صفحهای تازه حاوی «<big>'''جامعهپذیری جنسیتی در خانواده؛'''</big> فرایند شکلگیری و تثبیت هویت زنانه و مردانه در خانواده. جامعهپذیری جنسیتی، فرایندی مبتنی بر خلقت دوگانه انسان و معطوف به تثبیت هویت زنانه و مردانه است که توسط نهادهای مختلف انجام میشود. مراحل اصل...» ایجاد کرد |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۵: | خط ۵: | ||
جامعهپذیری جنسیتی فرایندی است که در خلال آن، نقشها، انتظارات و الگوهای رفتاری که در یک فرهنگ معین برای هریک از دو جنس معین شده، درونی میشوند. این فرایند بازنمود تفاوتهای جنسیتی است.<ref>حاجیاسماعیلی، «بررسی تطبیقی جامعهپذیری جنسیتی از منظر اسلام و رویکردهای جامعهشناختی»، 1402ش، ص85.</ref> خانواده بستر اصلی جامعهپذیری است، والدین و کودکان در جامعهپذيري به کسب دانش، نگرشها، مهارتها، ارزشها و انتظاراتي ميپردازند که به آنها امکان يکپارچگي با روابط اجتماعي جديد را ميدهد.<ref>استافورد و بایر، تعامل والدين و کودکان، 1377ش، ص143. </ref> جامعهپذیری دارای ابعاد مختلف انگيزشي، آموزشي و پرورشي است. <ref>ابراهیمیپور و دیگران، شاخصهای خانواده مطلوب، 1395ش، ص515.</ref> | جامعهپذیری جنسیتی فرایندی است که در خلال آن، نقشها، انتظارات و الگوهای رفتاری که در یک فرهنگ معین برای هریک از دو جنس معین شده، درونی میشوند. این فرایند بازنمود تفاوتهای جنسیتی است.<ref>حاجیاسماعیلی، «بررسی تطبیقی جامعهپذیری جنسیتی از منظر اسلام و رویکردهای جامعهشناختی»، 1402ش، ص85.</ref> خانواده بستر اصلی جامعهپذیری است، والدین و کودکان در جامعهپذيري به کسب دانش، نگرشها، مهارتها، ارزشها و انتظاراتي ميپردازند که به آنها امکان يکپارچگي با روابط اجتماعي جديد را ميدهد.<ref>استافورد و بایر، تعامل والدين و کودکان، 1377ش، ص143. </ref> جامعهپذیری دارای ابعاد مختلف انگيزشي، آموزشي و پرورشي است. <ref>ابراهیمیپور و دیگران، شاخصهای خانواده مطلوب، 1395ش، ص515.</ref> | ||
==رویکردها== | ==رویکردها== | ||
فمينيستها، با تأکيد بر این اندیشه کلی که انسان، زن زاده نمیشود، به این مسئله پرداختهاند که نقشهای جنسیتی، بخشی از ایدئولوژی هستند. آنها در صدد یکسانسازی نقشهای زن و مرد بوده و جامعهپذیری جنسیتی در خانواده را از علل اصلی نابرابریهای جنسی در سطح خانواده و اجتماع تلقی میکنند. اما در نگرش اسلامی؛ زن و مرد مکمل یکدیگر هستند. آنها هرچند از ظرفیتهای یکسانی برای رسیدن به سعادت برخوردار هستند، اما راه رسیدن به آن متفاوت دانسته میشود. خانواده در فرایند جامعهپذیری جنسیتی، تفاوتهای زنانه و مردانه را در کودکان ایجاد نمیکند بلکه به تفاوتهای طبیعی، پاسخ میدهد. متناسب با این تفاوتها است که جایگاههای همسری، مادری و پدری، زن و مرد را به سعادت میرساند. جامعهپذیری جنسیتی فرایندی برای احراز این جایگاهها است. چون پسر و دختر اگر برای این موقعیتها پرورش نیابند، در آینده نمیتوانند نقشهای خود را به درستی ایفا کنند. | فمينيستها، با تأکيد بر این اندیشه کلی که انسان، زن زاده نمیشود، به این مسئله پرداختهاند که نقشهای جنسیتی، بخشی از ایدئولوژی هستند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/483008/%D8%AA%D8%A3%D8%AB%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C%D8%AA%D احمدی و تشکری، «تأثير خانواده در جامعهپذيری نقشهای جنسيتی از دیدگاه اسلام و فمينيسم»، 1400ش، ص54.]</ref> آنها در صدد یکسانسازی نقشهای زن و مرد بوده و جامعهپذیری جنسیتی در خانواده را از علل اصلی نابرابریهای جنسی در سطح خانواده و اجتماع تلقی میکنند. اما در نگرش اسلامی؛ زن و مرد مکمل یکدیگر هستند. آنها هرچند از ظرفیتهای یکسانی برای رسیدن به سعادت برخوردار هستند، اما راه رسیدن به آن متفاوت دانسته میشود. خانواده در فرایند جامعهپذیری جنسیتی، تفاوتهای زنانه و مردانه را در کودکان ایجاد نمیکند بلکه به تفاوتهای طبیعی، پاسخ میدهد. متناسب با این تفاوتها است که جایگاههای همسری، مادری و پدری، زن و مرد را به سعادت میرساند. جامعهپذیری جنسیتی فرایندی برای احراز این جایگاهها است. چون پسر و دختر اگر برای این موقعیتها پرورش نیابند، در آینده نمیتوانند نقشهای خود را به درستی ایفا کنند. | ||
==شیوهها== | ==شیوهها== | ||
الكسيس كارل معتقد است؛ نبايد پرورش روحي و نوع زندگي دختر و پسر را با يك روش انجام داد. اشخاصي كه تعليم و پرورش اطفال را برعهده دارند، بايد متوجه اين موضوع باشند كه وضع جسمي و روحي دختر و پسر با هم فرق دارد، پس در پرورش و طرز تغذيه آنها نيز بايد تفاوت قائل شد. آلبرت بان دورا معتقد است که کودك از دو راه عمده، رفتارهای اجتماعی و نقشهای جنسيتی را میآموزد: نخست از راه آموزش مستقيم که با عوامل تقویت کننده، کودك با دریافت پاداش و تنبيه، رفتارهای جنسيتی را فرا میگيرد؛ دوم از راه تقليد و همانندسازی، رفتارهای جنسيتی توسط والدین و دیگر عوامل جامعهپذیری الگوسازی میشوند و کودك از این الگوها تقليد و پیروی میکند. این امور مورد تایید متون دینی هم است. | الكسيس كارل معتقد است؛ نبايد پرورش روحي و نوع زندگي دختر و پسر را با يك روش انجام داد. اشخاصي كه تعليم و پرورش اطفال را برعهده دارند، بايد متوجه اين موضوع باشند كه وضع جسمي و روحي دختر و پسر با هم فرق دارد، پس در پرورش و طرز تغذيه آنها نيز بايد تفاوت قائل شد. آلبرت بان دورا معتقد است که کودك از دو راه عمده، رفتارهای اجتماعی و نقشهای جنسيتی را میآموزد: نخست از راه آموزش مستقيم که با عوامل تقویت کننده، کودك با دریافت پاداش و تنبيه، رفتارهای جنسيتی را فرا میگيرد؛ دوم از راه تقليد و همانندسازی، رفتارهای جنسيتی توسط والدین و دیگر عوامل جامعهپذیری الگوسازی میشوند و کودك از این الگوها تقليد و پیروی میکند. این امور مورد تایید متون دینی هم است. | ||