
* Burns, Tom, ''Erving Goffman'', London, Routledge, 1992. | |||
* Connell, Raewyn, ''Gender and Power,'' Cambridge: Polity Press, 1987. | |||
* Connell, Raewyn, ''Which Way Is Up?'' Sydney: George Allen and Unwin, 1983. | |||
* Freund, Peter E.S, The Civilized Body: Social Domination, Control and Health, Philadelphia, PA: Temple University Press, January 1982. | |||
* Freund, Peter.E.S, “The expressive body: a Common ground for the sociology of emotions and health and illness”, ''Sociology of Health and Illness'', volume:12(4): 45477, 1990. | |||
* Goffman, Erving, ''Behaviour in Public Places: Notes on the Social Organization of Gatherings,'' New York, The Free Press, 1963. | |||
* Goffman, Erving, ''Gender Advertisements'', London: Macmillan, 1979. | |||
* Park, Roberta, “Sport, gender and society in a transatlantic Victorian perspective”, ''British Journal of Sports History'', volume2(528), 1985. | |||
* Shilling, Chris, The Body and Social Theory, London, Newbury Park and New Delhi, Sage Publications, 1993. | |||
* Turner, Bryan. S. , The Body and Society, Oxford, Basil Blackwell, 1984. | |||
{{آغاز منابع}} | |||
{{چندستونه}} | |||
[[رده:ویکیجنسیت]] | [[رده:ویکیجنسیت]] |