بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
|خدمات = روزنامه نگار، معلم، نویسنده | |خدمات = روزنامه نگار، معلم، نویسنده | ||
}} | }} | ||
خدیجه افضلوزیری (۱۲۶۸ – ۱۳ دی ۱۳۵۹) فعال حقوق زنان و روزنامهنگار ایرانی بود.وی همچنین طراح لباس، عضو [[کانون بانوان]] و از حامیان قانون کشف حجاب بود. | خدیجه افضلوزیری (۱۲۶۸ – ۱۳ دی ۱۳۵۹) فعال حقوق زنان و روزنامهنگار ایرانی بود. وی همچنین طراح لباس، عضو [[کانون بانوان]] و از حامیان قانون [[کشف حجاب]] بود. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
خدیجه افضل وزیری پنجمین فرزند [[بیبی خانم استرآبادی]] و موسیخان وزیری بود که در سال 1308 هجری قمری در تهران به دنیا آمد. در بعضی منابع تاریخی آمده است که [[بیبی خانم]] وقتی هنوز مدرسهاش را تاسیس نکرده بود، برای اینکه | خدیجه افضل وزیری پنجمین فرزند [[بیبی خانم استرآبادی]] و موسیخان وزیری بود که در سال 1308 هجری قمری در تهران به دنیا آمد. در بعضی منابع تاریخی آمده است که [[بیبی خانم]] وقتی هنوز مدرسهاش را تاسیس نکرده بود، برای اینکه [[دختر]]ش خدیجه بتواند تحصیل کند او را با لباس [[پسرانه]] به مدرسه میفرستاد. <ref>[https://www.55online.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-20/49573-%D8%AE%D8%AF%DB%8C%D8%AC%D9%87-%D8%A7%D9%81%D8%B6%D9%84-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF خدیجه افضلوزیری که بود؟]</ref> | ||
خانم وزیری در بیست و نهم ذیحجه ۱۳۳۲ قمری با پسر دایی خود آقا بزرگ ملاح ازدواج کرد که حاصل این [[ازدواج]] ۵ فرزند بود. گفته میشود که این [[ازدواج]] بر خلاف میل او صورت گرفت. افضل وزیری به واسطه این [[ازدواج]] مجبور به مهاجرت به مازندران و دوری از [[خانواده]] شد و در مازندران با شرایط دشوار زندگی روبرو شد. وبا، آتش سوزی و | خانم وزیری در بیست و نهم ذیحجه ۱۳۳۲ قمری با پسر دایی خود آقا بزرگ ملاح [[ازدواج]] کرد که حاصل این [[ازدواج]] ۵ فرزند بود. گفته میشود که این [[ازدواج]] بر خلاف میل او صورت گرفت. افضل وزیری به واسطه این [[ازدواج]] مجبور به مهاجرت به مازندران و دوری از [[خانواده]] شد و در مازندران با شرایط دشوار زندگی روبرو شد. وبا، آتش سوزی و [[بارداری]]های مکرر برای این نویسنده و فعال اجتماعی شرایط بد جسمانی ایجاد کرد؛ شرایطی که او را از فعالیتهای اجتماعی دور کرده بود و در نهایت وادار به بازگشت به تهران کرد. او در همین ارتباط نارضایتی خود از شرایط را چنین بازگو میکند: «تمام مدت یا [[حامله]] بودم یا بچه شیر میدادم.» | ||
<ref>[https://www.irna.ir/news/84170542/%D8%AE%D8%AF%DB%8C%D8%AC%D9%87-%D8%A7%D9%81%D8%B6%D9%84-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86 خدیجه افضلوزیری؛ فعال پیشگام در حوزه حقوق زنان]</ref> | <ref>[https://www.irna.ir/news/84170542/%D8%AE%D8%AF%DB%8C%D8%AC%D9%87-%D8%A7%D9%81%D8%B6%D9%84-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86 خدیجه افضلوزیری؛ فعال پیشگام در حوزه حقوق زنان]</ref> | ||
==فعالیتها== | ==فعالیتها== | ||
وزیری پس از تاسیس مدرسه دوشیزگان توسط | وزیری پس از تاسیس مدرسه دوشیزگان توسط [[مادر]]ش [[بیبی خانم استرآبادی]] به تدریس در این مدرسه مشغول شد. وی در کنار تدریس برای [[دختران]]، کار در مطبوعات را هم آغاز کرد. او چندین مقاله در نشریات [[شکوفه]]، [[عالمنسوان]]، [[شفق سرخ]] و [[ایراننو]] در حمایت از [[حقوق زنان]] به رشته تحریر درآورد. | ||
وزیری در نشریه شفق سرخ با نویسندهای که با نام مستعار به [[زنان]] توهین و اهانت | وزیری در نشریه شفق سرخ با نویسندهای که با نام مستعار به [[زنان]] توهین و اهانت میکرد، وارد بحث و گفت وگوی دنبالهدار شد که خلاصه آن چنین است: «[[زن]] را در خانه مخفی و محبوس کرده و از هر دانشی دور نگه داشتهاید. در کار خارج هم شرکت نمیدهید. از بردن نامش هم عار دارید و به نامهای منزل یا بچههای خانه، از قبیل [[مادر]] حسن از او یاد میکنید، از حقوق انسانی هم حقی برای او قائل نیستید. تمام حقوق به نفع [[مردان]] تعبیر و به مورد اجرا گذاشته میشود، توقع دارید چه باشد و چه کند؟ مردان کشور همه چه میکنند؟ بگذارید زنان هم با مردان درس بخوانند و کار یاد بگیرند، آن وقت خواهید دید که زنان کمتر از مردان نیستند.»<ref>[https://www.irna.ir/news/84170542/%D8%AE%D8%AF%DB%8C%D8%AC%D9%87-%D8%A7%D9%81%D8%B6%D9%84-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86 خبرگذاری جمهوری اسلامی ایران]</ref> | ||
خانم وزیری در طراحی لباس نیز فعال بود و لباسهای خود را طراحی میکرد. در طول دهه 1930، در حالی که | خانم وزیری در طراحی لباس نیز فعال بود و لباسهای خود را طراحی میکرد. در طول دهه 1930، در حالی که به زور حکومت، قانون [[کشف حجاب]] اجرا میشد، پوشیدن چادر همچنان در بین [[زنان]] رایج بود. وزیری از تغییر مد در کنار [[صدیقه دولت آبادی]] دفاع میکرد و او لباسهایی طراحی میکرد که در نتیجه بازوهای زنان آزادانه تر حرکت کند.<ref>[https://en.wikipedia.org/wiki/Khadijeh_Afzal_Vaziri Khadijeh_Afzal_Vaziri]</ref> | ||
خانم وزیری در نامهای سرگشاده در سال 1930 به این موضوع پرداخت که چگونه اجبار [[زنان]] جوان (هفت یا هشت ساله) به پوشیدن چادر، توسط | خانم وزیری در نامهای سرگشاده در سال 1930 به این موضوع پرداخت که چگونه اجبار [[زنان]] جوان (هفت یا هشت ساله) به پوشیدن چادر، توسط خانوادهها موجب حذف فرصت آموزش از این دختران شده و بر فرصتهای تحصیلی آنان تاثیرگذار خواهد بود. | ||
وی همچنین | وی همچنین عضو [[کانون بانوان]] بود و از قانون کشف [[حجاب]] حمایت کرد. <ref>همان</ref> | ||
== کتاب « زنان پیشگام ایران »== | == کتاب « زنان پیشگام ایران »== | ||
یکی از دختران خدیجه به نام [[مهرانگیز ملاح]] خاطرات شفاهی مادر را تدوین و بازنویسی کرد که این کتاب با نام | یکی از [[دختران]] خدیجه به نام [[مهرانگیز ملاح]] خاطرات شفاهی مادر را تدوین و بازنویسی کرد که این کتاب با نام «زنان پیشگام ایران: افضل وزیری دختر بی بی خانم استرآبادی» ابتدا در شیکاگو و سپس در ایران منتشر شد. | ||
[[پرونده:کتاب خدیجه.jpg|بندانگشتی|]] | [[پرونده:کتاب خدیجه.jpg|بندانگشتی|]] | ||
این کتاب شامل یادداشت | این کتاب شامل یادداشت ناشر، پیشگفتار، مقدمه و سه فصل که بدنهی اصلی کتاب است تشکیل شدهاست. | ||
فصل اول این کتاب شامل اطلاعاتی | فصل اول این کتاب شامل اطلاعاتی دربارهی زندگی شخصی خدیجه افضل وزیری از دوران کودکی تا بزرگ سالی وی است که در هشت بخش شرح داده میشود. | ||
فصل دوم این کتاب به صورت مختصری به شرح زندگی | فصل دوم این کتاب به صورت مختصری به شرح زندگی نگارندهی کتاب یعنی [[مهرانگیز ملاح]] که آخرین فرزند خدیجه افضل وزیری است میپردازد. در این قسمت مهرانگیز به شرح مهاجرتهای کوتاه و بلند خانوادگی، زمانهایی که در خانه به تحصیل علم مشغول بود تا زمانی که به مدرسه رفت، [[ازدواج]] خواهرش، خاطراتی که خدیجه افضل وزیری از [[بی بی خانم استر آبادی]] تعریف میکرد و در نهایت زندگی [[زناشویی]]اش، میپردازد. | ||
آخرین فصل این کتاب «پیوستها و یادداشتها» است که به کوشش [[افسانه نجم آبادی]] تنظیم شدهاست. این فصل در واقع مجموعهای از مقالات و نامهنگاریهایی است که برخی از آنان توسط بی بی خانم و برخی از | آخرین فصل این کتاب «پیوستها و یادداشتها» است که به کوشش [[افسانه نجم آبادی]] تنظیم شدهاست. این فصل در واقع مجموعهای از مقالات و نامهنگاریهایی است که برخی از آنان توسط بی بی خانم و برخی از آنها توسط خدیجه افضل وزیری در روزنامهها و نشریات مختلف به چاپ رسیدهاند.<ref>[https://shahreketabonline.com/Products/Details/148605/%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AE%D8%AF%DB%8C%D8%AC%D9%87-%D8%A7%D9%81%D8%B6%D9%84-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C شهر کتاب]</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== |