مادري: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌جنسیت
خط ۹: خط ۹:
تغییرات فرهنگی، [[خانواده]]، دین داری، [[زنان]]، [[مادر|مادری]].
تغییرات فرهنگی، [[خانواده]]، دین داری، [[زنان]]، [[مادر|مادری]].
==مقدمه==
==مقدمه==
به موازات تضعیف [[خانواده]] در جوامع صنعتی، دو تحول مهم مرتبط با آن به وقوع پیوست؛ نخست: افزایش [[اشتغال زنان]] و به تبع آن بسط [[خانواده |خانواده هایی]] با دو نان آور، دوم :كاهش نرخ [[باروري|باروری]] به زیر جایگزینی موسوم به انتقال دوم جمعیتی، كه برخلاف اولین مرحلة انتقال جمعیتی  به طرزی آشكار با استحاله ی [[خانواده]] توأم بوده است. هر دو پدیده در موج دوم نهضت [[زنان]] در 1960 ریشه داشت . این نهضت كه پس از به دست آوردن تساوی حقوقی و قانونی برای [[زنان]]، همچنین خواهان تساوی كامل اجتماعی و اقتصادی آنان بود، به بسط این ایده انجامید كه [[زنان]] بخواهند در زندگی مستقل شوند؛ یعنی برای خود شغلی و درآمدی داشته باشند. حال، با توجه به هم زمانی وقوع تاریخی تحول فرهنگی ارزش های [[خانواده|خانوادگی]]، [[زنان]] و [[روابط جنسي|روابط جنسی]] از یك سو و تضعیف ارزش های دینی از سوی دیگر در جوامع صنعتی و با استناد به نظریة انتقال جمعیتی دوم، كه استدلال می كند كاهش در میزان دینداری و رشد سكولاریزم با كاهش در اندازه [[خانواده]] و میزان [[باروري|باروری]] و سایر تغییراتی كه با مدرنیته و جامعه جدید همراه بوده، هم بسته است. بدین اعتبار، سؤال اصلی تحقیق حاضر این است كه تا چه حد نگرش [[زنان]] به نقش [[مادر|مادری]] سنتی یا مدرن است و این نگرش تا چه حد تابع دینداری آن هاست؟
به موازات تضعیف [[خانواده]] در جوامع صنعتی، دو تحول مهم مرتبط با آن به وقوع پیوست؛ نخست: افزایش [[اشتغال زنان]] و به تبع آن بسط [[خانواده |خانواده هایی]] با دو نان آور، دوم: كاهش نرخ [[باروري|باروری]] به زیر جایگزینی موسوم به انتقال دوم جمعیتی، كه برخلاف اولین مرحلة انتقال جمعیتی  به طرزی آشكار با استحاله ی [[خانواده]] توأم بوده است. هر دو پدیده در موج دوم نهضت [[زنان]] در 1960 ریشه داشت. این نهضت كه پس از به دست آوردن تساوی حقوقی و قانونی برای [[زنان]]، همچنین خواهان تساوی كامل اجتماعی و اقتصادی آنان بود، به بسط این ایده انجامید كه [[زنان]] بخواهند در زندگی مستقل شوند؛ یعنی برای خود شغلی و درآمدی داشته باشند. حال، با توجه به هم زمانی وقوع تاریخی تحول فرهنگی ارزش های [[خانواده|خانوادگی]]، [[زنان]] و [[روابط جنسي|روابط جنسی]] از یك سو و تضعیف ارزش های دینی از سوی دیگر در جوامع صنعتی و با استناد به نظریه انتقال جمعیتی دوم، كه استدلال می كند كاهش در میزان دینداری و رشد سكولاریزم با كاهش در اندازه [[خانواده]] و میزان [[باروري|باروری]] و سایر تغییراتی كه با مدرنیته و جامعه جدید همراه بوده، هم بسته است. بدین اعتبار، سؤال اصلی تحقیق حاضر این است كه تا چه حد نگرش [[زنان]] به نقش [[مادر|مادری]] سنتی یا مدرن است و این نگرش تا چه حد تابع دینداری آن هاست؟


==گزارش مقاله==
==گزارش مقاله==

نسخهٔ ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۵۰

عنوان مقاله

زنان، دین داری و مادری

درجه مقاله

علمی- پژوهشی

چكیده

مادر شدن هم برای زنان و هم برای جامعه مهم است. مادری سنگ بنای خانواده و منبع عمده هویت زنانگی است و به همین دلیل نسبت آشكاری با تلاش زنان برای حضور در عرصه عمومی و نیز تغییرات اجتماعی فرهنگی جامعه دارد. دراین صورت، آیا نگرش زنان نسبت به مادری كردن در حال تغییر از سنتی به مدرن است؟ و آیا پارسونز به مثابة یك نظام کنش (A.G.I.L) دین داری بر آن مؤثر است؟ در تحقیق حاضر، مادری براساس الگوی صورت بندی شده است. در پژوهشی پیمایشی در شهر تهران تلاش شده با استناد به آن، به سؤالات یادشده پاسخ داده شود. نتایج بیانگر آن است كه پاسخ هر دو پرسش مثبت است؛ هرچند روابط دو متغیر یاد شده بسته به مؤلفه های بررسی شده آن ها متفاوت است، نگرش بیشترین نسبت پاسخگویان به مادری و ابعاد آن، نه سنتی و نه مدرن، بلكه تركیبی از این دو است. این امر در خصوص بعد اجتماعی به بیشترین حد 76/2، بعد فرهنگی به كمترین حد 66 درصد می رسد. سهم اصلی در تبیین تغییرات نگرش به مادری بیشتر برعهده التقاطی و تركیبی بودن نگرش غالب به مادری را می توان حاكی از شرایط گذار جامعه از سنتی به مدرن در بلندمدت و به تبع آن وقوع تضاد هنجاری در آینده تفسیر كرد.

كلید واژگان

تغییرات فرهنگی، خانواده، دین داری، زنان، مادری.

مقدمه

به موازات تضعیف خانواده در جوامع صنعتی، دو تحول مهم مرتبط با آن به وقوع پیوست؛ نخست: افزایش اشتغال زنان و به تبع آن بسط خانواده هایی با دو نان آور، دوم: كاهش نرخ باروری به زیر جایگزینی موسوم به انتقال دوم جمعیتی، كه برخلاف اولین مرحلة انتقال جمعیتی به طرزی آشكار با استحاله ی خانواده توأم بوده است. هر دو پدیده در موج دوم نهضت زنان در 1960 ریشه داشت. این نهضت كه پس از به دست آوردن تساوی حقوقی و قانونی برای زنان، همچنین خواهان تساوی كامل اجتماعی و اقتصادی آنان بود، به بسط این ایده انجامید كه زنان بخواهند در زندگی مستقل شوند؛ یعنی برای خود شغلی و درآمدی داشته باشند. حال، با توجه به هم زمانی وقوع تاریخی تحول فرهنگی ارزش های خانوادگی، زنان و روابط جنسی از یك سو و تضعیف ارزش های دینی از سوی دیگر در جوامع صنعتی و با استناد به نظریه انتقال جمعیتی دوم، كه استدلال می كند كاهش در میزان دینداری و رشد سكولاریزم با كاهش در اندازه خانواده و میزان باروری و سایر تغییراتی كه با مدرنیته و جامعه جدید همراه بوده، هم بسته است. بدین اعتبار، سؤال اصلی تحقیق حاضر این است كه تا چه حد نگرش زنان به نقش مادری سنتی یا مدرن است و این نگرش تا چه حد تابع دینداری آن هاست؟

گزارش مقاله

نویسنده مطالب خود را اینگونه، بیان می کند:

مادری؛ منزلت یا تجربه؟

در اواخر قرن گذشته، مطالعهمادری یه طور چشمگیری گسـترش یافتـه اسـت و بسیاری از بحث های ضروری سیاسی و اجتماعی سالهای اخیر، همچون سقط جنـین، اشـتغال زنان، اصلاحات دولت رفاه و فناوری های تولید مثل، مباحث مادری را در مركز خود داشـته انـد. این بحث ها شامل مناقشه تعاریف زنان و زنـانگی، مردان و مردانگـی، خانواده، بـزرگسـالی و چالش های ناشی از تقسیم جنسی كار می شود. تمركز بر این بررسی ها بیانگر دو جریان غالب در این حوزه است؛ یکی نظریه پردازی دربـاره مادر و مادرشدن و دیگری مطالعه تجربی از تجربیـات مادری. رویكرد نخست را می توان رویكرد اثباتی به مادری نامید؛ که تمركز پژوهش ها در این رویكرد (پوزیتیویستی) بر انحراف از گفتمان ساختار ایـدئولوژیك مادری مبتنی است که موضوعاتی از قبیل: روندهای جمعیت شناختی، به تعویق انـداختن بچـه دار شـدن از سوی زنان، كـاهش میـزان تولـد، افـزایش مـادران مجـرد، مـادران همجنسگرا، اشتغال رو به تزاید مادران متأهل طبقة متوسط و فناوری های نوین تولیـد مثـل و زنانی كه از این قبیل فناور یها استفاده می كنند كه با رونـد طبیعـی تولیـد مثـل تـداخل دارد را پوشش می دهد. در نقطة مقابل این رویكرد، رویكرد تفسیرگرا از مادری قـرار دارد كـه مـی تـوان آن را بـه منزلـة تفسیری انتقادی، هرمونتیكی، كیفی و فمنیستی بر مادرشدن زنان تلقی كرد. بنـابراین، ایـن رویكرد مدل واحدی از مادرشدن را به زیر سؤال می برد و اصرار دارد كه دیـدگاه هـای مختلـف زنان، درك و تجارب مادری كردن آنها باید در نظر گرفتـه شـود.

مادری به مثابة نظام كنش

در تحقیق حاضر، به تبعیت از رویكرد نخست و با استناد به نظریه عمومی كنش، مادری به مثابه یك نظام كنش صورت بندی شده است. مطابق با دیدگاه پارسونز ، كنش انسانی قابلیت تحلیل سیستمی را دارد، زیرا از مجموعه ای از واحد های كنشی ساخته می شود و در هر سطحی از واقعیت كه باشد، جسم مركب و ساختمند است كه از مؤلفه های نسبتاً پایدار تشكیل شده و فرایندی است متضمن تغییرات منظم. از این رو، هر نظام كنش به منظور تضمین بقای خود چهار كاركرد یا بعد دارد. به این اعتبار، می توان برای مادری چهار بعد یا مؤلفه كلی در نظر گرفت که عبارتند از: بعد زیستی، بعد شخصیتی، بعد اجتماعی و بعد فرهنگی.

مادری و دین داری

تحقیقــات نشــان مــی دهنــد كــه مــذهب ارتبــاطی قــوی بــا خانواده و مشروعیت بخشیدن به آن دارد به طوری كه بسیاری از مذاهب، به تأكید بـر ارزش هـای خانواده گرایش دارند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت كه شدت عمل مـذهبی فقـط در صـورتی بر باروری تأثیر خواهد داشت كه آن مذهب واجد ایـدئولوژی طرفـداری از زادوولـد و باروری باشـد. یكی از كاركردهایی كه به مذهب نسبت داده می شود، ایجاد رفـاه ذهنـی و كمـك بـه معتقدان برای غلبه بر فشارهای زندگی و بلاتكلیفی و تردیـد اسـت كـه جـزء بسـیار حیـاتی از بهزیستی روانی فرد است. داشتن فرزند از نكات حساس در زندگی افراد است، كه به طـور بـالقوه آنها را با تردیدهایی از ناپایداری اقتصادی گرفته تا ناتوانی در پرورش فرزند درگیر مـی كنـد. از عهدة این چالش ها برآمدن می تواند برای افراد مذهبی چنانچـه آسـایش و راحتـی را در مـذهب مورد نظر خود پیدا كنند، آسـانتـر باشـد بـه همـین دلیـل، زنان شـاغلی كـه وابستگی مذهبی بیشتری دارند، كمتر تعـارض كارــ خـانواده را احسـاس مـی كننـد و بنـابراین راحت تر به باروری بالاتر می رسند .

فرضیه های تحقیق

برمبنای مباحث نظری یادشده، دو فرضیه در تحقیق حاضر آزموده می شود: 1-بین دین داری زنان با نگرش به مادری رابطة مثبت وجود دارد؛ 2 - رابطة دین داری عملی با نگرش به مادری شدید تر از دین داری ذهنی است. جامعة آماری این تحقیق زنان 15-49 ساله شهر تهران هستند. مطابق با جدو ل ها و اطلاعات گزارش شدة سازمان آمار و درگاه ملی، آمار به دست آمده شامل 2 میلیون و 822 هزار و 152 نفر است . روش نمونه گیری در این پژوهش خوشه ای است كه در چهار مرحله انجام شد. متغیر های تحقیق: نگرش به مادری، دین داری یافته های تحقیق: نگرش بیشترین نسبت پاسخ گویان به مادری و ابعاد آن نه سنتی و نه مدرن، بلكه تركیبی از این دو است. این امر در خصوص بعد اجتماعی به بیشترین حد 76/2 درصد و در خصوص بعد فرهنگی به كمترین حد 66 درصد می رسد . با این همه، نسبت نگرش مدرن به سنتی در كل و هر یك از ابعاد مادری به استثنای بعد فرهنگی بیشتر است. یافته های استنباطی: با انجام این تحقیق، معلوم می شود كه رابطة دین داری با نگرش سنتی به مادری مثبت و معنادار و سهم اصلی در تبیین تغییرات نگرش به مادری نیز بیشتر برعهده دین داری ذهنی است.

نتیجه گیری

سعی این تحقیق ارائه پاسخ به دو سؤال عمده بود: نگرش زنان نسبت به مادری تا چه حد سنتی یا مدرن است و تا چه حد دین داری می تواند این تغییرات نگرشی را توضیح دهد. در تحقیق حاضر، مادری به منزله نوعی نظام كنش صورت بندی شد كه واجد چهار بعد زیستی، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد كه نگرش غالب به مادری و هریك از ابعاد اصلی آن نه مدرن و نه سنتی، بلكه تركیبی از هر دو است. با این همه، در مقایسه دوقطبی نگرش مدرن سنتی بیشترین شکاف نگرشی در ابعاد شخصیتی و اجتماعی مادری دیده می شود، كه گرایش به تلقی مدرن از مادری به حداكثر می رسد. در مقابل، در بعد فرهنگی شكاف یادشده به نفع گرایش به تلقی سنتی تغییر می كند. در بعد زیستی نیز، هرچند گرایش به وجه مدرن است، از میزان شكاف تا حد زیادی كاسته می شود. این نتایج از یك سو مبین اهمیت نقش مادری در هویت زنان و باز تولید آن در جامعه است؛ وجود رابطة معنادار بین دین داری و نگرش سنتی به مادری در تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات قبلی منطبق است نشان دادند كه هرچه زنان مذهبی تر باشند، گرایش آن ها به ارزش های سنتی بیشتر است. در مقابل زنان غیر مذهبی، مقاومت بیشتری در برابر الگوی زن سنتی داشته اند و خود را باهویت تحصیلی و شغلی شان معرفی كرده اند؛ حال آنكه زنان مذهبی ایده آل خود را زن سنتی تصویر كرده اند؛ یعنی علاقه مند به مادری و همسری نمونه.

منبع

  • پدیدآورنده: امیر رستگار خالد؛ علوم اجتماعی:: نشریه زن در توسعه و سیاست:: بهار 1395 - شماره 51 علمی-پژوهشی I S C / صفحات: از 1 تا 32
  • لینک نور مگز