زهرا زارعی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
زهرا زارعی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:
[[بانو|بانوی]] بقیع [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) از اصیل ترین و شریف ترین خاندان های عرب بودند. آباء ایشان، أشرف سادات عرب بودند، به گونه ای که خاندان های دیگر به شرافت و اصالت ایشان افتخار می کردند؛ '''«آباؤها أشرف سادات العرب» و «وهی من بیت عریق فی العروبة والشجاعة».''' این اصالت در ابعاد مختلفی به ظهور رسیده بود، در اینجا به اهم آنها اشاره می کنیم:
[[بانو|بانوی]] بقیع [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) از اصیل ترین و شریف ترین خاندان های عرب بودند. آباء ایشان، أشرف سادات عرب بودند، به گونه ای که خاندان های دیگر به شرافت و اصالت ایشان افتخار می کردند؛ '''«آباؤها أشرف سادات العرب» و «وهی من بیت عریق فی العروبة والشجاعة».''' این اصالت در ابعاد مختلفی به ظهور رسیده بود، در اینجا به اهم آنها اشاره می کنیم:
# '''مآثر کریمه و خصال حمیده''' خاندان [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) صاحب مکارم اخلاق و محامد خصال بسیار در جود، کرم، شجاعت، فصاحت، عفت، طهارت، شرافت، کرامت، حمیت، عزت و ... بودند، به همین سبب مورد افتخار سادات عرب بودند؛ «تربّت السیّده أم البنین(سلام الله علیها) فی أسرة عریقة شریفة من أجلّ الأسر منزلة وأعلاها شرفاً وأجمعها للمآثر الکریمة والخصال الحمیدة التی تفتخر بها سادات العرب، کالجود والکرم والشجاعة والفصاحة والحمیة والإباء ومکارم الأخلاق ومحامد الخصال من العفة والطهارة والنبل والکرم وأمثالها» <ref>(المجالس الشجية في سيرة ام البنين التقية، ص ۱۳ و ۲۳ و ۲۴)</ref>. همین اصالت بود که وقتی ایشان وارد بیت امیرالمومنین علی(علیه السلام) شدند، به ساحت مقدس مولایشان چنین عرضه داشتند: '''«سادتی، أنا هنا خادمة عندکم جئت لخدمتکم...»'''<ref>( العباس ابن علی بطل الحق و الحریة، ج۱، ص۹)</ref> ؛ آقای من! من اینجا به عنوان خادمتان هستم و برای خدمتگزاری آمده ام ... .  
# '''مآثر کریمه و خصال حمیده''' خاندان [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) صاحب مکارم اخلاق و محامد خصال بسیار در جود، کرم، شجاعت، فصاحت، عفت، طهارت، شرافت، کرامت، حمیت، عزت و ... بودند، به همین سبب مورد افتخار سادات عرب بودند؛ «تربّت السیّده أم البنین(سلام الله علیها) فی أسرة عریقة شریفة من أجلّ الأسر منزلة وأعلاها شرفاً وأجمعها للمآثر الکریمة والخصال الحمیدة التی تفتخر بها سادات العرب، کالجود والکرم والشجاعة والفصاحة والحمیة والإباء ومکارم الأخلاق ومحامد الخصال من العفة والطهارة والنبل والکرم وأمثالها» <ref>(المجالس الشجية في سيرة ام البنين التقية، ص ۱۳ و ۲۳ و ۲۴)</ref>. همین اصالت بود که وقتی ایشان وارد بیت امیرالمومنین علی(علیه السلام) شدند، به ساحت مقدس مولایشان چنین عرضه داشتند: '''«سادتی، أنا هنا خادمة عندکم جئت لخدمتکم...»'''<ref>( العباس ابن علی بطل الحق و الحریة، ج۱، ص۹)</ref> ؛ آقای من! من اینجا به عنوان خادمتان هستم و برای خدمتگزاری آمده ام ... .  
# '''آگاه به آداب و علوم''' [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها)در بیتی پرورش یافته بودند که به جمیع آداب و علوم زمان خود اشرافیت داشتند. '''«ثمامة»''' مادر ایشان [[بانو|بانویی]] کامل، عاقل و ادیب بود و '''«حزام»''' پدر ایشان صاحب اخلاق صالحین ابرار و خوی اصیل زادگان آزاده بود، لذا [[خانم]] ام البنین(سلام الله علیها) به گونه ای تربیت شده بودند که به جمیع این آداب آگاهی داشتند. چنانچه در منابع تصریح شده است که عالمة و فاضلة بودن آن حضرت بدین سبب بود که در بیت فضل و کمال رشد یافته بودند؛ '''«وکانت أم البنین عالمة فاضلة لأنها من أهل بیت الفضل والکمال والبسالة وشجاعة ...»'''، '''«وتأدّبت فی بیت الوالدین بآداب العرب، وأخلاق الصّالحین الأبرار، وشِیم النبلاء الأحرار...»'''<ref>( المجالس الشجيه في سيره ام البنين التقيه، ص۸۷ و ۱۹)</ref> ، '''«و کانت ثمامه ادیبهٌ کاملةٌ عاقلةٌ فادَّبَتْ إبنتها بِآداب العرب و علَّمتها بما ینبغی أن تعلمها من آداب ...»'''<ref>( مولِد العباس بن علی (محمدعلی الناصری)، ص۲۸)</ref>. لذا زمانیکه امام علی(علیه السلام)  برای اولین بار بر ایشان وارد شدند، ایشان را [[بانو|بانویی]] صاحب عقل، ایمان، ادب، حُسن و کمال دیدند که عارف به حق بیت آل رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) هستند و دارای زهد و تقوایی مثال زدنی می باشند؛ '''«ولما دخل بها الإمام(علیه السلام)  وجدها امرأه ذات عقل وإیمان وأدب، ورأی فیها ما أسرّه من الحسن والجمال والهیئة والکمال، حیث کانت أم البنین(سلام الله علیها) من النساء الفاضلات العارفات بحقّ أهل البیت(علیهم السلام) ، کما کانت فصیحة بلیغة لسنة ورعة ذات زهد وتقی وعباده»'''. <ref>(المجالس الشجيه في سيره ام البنين التقيه، ص ۵۱)</ref>  
# '''آگاه به آداب و علوم''' [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها)در بیتی پرورش یافته بودند که به جمیع آداب و علوم زمان خود اشرافیت داشتند. '''«ثمامة»''' [[مادر]] ایشان [[بانو|بانویی]] کامل، عاقل و ادیب بود و '''«حزام»''' پدر ایشان صاحب اخلاق صالحین ابرار و خوی اصیل زادگان آزاده بود، لذا [[خانم]] ام البنین(سلام الله علیها) به گونه ای تربیت شده بودند که به جمیع این آداب آگاهی داشتند. چنانچه در منابع تصریح شده است که عالمة و فاضلة بودن آن حضرت بدین سبب بود که در بیت فضل و کمال رشد یافته بودند؛ '''«وکانت أم البنین عالمة فاضلة لأنها من أهل بیت الفضل والکمال والبسالة وشجاعة ...»'''، '''«وتأدّبت فی بیت الوالدین بآداب العرب، وأخلاق الصّالحین الأبرار، وشِیم النبلاء الأحرار...»'''<ref>( المجالس الشجيه في سيره ام البنين التقيه، ص۸۷ و ۱۹)</ref> ، '''«و کانت ثمامه ادیبهٌ کاملةٌ عاقلةٌ فادَّبَتْ إبنتها بِآداب العرب و علَّمتها بما ینبغی أن تعلمها من آداب ...»'''<ref>( مولِد العباس بن علی (محمدعلی الناصری)، ص۲۸)</ref>. لذا زمانیکه امام علی(علیه السلام)  برای اولین بار بر ایشان وارد شدند، ایشان را [[بانو|بانویی]] صاحب عقل، ایمان، ادب، حُسن و کمال دیدند که عارف به حق بیت آل رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) هستند و دارای زهد و تقوایی مثال زدنی می باشند؛ '''«ولما دخل بها الإمام(علیه السلام)  وجدها امرأه ذات عقل وإیمان وأدب، ورأی فیها ما أسرّه من الحسن والجمال والهیئة والکمال، حیث کانت أم البنین(سلام الله علیها) من النساء الفاضلات العارفات بحقّ أهل البیت(علیهم السلام) ، کما کانت فصیحة بلیغة لسنة ورعة ذات زهد وتقی وعباده»'''. <ref>(المجالس الشجيه في سيره ام البنين التقيه، ص ۵۱)</ref>  
# '''لسان صدق''' خاندان [[حضرت ام البنین(س)|حضرت أم البنین(سلام الله علیها)]] به برخورداری از لسان فصیح و بلیغ شهرت داشتند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلّم) جناب لبید را که از عموهای [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) بودند، چنین مدح کردند: '''«أصدق کلمة قالتها العرب کلمة لُبَید»'''؛ <ref>(بحار الانوار، ج ۶۷، ص ۲۹۵)</ref> یعنی درست ترين کلامی كه عرب گفته، سخن لبيد است. [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) وارث این لسان صدق بودند، زمانی که وارد بیت امیرالمومنین علی(علیه السلام)  شدند، خود را خادمۀ آن حضرت و فرزندانشان خوانده و چون دیدند که حسنین(علیهما السلام) بیمارند، با ملاطفت و با طیب کلام خویش آنان را آرام نمودند؛ '''«أنها لما دخلت علی أمیر المؤمنین(علیه السلام) وکان الحسنان مریضین أخذت تلاطف القول معهما، وتلقی الیهما من طیب الکلام ما یأخذ بمجامع القلوب، وما برحت علی ذلک تحسن السیره معهما وتخضع لهما کالأم الحنون»'''. <ref>(المجالس الشجیه فی سیره ام البنین التقیه، ص 50)</ref>  
# '''لسان صدق''' خاندان [[حضرت ام البنین(س)|حضرت أم البنین(سلام الله علیها)]] به برخورداری از لسان فصیح و بلیغ شهرت داشتند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلّم) جناب لبید را که از عموهای [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) بودند، چنین مدح کردند: '''«أصدق کلمة قالتها العرب کلمة لُبَید»'''؛ <ref>(بحار الانوار، ج ۶۷، ص ۲۹۵)</ref> یعنی درست ترين کلامی كه عرب گفته، سخن لبيد است. [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) وارث این لسان صدق بودند، زمانی که وارد بیت امیرالمومنین علی(علیه السلام)  شدند، خود را خادمۀ آن حضرت و فرزندانشان خوانده و چون دیدند که حسنین(علیهما السلام) بیمارند، با ملاطفت و با طیب کلام خویش آنان را آرام نمودند؛ '''«أنها لما دخلت علی أمیر المؤمنین(علیه السلام) وکان الحسنان مریضین أخذت تلاطف القول معهما، وتلقی الیهما من طیب الکلام ما یأخذ بمجامع القلوب، وما برحت علی ذلک تحسن السیره معهما وتخضع لهما کالأم الحنون»'''. <ref>(المجالس الشجیه فی سیره ام البنین التقیه، ص 50)</ref>  


خط ۷۹: خط ۷۹:


#'''اطاعت از امام؛:''' '''«بِطَاعَتِکِ لِسَیِّدِ الأوصِیَاءِ(علیه السلام) »''': [[حضرت ام البنین(س)|حضرت ام البنین(سلام الله علیها)]] در تمامی امور و محياي طيبه خویش مطیع و حامی امام بودند. باید دانست که اطاعت، فرعِ بر معرفت است<ref>(به عنوان نمونه حضرت باقر العلوم(علیه السلام)  در روایتی می فرمایند: '''«ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ وَ مِفْتَاحُهُ وَ بَابُ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمَنِ تَبَارَك ‏وَ تَعَالَى، "الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ"»'''. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص ۱۸۶)</ref>؛ پس اطاعت ایشان از امام، نشان دهندۀ میزان معرفت آن [[بانو]] به ساحت مقدس امام بوده است. به عنوان نمونه هنگامیکه ایشان وارد بیت امام شدند، خود را خادمۀ آن حضرت و فرزندان حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها)معرفی نمودند.نیز زمانیکه حضرت عباس(علیه السلام) متولد شدند و ایشان را به دستان مبارک امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)  دادند، امام(علیه السلام) پرسیدند: '''«او را چه نام نهادی؟»''' ایشان با کمال ادب و خشوع عرضه داشتند: '''«من در هيچ امری بر شما سبقت نگرفته‏ ام؛ هر نامی که می پسنديد بر وی بگذاريد»'''. پس حضرت فرمودند: '''«من او را عباس ناميدم»'''  <ref>(مولد العباس(علیه السلام) ، ص ۶۱ و ۶۲)</ref>.لذا امام المتقین امیرالمومنین علی(علیه السلام) ایشان را '''«وفیّة القلب و الیقین»''' <ref>(فرازی از زیارتنامه خانم ام البنین(سلام الله علیها) منصوب در محراب نماز امام علی(علیه السلام) در مسجد کوفه)</ref> توصیف فرموده بودند.
#'''اطاعت از امام؛:''' '''«بِطَاعَتِکِ لِسَیِّدِ الأوصِیَاءِ(علیه السلام) »''': [[حضرت ام البنین(س)|حضرت ام البنین(سلام الله علیها)]] در تمامی امور و محياي طيبه خویش مطیع و حامی امام بودند. باید دانست که اطاعت، فرعِ بر معرفت است<ref>(به عنوان نمونه حضرت باقر العلوم(علیه السلام)  در روایتی می فرمایند: '''«ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ وَ مِفْتَاحُهُ وَ بَابُ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمَنِ تَبَارَك ‏وَ تَعَالَى، "الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ"»'''. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص ۱۸۶)</ref>؛ پس اطاعت ایشان از امام، نشان دهندۀ میزان معرفت آن [[بانو]] به ساحت مقدس امام بوده است. به عنوان نمونه هنگامیکه ایشان وارد بیت امام شدند، خود را خادمۀ آن حضرت و فرزندان حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها)معرفی نمودند.نیز زمانیکه حضرت عباس(علیه السلام) متولد شدند و ایشان را به دستان مبارک امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)  دادند، امام(علیه السلام) پرسیدند: '''«او را چه نام نهادی؟»''' ایشان با کمال ادب و خشوع عرضه داشتند: '''«من در هيچ امری بر شما سبقت نگرفته‏ ام؛ هر نامی که می پسنديد بر وی بگذاريد»'''. پس حضرت فرمودند: '''«من او را عباس ناميدم»'''  <ref>(مولد العباس(علیه السلام) ، ص ۶۱ و ۶۲)</ref>.لذا امام المتقین امیرالمومنین علی(علیه السلام) ایشان را '''«وفیّة القلب و الیقین»''' <ref>(فرازی از زیارتنامه خانم ام البنین(سلام الله علیها) منصوب در محراب نماز امام علی(علیه السلام) در مسجد کوفه)</ref> توصیف فرموده بودند.
#'''عشق به أمّ الائمة سیدةنساءالعالمین(سلام الله علیها):'''؛ '''«بِحُبِّکِ لِسَیِّدةِ النِّسَاءِ الزَّهرَاء(سلام الله علیها)»''': [[حضرت ام البنین(س)|حضرت ام البنین(سلام الله علیها)]]، خود، فدایی [[حضرت زهرا(س)|حضرت فاطمة الزهراء(سلام الله علیها)]] بودند. محبت و عشق به [[حضرت زهرا(س)|حضرت فاطمة الزهراء(سلام الله علیها)]] آنقدر در قلب ایشان نشسته بود که از همان بدوِ ورود به بیت امیرالمومنین علی(علیه السلام) از نام و خویشتنِ خویش گذشتند و حلّ در وجود [[بانو|بانوی]] بيت شدند و آنگاه عزيزة الزهراء گشتند و كفيل اولاد [[حضرت صديقه كبری(س)|حضرت صديقه كبري(سلام الله علیها)]] شدند تا در اداي اين امانت الهي به معناي كامل وفاي به عهد كنند. به همین سبب، ایشان به عنوان '''«مقتدای مؤمنات صالحات»''' به عالم معرفی شدند؛ چنانچه در فرازی از زیارتشان می خوانیم: '''«فَصِرتِ قُدوَةً لِلمُؤمِنَات الصَّالِحَات لِأنَّکِ کَرِیمَةُ الخَلَائِقِ»'''. به این معنا که هر مؤمنه ای که خواهان ورود به حریم قدس و معرفت فاطمی می باشد، باید به وجودی اقتدا كند که خود به أعلی مرتبۀ طاعت و معرفت رسیده و فدايی [[حضرت زهرا(س)|حضرت زهرا(سلام الله علیها)]] گشته و نشانی از آن حضرت شده است. چنانچه در صورت ظاهر نیز مضجع نورانی [[خانم]] ام البنین(سلام الله علیها) در بهشت بقیع یکی از دو نشانِ موجود از قبر مخفی [[حضرت صديقه كبری(ا)|حضرت صديقه كبری(سلام الله علیها)]] می باشد.جمیع این آیات حاکی از این مطلب است که هر عرض توسل و تقرّبی به ساحت مقدس سیدة نساءالعالمین(سلام الله علیها) از طریق [[بانو|بانوی]] بقیع [[خانم]] البنین(سلام الله علیها) باید صورت گیرد. و از بیان این مطالب به دست می آید، مادری که خود '''«حلّت بفناء الزهراء(سلام الله علیها)»''' و لذا '''«باب الزهراء(سلام الله علیها)»''' شده است؛ می تواند مقتدای همۀ مادران در محیای حسینی شود و عبد صالحی تربیت کند که «حلّت بفناء الحسین(علیه السلام) » و «باب الحسین(علیه السلام) » شود.
#'''عشق به أمّ الائمة سیدةنساءالعالمین(سلام الله علیها):'''؛ '''«بِحُبِّکِ لِسَیِّدةِ النِّسَاءِ الزَّهرَاء(سلام الله علیها)»''': [[حضرت ام البنین(س)|حضرت ام البنین(سلام الله علیها)]]، خود، فدایی [[حضرت زهرا(س)|حضرت فاطمة الزهراء(سلام الله علیها)]] بودند. محبت و عشق به [[حضرت زهرا(س)|حضرت فاطمة الزهراء(سلام الله علیها)]] آنقدر در قلب ایشان نشسته بود که از همان بدوِ ورود به بیت امیرالمومنین علی(علیه السلام) از نام و خویشتنِ خویش گذشتند و حلّ در وجود [[بانو|بانوی]] بيت شدند و آنگاه عزيزة الزهراء گشتند و كفيل اولاد [[حضرت صديقه كبری(س)|حضرت صديقه كبري(سلام الله علیها)]] شدند تا در اداي اين امانت الهي به معناي كامل وفاي به عهد كنند. به همین سبب، ایشان به عنوان '''«مقتدای مؤمنات صالحات»''' به عالم معرفی شدند؛ چنانچه در فرازی از زیارتشان می خوانیم: '''«فَصِرتِ قُدوَةً لِلمُؤمِنَات الصَّالِحَات لِأنَّکِ کَرِیمَةُ الخَلَائِقِ»'''. به این معنا که هر مؤمنه ای که خواهان ورود به حریم قدس و معرفت فاطمی می باشد، باید به وجودی اقتدا كند که خود به أعلی مرتبۀ طاعت و معرفت رسیده و فدايی [[حضرت زهرا(س)|حضرت زهرا(سلام الله علیها)]] گشته و نشانی از آن حضرت شده است. چنانچه در صورت ظاهر نیز مضجع نورانی [[خانم]] ام البنین(سلام الله علیها) در بهشت بقیع یکی از دو نشانِ موجود از قبر مخفی [[حضرت صديقه كبری(ا)|حضرت صديقه كبری(سلام الله علیها)]] می باشد.جمیع این آیات حاکی از این مطلب است که هر عرض توسل و تقرّبی به ساحت مقدس سیدة نساءالعالمین(سلام الله علیها) از طریق [[بانو|بانوی]] بقیع [[خانم]] البنین(سلام الله علیها) باید صورت گیرد. و از بیان این مطالب به دست می آید، [[مادر|مادری]] که خود '''«حلّت بفناء الزهراء(سلام الله علیها)»''' و لذا '''«باب الزهراء(سلام الله علیها)»''' شده است؛ می تواند مقتدای همۀ [[مادر|مادران]] در محیای حسینی شود و عبد صالحی تربیت کند که «حلّت بفناء الحسین(علیه السلام) » و «باب الحسین(علیه السلام) » شود.
#'''فدا کردن فرزندانشان برای فرزندان [[حضرت زهرا(س)|حضرت زهرا(سلام الله علیها)]]:'''؛ '''«فَدَائِکِ بِأولَادِکِ الاَربَعَةِ لِسَیِّدِ الشُّهَدَاء(علیه السلام) »''': [[خانم]] ام البنین(سلام الله علیها) صاحب چهار فرزند بودند؛ شیران دلیری که وقتی پا به میدان می نهادند، از هیبت شان لرزه بر بدن دشمن می افتاد <ref>(سفينة البحار، ج‏3، ص 308)</ref>. فرزند نخست ایشان حضرت قمر منیر بنی هاشم عباس(علیه السلام) ملقب به ألقابی چون '''«عبدصالح»'''، '''«نافذ البصیرة»'''، '''«صُلب الإیمان»'''، '''«ظَهْر الولاية»''' به معنای پشتيبان ولايت، '''«أبوالفضائل»'''، '''«مُواسی»'''، '''«وفادار»''' و ...، سپهسالار کربلا و فرماندۀ بهترین و باوفاترین های عالم بودند. پس این [[بانو|بانوی]] مکرّمه، مربّی و معلّم چنین فرزندانی بودند. [[خانم]] ام البنین(سلام الله علیها) هر چهار فرزند خویش را که تمام هستی ایشان بودند، فدای فرزندان [[حضرت صدیقه کبری(س)|حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها)]] کردند و اینگونه به عهدی که داشتند وفا نمودند.
#'''فدا کردن فرزندانشان برای فرزندان [[حضرت زهرا(س)|حضرت زهرا(سلام الله علیها)]]:'''؛ '''«فَدَائِکِ بِأولَادِکِ الاَربَعَةِ لِسَیِّدِ الشُّهَدَاء(علیه السلام) »''': [[خانم]] ام البنین(سلام الله علیها) صاحب چهار فرزند بودند؛ شیران دلیری که وقتی پا به میدان می نهادند، از هیبت شان لرزه بر بدن دشمن می افتاد <ref>(سفينة البحار، ج‏3، ص 308)</ref>. فرزند نخست ایشان حضرت قمر منیر بنی هاشم عباس(علیه السلام) ملقب به ألقابی چون '''«عبدصالح»'''، '''«نافذ البصیرة»'''، '''«صُلب الإیمان»'''، '''«ظَهْر الولاية»''' به معنای پشتيبان ولايت، '''«أبوالفضائل»'''، '''«مُواسی»'''، '''«وفادار»''' و ...، سپهسالار کربلا و فرماندۀ بهترین و باوفاترین های عالم بودند. پس این [[بانو|بانوی]] مکرّمه، مربّی و معلّم چنین فرزندانی بودند. [[خانم]] ام البنین(سلام الله علیها) هر چهار فرزند خویش را که تمام هستی ایشان بودند، فدای فرزندان [[حضرت صدیقه کبری(س)|حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها)]] کردند و اینگونه به عهدی که داشتند وفا نمودند.


خط ۸۵: خط ۸۵:


چنانچه وقتی حضرت عباس(علیه السلام) به دنیا آمدند، قنداقۀ ایشان را پروانه وار، بر گرد شمع وجود حضرت ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) طواف دادند؛ به این معنا که فرزند ام البنین(سلام الله علیها)، فداییِ فرزند [[حضرت زهرا(س)|حضرت زهرا(سلام الله علیها)]]<nowiki/>است.  
چنانچه وقتی حضرت عباس(علیه السلام) به دنیا آمدند، قنداقۀ ایشان را پروانه وار، بر گرد شمع وجود حضرت ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) طواف دادند؛ به این معنا که فرزند ام البنین(سلام الله علیها)، فداییِ فرزند [[حضرت زهرا(س)|حضرت زهرا(سلام الله علیها)]]<nowiki/>است.  
نیز هنگامیکه فرزندانشان برای آخرین وداع خدمت مادرشان آمدند، به آنان چنین فرمودند: '''«أولادي الأعزاء...انطلقوا في ركب الحسين(علیه السلام) إلي الجنة و بلغوا سلامي لعلي امام المتقين(علیه السلام)  و قولوا له إنّ أم البنين(سلام الله علیها) قد وفيت بالعهد و رضيت بالقدر و سلمت أفلاذ أكبادها دون اضطراب في الإيمان و اليقين فهل أنت راض من أم البنين(سلام الله علیها)؟!»'''<ref>( تنقیح المقال، جلد ۳، رحلی، ص ۷۰)</ref>
نیز هنگامیکه فرزندانشان برای آخرین وداع خدمت [[مادر|مادرشان]] آمدند، به آنان چنین فرمودند: '''«أولادي الأعزاء...انطلقوا في ركب الحسين(علیه السلام) إلي الجنة و بلغوا سلامي لعلي امام المتقين(علیه السلام)  و قولوا له إنّ أم البنين(سلام الله علیها) قد وفيت بالعهد و رضيت بالقدر و سلمت أفلاذ أكبادها دون اضطراب في الإيمان و اليقين فهل أنت راض من أم البنين(سلام الله علیها)؟!»'''<ref>( تنقیح المقال، جلد ۳، رحلی، ص ۷۰)</ref>