بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
جامعه‌شناسی بدن، بازنمايي‌هاي نمادين بدن در قالب رفتارهاي گوناگون را مورد بررسی قرار می‌دهد. بدن از این منظر يك «ماهيت ناتمام» و حامل ارزش‌هاي نمادين و هنجارهاي اجتماعي و دائما در حال بيان ارزش‌هاي اجتماعي است. به دليل پويايي سطوحي از ارزش‌ها و هنجارها، وجه نمادين بدن درحال تغيير دائمي است.<ref>لو بروتون، جامعه‌شناسي بدن، 1392ش، ص96.</ref>   
جامعه‌شناسی بدن، بازنمايي‌هاي نمادين بدن در قالب رفتارهاي گوناگون را مورد بررسی قرار می‌دهد. بدن از این منظر يك «ماهيت ناتمام» و حامل ارزش‌هاي نمادين و هنجارهاي اجتماعي و دائما در حال بيان ارزش‌هاي اجتماعي است. به دليل پويايي سطوحي از ارزش‌ها و هنجارها، وجه نمادين بدن درحال تغيير دائمي است.<ref>لو بروتون، جامعه‌شناسي بدن، 1392ش، ص96.</ref>   
==پیشینه==
==پیشینه==
تقابل دکارتی ذهن و بدن، خویشتن واقعی فرد را در ذهن قرار می‌دهد که باید بدن منحرف خود را کنترل کند. این تقابل، مرد را به ذهن متعالی و بدون انحراف مربوط می‌سازد و زن را به بدن‌های ضعیف و منحرفی که باید کنترل شوند و این تطبیق نابرابری جنسیتی را توجیه می‌کند. نظام سرمایه‌داری نیز از چنین تبیین‌هایی حمایت می‌کند و بدن و به‌ویژه نوع زنانه آن را ابژه‌ای می‌داند که باید برای آن هزینه کرد و با مصرف کالاهای مناسب آن را ارتقا بخشید.<ref>[https://www.sid.ir/paper/55488/fa اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص135.]</ref>  این نابرابری جنسیتی در مطالعات فوکو نیز مورد توجه بوده است؛ او در دو کتاب تاریخ جنون و تاریخ جنسیت، گفتمان سلامت را عامل استثمار جنسیت و ذهنیت زنانه توسط مردان می‌داند.<ref>اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص148</ref>   
تقابل دکارتی ذهن و بدن، خویشتن واقعی فرد را در ذهن قرار می‌دهد که باید بدن منحرف خود را کنترل کند. این تقابل، مرد را به ذهن متعالی و بدون انحراف مربوط می‌سازد و زن را به بدن‌های ضعیف و منحرفی که باید کنترل شوند و این تطبیق نابرابری جنسیتی را توجیه می‌کند. نظام سرمایه‌داری نیز از چنین تبیین‌هایی حمایت می‌کند و بدن و به‌ویژه نوع زنانه آن را ابژه‌ای می‌داند که باید برای آن هزینه کرد و با مصرف کالاهای مناسب آن را ارتقا بخشید.<ref>[https://www.sid.ir/paper/55488/fa اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص135.]</ref>  این نابرابری جنسیتی در مطالعات فوکو نیز مورد توجه بوده است؛ او در دو کتاب تاریخ جنون و تاریخ جنسیت، گفتمان سلامت را عامل استثمار جنسیت و ذهنیت زنانه توسط مردان می‌داند.<ref>[https://www.sid.ir/paper/55488/fa اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص148]</ref>   
==محورهاي مطالعاتي==
==محورهاي مطالعاتي==
کانون توجه در مطالعه جامعه‌شناختی بدن از منظر گیدنز، شیوه‌های تاثیر عوامل اجتماعی بر بدن و امور مربوط به آن است. زیرا در این رویکرد، بدن ساخته محیط اجتماعی است و در یک تعامل دیالکتیک، رفتار را تحت تاثیر قرار می‌دهد و دوباره خود از آن تاثیر می‌پذیرد.<ref>احمدنیا، جامعه‌شناسی بدن و بدن زن، 1384. </ref>   
کانون توجه در مطالعه جامعه‌شناختی بدن از منظر گیدنز، شیوه‌های تاثیر عوامل اجتماعی بر بدن و امور مربوط به آن است. زیرا در این رویکرد، بدن ساخته محیط اجتماعی است و در یک تعامل دیالکتیک، رفتار را تحت تاثیر قرار می‌دهد و دوباره خود از آن تاثیر می‌پذیرد.<ref>[https://www.hamooniran.ir/item/6306 احمدنیا، جامعه‌شناسی بدن و بدن زن، 1384.] </ref>   
===1. فعاليت‌هاي بدني===
===1. فعاليت‌هاي بدني===
تصور عمومي بر اين است که بسياري از فعاليت‌هاي بدني، جنبه‌اي کاملا زيستي و فيزيکي دارند، اما اگر همين فعاليت بسيار ساده را در ميان جوامع مختلف مقايسه کنيم، تفاوت‌هاي فرهنگي بسياري در آن خواهيم يافت. در واقع، قواعد حاکم بر فعاليت‌هاي بدني و حالات بدن در هنگام فعالیت‌های گوناگون، مانند قدم‌زدن، دويدن، شناکردن، پريدن، خوردن، نوشيدن، استحمام، قضاي حاجت و خوابيدن، از نسلي به نسل ديگر و از جامعه‌اي به جامعه ديگر متفاوت هستند.<ref>لو بروتون، جامعه‌شناسي بدن، 1392ش ص60. </ref>  در ميان فعاليت‌هاي بدني، الگوي راه رفتن در بین اقشار مختلف مردمی یا بین قومیت‌های مختلف کمابیش متفاوت است و به دلیل آشکاربودن نحوه راه‌رفتن که از فاصله دور نیز قابل شناسایی است، يکي از شاخص‌هاي معرف هويت فرد محسوب می‌شود.<ref>عسکری‌فر، شناسایی انسان از روی راه رفتن، 1390ش.</ref>
تصور عمومي بر اين است که بسياري از فعاليت‌هاي بدني، جنبه‌اي کاملا زيستي و فيزيکي دارند، اما اگر همين فعاليت بسيار ساده را در ميان جوامع مختلف مقايسه کنيم، تفاوت‌هاي فرهنگي بسياري در آن خواهيم يافت. در واقع، قواعد حاکم بر فعاليت‌هاي بدني و حالات بدن در هنگام فعالیت‌های گوناگون، مانند قدم‌زدن، دويدن، شناکردن، پريدن، خوردن، نوشيدن، استحمام، قضاي حاجت و خوابيدن، از نسلي به نسل ديگر و از جامعه‌اي به جامعه ديگر متفاوت هستند.<ref>لو بروتون، جامعه‌شناسي بدن، 1392ش ص60. </ref>  در ميان فعاليت‌هاي بدني، الگوي راه رفتن در بین اقشار مختلف مردمی یا بین قومیت‌های مختلف کمابیش متفاوت است و به دلیل آشکاربودن نحوه راه‌رفتن که از فاصله دور نیز قابل شناسایی است، يکي از شاخص‌هاي معرف هويت فرد محسوب می‌شود.<ref>عسکری‌فر، شناسایی انسان از روی راه رفتن، 1390ش.</ref>
خط ۲۲: خط ۲۲:
===4. بازآرايي بدن===
===4. بازآرايي بدن===
افراد با به‌كارگيري زبان بدن روايتي خاص از هويت شخصي خويش، جهت تماشا و ارزيابي ديگران ارائه مي‌دهند. بخشي از اين فعاليت‌ها به بازآرايي يا خودآرايي بدن مربوط است. بازآرايي به معني آرايش مداوم متناسب با موقعيت‌هاي مختلف اجتماعي است و لزوما منحصر در حفظ آراستگي نيست. ممکن است فرد تمايل داشته باشد خود را با ظاهري شلخته بيارايد. از نظر گيدنز خودآرايي و تزئين خويشتن با پويايي شخصيت مرتبط است. از اين منظر، پوشاک علاوه بر آن‌که وسيلة مهمي براي پنهان‏سازي يا آشکارسازي وجوه مختلف زندگي شخصي است، نوعي وسيله خودنمايي محسوب مي‌شود و لباس، آداب و اصول رايج را به هويت شخصي پيوند مي‌زند.<ref>گيدنز، تجدد و تشخص، 1393ش، ص95.</ref>  
افراد با به‌كارگيري زبان بدن روايتي خاص از هويت شخصي خويش، جهت تماشا و ارزيابي ديگران ارائه مي‌دهند. بخشي از اين فعاليت‌ها به بازآرايي يا خودآرايي بدن مربوط است. بازآرايي به معني آرايش مداوم متناسب با موقعيت‌هاي مختلف اجتماعي است و لزوما منحصر در حفظ آراستگي نيست. ممکن است فرد تمايل داشته باشد خود را با ظاهري شلخته بيارايد. از نظر گيدنز خودآرايي و تزئين خويشتن با پويايي شخصيت مرتبط است. از اين منظر، پوشاک علاوه بر آن‌که وسيلة مهمي براي پنهان‏سازي يا آشکارسازي وجوه مختلف زندگي شخصي است، نوعي وسيله خودنمايي محسوب مي‌شود و لباس، آداب و اصول رايج را به هويت شخصي پيوند مي‌زند.<ref>گيدنز، تجدد و تشخص، 1393ش، ص95.</ref>  
در این بازآرایی، مدیریت بدن از سوی کنشگر در ظاهر اختیاری به نظر می‌رسد، اما برخی نظریه‌های فمینیستی، گفتمان‌هایی چون پزشکی را ابزاری مردانه برای تنظیم‌گری بدن زنانه شمرده‌اند. معیار بودن بدن مردانه در آموزش‌های پزشکی و نسبت دادن ابعاد عاطفی و ویژگی‌های جسمانی نامطلوب به زنان از طریق ساخت اجتماعی بیماری‌های زنان، از جمله شیوه‌های این تنظیم‌گری دانسته شده است.<ref> احمدنیا، جامعه شناسی بدن و بدن زن، 1384ش.</ref>  گفتمان‌های دیگری نیز وجود داشتند که شیوه مصرف زنانه را مورد توجه قرار می‌دادند. به‌عنوان نمونه بریکل، به ورود مدل جدیدی از لباس زنانه در نیوزلند اشاره می‌کند که بعد از جنگ جهانی دوم، زنان را جذاب‌تر نشان می‌داد؛ اما این لباس را تنها زنانی می‌توانستند بپوشند که اندام خود را مدیریت کرده بودند. این مدل لباس با استقبال گروهی و مقاومت گروهی دیگر رو به رو شد.<ref>اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص149.</ref>   
در این بازآرایی، مدیریت بدن از سوی کنشگر در ظاهر اختیاری به نظر می‌رسد، اما برخی نظریه‌های فمینیستی، گفتمان‌هایی چون پزشکی را ابزاری مردانه برای تنظیم‌گری بدن زنانه شمرده‌اند. معیار بودن بدن مردانه در آموزش‌های پزشکی و نسبت دادن ابعاد عاطفی و ویژگی‌های جسمانی نامطلوب به زنان از طریق ساخت اجتماعی بیماری‌های زنان، از جمله شیوه‌های این تنظیم‌گری دانسته شده است.<ref> [https://www.hamooniran.ir/item/6306 احمدنیا، جامعه شناسی بدن و بدن زن، 1384ش.]</ref>  گفتمان‌های دیگری نیز وجود داشتند که شیوه مصرف زنانه را مورد توجه قرار می‌دادند. به‌عنوان نمونه بریکل، به ورود مدل جدیدی از لباس زنانه در نیوزلند اشاره می‌کند که بعد از جنگ جهانی دوم، زنان را جذاب‌تر نشان می‌داد؛ اما این لباس را تنها زنانی می‌توانستند بپوشند که اندام خود را مدیریت کرده بودند. این مدل لباس با استقبال گروهی و مقاومت گروهی دیگر رو به رو شد.<ref>[https://www.sid.ir/paper/55488/fa اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص149.]</ref>   
تفاوت‌های فرهنگی در  این زمینه، چشم‌گیر است؛ برای مثال، معیارهای شیک‌پوشی در فرهنگ ایرانیان، در دوره مادها و هخامنشیان فقط شامل حال مردان می‌شد، اما به تدریج در دوران ساسانیان به شیک‌پوشی زنان نیز توجه شد. این فرهنگ در دوره ساسانیان به صورت تاکید بر کیفیت جنس لباس تعریف می‌شد، حال آن‌که در دوره قاجار به تدریج به سمت تزئینات لباس و الگوبرداری از معیارهای غربی پیش رفت.
تفاوت‌های فرهنگی در  این زمینه، چشم‌گیر است؛ برای مثال، معیارهای شیک‌پوشی در فرهنگ ایرانیان، در دوره مادها و هخامنشیان فقط شامل حال مردان می‌شد، اما به تدریج در دوران ساسانیان به شیک‌پوشی زنان نیز توجه شد. این فرهنگ در دوره ساسانیان به صورت تاکید بر کیفیت جنس لباس تعریف می‌شد، حال آن‌که در دوره قاجار به تدریج به سمت تزئینات لباس و الگوبرداری از معیارهای غربی پیش رفت.
==تصور زنان از بدن خود==
==تصور زنان از بدن خود==
گیدنز بر این باور است که انتظارات اجتماعی، زنان را نسبت به ویژگی‌های جسمانی خود شرمسار کرده است. هنجارهای اجتماعی بر جذابیت جسمی زنان بیشتر تاکید دارد و در همین راستا الگوی لاغراندام را مطلوب معرفی می‌کند. با وجود حضور اجتماعی فعال و پیشرفت‌های فراوان زنان در عرصه‌های مختلف، آنها هنوز بر مبنای وضعیت ظاهری‌شان ارزیابی و قضاوت می‌شوند. پیامد همه این انتظارات اجتماعی، اختلالات ناشی از تغذیه بد میان زنان بوده است.<ref>احمدنیا، جامعه شناسی بدن و بدن زن، 1384ش.</ref>  چوی (2000م)، نشان داده است، انگیزه زنان از ورزش در یک تفاوت معنادار با مردان، کنترل وزن و ظاهر فیزیکی و حفظ زیبایی و نه حفظ سلامت است.<ref>احمدنیا، جامعه شناسی بدن و بدن زن، 1384ش.</ref>  دختران رده سنی 17 تا 22 سال نیز بیشترین متقاضیان جراحی بینی در ایران هستند.<ref>فتحی، روزنامه جام جم، تاریخ انتشار: 20 بهمن 1382ش.</ref>  تحقیقات ویلیامز (2000م)، حاکی از این است که دخترانی که از شکل ظاهری بدن یا وزن خود ناراضی هستند، نسبت به دخترانی که تصور مثبتی از بدن خود دارند، از عزت نفس پایین‌تری برخوردارند و هنگامی که فاصله میان واقعیت بدن و ایده‌آل‌های ذهنی‌شان زیاد شود، فشارهای روانی و اختلالات ناشی از آن، سلامتی آنها را به خطر می‌اندازد.<ref>احمدنیا، جامعه شناسی بدن و بدن زن، 1384ش.</ref>  
گیدنز بر این باور است که انتظارات اجتماعی، زنان را نسبت به ویژگی‌های جسمانی خود شرمسار کرده است. هنجارهای اجتماعی بر جذابیت جسمی زنان بیشتر تاکید دارد و در همین راستا الگوی لاغراندام را مطلوب معرفی می‌کند. با وجود حضور اجتماعی فعال و پیشرفت‌های فراوان زنان در عرصه‌های مختلف، آنها هنوز بر مبنای وضعیت ظاهری‌شان ارزیابی و قضاوت می‌شوند. پیامد همه این انتظارات اجتماعی، اختلالات ناشی از تغذیه بد میان زنان بوده است.<ref>[https://www.hamooniran.ir/item/6306 احمدنیا، جامعه شناسی بدن و بدن زن، 1384ش.]</ref>  چوی (2000م)، نشان داده است، انگیزه زنان از ورزش در یک تفاوت معنادار با مردان، کنترل وزن و ظاهر فیزیکی و حفظ زیبایی و نه حفظ سلامت است.<ref>[https://www.hamooniran.ir/item/6306 احمدنیا، جامعه شناسی بدن و بدن زن، 1384ش.]</ref>  دختران رده سنی 17 تا 22 سال نیز بیشترین متقاضیان جراحی بینی در ایران هستند.<ref>فتحی، روزنامه جام جم، تاریخ انتشار: 20 بهمن 1382ش.</ref>  تحقیقات ویلیامز (2000م)، حاکی از این است که دخترانی که از شکل ظاهری بدن یا وزن خود ناراضی هستند، نسبت به دخترانی که تصور مثبتی از بدن خود دارند، از عزت نفس پایین‌تری برخوردارند و هنگامی که فاصله میان واقعیت بدن و ایده‌آل‌های ذهنی‌شان زیاد شود، فشارهای روانی و اختلالات ناشی از آن، سلامتی آنها را به خطر می‌اندازد.<ref>[https://www.hamooniran.ir/item/6306 احمدنیا، جامعه شناسی بدن و بدن زن، 1384ش.]</ref>  
==بدن در روابط قدرت==
==بدن در روابط قدرت==
از نظر فوکو، گفتمان قدرت - دانش در غرب، به دنبال مطیع و رام ساختن بدن است و آزادی جنسی، اسارت دوباره در دام انگاره‌ای است که طبیعت جنسی را تمام هستی یک فرد می‌نمایاند و رهایی از آن را ناممکن جلوه می‌دهد.<ref>اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص145.</ref>  یکی از راهبردهای این گفتمان در عرصه جنسیت از منظر وی، هیجان‌پذیر دانستن بدن زن است. بدن زن که از جنسیت اشباع شده، با آسیب‌شناسی درونی خود، تشخص می‌یابد و در یک رابطه اندام‌وار با جامعه، وظیفه بارآوری مستمر را بر عهده دارد.<ref>اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص145.</ref>  قدرت جنسیتی از منظر وی، تعریف زنانگی و مردانگی، جنس زن را در جامعه، فرودست و جنس مرد را فرادست معرفی و نابرابری جنسیتی را ایجاد می‌کند.<ref>اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش،، ص141.</ref>  فمینیست‌ها نشان داده‌اند که زنان به واسطه بدن‌های‌شان به استثمار مردان درآمده‌اند.<ref>اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص130.</ref>  برینتون نیز بر این باور است که گفتمان‌های کل‌گرا از زنان می‌خواهند تا به بدن خویش گوش فرادهند، توسط شهود خود از بدن‌شان، هدایت شوند و به قابلیت‌های خویش به مثابه یک زن، ایمان آورند.<ref>اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص147.</ref>
از نظر فوکو، گفتمان قدرت - دانش در غرب، به دنبال مطیع و رام ساختن بدن است و آزادی جنسی، اسارت دوباره در دام انگاره‌ای است که طبیعت جنسی را تمام هستی یک فرد می‌نمایاند و رهایی از آن را ناممکن جلوه می‌دهد.<ref>[https://www.sid.ir/paper/55488/fa اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص145.]</ref>  یکی از راهبردهای این گفتمان در عرصه جنسیت از منظر وی، هیجان‌پذیر دانستن بدن زن است. بدن زن که از جنسیت اشباع شده، با آسیب‌شناسی درونی خود، تشخص می‌یابد و در یک رابطه اندام‌وار با جامعه، وظیفه بارآوری مستمر را بر عهده دارد.<ref>[https://www.sid.ir/paper/55488/fa اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص145.]</ref>  قدرت جنسیتی از منظر وی، تعریف زنانگی و مردانگی، جنس زن را در جامعه، فرودست و جنس مرد را فرادست معرفی و نابرابری جنسیتی را ایجاد می‌کند.<ref>[https://www.sid.ir/paper/55488/fa اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش،، ص141.]</ref>  فمینیست‌ها نشان داده‌اند که زنان به واسطه بدن‌های‌شان به استثمار مردان درآمده‌اند.<ref>[https://www.sid.ir/paper/55488/fa اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص130.]</ref>  برینتون نیز بر این باور است که گفتمان‌های کل‌گرا از زنان می‌خواهند تا به بدن خویش گوش فرادهند، توسط شهود خود از بدن‌شان، هدایت شوند و به قابلیت‌های خویش به مثابه یک زن، ایمان آورند.<ref>[https://www.sid.ir/paper/55488/fa اباذری و حمیدی، «جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات»، 1387ش، ص147.]</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}