Wiki-fazel (بحث | مشارکتها) |
|||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== | ==مفهوم حضانت== | ||
حضانت | حضانت از «حضن» گرفته شده است.حضن در لغت به مابین زیر بغل تا پهلو و مابین سینه و بازوان و جانب و کنار شیء معنا شده است. حضانت مصدر است و در لغت به معنای حفظ و نگهداری، در کنار گرفتن کودک، دایهگری برای او، پرورش کودک و پرستاری از اوست.<ref>جوهری، ابونصر،الصحاح،ج5،ص2101-2102 و ابن منظور، محمدبن مکرم بن علی،لسان العرب، ج13، ص122-123وزبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج9، ص180-181</ref>معنای اصطلاحی حضانت عبارت است از ولایت و سلطنت بر تربیت طفل و متعلقات آن از قبیل نگهداری کودک، گذاردن او در بستر،پاکیزه کردن، شستن جامههای او و مانند آن.<ref>شهید ثانی،مسالک الافهام، ج8، ص421 و خوانساری، سیداحمد،جامع المدارک، ج4، ص472-473</ref> | ||
==ماهيّت حضانت== | |||
در اينكه حضانت از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر و جدّ پدرى بر فرزند نابالغ است، يا حقّى از حقوق، ظاهر كلمات فقها مختلف است. قول نخست، ظاهر كلمات كسانى است كه حضانت را به ولايت بر نگهدارى و تربيت كودك معنا كردهاند. بنابراين قول، حضانت قابل اسقاط نخواهد بود. برخى حضانت را از سنخ حقوق برشمردهاند؛ ليكن در اين كه از حقوق قابل اسقاط است يا غير قابل اسقاط، اختلاف كردهاند. برخى براى مادر، آن را حقّى قابل اسقاط دانستهاند؛ امّا قابل انتقال از راه ارث نيست. برخى گفتهاند: مراد از ولايت در تعريفِ حضانت و مانند آن، معناى اعم آن، يعنى قدرت بر تصرّف است كه با حق بودنِ حضانت منافات ندارد، بنابراين، مراد كسانى كه حضانت را به ولايت تعريف كردهاند با كسانى كه آن را به حق تعريف نمودهاند، يكى است. <ref>شهید ثانی الروضة البهية 5/ 464</ref> | ==حضانت در فقه== | ||
حضانت نگهدارى و تربيت كودك است. بسيارى حضانت را به ولايت بر نگهدارى كودك و آنچه در ارتباط با مراقبت و تربيت او است، مانند بهداشت، تغذيه، آموزش و ساير مصالح كودك و برخى به حق نگهدارى و تربيت كودك و بعضى ديگر به نگهدارى و تربيت كودك تعريف كردهاند. از عنوان حضانت در باب [[نكاح]] و لقطه سخن گفته شده است. <ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج3، ص: 310</ref> | |||
==ماهيّت [[حضانت]]== | |||
در اينكه [[حضانت]] از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر و جدّ پدرى بر فرزند نابالغ است، يا حقّى از حقوق، ظاهر كلمات فقها مختلف است. قول نخست، ظاهر كلمات كسانى است كه حضانت را به ولايت بر نگهدارى و تربيت كودك معنا كردهاند. بنابراين قول، حضانت قابل اسقاط نخواهد بود. برخى حضانت را از سنخ حقوق برشمردهاند؛ ليكن در اين كه از حقوق قابل اسقاط است يا غير قابل اسقاط، اختلاف كردهاند. برخى براى مادر، آن را حقّى قابل اسقاط دانستهاند؛ امّا قابل انتقال از راه ارث نيست. برخى گفتهاند: مراد از ولايت در تعريفِ حضانت و مانند آن، معناى اعم آن، يعنى قدرت بر تصرّف است كه با حق بودنِ حضانت منافات ندارد، بنابراين، مراد كسانى كه حضانت را به ولايت تعريف كردهاند با كسانى كه آن را به حق تعريف نمودهاند، يكى است. <ref>شهید ثانی الروضة البهية 5/ 464</ref> | |||
حضانت بنابر اينكه از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر بر فرزند باشد، بر مادر بدون اينكه مستحق اجرت باشد، واجب است ؛ <ref>خويى منهاج الصالحين 2/ 286</ref>ليكن بسيارى مادر را مستحق اجرت بر حضانت دانسته و گفتهاند: در صورتى كه مادر بيش از آنچه ديگران براى حضانت دريافت مىكنند، مطالبه كند، پدر مىتواند حضانت فرزند را به ديگرى واگذار كند؛ ليكن در سقوط حق حضانت مادر در اين صورت اختلاف است. <ref>نجفى خوانسارى منية الطالب 3/ 286</ref> هرگاه مادر از حضانت امتناع كند، حضانت به پدر منتقل مى شود، و اگر پدر نيز امتناع كند بنابر قول برخى، پدر بر آن توسط حاكم شرع اجبار مىشود. برخى گفتهاند: چون حضانت حقّى قابل اسقاط است بر پدر نيز واجب نيست؛ ليكن اگر ترك حضانت موجب تضييع فرزند شود، بر پدر واجب كفايى مىباشد. پدر و مادر بر فرزندان خود حقّ حضانت دارند و با وجود آنان، ديگرى چنين حقّى ندارد. <ref>هاشمى شاهرودى فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج3، ص: 310</ref> | حضانت بنابر اينكه از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر بر فرزند باشد، بر مادر بدون اينكه مستحق اجرت باشد، واجب است ؛ <ref>خويى منهاج الصالحين 2/ 286</ref>ليكن بسيارى مادر را مستحق اجرت بر حضانت دانسته و گفتهاند: در صورتى كه مادر بيش از آنچه ديگران براى حضانت دريافت مىكنند، مطالبه كند، پدر مىتواند حضانت فرزند را به ديگرى واگذار كند؛ ليكن در سقوط حق حضانت مادر در اين صورت اختلاف است. <ref>نجفى خوانسارى منية الطالب 3/ 286</ref> هرگاه مادر از حضانت امتناع كند، حضانت به پدر منتقل مى شود، و اگر پدر نيز امتناع كند بنابر قول برخى، پدر بر آن توسط حاكم شرع اجبار مىشود. برخى گفتهاند: چون حضانت حقّى قابل اسقاط است بر پدر نيز واجب نيست؛ ليكن اگر ترك حضانت موجب تضييع فرزند شود، بر پدر واجب كفايى مىباشد. پدر و مادر بر فرزندان خود حقّ حضانت دارند و با وجود آنان، ديگرى چنين حقّى ندارد. <ref>هاشمى شاهرودى فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج3، ص: 310</ref> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۶: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* ابن منظور، محمدبن مکرم بن علی،لسان العرب، ج13. | |||
* جوهری، ابونصر،الصحاح،ج5. | |||
* حكيم، محسن، منهاج الصالحين ج 2، امام خمینی تحريرالوسيلة ج2. | |||
* خوانساری، سیداحمد،جامع المدارک، ج4 | |||
* خويى منهاج الصالحين ج2. | |||
* زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج9. | |||
* شهید ثانی الروضة البهية ج 5. | |||
* شهید ثانی،مسالک الافهام، ج8. | |||
* نجفى خوانسارى منية الطالب ج3. | |||
* هاشمى شاهرودى محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، مركز پژوهشهاى فارسى الغدير قم، 1426 ه. ق. | |||
[[رده:ویکیجنسیت]] | [[رده:ویکیجنسیت]] | ||