جین بتکه الشتاین

از ویکی‌جنسیت
جین بتکه الشتاین
اطلاعات شخصی
زاده ۶ ژانویه ۱۹۴۱؛ آمریکا
مکتب فمینیسم خانواده‌گرا
درگذشت ۱۱ اگوست ۲۰۱۳(72 سال)

جین بتکه الشتاین[۱]از فمنیست‌های موج سوم

جین بتکه الشتاین در کتاب «مرد عمومی، زن خصوصی» (۱۹۸۱) به تلاش فمنیست‌های رادیکال برای سیاسی کردن زندگی خصوصی حمله می کند و به دفاع از زندگی خصوصی و خانواده‌ی فرزند محور می‌پردازد. الشتاین مادر بودن را«فعالیتی پیچیده، غنی، پر زحمت و شادی آفرین» می داند که «زیستی، طبیعی، اجتماعی، نمادین و عاطفی است».

الشتاین به سبب مطالعاتش در خصوص «جنگ عادلانه» مشهور بود. همین ایده بود که جنگ علیه تروریسم را برای محافظه کاران دولت بوش توجیه می‌کرد.الشتاین با اینکه طرفدار خانواده‌گرایی، و از منتقدین فمنیست‌های رادیکال می‌باشد اما با تئوری «جنگ عادلانه» پس از حادثه یازده سپتامبر یکی از مدافعان حمله دولت آمریکا به عراق و افغانستان بود.

ایده جنگ عادلانه ریشه در آرای فیلسوف مسیحی سنت آگوستین دارد و در دوران معاصر توسط جین الشتاین و مایکل والزر بسط و گسترش داده شده است. الشتاین در سال 2003 بر اساس ایده جنگ عادلانه کتاب «جنگ عادلانه علیه ترور» را به نگارش درآورد.

زندگی‌نامه

جین بتکه الشتاین در 6 ژانویه 1941 در خانواده پل بتکه و هلن لیند [۲] در بخش روستایی-کشاورز واقع در شمال کلرادو چشم به جهان گشود و در روستای کوچک تیمنات (با 185 نفر جمعیت) بزرگ شد. پدرش مدیر مدارس تیمنات بود و الشتاین در میان پنج فرزند خانواده از همه بزرگ تر بود. در دبیرستان، الشتاین نایب رئیس ملی انجمن آینده سازان آمریکا بود و با بردن جوایز متعددی در مسابقات سخنرانی، استعداد خود را برای ایراد سخنرانی‌های عمومی ثابت کرد. پس از دبیرستان برای تحصیل در رشته تاریخ به دانشگاه ایالتی کلرادو و بعدها به دانشگاه کلرادو رفت و در همان جا در سال 1963 مدرک کارشناسی خود را گرفت. در این زمان او ازدواج کرده و با داشتن سه فرزند از همسرش جدا شد. در 1973 الشتاین مدرک دکترای خود را از دانشگاه براندیس گرفت و در مقام استادیار به دانشکده علوم سیاسی دانشگاه ماساچوست در آمرست پیوست. در 1976 به مقام دانشیاری رسید و در 1981 استاد تمام شد. در 1988 الشتاین در مقام استاد علوم سیاسی در دانشگاه وندربیلت مشغول به کار شد (و نخستین زنی بود که در این دانشگاه عهده دار یک کرسی استادی گردید). در 1995 به عنوان نخستین استاد کرسی لورا اسپلمن راکفلر در اخلاقیات اجتماعی و سیاسی در مدرسه الهیات دانشگاه شیکاگو کار خود را شروع کرد. جین الشتاین در ۱۱ آگوست ۲۰۱۳ در سن ۷۲ سالگی درگذشت.

دیدگاه‌

جین بتکه الشتاین از مدافعین خانواده در جنبش فمینیسم خانواده­‌گرااست. به نظر می­‌رسد که در تاریخچه‌ی نظرات الشتاین، زمانی نبوده است که او مخالفتی با خانواده داشته باشد. نظرات وی در موضوع خانواده و زنان را در دو دسته‌ی کلی می­‌توان مورد بررسی قرار داد:

  1. اعتراض و مخالفت با نظریات فمینیستی در مورد زنان و مادری
  2. توجه به نقش ویژه‌ی خانواده در همبستگی اجتماعی

الشتاین به بسیاری از نظریات فمینیستی نقدهای جدی داشت. انتقاد و ایراد جدی الشتاین متوجه هر سه گروه فمینیستی لیبرال، رادیکال و مارکسیستی بود. انتقاد او به لیبرال‌ها این بود که انسان بودن را معادل مرد بودن فرض کرده­‌اند و معتقدند که زنان اگر بخواهند/ می‌خواهند و باید بخواهند که شبیه مردان باشند.[۳] او اصرار داشت که «موضوع برخورد و مطالعه‌ی ما انزوا و حقارت زنان تحت سیطره‌ی ایدئولوژی مردمحور است و نه فعالیت انسان ­ساز زنان؛ مادری، آنچه امروزه نزد فمینیست­‌ها با عنوان کار بی­‌ارزش شمرده می‌­شود.[۴]

الشتاین معتقد بود اصرار بر اینکه زنان شبیه مردان باشند، در نهایت منجر به پرورش خصوصیات مردانه (قاطعیت، دوری از صمیمت و وابستگی و پرورش ارزش­های مردانه) در زنان و از دست رفتن خصوصیات زنان‌ه­ایی می­‌شود که قابلیت خلق و حفظ اجتماع از طریق ارتباط صمیمانه را دارد.[۵]

جین معتقد است لیبرال­ها و همین­طور رادیکال­ها نیاز دارند که به‌طور جدی در این اندیشه که تفاوت بین زنان و مردان به‌تمامی ناشی از تربیت است و نه طبیعت، تجدیدنظر کنند؛ چراکه خیل زنانی که همچنان مادری را انتخاب می­‌کنند، بیانگر آن است که مادری نقش و شغلی مانند «افسر نیروی هوایی» نیست و حتی اگر هم باشد، چنین نیست که بتوان به‌راحتی آن را تعویض یا فراموش کرد. [۶] از نظر الشتاین، این ادعا که زنانی که مادری و همسری را انتخاب می­‌کنند کوته‌­فکرند و زنانی که بیش از همه مایل­ند در نقش­‌های اجتماعی و شغلی حاضر بشوند زنان روشن‌فکر هستند، خشم زنانی را برانگیخته که به‌واسطه‌ی انتخابشان مورد اهانت قرار گرفته‌­اند. الشتاین متذکر این نکته است که این امر در مخالفت با اصول اولیه‌ی لیبرالیسم مبنی بر آزادی انتخاب و احترام است. اصرار بر تغییر نقش­‌ها و شبیه کردن زنان و مردان به یکدیگر در مدت زمان کوتاه امکان­پذیر نیست و اجبار افراد بر تغییر نیز همچنان با اصول لیبرالیسم در تناقض است. در کتاب «مرد عمومی، زن خصوصی»، الشتاین در مورد این موضوع بحث می‌کند که تجربیات زنان به‌عنوان مادر، به آنان برتری­‌ای می­‌دهد که می‌تواند در اداره‌ی جهان مورد استفاده قرار گیرد. او مدعی است افراد در خانواده در معرض بهترین تجربه از روابط انسانی هستند: دل بستگی­‌های طولانی‌مدت، ضرورت‌­ها و مسئولیت­‌های متقابل، صمیمیت و مراقبت. در ضمن اینکه خانواده تنها مکان در دنیای سرمایه‌­داری است که افراد، محبت و آرامش را در آن می­‌یابند؛ چراکه این محل تنها جایی است که سود و منفعت، هدف غایی افراد نیست. این ویژگی، خانه را تنها مکانی می­‌سازد که افراد در آن رفتار منصفانه، شفقت، اخلاق و مسئولیت‎‌­پذیری را می­‌آموزند.

الشتاین مدعی است که این خصایص از طریق یک مادری خوب، به افراد انتقال می­‌یابد. اگر چنین فرایندی از مراقبت و توجه به جامعه گسترش داده شود، تغییرات جدی در شالوده‌­های ساختاری حقوق، مسئولیت‌­ها و قوانین اتفاق می­‌افتاد. خانواده امکان به‌ وجود آمدن اخلاق مسئولیت­پذیری در قبال جامعه و افراد دیگر را به وجود می­‌آورد، در حالی ­که فرایند فعلی، آزادی‌­های فردی را به جای اخلاق‌مداری ترویج می‌­کند. او معتقد است «مادری اجتماعی[۷]»[۸] به نحو عمیقی جریان روند حاکم را که در آن حقوق فردی بر ضروریات اجتماع مقدم پنداشته می‌­شود تغییر خواهد داد. از نظر وی، این نکته باید مورد توجه فمینیست­‌هایی که در پی برابری جنسیتی­‌اند قرار گیرد؛ آن‌ها می‌­بایست به جای تلاش برای به دست آوردن حقوق فردی و آزادی­‌های شهروندی برابر با مردان برای زنان، به این نکته توجه کنند که مادری اجتماعی برای زنان و مردان، هر دو رفاه اجتماعی و مسئولیت­­‌پذیری نسبت به جامعه و افراد دیگر را به ارمغان خواهد آورد که غایت ارزشمندتری است.

الشتاین نیز به مسئله‌ی کودکان پرداخته است؛ هم از جهت مغفول­ ماندن آنان در دوران کنونی و هم اهمیتی که آن‌ها به‌عنوان وارثان آینده‌ی جامعه دارند. او اعتقاد دارد تماس با کودکان برای بزرگ‌سالان مفید است؛ اما در مقابل ایده‌ی نگهداری جمعی از کودکان مقاومت می‌­کرد. الشتاین ایده‌ی عدم تعلق کودک به شخص نگهدارنده‌ی خاص و واگذاری کودک به جمع را رد می­‌کرد. به اعتقاد او، با محروم کردن کودک از تماس با یک یا دو بزرگ‌سال که خود را وقف او کرده‌­اند، چیز بسیار مهمی از کف می‌رود. اگرچه او با ایده‌ی دارایی بودن کودکان نیز مخالف بود، اما احساس تعلق به همگان را بدون احساس تعلق به یک شخص خاص را به‌مراتب بدتر می­‌دانست.[۹]

الشتاین اشاره می‌کند مسئله‌ی خانواده زمانی مورد توجه قرار گرفت که خانه را به‌عنوان محل خشونت به افراد به‌خصوص زنان و کودکان معرفی کردند.[۱۰] معرفی خانواده از این منظر، سبب شکل گرفتن دیدگاه‌­های نادرست درباره‌ی آن و مغفول ماندن کارکردهایی از خانواده شد که برای اعضای آن و جامعه ضروری هستند.

از نظر الشتاین، به دنبال نظریات افراطی در مورد خانواده به‌عنوان واحد اجتماعی-اقتصادی، نهادی ستمگر نسبت به اعضای خانواده [۱۱]، خانواده به‌عنوان تولیدکننده‌ی ملزومات سرمایه‌داری[۱۲]، خانه به‌عنوان ریشه‌ی هر شر (لائورال لیمپوس[۱۳]) و اردوگاه کار اجباری دلپذیر (بتی فریدان)، نظریات روان­شناسی نیز به تخریب خانواده پرداختند و خانواده­‌ها را گروهی از افراد «گانگستر» و خانه را مکانی برای «ترور متقابل» معرفی کردند. لاینگ و سنت[۱۴] عشق خانوادگی و نگرانی­‌های والدین را نوعی خشونت معرفی کرده­‌اند. «از لحظه‌ی تولد کودک انسان­‌های اولیه تا کودک قرن بیستمی در معرض خشونت‌­هایی هستند که عشق نامیده می­‌شود» و بنابراین همه‌ی افرادی که در خانواده­‌ها بزرگ شده­‌اند «موجوداتی نیمه‌دیوانه­‌اند.»

گروه‌­های طرفدار خانواده، خانه و نقش­‌های خانوادگی زنان را منبع قدرت و خردی می­‌دانند که می‌تواند برای تبدیل جهان به مکان بهتر، استفاده شود. از نظر این دسته از فمینیست­‌ها، دلیل اصلی ضدیت با خانواده، غرق شدن در جذابیت ظاهری فعالیت‌­های مردانه و تصور خانواده به‌عنوان مانع اصلی رسیدن زنان به این امتیازات است. در حالی که از نظر فمینیست­‌های طرفدار خانواده، حضور زنان در خانه به‌دور از دنیای سیاست و آفات آن، زنان را در همکاری، مراقبت و حفاظت از یکدیگر در موقعیت برتری نسبت به مردان قرار داده است. این گروه معتقدند این خصوصیات زنان می‌تواند پادزهری برای فرهنگ مردمحور باشد.[۱۵]

از نظر الشتاین، آنچه مانع فردگرایی فزاینده در غرب شده، خانواده است و اینکه این نهاد علی‌رغم تلاش فمینیست­‌ها وجود دارد این است که اولاً جدا کردن انسان­‌ها از جمع و از آنچه نیاز به صمیمت را تأمین کند، برخلاف نیازهای اساسی انسان­‌هاست و دوم اینکه آن‌ها نتوانستند جایگزین مناسبی برای تأمین این نیازها معرفی کنند. راه‌حل این مسئله از نظر الشتاین، به نقل از سیمون ویل[۱۶] این است که «لازم است از این دیدگاه که خانواده یا هر نهاد مذهبی در خدمت نظام سرمایه‌داری است دست کشید و حقیقت این نهاد و خدمات آن را بررسی و تقویت کرد.»[۱۷]

آثار

  • 1981 public Man,privati Woman:Women in Social and Political Thought,Princeton,New Jersey,princeton University press.
  • 1982 The Family in political Thought,Brighton,Harvester.
  • 1982 Reflections on war and political discourse:realism.just war,and feminism in a nuclear age,political Theory 13:39-57.
  • 1986 Meditations on Modern political Thougth:Masculine/Feminine Themes from Luther to Arendt,New York,praeger.
  • 1987 Women and War,New York,Basic Books.
  • 1988 The problem with peace,Millenium:Journal of International Studies 17: 441-9.
  • 1990 Power Trips and other Journeys:Essays in Feminism as civic Discourse,Madison,wisconsin,UniverSity of Wisconsin press.
  • 1992 Just War Theory,Oxford,Basil Blackwell.
  • 1992 Soverignty,identity,sacrifice,in v.spike peterson (ed).Gendered States:Feminist
  • (Re) Visions of International Relations Theory,Boulder,Colorado,Lynne Reinner,141-54.
  • 1993 Bringing it all back home,again,in James N.Rosenau (ed).Global Voices:Dialogues in Internationl Rlations,Boulder,Colorado,Westview press,97-116.
  • 1994 The risks and responsibilities of affirming ordinary life,in James Tully (ed).philosophy in and Age of pluralism:philosophy of Charles * Taylor in Question,Cambridge,Cambridgee University press.
  • 1995 Democracy on Trial,New York,Basic Books.
  • 1995 International politics and politics theory,in ken Booth and Steve Smith(eds).
  • International Relations Theory Today,Cambridge,polity press,263-78.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. .Jean Bethke Elshtain
  2. «Bethke_Elshtain»، در ویکی پدیای انگلیسی
  3. Elshtain، 1995: 427.
  4. Budig، 2004: 416.
  5. هاشملو، «نظریه های روانشناسی فمینیستی جین بتکه الشتین»، در وبلاگ روانشناسی هاشملو، ،9 شهریور 1400ش
  6. تانگ، «نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی»، ص 61، 1396ش
  7. Social Mothering.
  8. Budig، 2004: 427.
  9. Elshtain, Jean Bethke. 1981. public man, private women. princeton, N.J: princeton university press.
  10. Ibid: 259.
  11. «روزنامه‌ی آزادی زنان انقلابی»، 1971م
  12. جین همفریز[9]Ibid: 3-261.
  13. Laurel Limpus.
  14. Sennett& Cobb - R.D. Laing.
  15. Ibid: 427.
  16. Simone Weil
  17. Elshtain، 1995: 271

منابع

  • گریفیتس، مارتین، «دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان»، مترجم: علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم، 1388ش
  • تانگ، رزماری، «نقد و نظر: درآمدی بر نظریه های فمینیستی»، مترجم: منیژه نجم عراقی، تهران: نشر نی، چاپ سوم، 1387ش
  • «Jean Bethke Elshtain»، در ویکی پدیای انگلیسی، بازدید 27 بهمن 1401ش
  • هاشملو، جعفر، «نظریه های روانشناسی فمینیستی جین بتکه الشتین»، در وبلاگ روانشناسی هاشملو، ،9 شهریور 1400ش