بدون خلاصۀ ویرایش |
Wiki-fazel (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
جین بتکه الشتاین<ref> .Jean Bethke Elshtain</ref>از فمنیستهای موج سوم | جین بتکه الشتاین<ref> .Jean Bethke Elshtain</ref>از فمنیستهای موج سوم | ||
جین بتکه الشتاین در کتاب «مرد عمومی، زن خصوصی» (۱۹۸۱) به تلاش فمنیستهای رادیکال برای سیاسی کردن زندگی خصوصی حمله می کند و به دفاع از زندگی خصوصی و خانوادهی فرزند محور میپردازد. الشتاین | جین بتکه الشتاین در کتاب «مرد عمومی، زن خصوصی» (۱۹۸۱) به تلاش فمنیستهای رادیکال برای سیاسی کردن زندگی خصوصی حمله می کند و به دفاع از زندگی خصوصی و خانوادهی فرزند محور میپردازد. الشتاین مادر بودن را«فعالیتی پیچیده، غنی، پر زحمت و شادی آفرین» می داند که «زیستی، طبیعی، اجتماعی، نمادین و عاطفی است». | ||
الشتاین به سبب مطالعاتش در خصوص «جنگ عادلانه» مشهور بود. همین ایده بود که جنگ علیه تروریسم را برای محافظه کاران دولت بوش توجیه میکرد.الشتاین با اینکه طرفدار خانوادهگرایی، و از منتقدین فمنیستهای رادیکال میباشد اما با تئوری «جنگ عادلانه» پس از حادثه یازده سپتامبر یکی از مدافعان حمله دولت آمریکا به عراق و افغانستان بود. | الشتاین به سبب مطالعاتش در خصوص «جنگ عادلانه» مشهور بود. همین ایده بود که جنگ علیه تروریسم را برای محافظه کاران دولت بوش توجیه میکرد.الشتاین با اینکه طرفدار خانوادهگرایی، و از منتقدین فمنیستهای رادیکال میباشد اما با تئوری «جنگ عادلانه» پس از حادثه یازده سپتامبر یکی از مدافعان حمله دولت آمریکا به عراق و افغانستان بود. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
ایده جنگ عادلانه ریشه در آرای فیلسوف مسیحی سنت آگوستین دارد و در دوران معاصر توسط جین الشتاین و مایکل والزر بسط و گسترش داده شده است. الشتاین در سال 2003 بر اساس ایده جنگ عادلانه کتاب «جنگ عادلانه علیه ترور» را به نگارش درآورد. | ایده جنگ عادلانه ریشه در آرای فیلسوف مسیحی سنت آگوستین دارد و در دوران معاصر توسط جین الشتاین و مایکل والزر بسط و گسترش داده شده است. الشتاین در سال 2003 بر اساس ایده جنگ عادلانه کتاب «جنگ عادلانه علیه ترور» را به نگارش درآورد. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
جین بتکه الشتاین در 6 ژانویه 1941 در خانواده پل بتکه و هلن لیند<ref>[https://en.wikipedia.org/wiki/Jean_Bethke_Elshtain ویکی | جین بتکه الشتاین در 6 ژانویه 1941 در خانواده پل بتکه و هلن لیند <ref>[https://en.wikipedia.org/wiki/Jean_Bethke_Elshtain «Bethke_Elshtain»، در ویکی پدیای انگلیسی]</ref> در بخش روستایی-کشاورز واقع در شمال کلرادو چشم به جهان گشود و در روستای کوچک تیمنات (با 185 نفر جمعیت) بزرگ شد. پدرش مدیر مدارس تیمنات بود و الشتاین در میان پنج فرزند [[خانواده]] از همه بزرگ تر بود. در دبیرستان، الشتاین نایب رئیس ملی انجمن آینده سازان آمریکا بود و با بردن جوایز متعددی در مسابقات سخنرانی، استعداد خود را برای ایراد سخنرانیهای عمومی ثابت کرد. پس از دبیرستان برای تحصیل در رشته تاریخ به دانشگاه ایالتی کلرادو و بعدها به دانشگاه کلرادو رفت و در همان جا در سال 1963 مدرک کارشناسی خود را گرفت. در این زمان او [[ازدواج]] کرده و با داشتن سه فرزند از همسرش جدا شد. در 1973 الشتاین مدرک دکترای خود را از دانشگاه براندیس گرفت و در مقام استادیار به دانشکده علوم سیاسی دانشگاه ماساچوست در آمرست پیوست. در 1976 به مقام دانشیاری رسید و در 1981 استاد تمام شد. در 1988 الشتاین در مقام استاد علوم سیاسی در دانشگاه وندربیلت مشغول به کار شد (و نخستین زنی بود که در این دانشگاه عهده دار یک کرسی استادی گردید). در 1995 به عنوان نخستین استاد کرسی لورا اسپلمن راکفلر در اخلاقیات اجتماعی و سیاسی در مدرسه الهیات دانشگاه شیکاگو کار خود را شروع کرد. | ||
جین الشتاین در ۱۱ آگوست ۲۰۱۳ در سن ۷۲ سالگی درگذشت. | جین الشتاین در ۱۱ آگوست ۲۰۱۳ در سن ۷۲ سالگی درگذشت. | ||
== دیدگاه== | == دیدگاه== | ||
جین بتکه الشتاین از مدافعین [[خانواده]] در جنبش فمینیسم خانوادهگرااست. به نظر میرسد که در تاریخچهی نظرات الشتاین، زمانی نبوده است که او مخالفتی با خانواده داشته باشد. نظرات وی در موضوع خانواده و [[زنان]] را در دو دستهی کلی میتوان مورد بررسی قرار داد: | جین بتکه الشتاین از مدافعین [[خانواده]] در جنبش فمینیسم خانوادهگرااست. به نظر میرسد که در تاریخچهی نظرات الشتاین، زمانی نبوده است که او مخالفتی با خانواده داشته باشد. نظرات وی در موضوع خانواده و [[زنان]] را در دو دستهی کلی میتوان مورد بررسی قرار داد: | ||
#اعتراض و مخالفت با نظریات فمینیستی در مورد زنان و | #اعتراض و مخالفت با نظریات فمینیستی در مورد زنان و مادری | ||
#توجه به نقش ویژهی خانواده در همبستگی اجتماعی | #توجه به نقش ویژهی خانواده در همبستگی اجتماعی | ||
الشتاین به بسیاری از نظریات فمینیستی نقدهای جدی داشت. انتقاد و ایراد جدی الشتاین متوجه هر سه گروه فمینیستی لیبرال، [[رادیکال]] و مارکسیستی بود. انتقاد او به لیبرالها این بود که انسان بودن را معادل مرد بودن فرض کردهاند و معتقدند که زنان اگر بخواهند/ میخواهند و باید بخواهند که شبیه مردان باشند.<ref>Elshtain، 1995: 427.</ref> او اصرار داشت که «موضوع برخورد و مطالعهی ما انزوا و حقارت زنان تحت سیطرهی ایدئولوژی مردمحور است و نه فعالیت انسان ساز [[زنان]]؛ | الشتاین به بسیاری از نظریات فمینیستی نقدهای جدی داشت. انتقاد و ایراد جدی الشتاین متوجه هر سه گروه فمینیستی لیبرال، [[رادیکال]] و مارکسیستی بود. انتقاد او به لیبرالها این بود که انسان بودن را معادل مرد بودن فرض کردهاند و معتقدند که زنان اگر بخواهند/ میخواهند و باید بخواهند که شبیه مردان باشند.<ref>Elshtain، 1995: 427.</ref> او اصرار داشت که «موضوع برخورد و مطالعهی ما انزوا و حقارت زنان تحت سیطرهی ایدئولوژی مردمحور است و نه فعالیت انسان ساز [[زنان]]؛ مادری، آنچه امروزه نزد فمینیستها با عنوان کار بیارزش شمرده میشود.<ref>Budig، 2004: 416.</ref> | ||
الشتاین معتقد بود اصرار بر اینکه زنان شبیه مردان باشند، در نهایت منجر به پرورش خصوصیات مردانه (قاطعیت، دوری از صمیمت و وابستگی و پرورش ارزشهای مردانه) در [[زنان]] و از دست رفتن خصوصیات زنانهایی میشود که قابلیت خلق و حفظ اجتماع از طریق ارتباط صمیمانه را دارد.<ref>[http://jafarhashemlou.blogfa.com/post/2073 هاشملو، | الشتاین معتقد بود اصرار بر اینکه زنان شبیه مردان باشند، در نهایت منجر به پرورش خصوصیات مردانه (قاطعیت، دوری از صمیمت و وابستگی و پرورش ارزشهای مردانه) در [[زنان]] و از دست رفتن خصوصیات زنانهایی میشود که قابلیت خلق و حفظ اجتماع از طریق ارتباط صمیمانه را دارد.<ref>[http://jafarhashemlou.blogfa.com/post/2073 هاشملو، «نظریه های روانشناسی فمینیستی جین بتکه الشتین»، در وبلاگ روانشناسی هاشملو، ،9 شهریور 1400ش]</ref> | ||
جین معتقد است لیبرالها و همینطور [[رادیکال]]ها نیاز دارند که بهطور جدی در این اندیشه که تفاوت بین [[زنان]] و [[مردان]] بهتمامی ناشی از تربیت است و نه طبیعت، تجدیدنظر کنند؛ چراکه خیل زنانی که همچنان مادری را انتخاب میکنند، بیانگر آن است که | جین معتقد است لیبرالها و همینطور [[رادیکال]]ها نیاز دارند که بهطور جدی در این اندیشه که تفاوت بین [[زنان]] و [[مردان]] بهتمامی ناشی از تربیت است و نه طبیعت، تجدیدنظر کنند؛ چراکه خیل زنانی که همچنان مادری را انتخاب میکنند، بیانگر آن است که مادری نقش و شغلی مانند «افسر نیروی هوایی» نیست و حتی اگر هم باشد، چنین نیست که بتوان بهراحتی آن را تعویض یا فراموش کرد. <ref>[https://nashreney.com/product/ تانگ، «نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریههای فمینیستی»، ص 61، 1396ش]</ref> | ||
از نظر الشتاین، این ادعا که زنانی که مادری و [[همسری]] را انتخاب میکنند کوتهفکرند و زنانی که بیش از همه مایلند در نقشهای اجتماعی و شغلی حاضر بشوند زنان روشنفکر هستند، خشم زنانی را برانگیخته که بهواسطهی انتخابشان مورد اهانت قرار گرفتهاند. الشتاین متذکر این نکته است که این امر در مخالفت با اصول اولیهی لیبرالیسم مبنی بر آزادی انتخاب و احترام است. اصرار بر تغییر نقشها و شبیه کردن [[زنان]] و [[مردان]] به یکدیگر در مدت زمان کوتاه امکانپذیر نیست و اجبار افراد بر تغییر نیز همچنان با اصول لیبرالیسم در تناقض است. | |||
از نظر الشتاین، این ادعا که زنانی که | در کتاب «مرد عمومی، زن خصوصی»، الشتاین در مورد این موضوع بحث میکند که تجربیات [[زنان]] بهعنوان مادر، به آنان برتریای میدهد که میتواند در ادارهی جهان مورد استفاده قرار گیرد. او مدعی است افراد در [[خانواده]] در معرض بهترین تجربه از روابط انسانی هستند: دل بستگیهای طولانیمدت، ضرورتها و مسئولیتهای متقابل، صمیمیت و مراقبت. در ضمن اینکه خانواده تنها مکان در دنیای سرمایهداری است که افراد، محبت و آرامش را در آن مییابند؛ چراکه این محل تنها جایی است که سود و منفعت، هدف غایی افراد نیست. این ویژگی، خانه را تنها مکانی میسازد که افراد در آن رفتار منصفانه، شفقت، اخلاق و مسئولیتپذیری را میآموزند. | ||
در کتاب «مرد عمومی، زن خصوصی»، الشتاین در مورد این موضوع بحث میکند که تجربیات [[زنان]] بهعنوان | |||
الشتاین مدعی است که این خصایص از طریق یک مادری خوب، به افراد انتقال مییابد. اگر چنین فرایندی از مراقبت و توجه به جامعه گسترش داده شود، تغییرات جدی در شالودههای ساختاری حقوق، مسئولیتها و قوانین اتفاق میافتاد. [[خانواده]] امکان به وجود آمدن اخلاق مسئولیتپذیری در قبال جامعه و افراد دیگر را به وجود میآورد، در حالی که فرایند فعلی، آزادیهای فردی را به جای اخلاقمداری ترویج میکند. او معتقد است «مادری اجتماعی<ref>Social Mothering.</ref>»<ref>Budig، 2004: 427.</ref> به نحو عمیقی جریان روند حاکم را که در آن حقوق فردی بر ضروریات اجتماع مقدم پنداشته میشود تغییر خواهد داد. از نظر وی، این نکته باید مورد توجه فمینیستهایی که در پی برابری جنسیتیاند قرار گیرد؛ آنها میبایست به جای تلاش برای به دست آوردن حقوق فردی و آزادیهای شهروندی برابر با [[مردان]] برای زنان، به این نکته توجه کنند که مادری اجتماعی برای [[زنان]] و مردان، هر دو رفاه اجتماعی و مسئولیتپذیری نسبت به جامعه و افراد دیگر را به ارمغان خواهد آورد که غایت ارزشمندتری است. | الشتاین مدعی است که این خصایص از طریق یک مادری خوب، به افراد انتقال مییابد. اگر چنین فرایندی از مراقبت و توجه به جامعه گسترش داده شود، تغییرات جدی در شالودههای ساختاری حقوق، مسئولیتها و قوانین اتفاق میافتاد. [[خانواده]] امکان به وجود آمدن اخلاق مسئولیتپذیری در قبال جامعه و افراد دیگر را به وجود میآورد، در حالی که فرایند فعلی، آزادیهای فردی را به جای اخلاقمداری ترویج میکند. او معتقد است «مادری اجتماعی<ref>Social Mothering.</ref>»<ref>Budig، 2004: 427.</ref> به نحو عمیقی جریان روند حاکم را که در آن حقوق فردی بر ضروریات اجتماع مقدم پنداشته میشود تغییر خواهد داد. از نظر وی، این نکته باید مورد توجه فمینیستهایی که در پی برابری جنسیتیاند قرار گیرد؛ آنها میبایست به جای تلاش برای به دست آوردن حقوق فردی و آزادیهای شهروندی برابر با [[مردان]] برای زنان، به این نکته توجه کنند که مادری اجتماعی برای [[زنان]] و مردان، هر دو رفاه اجتماعی و مسئولیتپذیری نسبت به جامعه و افراد دیگر را به ارمغان خواهد آورد که غایت ارزشمندتری است. | ||
خط ۶۰: | خط ۵۸: | ||
الشتاین اشاره میکند مسئلهی [[خانواده]] زمانی مورد توجه قرار گرفت که خانه را بهعنوان محل خشونت به افراد بهخصوص [[زنان]] و کودکان معرفی کردند.<ref>Ibid: 259.</ref> معرفی خانواده از این منظر، سبب شکل گرفتن دیدگاههای نادرست دربارهی آن و مغفول ماندن کارکردهایی از خانواده شد که برای اعضای آن و جامعه ضروری هستند. | الشتاین اشاره میکند مسئلهی [[خانواده]] زمانی مورد توجه قرار گرفت که خانه را بهعنوان محل خشونت به افراد بهخصوص [[زنان]] و کودکان معرفی کردند.<ref>Ibid: 259.</ref> معرفی خانواده از این منظر، سبب شکل گرفتن دیدگاههای نادرست دربارهی آن و مغفول ماندن کارکردهایی از خانواده شد که برای اعضای آن و جامعه ضروری هستند. | ||
از نظر الشتاین، به دنبال نظریات افراطی در مورد خانواده بهعنوان واحد اجتماعی-اقتصادی، نهادی ستمگر نسبت به اعضای خانواده <ref> | از نظر الشتاین، به دنبال نظریات افراطی در مورد خانواده بهعنوان واحد اجتماعی-اقتصادی، نهادی ستمگر نسبت به اعضای خانواده <ref>«روزنامهی آزادی زنان انقلابی»، 1971م</ref>، [[خانواده]] بهعنوان تولیدکنندهی ملزومات سرمایهداری<ref>جین همفریز[9]Ibid: 3-261.</ref>، خانه بهعنوان ریشهی هر شر (لائورال لیمپوس<ref>Laurel Limpus.</ref>) و اردوگاه کار اجباری دلپذیر (بتی فریدان)، نظریات روانشناسی نیز به تخریب خانواده پرداختند و خانوادهها را گروهی از افراد «گانگستر» و خانه را مکانی برای «ترور متقابل» معرفی کردند. لاینگ و سنت<ref>Sennett& Cobb - R.D. Laing.</ref> عشق خانوادگی و نگرانیهای والدین را نوعی خشونت معرفی کردهاند. «از لحظهی تولد کودک انسانهای اولیه تا کودک قرن بیستمی در معرض خشونتهایی هستند که عشق نامیده میشود» و بنابراین همهی افرادی که در خانوادهها بزرگ شدهاند «موجوداتی نیمهدیوانهاند.» | ||
گروههای طرفدار خانواده، خانه و نقشهای خانوادگی [[زنان]] را منبع قدرت و خردی میدانند که میتواند برای تبدیل جهان به مکان بهتر، استفاده شود. از نظر این دسته از فمینیستها، دلیل اصلی ضدیت با خانواده، غرق شدن در جذابیت ظاهری فعالیتهای مردانه و تصور [[خانواده]] بهعنوان مانع اصلی رسیدن زنان به این امتیازات است. در حالی که از نظر فمینیستهای طرفدار خانواده، حضور [[زنان]] در خانه بهدور از دنیای سیاست و آفات آن، زنان را در همکاری، مراقبت و حفاظت از یکدیگر در موقعیت برتری نسبت به مردان قرار داده است. این گروه معتقدند این خصوصیات زنان میتواند پادزهری برای فرهنگ مردمحور باشد.<ref>Ibid: 427.</ref> | گروههای طرفدار خانواده، خانه و نقشهای خانوادگی [[زنان]] را منبع قدرت و خردی میدانند که میتواند برای تبدیل جهان به مکان بهتر، استفاده شود. از نظر این دسته از فمینیستها، دلیل اصلی ضدیت با خانواده، غرق شدن در جذابیت ظاهری فعالیتهای مردانه و تصور [[خانواده]] بهعنوان مانع اصلی رسیدن زنان به این امتیازات است. در حالی که از نظر فمینیستهای طرفدار خانواده، حضور [[زنان]] در خانه بهدور از دنیای سیاست و آفات آن، زنان را در همکاری، مراقبت و حفاظت از یکدیگر در موقعیت برتری نسبت به مردان قرار داده است. این گروه معتقدند این خصوصیات زنان میتواند پادزهری برای فرهنگ مردمحور باشد.<ref>Ibid: 427.</ref> | ||
خط ۹۱: | خط ۸۹: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
*گریفیتس، مارتین، | *گریفیتس، مارتین، «دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان»، مترجم: علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم، 1388ش | ||
*تانگ، رزماری، | *تانگ، رزماری، «نقد و نظر: درآمدی بر نظریه های فمینیستی»، مترجم: منیژه نجم عراقی، تهران: نشر نی، چاپ سوم، 1387ش | ||
* | *«Jean Bethke Elshtain»، در ویکی پدیای انگلیسی، بازدید 27 بهمن 1401ش | ||
* | * هاشملو، جعفر، «نظریه های روانشناسی فمینیستی جین بتکه الشتین»، در وبلاگ روانشناسی هاشملو، ،9 شهریور 1400ش | ||
[[رده: ویکیجنسیت]] | [[رده: ویکیجنسیت]] | ||
[[رده: کنشگران]] | [[رده: کنشگران]] | ||