بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
بدن زنانه و مردانه ظرف‌های متفاوتی برای روح به شمار می‌رود و موجب تفاوت‌های نسبی در ظرفیت‌های وجودی زن و مرد می‌شود. زوجیت و نکاح امر فراگیر در نظر گرفته شده و مادری عنصر محوری در نظام آفرینش است. زنان به‌دلیل ظرافت‌های روحی و نقش‌های جنسیتی از امکانات و فرصت‌های بهتری برای سلوک عارفانه برخوردارند و به‌مثابه تجلی جمال الهی، می‌توانند خود و خانواده را به‌سوی تعالی سوق ‌دهند.
بدن زنانه و مردانه ظرف‌های متفاوتی برای روح به شمار می‌رود و موجب تفاوت‌های نسبی در ظرفیت‌های وجودی زن و مرد می‌شود. زوجیت و نکاح امر فراگیر در نظر گرفته شده و مادری عنصر محوری در نظام آفرینش است. زنان به‌دلیل ظرافت‌های روحی و نقش‌های جنسیتی از امکانات و فرصت‌های بهتری برای سلوک عارفانه برخوردارند و به‌مثابه تجلی جمال الهی، می‌توانند خود و خانواده را به‌سوی تعالی سوق ‌دهند.
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
عرفان، معرفتِ به هستی مطلق و حقایق عالم‏‎ ‎‏وجود است که از طریق مشاهدۀ حضوری حاصل می‌شود. عرفا معتقدند که عارف با گام نهادن در ساحت عرفان، به حقیقت مطلق ‎‏رهنمون می‌شود و از نیستی به هستی مطلق می‌رسد.<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_117708/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8/%DB%8C%DA%A9_%D8%B3%D8%A7%D8%BA%D8%B1_%D8%A7%D8%B2_%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1_%D8%B3%DB%8C%D8%B1%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C طباطبائی، «عشق، رهگشای حقیقت، موضوع و تعریف عرفان»، 1387ش، ص139-138.]</ref> زنانگی در عرفان معنای وسیع دارد. ابن‌عربی از دو دسته عنصر مؤنث نام می‌برد؛ نخست گروهی که به‌لحاظ زبانی مؤنث‌ هستند مانند واژگان ذات، صفات، قدرت و اراده که در آفرینش نقش دارند. دسته دوم شامل مواردی می‌شود که به‌ لحاظ رفتاری متأثر و پذیرنده هستند و او این گروه را زن و مادر معرفی کرده و داشتن صفت انفعال را برای زن یک ضابطه می‌داند. اثرپذیری، نقشی است که یادآور [[بارداری]] زنان بوده و زن محل تکوین موجودات بعدی و نسل پس از خود است؛ وی هر آنچه محل تکوین است، زن می‌داند.<ref>[https://jrm.ut.ac.ir/article_60557.html وفایی و ابراهیمی، «زنانگی و تأنیث در هستی‏ شناسی ابن‌عربی»، 1395ش، ص127-125.]</ref>
عرفان، معرفتِ به هستی مطلق و حقایق عالم‏‎ ‎‏وجود است که از طریق مشاهدۀ حضوری حاصل می‌شود. عرفا معتقدند که عارف با گام نهادن در ساحت عرفان، به حقیقت مطلق ‎‏رهنمون می‌شود و از نیستی به هستی مطلق می‌رسد.<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_117708/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8/%DB%8C%DA%A9_%D8%B3%D8%A7%D8%BA%D8%B1_%D8%A7%D8%B2_%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1_%D8%B3%DB%8C%D8%B1%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C طباطبائی، «عشق، رهگشای حقیقت، موضوع و تعریف عرفان»، 1387ش، ص139-138.]</ref> زنانگی در عرفان معنای وسیع دارد. ابن‌عربی از دو دسته عنصر مؤنث نام می‌برد؛ نخست گروهی که به‌لحاظ زبانی مؤنث‌ هستند مانند واژگان ذات، صفات، [[قدرت در خانواده|قدرت]] و اراده که در آفرینش نقش دارند. دسته دوم شامل مواردی می‌شود که به‌ لحاظ رفتاری متأثر و پذیرنده هستند و او این گروه را زن و مادر معرفی کرده و داشتن صفت انفعال را برای زن یک ضابطه می‌داند. اثرپذیری، نقشی است که یادآور [[بارداری]] زنان بوده و زن محل تکوین موجودات بعدی و نسل پس از خود است؛ وی هر آنچه محل تکوین است، زن می‌داند.<ref>[https://jrm.ut.ac.ir/article_60557.html وفایی و ابراهیمی، «زنانگی و تأنیث در هستی‏ شناسی ابن‌عربی»، 1395ش، ص127-125.]</ref>
==جنسیت و تناکح در عوالم==  
==جنسیت و تناکح در عوالم==  
در نظام فکری عرفا، مفهوم نکاح هرچند ناظر به همان ازدواج لغوی است، اما با توسعه معنایی، شامل ازدواج هر دو چیز برای تحقق چیزی سوم می‌شود. در این رویکرد، تناکح امری فراگیر است و عامل پیوند نکاح، محبت دانسته می‌شود،<ref> [https://sanad.iau.ir/Journal/jt/Article/1048588 عطار و دیگران، «تانیث و تناکح در هستی شناسی ابن‌عربی»، 1398ش، ص5.]</ref> چون این سریان ناشی از حرکت حُبّی در مراتب کلی وجود است. ظهور نور الهی در کسوت اسماء و صفات متکثره با تناکح اسمائی آغاز می‌شود. اسماء جزئیه از اسماء کلیه ظهور می‌یابند و از تناکح عوالم کلیه، عوالم دیگری ایجاد می‌شوند. برخی عرفا، عالم خاک را صورت نازله تناکحات عالیه آسمانی می‌دانند. از این منظر، تفاوت‌ [[جنسیت از دیدگاه آیت‌الله مصباح یزدی|جنسیت]] زن و مرد برای حصول نوع نازله تناکح در این عالم و تکثیر نسل است.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، ص210-209.]</ref> تناکح انسانی موجبات دوري از گناه و ورود در مقامات طهارت نفس و تصفيه باطن را نیز فراهم مي‌سازد.<ref>[http://pmbo.ir/%D9%85%D8%B3%D8%A3%D9%84%D9%87-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D8%B4%D9%88%D9%8A%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%8A__a-64.aspx امینی‌نژاد، »مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي»، وب‌سایت پژوهش‌های معنوی، 1393ش.]</ref>  
در نظام فکری عرفا، مفهوم نکاح هرچند ناظر به همان ازدواج لغوی است، اما با توسعه معنایی، شامل ازدواج هر دو چیز برای تحقق چیزی سوم می‌شود. در این رویکرد، تناکح امری فراگیر است و عامل پیوند نکاح، محبت دانسته می‌شود،<ref> [https://sanad.iau.ir/Journal/jt/Article/1048588 عطار و دیگران، «تانیث و تناکح در هستی شناسی ابن‌عربی»، 1398ش، ص5.]</ref> چون این سریان ناشی از حرکت حُبّی در مراتب کلی وجود است. ظهور نور الهی در کسوت اسماء و صفات متکثره با تناکح اسمائی آغاز می‌شود. اسماء جزئیه از اسماء کلیه ظهور می‌یابند و از تناکح عوالم کلیه، عوالم دیگری ایجاد می‌شوند. برخی عرفا، عالم خاک را صورت نازله تناکحات عالیه آسمانی می‌دانند. از این منظر، تفاوت‌ [[جنسیت از دیدگاه آیت‌الله مصباح یزدی|جنسیت]] زن و مرد برای حصول نوع نازله تناکح در این عالم و تکثیر نسل است.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12352_34311ee592409f457350e0ceb5927dab.pdf مستقیمی، «رابطة ارزشمندی و جنسیت در دو تحلیل عرفانی و قرآنی»، 1389ش، ص210-209.]</ref> تناکح انسانی موجبات دوري از گناه و ورود در مقامات طهارت نفس و تصفيه باطن را نیز فراهم مي‌سازد.<ref>[http://pmbo.ir/%D9%85%D8%B3%D8%A3%D9%84%D9%87-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D8%B4%D9%88%D9%8A%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%8A__a-64.aspx امینی‌نژاد، »مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي»، وب‌سایت پژوهش‌های معنوی، 1393ش.]</ref>