خط ۱۱: خط ۱۱:
عشق عرفانی از موضوعات محوری در حوزه جنسیت است و از این منظر، زن نسبت به مرد از ارزشمندی بالاتری برخوردار است، چون جذابیت‌ها و لطافت‌های روحی و جسمی زن، زمینۀ بهتری برای عشق‌های عرفانی فراهم می‌کند. در عرفان اصل همة تجلیات به‌ مسئلة عشق باز می‌گردد، حتی عشقی که مبدأ آن غریزه جنسی باشد نیز خبیث نیست، زیرا غریزه جنسی خبیث نیست. مهم این است که در این عشق ملازمات شرعی رعایت شود، عشق در چارچوب زناشویی پرتوی از عشق عرفانی است، چون حجاب و عفت در کنار عشق متقابل زن و شوهر، راهی به‌سوی خدا می‌سازد.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 216-214.]</ref> راه‌های کسب معارف دینی عقل و قلب یا تفکر و ذکر است، تفكر راه فرعي و غیر فراگیر است، اما راه دل راه اصلی است و در این راه زنان موفق‏‌تر از مردها هستند.<ref>جوادی ‌آملی، زن در آينه جلال و جمال، 1388ش، ص198.</ref> سفارش پیامبر به آموختن دین از زنان سالخورده، شاید بر همین مبنا صورت گرفته است چون ایمان در زنان عمدتاً قلبی است و جنبه اشراقی ایمان زن افزون‌تر از مرد است، در ادبیات عرفانی نیز نغزترین سخنان عارفانه را می‌توان از زبان زنان سالخورده شنید و بسیاری از حقایق دینی نیز توسط بیوه‌های فقیر بیان شده است.<ref>[https://jpll.ui.ac.ir/article_16348_c9d1b71c62430525841c839ac7d32f55.pdf زینی و جلالی پندری، «زنان و سیر و سلوک عرفانی»، 1388ش، ص29.]</ref>   
عشق عرفانی از موضوعات محوری در حوزه جنسیت است و از این منظر، زن نسبت به مرد از ارزشمندی بالاتری برخوردار است، چون جذابیت‌ها و لطافت‌های روحی و جسمی زن، زمینۀ بهتری برای عشق‌های عرفانی فراهم می‌کند. در عرفان اصل همة تجلیات به‌ مسئلة عشق باز می‌گردد، حتی عشقی که مبدأ آن غریزه جنسی باشد نیز خبیث نیست، زیرا غریزه جنسی خبیث نیست. مهم این است که در این عشق ملازمات شرعی رعایت شود، عشق در چارچوب زناشویی پرتوی از عشق عرفانی است، چون حجاب و عفت در کنار عشق متقابل زن و شوهر، راهی به‌سوی خدا می‌سازد.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 216-214.]</ref> راه‌های کسب معارف دینی عقل و قلب یا تفکر و ذکر است، تفكر راه فرعي و غیر فراگیر است، اما راه دل راه اصلی است و در این راه زنان موفق‏‌تر از مردها هستند.<ref>جوادی ‌آملی، زن در آينه جلال و جمال، 1388ش، ص198.</ref> سفارش پیامبر به آموختن دین از زنان سالخورده، شاید بر همین مبنا صورت گرفته است چون ایمان در زنان عمدتاً قلبی است و جنبه اشراقی ایمان زن افزون‌تر از مرد است، در ادبیات عرفانی نیز نغزترین سخنان عارفانه را می‌توان از زبان زنان سالخورده شنید و بسیاری از حقایق دینی نیز توسط بیوه‌های فقیر بیان شده است.<ref>[https://jpll.ui.ac.ir/article_16348_c9d1b71c62430525841c839ac7d32f55.pdf زینی و جلالی پندری، «زنان و سیر و سلوک عرفانی»، 1388ش، ص29.]</ref>   
==منزلت زن و مرد در نظام تعینات==
==منزلت زن و مرد در نظام تعینات==
از منظر عرفان، در عالم خارج جز یک وجود چیزی دیگری وجود ندارد، کثرت‌ها، تشخص‌یافتن و ظهور یک هستی است که از آن به تعین، اتصاف، نسبت و یا ظهور تعبیر می‌شود. جنسیت، تعین‌یافتن حقیقت انسانی در قالب‌های متفاوت است. در عالم تعینات، زنان و مردان دارای ارزشمندی ذاتی یکسانی هستند و تفاوت‌های ناشی از قالب‌ها و نظام تعینات، ربطی به منزلت انسانی آنها ندارد. زن و مرد به اعتبار حقیقت همانند هستند، اما به اعتبار تعینات هر یک از دیگری متمایز می‌شود، چون حقیقت انسانی همان روح ناطقه و قدسیه است. کثرت‌های خارجی همه تعیناتی هستند که خارج از ذات انسانی هستند. تعینات خارجی پدیده‌های مجازی بوده و دخالت چندانی در سنجش امور حقیقی ندارند. <ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 200-199.]</ref> حقيقت انسان را روح مجرد او تأمين مي‏كند. موجود مجرد منزه از پديده‏هاي ذكورت و انوثت است.<ref>جوادی ‌آملی، قرآن در قرآن، 1388ش، ص380.</ref>  مردانگی و زنانگی وصف تن است، نه وصف روح.<ref>جوادی‌ آملی، حكمت عبادات، 1388ش، ص189.</ref> كمالات انسانی كه به روح مجرّد بر مي‏گردند، نه مشروط به ذكورت است و نه ممنوع به انوثت. <ref>جوادی ‌آملی، سروش هدايت بی‌تا، ج2، ص166.</ref> روح به‌مثابه آب است که در دو ظرف متعین زنانه و مردانه ریخته می‌شوند و متناسب با همان ظروف شکل ویژه می‌یابند.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 200-199.]</ref>  
از منظر عرفان، در عالم خارج جز یک وجود چیزی دیگری وجود ندارد، کثرت‌ها، تشخص‌یافتن و ظهور یک هستی است که از آن به تعین، اتصاف، نسبت و یا ظهور تعبیر می‌شود. جنسیت، تعین‌یافتن حقیقت انسانی در قالب‌های متفاوت است. در عالم تعینات، زنان و مردان دارای ارزشمندی ذاتی یکسانی هستند و تفاوت‌های ناشی از قالب‌ها و نظام تعینات، ربطی به منزلت انسانی آنها ندارد. زن و مرد به اعتبار حقیقت همانند هستند، اما به اعتبار تعینات هر یک از دیگری متمایز می‌شود، چون حقیقت انسانی همان روح ناطقه و قدسیه است. کثرت‌های خارجی همه تعیناتی هستند که خارج از ذات انسانی هستند. تعینات خارجی پدیده‌های مجازی بوده و دخالت چندانی در سنجش امور حقیقی ندارند.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 200-199.]</ref> حقيقت انسان را روح مجرد او تأمين مي‏‌كند. موجود مجرد منزه از پديده‏‌هاي ذكورت و انوثت است.<ref>جوادی ‌آملی، قرآن در قرآن، 1388ش، ص380.</ref>  مردانگی و زنانگی وصف تن است، نه وصف روح.<ref>جوادی‌ آملی، حكمت عبادات، 1388ش، ص189.</ref> كمالات انسانی كه به روح مجرّد بر مي‏‌گردند، نه مشروط به ذكورت است و نه ممنوع به انوثت.<ref>جوادی ‌آملی، سروش هدايت بی‌تا، ج2، ص166.</ref> روح به‌مثابه آب است که در دو ظرف متعین زنانه و مردانه ریخته می‌شوند و متناسب با همان ظروف شکل ویژه می‌یابند.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 200-199.]</ref>  
==منزلت زن و مرد در نظام تجلیات==
==منزلت زن و مرد در نظام تجلیات==
در انگاره‌های عرفانی، جهان‌های بالاتر هرکدام حقایقی هستند که عکس و سایة آنها در جهان پایین‌تر افتاده است که از آنها به تجلیات تعبیر می‌شود. تفاوت‌های تکوینی بین‌ مخلوقات همه ناشی از نحوه تجلی حقایق ملکوتی در هنگام تنزل در مراتب وجود است و تفاوت‌ها برحسب نشئت‌های مختلف پدیدار می‌شوند. در چنین سیری است که در عالم ناسوت، تفاوت‌ها در جسم و روح زن و مرد نیز ظاهر می‌شود. از منظر عرفان، جهان آفرینش تجلی نور الهی بوده و مانند هفت رنگ رنگین کمان‌اند که از شکست پرتوهای متفاوت نور حاصل می‌شوند. دوگانگی زن و مرد، پرتو انوار الهی در نظام تجلیات است که در حوزة تعینات زنانه به رنگی و در تعینات مردانه به رنگ دیگری بازتابش می‌کند. زنان تجلی جمال و مردان جلوه جلال الهی بوده و هرکدام حامل صفاتی هستند که با این دو صفت الهی بیشتر سازگارند. <ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 203-200.]</ref> زن جلوه ظرافت است و وظایف ظریفانه دارد، اما مرد جلوه صلابت بوده و عهده‌دار کارهای سخت است. <ref>جوادی ‌آملی، زن در آينه جلال و جمال، 1388ش، ص217.</ref> زن انديشه‌ها و رفتارهای خود را در ظرافت عاطفه، ارائه می‌دهد؛ چنان‌كه مرد هنر خود را در تفكّر عقلاني خويش متجلّي می‌سازد.<ref>جوادی ‌آملی، سرچشمه انديشه، 1386ش، ج5، ص302.</ref>  
در انگاره‌های عرفانی، جهان‌های بالاتر هرکدام حقایقی هستند که عکس و سایة آنها در جهان پایین‌تر افتاده است که از آنها به تجلیات تعبیر می‌شود. تفاوت‌های تکوینی بین‌ مخلوقات همه ناشی از نحوه تجلی حقایق ملکوتی در هنگام تنزل در مراتب وجود است و تفاوت‌ها برحسب نشئت‌های مختلف پدیدار می‌شوند. در چنین سیری است که در عالم ناسوت، تفاوت‌ها در جسم و روح زن و مرد نیز ظاهر می‌شود. از منظر عرفان، جهان آفرینش تجلی نور الهی بوده و مانند هفت رنگ رنگین کمان‌اند که از شکست پرتوهای متفاوت نور حاصل می‌شوند. دوگانگی زن و مرد، پرتو انوار الهی در نظام تجلیات است که در حوزة تعینات زنانه به رنگی و در تعینات مردانه به رنگ دیگری بازتابش می‌کند. زنان تجلی جمال و مردان جلوه جلال الهی بوده و هرکدام حامل صفاتی هستند که با این دو صفت الهی بیشتر سازگارند. <ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، 203-200.]</ref> زن جلوه ظرافت است و وظایف ظریفانه دارد، اما مرد جلوه صلابت بوده و عهده‌دار کارهای سخت است. <ref>جوادی ‌آملی، زن در آينه جلال و جمال، 1388ش، ص217.</ref> زن انديشه‌ها و رفتارهای خود را در ظرافت عاطفه، ارائه می‌دهد؛ چنان‌كه مرد هنر خود را در تفكّر عقلاني خويش متجلّي می‌سازد.<ref>جوادی ‌آملی، سرچشمه انديشه، 1386ش، ج5، ص302.</ref>