خط ۱۸: خط ۱۸:
در تفسیر نمونه، ازداوج با استناد به آیه 21 سوره روم، تمنای وجودی زن و مرد به‌شمار می‌آید، محصول آن آرامش در پرتوی مودت و رحمت است <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏16، ص393.</ref> که در چارچوب معاشرت نیکو هنجارمند شده <ref>سوره نساء، آیه 19.</ref> و نقش‌های زن و شوهر با این تعبیر که هرکدامی از آنها به‌مثابه لباس برای یکدیگر هستند، شاخص‌سازی می‌شوند. <ref> سوره بقره، آیه 187.</ref> چنین تعبیری حاکی از این است‌که زن و شوهر باید زینت، ساتر عیوب، وسیله آرامش و حفظ کنندة همدیگر باشند. <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏1، ص650.</ref> منتها به‌دلیل تفاوت‌های طبیعی زن و مرد این وظایف یکسان در قالب قواعدی نسبتا متفاوت قاعده‌مند می‌شوند؛ مرد به‌دلیل توانمندی‌های جسمی و فکری، در موقعیت سرپرستی قرارگرفته، مسئول تأمین معیشت خانواده می‌شود و زن به‌عنوان کانون عاطفه، به تدبیر امور منزل می‌پردازد. <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏3، ص370.</ref> حفظ عفت از مهم‌ترین احکام است که در محیط خانواده باید رعایت شود.<ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏14، ص544.</ref>  شرط چند همسری برای مرد رعایت عدالت است <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏4، ص153.</ref> و قرآن برای حل تنش‌های خانوادگی، ضمن سفارش به مدارا و گذشت <ref>سوره نساء، آيه 128.</ref> بر محکمه صلح خانوادگی تأکید می‌کند.<ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏3، ص375.</ref>  
در تفسیر نمونه، ازداوج با استناد به آیه 21 سوره روم، تمنای وجودی زن و مرد به‌شمار می‌آید، محصول آن آرامش در پرتوی مودت و رحمت است <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏16، ص393.</ref> که در چارچوب معاشرت نیکو هنجارمند شده <ref>سوره نساء، آیه 19.</ref> و نقش‌های زن و شوهر با این تعبیر که هرکدامی از آنها به‌مثابه لباس برای یکدیگر هستند، شاخص‌سازی می‌شوند. <ref> سوره بقره، آیه 187.</ref> چنین تعبیری حاکی از این است‌که زن و شوهر باید زینت، ساتر عیوب، وسیله آرامش و حفظ کنندة همدیگر باشند. <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏1، ص650.</ref> منتها به‌دلیل تفاوت‌های طبیعی زن و مرد این وظایف یکسان در قالب قواعدی نسبتا متفاوت قاعده‌مند می‌شوند؛ مرد به‌دلیل توانمندی‌های جسمی و فکری، در موقعیت سرپرستی قرارگرفته، مسئول تأمین معیشت خانواده می‌شود و زن به‌عنوان کانون عاطفه، به تدبیر امور منزل می‌پردازد. <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏3، ص370.</ref> حفظ عفت از مهم‌ترین احکام است که در محیط خانواده باید رعایت شود.<ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏14، ص544.</ref>  شرط چند همسری برای مرد رعایت عدالت است <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏4، ص153.</ref> و قرآن برای حل تنش‌های خانوادگی، ضمن سفارش به مدارا و گذشت <ref>سوره نساء، آيه 128.</ref> بر محکمه صلح خانوادگی تأکید می‌کند.<ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏3، ص375.</ref>  
==دلیل تفاوت‌های زن و مرد==
==دلیل تفاوت‌های زن و مرد==
در تفسیر نمونه، تفاوت‌های زن و مرد با ارجاع به تفاوت‌های طبیعی و ساختار جامعه تحلیل و توجیه می‌شوند. برخی از تفاوت‌های جسمى، روحى و اجتماعی زنان و مردان پیامدهای اختلافات طبقاتى، مظالم اجتماعى و يا سهل‏‌انگاري‌هاى فردى دانسته می‌شوند كه هيچ ارتباطى به دستگاه آفرينش ندارند، مانند زیبایی، تنومندی و مستعد بودن بسيارى از فرزندان ثروتمندان نسبت به فرزندان فقرا که نتیجه نوع  تغذیه متفاوت آنها هستند و يا افرادى كه بر اثر تنبلى نيروهاى جسمى و روحى خود را از دست مى‌‏دهند. چنین تفاوت‌های ساختگی بوده و با تدبیر و تعميم عدالت اجتماعى مرتفع می‌شوند.  برخی از تفاوت‌ها، مانند تفاوت‌های طبيعى زن و مرد از لازمه آفرينش انسان است. <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏3، ص366.</ref> زن و مرد مکمل همدیگر، مايه شكوفايى، نشاط و پرورش يكديگر بوده و به تنهایی ناقص هستند، لذا میان این دو جنس جاذبه نیرومندی وجود دارد. <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏16، ص391.</ref> چنین تفاوت‌هایی مقتضاى حكمت الهی است و عدالت لازمه حكمت بوده و هرکس باید دارای موقعیت متناسبت با خود باشد. <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏3، ص366.</ref> تفسیر نمونه، تفاوت‌های نسبی در نظام حقوقی زن و مرد را نیز مستند به تفاوت‌های طبیعی کرده و امور مالی متفاوت از قبیل تفاوت در ارث، دیه و نفقه را متناسب به نقش‌های متفاوت زنان و مردان در جامعه و نهاد خانواده می‌داند.<ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏3، ص290.</ref>  
در تفسیر نمونه، تفاوت‌های زن و مرد با ارجاع به تفاوت‌های طبیعی و ساختار جامعه تحلیل و توجیه می‌شوند. برخی از تفاوت‌های جسمى، روحى و اجتماعی زنان و مردان پیامدهای اختلافات طبقاتى، مظالم اجتماعى و يا سهل‏‌انگاري‌هاى فردى دانسته می‌شوند كه هيچ ارتباطى به دستگاه آفرينش ندارند، مانند زیبایی، تنومندی و مستعد بودن بسيارى از فرزندان ثروتمندان نسبت به فرزندان فقرا که نتیجه نوع  تغذیه متفاوت آنها هستند و يا افرادى كه بر اثر تنبلى نيروهاى جسمى و روحى خود را از دست مى‌‏دهند. چنین تفاوت‌های ساختگی است که با تدبیر و تعميم عدالت اجتماعى مرتفع می‌شوند.  برخی از تفاوت‌ها، مانند تفاوت‌های طبيعى زن و مرد از لازمه آفرينش انسان است. <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏3، ص366.</ref> زن و مرد مکمل همدیگر، مايه شكوفايى، نشاط و پرورش يكديگر بوده و به تنهایی ناقص هستند، لذا میان این دو جنس جاذبه نیرومندی وجود دارد. <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏16، ص391.</ref> چنین تفاوت‌هایی مقتضاى حكمت الهی است و عدالت لازمه حكمت بوده و هرکس باید دارای موقعیت متناسبت با خود باشد. <ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏3، ص366.</ref> تفسیر نمونه، تفاوت‌های نسبی در نظام حقوقی زن و مرد را نیز مستند به تفاوت‌های طبیعی کرده و امور مالی متفاوت از قبیل تفاوت در ارث، دیه و نفقه را متناسب به نقش‌های متفاوت زنان و مردان در جامعه و نهاد خانواده می‌داند.<ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏3، ص290.</ref>  
==جنسیت و تعادل جمعیتی==
==جنسیت و تعادل جمعیتی==
تفسیر نمونه، آیه 39 سوره قیامت را دارای اشارة لطیف به چگونگی تنوع و تعادلی جمعیتی جوامع از نظر جنسیت دانسته و معتقد است؛ برخی مواد غذایی در جنسیت جنین مؤثر هستند، اما عامل تعیین‌کننده نیست. همچنین بر مبنای تجربه زیست بشری، هرچند در اکثر جوامع تعداد زنان كمى بيشتر و به ندرت در بعضى جوامع تعداد مردان كمى زيادتر از زنان است اما در طول تاریخ و در میان تمام جوامع یک تعادل نسبی میان جمعیت این دو جنس وجود داشته است. تعادل جنسیتی جامعه را عامل بقا و تعادل در نظم جامعه دانسته و به‌هم خوردن آن را موجب فسادهای گسترده و فروپاشی نظم اجتماعی می‌داند و از همین منظر سعی دارد تا تدبیر حکیمانه حیات اجتماعی جوامع انسانی را بیشتر قابل فهم سازد.<ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏25، ص322.</ref>
تفسیر نمونه، آیه 39 سوره قیامت را دارای اشارة لطیف به چگونگی تنوع و تعادلی جمعیتی جوامع از نظر جنسیت دانسته و معتقد است؛ برخی مواد غذایی در جنسیت جنین مؤثر هستند، اما عامل تعیین‌کننده نیست. همچنین بر مبنای تجربه زیست بشری، هرچند در اکثر جوامع تعداد زنان كمى بيشتر و به ندرت در بعضى جوامع تعداد مردان كمى زيادتر از زنان است اما در طول تاریخ و در میان تمام جوامع یک تعادل نسبی میان جمعیت این دو جنس وجود داشته است. تعادل جنسیتی جامعه را عامل بقا و تعادل در نظم جامعه دانسته و به‌هم خوردن آن را موجب فسادهای گسترده و فروپاشی نظم اجتماعی می‌داند و از همین منظر سعی دارد تا تدبیر حکیمانه حیات اجتماعی جوامع انسانی را بیشتر قابل فهم سازد.<ref>مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏25، ص322.</ref>