خط ۴: | خط ۴: | ||
در تفسیر نمونه، خلقت دوگانه زن و مرد موجب تفاوت رسالت آنها در دستگاه آفرینش و به تبع آن در حیات اجتماعی معرفی شده است. این تفسیر، حقوق و تکالیف جنسیتی را متناسب با طبیعت زنان و مردان و عادلانه دانسته و در مقابل، تفاوتهای برساخته فرهنگهای مردسالار را ستم علیه زنان شمرده است. | در تفسیر نمونه، خلقت دوگانه زن و مرد موجب تفاوت رسالت آنها در دستگاه آفرینش و به تبع آن در حیات اجتماعی معرفی شده است. این تفسیر، حقوق و تکالیف جنسیتی را متناسب با طبیعت زنان و مردان و عادلانه دانسته و در مقابل، تفاوتهای برساخته فرهنگهای مردسالار را ستم علیه زنان شمرده است. | ||
==مبنای نظری== | ==مبنای نظری== | ||
از منظر تفسیر نمونه؛ زنان و مردان در ابعاد مختلف زیستی متفاوت هستند | از منظر تفسیر نمونه؛ زنان و مردان در ابعاد مختلف زیستی متفاوت هستند. بر همین مبنا؛ دیدگاه یکسان انگاری زن و مرد نهتنها مخالف با طبیعت دانسته شده بلکه با استناد به مطالعات علمی، برابری آنها غیر قابل تطبیق تلقی میشود چون برخی وظایف مانند مدیریت سیاسی و نظامی اساسا مردانه هستند و در جهان غرب بهرغم اصراری که بر مساوات جنسیتی میشود نیز متصدی چنین نقشهایی عمدتا مردان هستند. تفاوتهای طبیعی، تدبیر الهی است که در متن حیات مردانه و زنانه جاری است، اقتضای خلقت متفاوت و عدالت اجتماعی این است که هرکدام از زن و مرد عهدهدار وظایفی شوند که قانون آفرينش براى آنها تعيين كرده، با ساختمان جسم و جانشان هماهنگ است. آیه 228 سوره بقره چنین تفسیر میشود که زنان و مردان باید متناسب با وظایفی که دارند از امتیازات حقوقی برخوردار باشند تا تعادل میان حق و وظیفه ایجاد شده و بستر رشد و تعالی زن و مرد بر مبنای اصل عدالت جنسیتی تمهید شود <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص159-158.</ref> و معنای عدالت چیزی نیست جز اینکه هر كس به وظيفه خود پردازد تا از مواهب و مزاياى وجودى خويش بهرهمند شود. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص165-164.</ref> | ||
==ظلم تاریخی به زنان== | ==ظلم تاریخی به زنان== | ||
تفسیر نمونه؛ حقوق زن در دوران قبل و بعد از اسلام را مقایسه کرده، معتقد است، زن از آغاز تاریخ، در بعضى از جوامع طفیلی مرد و محروم از حقوق اقتصادى، سياسى و اجتماعى بود و اين وضع در پارهاى از كشورها تا قرون اخير نیز ادامه داشت و حتى در قانون مدنى فرانسه نیز ديده مىشود. مردان عصر جاهلیت، زنان را ملک خود تلقی میکردند و جهت ارتزاق خود زن را كرايه میدادند، <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص162-160.</ref> در مواردی پس از مرگ شوهر، زن زنده بهگور شده، یا براى هميشه از ازدواج مجدد محروم میشدند. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص193.</ref> در برخی از نظامهای اعتقادی، زن منشأ گناه، موجود نفرین شده و فاقد روح انسانی تلقی میشد.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص224.</ref> اسلام بر تمام این ستمها پایان داد زن را مانند مرد برخوردار از روح كامل انسانى، اراده آزاد دانسته و او را در مسير تكامل كه هدف خلقت است مىبيند، لذا برنامههاى تربيتى، اخلاقى و علمى را براى زن و مرد لازم میداند. اسلام زن را ركن اساسى جامعه دانسته و هرگز اجازه نمیدهد که با او معامله يك موجود فاقد اراده و نيازمند به قيم شود.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص163-162.</ref> | تفسیر نمونه؛ حقوق زن در دوران قبل و بعد از اسلام را مقایسه کرده، معتقد است، زن از آغاز تاریخ، در بعضى از جوامع طفیلی مرد و محروم از حقوق اقتصادى، سياسى و اجتماعى بود و اين وضع در پارهاى از كشورها تا قرون اخير نیز ادامه داشت و حتى در قانون مدنى فرانسه نیز ديده مىشود. مردان عصر جاهلیت، زنان را ملک خود تلقی میکردند و جهت ارتزاق خود زن را كرايه میدادند، <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص162-160.</ref> در مواردی پس از مرگ شوهر، زن زنده بهگور شده، یا براى هميشه از ازدواج مجدد محروم میشدند. <ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص193.</ref> در برخی از نظامهای اعتقادی، زن منشأ گناه، موجود نفرین شده و فاقد روح انسانی تلقی میشد.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج3، ص224.</ref> اسلام بر تمام این ستمها پایان داد زن را مانند مرد برخوردار از روح كامل انسانى، اراده آزاد دانسته و او را در مسير تكامل كه هدف خلقت است مىبيند، لذا برنامههاى تربيتى، اخلاقى و علمى را براى زن و مرد لازم میداند. اسلام زن را ركن اساسى جامعه دانسته و هرگز اجازه نمیدهد که با او معامله يك موجود فاقد اراده و نيازمند به قيم شود.<ref>مکارمشیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج2، ص163-162.</ref> |