مریم محمودزاده (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:




==[[حضانت در فقه]]==
==حضانت در فقه==
حضانت نگهدارى و تربيت كودك است. بسيارى حضانت را به ولايت بر نگهدارى كودك و آنچه در ارتباط با مراقبت و تربيت او است، مانند بهداشت، تغذيه، آموزش و ساير مصالح كودك  و برخى به حق نگهدارى و تربيت كودك و بعضى ديگر به نگهدارى و تربيت كودك تعريف كرده‌اند. از عنوان حضانت در باب [[نكاح]] و لقطه سخن گفته‏ شده است. <ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏3، ص: 310</ref>
حضانت نگهدارى و تربيت كودك است. بسيارى حضانت را به ولايت بر نگهدارى كودك و آنچه در ارتباط با مراقبت و تربيت او است، مانند بهداشت، تغذيه، آموزش و ساير مصالح كودك  و برخى به حق نگهدارى و تربيت كودك و بعضى ديگر به نگهدارى و تربيت كودك تعريف كرده‌اند. از عنوان حضانت در باب [[نكاح]] و لقطه سخن گفته‏ شده است. <ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏3، ص: 310</ref>


==ماهيّت [[حضانت]]==
==ماهيّت [[حضانت]]==
در اينكه [[حضانت]] از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر و [[جدّ]] پدرى بر فرزند نابالغ است، يا حقّى از حقوق، ظاهر كلمات فقها مختلف است. قول نخست، ظاهر كلمات كسانى است كه حضانت را به ولايت بر نگهدارى و تربيت كودك معنا كرده‌‏اند. بنابراين قول، حضانت قابل اسقاط نخواهد بود. برخى حضانت را از سنخ حقوق برشمرده‏‌اند؛ ليكن در اين كه از حقوق قابل اسقاط است يا غير قابل اسقاط، اختلاف كرده‏اند.  برخى براى مادر، آن را حقّى قابل اسقاط دانسته‏‌اند؛ امّا قابل انتقال از راه ارث نيست. برخى گفته‏‌اند: مراد از ولايت در تعريفِ حضانت و مانند آن، معناى اعم آن، يعنى قدرت بر تصرّف است كه با حق بودنِ حضانت منافات ندارد، بنابراين، مراد كسانى كه حضانت را به ولايت تعريف كرده‏‌اند با كسانى كه آن را به حق تعريف نموده‏‌اند، يكى است. <ref>شهید ثانی الروضة البهية 5/ 464</ref>
در اينكه [[حضانت]] از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر و جدّ پدرى بر فرزند نابالغ است، يا حقّى از حقوق، ظاهر كلمات فقها مختلف است. قول نخست، ظاهر كلمات كسانى است كه حضانت را به ولايت بر نگهدارى و تربيت كودك معنا كرده‌‏اند. بنابراين قول، حضانت قابل اسقاط نخواهد بود. برخى حضانت را از سنخ حقوق برشمرده‏‌اند؛ ليكن در اين كه از حقوق قابل اسقاط است يا غير قابل اسقاط، اختلاف كرده‏اند.  برخى براى مادر، آن را حقّى قابل اسقاط دانسته‏‌اند؛ امّا قابل انتقال از راه ارث نيست. برخى گفته‏‌اند: مراد از ولايت در تعريفِ حضانت و مانند آن، معناى اعم آن، يعنى قدرت بر تصرّف است كه با حق بودنِ حضانت منافات ندارد، بنابراين، مراد كسانى كه حضانت را به ولايت تعريف كرده‏‌اند با كسانى كه آن را به حق تعريف نموده‏‌اند، يكى است. <ref>شهید ثانی الروضة البهية 5/ 464</ref>


حضانت بنابر اينكه از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر بر فرزند باشد، بر مادر بدون اينكه مستحق اجرت باشد، واجب است ؛ <ref>خويى منهاج الصالحين 2/ 286</ref>ليكن بسيارى مادر را مستحق اجرت بر حضانت دانسته و گفته‏اند: در صورتى كه مادر بيش از آنچه ديگران براى حضانت دريافت مى‌‏كنند، مطالبه كند، پدر مى‏تواند حضانت فرزند را به ديگرى واگذار كند؛ ليكن در سقوط حق حضانت مادر در اين صورت اختلاف است. <ref>نجفى خوانسارى منية الطالب 3/ 286</ref> هرگاه مادر از حضانت امتناع كند، حضانت به پدر منتقل مى ‏شود، و اگر پدر نيز امتناع كند بنابر قول برخى، پدر بر آن توسط حاكم شرع اجبار مى‌شود. برخى گفته‌اند: چون حضانت حقّى قابل اسقاط است بر پدر نيز واجب نيست؛ ليكن اگر ترك حضانت موجب تضييع فرزند شود، بر پدر واجب كفايى مى‏‌باشد.  پدر و مادر بر فرزندان خود حقّ حضانت دارند و با وجود آنان، ديگرى چنين حقّى ندارد. <ref>هاشمى شاهرودى فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏3، ص: 310</ref>
حضانت بنابر اينكه از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر بر فرزند باشد، بر مادر بدون اينكه مستحق اجرت باشد، واجب است ؛ <ref>خويى منهاج الصالحين 2/ 286</ref>ليكن بسيارى مادر را مستحق اجرت بر حضانت دانسته و گفته‏اند: در صورتى كه مادر بيش از آنچه ديگران براى حضانت دريافت مى‌‏كنند، مطالبه كند، پدر مى‏تواند حضانت فرزند را به ديگرى واگذار كند؛ ليكن در سقوط حق حضانت مادر در اين صورت اختلاف است. <ref>نجفى خوانسارى منية الطالب 3/ 286</ref> هرگاه مادر از حضانت امتناع كند، حضانت به پدر منتقل مى ‏شود، و اگر پدر نيز امتناع كند بنابر قول برخى، پدر بر آن توسط حاكم شرع اجبار مى‌شود. برخى گفته‌اند: چون حضانت حقّى قابل اسقاط است بر پدر نيز واجب نيست؛ ليكن اگر ترك حضانت موجب تضييع فرزند شود، بر پدر واجب كفايى مى‏‌باشد.  پدر و مادر بر فرزندان خود حقّ حضانت دارند و با وجود آنان، ديگرى چنين حقّى ندارد. <ref>هاشمى شاهرودى فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏3، ص: 310</ref>
خط ۲۶: خط ۲۶:
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
*جوهری، ابونصر،الصحاح،ج5
* ابن منظور، محمدبن مکرم بن علی،لسان العرب، ج13.
*ابن منظور، محمدبن مکرم بن علی،لسان العرب، ج13
* جوهری، ابونصر،الصحاح،ج5.
*زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج9
* حكيم، محسن، منهاج الصالحين ج 2، امام خمینی تحريرالوسيلة ج2.
*شهید ثانی،مسالک الافهام، ج8
* خوانساری، سیداحمد،جامع المدارک، ج4
*خوانساری، سیداحمد،جامع المدارک، ج4
* خويى منهاج الصالحين ج2.
*هاشمى شاهرودى محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام‏، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، مركز پژوهشهاى فارسى الغدير قم‏، 1426 ه. ق‏
* زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج9.
*شهید ثانی الروضة البهية ج 5
* شهید ثانی الروضة البهية ج 5.
*خويى منهاج الصالحين ج2
* شهید ثانی،مسالک الافهام، ج8.
*نجفى خوانسارى منية الطالب ج3
* نجفى خوانسارى منية الطالب ج3.
*هاشمى شاهرودى فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏3
* هاشمى شاهرودى محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام‏، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، مركز پژوهشهاى فارسى الغدير قم‏، 1426 ه. ق‏.
*سيد محسن حكيم منهاج الصالحين ج 2، امام خمینی تحريرالوسيلة ج2
 
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
[[رده:ویکی‌جنسیت]]
[[رده:ویکی‌جنسیت]]
[[رده: اصطلاحات فقهی]]